آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Monday, October 31, 2011

فلم هنری جدید به نمایش قرار داده میشود

                                            
" بین من و تو"

 

  خانم برشکی ژورنالست وفلمساز  مستعد کشورما است  که در کانادا

نیویارک اموزش کارمسلکی خود را آموخته ودر خدمت سینمای کشور ما افغانستان عزیز قرار دارد.بخاطر معلومات بیشتر از فلم جدید هنری شان در پای صحبت انها می نیشینم تا در مورد فعالیتهای هنری شان معلومات همه جانبه بدست آوریم.
,
سوال - نام فلمی که شما مشترکآ با عدۀ یی ازهنرمندان افغان ساخته اید چی است.    
جواب- آقای معاشر! نخست از اینکه به سلسله فعالیت های ارزشمند ژورنالیستی خود بار دیگر بنابر عشق سرشاری که به فرهنگ افغانی دارید لطف فرمودید که با من مصاحبه فرماید صمیمانه تشکر و اینک بجواب  سوالات شما میپردازم.
نام فلم مورد بحث که در بیست قسمت مسلسل بشکل یک سیریال آموزشی  ترتیب گردیده " بین من و تو" میباشد.
سوال- نام فلم شما واقعآ نام با مسمی است انگیزه ی انتخاب تان چیست.؟
جواب- هدف من بحیث نویسنده داستان فلم این بود که در مجموع در لابلای صحنه های مختلف در این فلم که دو برادر پیش میبرند طرزهای تفاوت  دید بین دو شخص را چه هردو مرد, یا  زن و مرد, از یک قوم و یا چند قوم و یا یکی از شرق و دیگری از غرب باشند در حل قضایا تمثیل شود که در این فلم از یک گروپ مردها وزنهای با استعداد و توانا از اقوام مختلف اند که با اشتراک در صحنه های مختلف طرزهای دید دو برادر را بشکل تمثیل کرده اند که یکی در افغانستان ودیگری در خارج از افغانستان ( شرق و غرب ) تحصیلات عالی عدلی و قضائی را آموخته اند و در محاکم فامیلی, مدنی و جنائی افغانستان یکی بحیث مدعی العموم به نماینده گی از دولت و دومی بحیث وکیل مدافع مستقل به نماینده گی مؤکلین  خود در مقابل یکدیگر قرار میگیرند و دفاع میکنند , بالاخره علی الرغم اختلافات جدی شرقی و غربی بودنشان در دید و قضاوت به یک واقعیت تلخ فامیلی خود که مادر و یک پسر اطلاع دارند و پسر دومی از موضوع اگاهی ندارد اما مادربنابر شفقت مادری نمیخواهد پسر دومی را از قضایا مطلع سازد بالاخره در جریان پیشبرد موضوع حاضرین صحنه در قسمتهای مختلف آهسته آهسته به مطلب پی میبرند. که من نمیخواهم در این فرصت به جزئیات موضوع بحث کنم. البته انشاالله درلابلای نمایش فلم دیده خواهد شد که علی الرغم دخیل بودن دست زورمند و زردار در قضایا،  موضوع چه نوع حل و به چه نتیجه خواهد رسید.
سوال- شما از کدام مدت بدینسو اقدام عملی بر ساختن این فلم نموده اید و چه وقت به نمایش گذاشته خواهد شد.؟
جواب- کار این نمایشنامه یا فلم  از ماۀ مارچ سال جاری آغاز و در مدت هفت ماه تکمیل گردید که انشاالله در جنوری سال آینده در تلویزونهای افغانستان به نمایش گذاشته خواهد شد. اما نباید فراموش کرد که ما ازآغاز فلم  درافغانستان حرف میزنیم لهذا ممکن پیشتر و یا دیرتر از وقت معین به نشر برسد.
سوال- همکاران شما در فلم کدام اشخاص اند ؟
جواب- من شخصآ نویسنده تمام بیست قسمت  فلم  مسلسل(سریال) "بین من و تو" میباشم. باید متذکر شد که درابتدا وقتی فلمساز ورزیده آقای احمد علمی با من در ارتباط  نوشتن و ساختن یک فلم  تماس گرفتند من چیز دیگری در سر داشتم. اما وقتی در صنف (یوگه) بودم دفعتآ نوشتن فلم " بین من و تو" در فکرم خطور کرد که از یکطرف نوشتن آن  برایم بسیار آسان و کارش برای ما علی الرغم مشکلات  آموزنده بود و از جانب دیگر تآثیرات اجتماعی آن برمردم افغانستان در سطح فامیلی و ملی مفید و مؤثر دیده می شد لهذا موضوع را پیشنهاد کردم که از طرف محترم آقای احمد علمی نیز پزیرفته شد.  
سوال-فلمساز(دایریکتور)کی است؟
جواب- سوال دلچسپ است. چنانچه قبلآ عرض شد که فلم  دارای بیست قسمت میباشد. با درک اینکه یک پروژه بزرگ است و از جانب دیگر من بحیث افغان کانادائی متأسفانه نوشتن و خواندن فارسی دری,همچنان رسم ورواجهای مختلف افغانستان را نمیدانستم و نیز به مقررات امنیتی شهرکابل معلومات دقیق نداشتم لهذا تصمیم بر این شد که کار را در دو قسمت انجام دهم  یعنی در ده قسمت اولی بحیث فلمساز نیز با آقای احمد علمی که فلمساز بسیار ورزیده اند و برادرشان آقای حامد علمی که فلمبردار ماهر اند مشترکآ کار نمایم و ده قسمت دومی را چون من بیشتر تحمل دوری از فامیلم را در کابل نداشتم لهذا بعد از بازگشت من به کانادا فلمسازی آنرا آقای احمد علمی به تنهائی با حامد علمی که دایرکتر فلمبرداری  بود بشکل بسیار عالی تکمیل نمایند و من کما فی السابق از کانادا به نوشتن نقش نویسی و انتخاب بازیگران به کار خود الی تکمیل  فلم دوام بدهم. و  نیز باید متذکر شد که ما در مجموع  گروپ FKH Media  ثابت ساختیم  که یک زن و یک مرد از دو قوم مختلف( پشتون و هزاره) علی الرغم تربیه شان در دو جامعه مختلف یعنی شرق و غرب و دیدهای متفاوت میتوانند بحیث یک افغان واحد  چون خواهر با برادر کارها و پروژه های بزرگ را برای انکشاف وارتقای کشور درفضای صمیمیت و دوستی  پیش ببرند.
سوال- کی ها بحیث بازیگران در فلم به حیث افراد مسلکی و غیر مسلکی کار مینمودند.؟
جواب- در این قسمت باید عرض شود که انتخاب بازیگران فلم که من مسؤول آن بودم بسیار مشکل بود اما خوشبختانه من با گروپ FKH Media  و همکار شان آقای ذاکر حسین بازیگران را برای فلم انتخاب نمودیم .
مشکل عمده یافتن هنرمند از طبقه نسوان بود چه اکثر فامیلها مخالف  اشتراک خانمها و یا دختران خود در فلم بودند و آناینکه علاقمند در کار فلم بودند متأسفانه بیسواد و خواندن و نوشتن را یاد نداشتند. تا بالاخره در اثر ارتباطات افغانهای داخل و خارج کشور هنرمند نهایت ماهر و مشهور افغان ما محترمه خانم میمونه (گلناز) که در سالهای 1970م ستاره سینمای افغانستان بود مجددآ بعد از سی سال به تلویزون افغان برگشت. محترمه میمونه گلناز بنام مادر خودم یعنی زهرا نقش مادر دو پسر را یکی آقای روح الله ظهوری که تحصیلات عالی خود را در افغانستان تکمیل نموده بنام اکمل خالقیار در نقش مدعی العموم و دیگری آقای سلیمان سنگر که تحصیلات عالی خود را در غرب تکمیل نموده بنام نور خالقیار در نقش وکیل دعوای شخصی بازی کرده که هردو برادران حیثیت بازیگران  اصلی را در فلم بنام اینکه یکی در داخل و دیگری در خارج تحصیل کرده اند دارند. همچنان بازیگران( اکتورهای) ورزیده ,پیشتاز و زیبای دیگری چون محترمه سحر پرنیان به نام عایشه جمالزاده در نقش ژورنالست محترمه فضه رضایی بنام مریم در نفش وکیل دعوا نیز رول بسیار مهم در فلم بازی کرده اند باید متذکر شد که در مجموع هریکی از بازیگران فلم نقش های خود را بشکل بسیار عالی و مؤفقانه پیش بردند که من به وجود هریک افتخار و آرزوی مؤفقیتهای مزید شان را میکنم. باید  متذکر شد که من بسیار علاقه داشتم که در محاکم فامیلی , مدنی و جنائی دو خانم را بحیث قاضی داشته باشم که متأسفانه مؤفق شده نتوانستم فقط یک زن را بحیث قاضی برای محاکمه فامیلی پیدا نمودم. 
سوال- فلم"بین من و تو" در کجا تکمیل گردیده؟
جواب-این فلم در کابل به همکاری و نظارت مستقیم FKH Media به تصویر درآمده  باید یاد آور شد  که  کمپنی متذکره با داشتن اشخاص مسلکی, سامان و آلات مجهز فلمبرادرای عصری یگانه مؤسسۀ است که ازعهده چنین کار مهم و بزرگ برآمده میتواند.خوشبختانه من هنوزهم با این مؤسسه در نوشتن و ترتیب یک سریال یعنی  درامۀ دیگری رادیوئی نیز همکاری دارم . در واقعیت امرمن با کارکنان این مؤسسه در زمانی که فلمبرداری داکومینتری برقع (چادری) را که تمویل آن  از طرف مؤسسات ذیل.
National Film Board of Canada and Canada Arts Council, as well BC Arts Council.
 صورت گرفته و خوشتختانه در وهله ای اولی جائزه Super channel Documentary Award   را از آن خود ساخته. در کابل شناسائی و تفاهم خوبی حاصل و با همکاری بیشترآنها در تکمیل پروژه " بین من و تو" نیز مؤفق گردیدم.
سوال- این فلم بار نخست در کجاها به نمایش گذاشته می شود؟
جواب- فلم در نشرات تلویزونهای داخل افغانستان به نمایش  گذاشته میشود.
سوال- تمویل مصارف ساختمان این فلم از کدام منابع  صورت گرفته؟
جواب- مصارف فلم  از طریق کمپنی FKH Media   که در فوق از آن نام بردم پرداخته میشود.
سوال- بیاد دارم در جشنوارۀ بین المللی  فیلم های مستند که در شهر ونکوور کانادا برگزار گردیده بود روز پانزدهم ماه می 2009 شما  با فلم مستند خود بنام" اعاده حقوق زنان افغانستان"  اشتراک نموده و با درخشش بسیار عالی توجه  بینندگان را جلب نموده بودید. فیلم مستند شما بنام" اعاده حقوق زنان افغانستان" بعدا در کجا ها به نمایش گذاشه شد؟ و خلاصه سرنوشت ان فلم چی شد؟ در مورد معلومات بیشتر بدهید. 
جواب-آقای معاشر سوال خوبی را مطرح فرمودید. باید عرض شد که فلم مستند من که تحت عنوان "اعاده حقوق زنان افغانستان" بود خوشبختانه در جشنوارهای مختلف در سراسری کانادا به نمایش گذاشته شد و مهمتر ازهمه که در   Marda Justice Loop Festival.    راه پیدا کرد چه این جشنواره بالاخص برای دفاع از قانون و زشت نشاندادن  بد رفتاریها  در جهان بود که راه یافتن فلم من در آن جشنواره برای من افتخار بزرگ است. و نیز باید متذکر شد که هدف فلم "اعاده حقوق زنان افغانستان" یک فلم تربیوی برای تلویزیونها بود که از طریق کمپنیهای بنامهای ذیل.
Moving Images in Vancouver     و TPI
به سراسر جهان برای نمایش در تلویزیونها توزیع گردیده . اما در افغانستان تا حال به نمایش گذاشته  نشده است. ای کاش نشانداده میشد. من فکر میکنم  که بنا بر نا مساعد بودن شرایط تا حال در افغانستان نشان داده نشده.در آینده ممکن نشانداده شود.
سوال- خانم برشکی احمد در اخیر چه پیامی به هموطنان دارید؟
جواب- آقای معاشر ممنون از شما که با قبول زحمت این مصاحبه را با من انجام دادید.
  پیام من به هموطنان عزیز در داکیومنتری قبلی  من " مبارزه کنید در راۀ اعاده حقوق قانونی خود "
 پیام من در فلم برقع (چادری) " مبارزه کنید در راۀ  حقوق انسانی خود".
 پیام من در سریال رادیوئی آینده  "مبارزه کنید در راۀ حصول حق قانونی و ارزشهای انسانی خود"
 هدف عمده من تنویر افغانها است که هویت خود را به امید وحدت , همزیستی و همنوعی بشناسند. من میخواهم افغانها با درک حقوق حقه خود با استفاده از فرصت داده شده از حقوق قانونی خود دفاع کنند. من بسیار مسرت دارم که برایم در پروژه یا فلم " بین من و تو" موقع مساعد شد که با مردان وزنان هموطن  پشتون, تاجک, هزاره و اوزبک , سنی و شیعه مشترکآ کار بسیار زیبا را با پیام قوی انجام دادیم که امید افغانها از آن مستفید و به جهانیان نشان بدهند که کشورما علی الرغم مشکلات عدیده انکشاف میکند و به پیش میرود. من به آینده خوب ژورنالیزم, تلویزیون, فلم و افغانستان آزاد و مترقی  امیدوار میباشم. من منتظرم  که بینندگان هموطنم درآغاز 2012م فلم را در تلویزونهای خود تماشا کنند وبا آموزش از فلم چون ما بدون درنظرداشت اختلافات با یک مشت آهنینی و حدت و همبستگی  کشور عزیز خود را بطرف ترقی و تعالی به خوشی پیشبرند.
خانم برشکی احمد! تشکر از اینکه حاضر شدید بخاطر اگاهی علاقمندان معلومات دادید.
امان معاشر، خبرنگارنشریۀ زن. ونکوور کانادا:
                                                           

Sunday, October 30, 2011

در سخاوت منظومه های صمیمانه ی خاک های باران خورده

                                                                                                                                                                                           


شبی با مشعل حریر
نادیه فضل شاعر قلب ها
یوهانیس ولف گانگ فان گویته شاعر شهیر آلمانی می گوید: " با سنگهاییکه در سر راهت می گذارند، هم میتوانی چیز قشنگی بسازی."
وقتی به عمق فقط همین چند واژه دقتی کنیم متوجه می شویم که گویته با چه ساده گیی، دست مارا می گیرد و به دنیای امید فرا می خواند.
 دنیاییکه با تمام صخره و سنگ اش اینجا و آنجا روزنه ایرا در برابر چشمان ما می گشاید و خدارا شکر که چنین است.
پدیده ی امید زمانی  خیلی پر رنگ تر می شود که از پشت پنجره هایی دودی زنان افغانستان، این جا و آنجا چراغی سوسو می زند.
یکی از این چراغها را خامه ی بانو مشعل حریر رنگ و نور بخشیده است. بانویی که مادر پنج فرزند بسیار نازنین است ومادری که میشود به راحتی الگویش خواند. الگویی از متنانت، الگویی از صداقت و چراغی در دست که آهسته آهسته نور افشانی می کند، اما نوری که با سخاوتِ صداقت زیبا ترجلوه گراست.
با بانو مشعل سال پار از دور آشنا شدم و یکی از جمع چهار کتابی که تا حال از او منتشر شده است را گرفتم و ورق زدم.
کتاب داستان بلند « سپیده ها اینجا آرام اند»، اولین دریچه ی آشنایی من با این بانوی بلند اندیش گردید.
روزگار با من مهربانتر شد و به مشعل حریر مرا نزدیک تر ساخت. شنیدم که این عزیز کتابهایی دیگر هم دارد.
 کتاب « در شگفتی یک گمنام» را هم خواندم؛ این کتاب مرا به روزگار آشنایی ها و خوبی ها در سرزمین قصه های کودکی ها و جوانی  خودم برد؛ با خواندن این کتاب گاهی لبخندی بر لبم نقش می بست و گاهی هم تلخ می گریستم.
وآرزو می کردم که خامه ی بانو حریر همیشه نویسا و سبز باد!
 در شب بیست و دوم ماه اکتوبر، شماری از زنان مقیم شهر هامبورگ آلمان برنامه ی صمیمانه ی برای بانو حریر برگزار کردند و با هم  پای خوانش کتاب های بانو حریر نشستیم.
این برنامه قرار معمول ما مردم افغانستان،  دیرتر از وقت معین آن برگزار شد؛ ولی به قول معروف دیر آید خوش آید.
خانم ناجیه افشاری یکتن از زنان حقوق دان افغانستان مسوولیت میزبانی  این ویژه برنامه را بر دوش داشت و به حق که بسیار گرم وصمیمیی با عزیزان  بود.
پس از خوش آمدید و درود،  خانم امیلیا اسپارتک چند سخنی محدود به فضای مجلس گفتند و پس از آنهم خانم حریر با لبخند بسیار ملیحی سرسخن را با دوستداران داستان های بلند باز کرد.
در اینجا مشعل حریر یکبار دیگر خودش را معرفی کرد نه با گونه تعارف های معمول؛ بلکه مشعل حریر فقط با لبخندی نشان داد که صادقانه در برابر دوستانش نشسته است.
نمی دانم چرا؟ ولی مشعل حریر خیلی خیلی کم در مورد آنچه که شایسته است تا درمورد خودش  برزبان آورد و بگوید؛ می گوید.
خیلی آدم ها را می شناسم که وقتی رشته سخن را حتی از روی تعارف  در دستش بدهی، به اصطلاح عام از شرش خلاص  نمی شوی...
در این میان منهم مجالی یافتم تا در مورد دو کتاب خانم حریر یادداشت هایم را بگویم و خانم اناهیتا نجیمی نیز برداشتهایش از کتاب سپیده ها اینجا آرام اند را با برگی از این کتاب که مورد استقبال حاضرین قرار گرفت، به خوانش گرفت.
شب در میان محبت و گرمای دوستان، یکی از شبهای بود که باوجود دوری از خاک دیار، بوی باران و عطر علف زاران بهاری اشرا میشد در میان واژه گان صمیمی بانو حریر حس کرد.
در پایان خانم نجیبه هوتکی سردبیر شورای زنان افغان مقیم شهر هامبورک از حضور خانم حریر و مهمانان سپاسگزاری نمود و مهمانان را به صرف نان پیازی با پیشانی باز دعوت کردند.
محفل بزرگداشت از کارهای خانم حریر با اهدای دست گلی و پیشکش یک هدیه زیبا از صنعت دست کاری زنان افغانستان حوالی ساعت نه شب به پایان رسید.
آنچه که برای من زیباتر افتاد تبصره ی کوتاهی بود که خانم افشاری در باب همان هدیه داشت.
خانم ناجیه افشاری با محبت به بانو حریر گفت: " این صنعت کار دست مطمینن کار دست اطفال نیست." ایکاش مردم افغانستان روزی همه همینگونه بیاندیشند و نگذارند که کودکان این سرزمین با مهره های پشت شکسته و دستان پراز آبله روانه فصل جوانی خویش گردند.
بکوشند تا با الگو برداری از محبت و گرمایی که در کشور های غربی نصیب کودکان است، آینده را برای کودکان افغانستان نیز آرام و بی دغدغه هموار بسازند.
نکته ی دوم هم صراحت کلام و آگاهی بانوان  بر آنچه که می گفتند، برای من خیلی امیدوار کننده بود.
ضرب المثل آلمانی است که گفته اند: امید از همه آخر تر جان می دهد.  
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/               آوای زنان افغان

زن شجاع از خفقان حاکم در سوریه مخفیانه فیلم تهیه کرد

                                       

رامیتا نوایی با زخمی شدگان ، سربازن جدا شده و مخالفان مصاحبه کرد
يكشنبه 03 ذو الحجة 1432هـ - 30 اکتبر 2011م
 بيروت - محمد زيد مستو ، یک روزنامه نگار بریتانیایی ایرانی تبار توانست به شکل مخفیانه یک فیلم مستند از اعتراضات مردم سوریه و خفقان امنیتی در دمشق تهیه کند.
رامیتا نوایی که به عنوان توریست وارد سوریه شده بود طی چند روز اقامت در دمشق با چندتن از اعضای شورای هماهنگی انقلاب سوریه دیدار کرد و با تعدادی از زخمی شدگان و سربازان جدا شده از ارتش مصاحبه کرده است.
رامیتا تاکید کرد این مستند را با همکاری فعالان سوری برای بیان وضع واقعی دمشق پس از ممنوع شدن رسانه های بین المللی و مستقل از ورود به سوریه تهیه کرده است.
وی این فیلم را (
Message to the world from Syrians) " پیام سوری ها برای مردم جهان " نام گذاری کرده است.
بر اساس گزارش العربیه خانم رامیتا نوایی در ایران تحصیل کرده بود و برای سال ها در تهران به عنوان خبرنگار روزنامه " تایم " کار کرده بود.
او پیش از این چند مستند در مورد مسائل حساسی چون اعتیاد کودکان افغان به مواد مخدر و بردگی در آسیا ساخته بود.
در این فیلم روزنامه نگا بریتانیایی در میان تشییع کنندگان پیکر ایمن زغلول یکی از فعالان سوری در منطقه " عربین " در دمشق ظاهرشد و با چند تن از تظاهرکنندگان و همچنین شرکت کنندگان در یک تجمع اعتراضی در دوما در اطراف دمشق مصاحبه کرده است.
این مستند یکی از فیلم های مستقل و کمیابی است که ادعای حکومت در مورد مبارزه با گروهک های مسلح را تکذیب می کند.
تصاویری که رامیتا تهیه کرده است نشان می دهد مخالفان به شکل مسالمت آمیز تظاهرات می کنند اما نیروهای دولتی به سمت آنها آتش می گشایند.
این فیلم که از کانال چهارم تلویزیون بریتانیا پخش شد شیوه فعالیت سری مخالفان در دمشق را نشان می دهد.
فعالان از برخورد وحشیانه نیروهای دولتی با معترضان فیلم و عکس تهیه کرده و آرشیو تولیدات خود را برای ارائه به سازمان های دولتی در جاهای مخفی پنهان می کنند.
بیمارستان های سری این فیلم همچنین نشان می دهد مخالفان از ترس بازداشت محل مخفی شدن خود را بارها تغییر می دهند.
یک زمان که این روزنامه نگار جسور به همراه اعضای شورای انقلاب به یکی از محلات اطراف دمشق مراجعه کرده بود شاهد یورش اوباش وابسته به رژیم به منازل مخالفان بود و برای ترس از عدم بازداشت 72 ساعت به همراه فعالان سوری در یک منزل پنهان شده بود.
او همچنین از منازلی دیدار کرد که توسط مخالفان به بیمارستان سری تبدیل شده است.
در این منازل پزشکان مخالف ، زخمی شدگانی را که از ترس برخورد عوامل رژیم به بیمارستان ها مراجعه نمی کنند به شکل داوطلبانه درمان می کنند.
یکی از پزشکانی که رامیتا با وی در یک بیمارستان مخفی دیدار کرده ، تاکید کرد شاهد شلیک مستقیم نیروهای امنیتی به زخمی شدگانی بوده است که در بیمارستان بستری شده بودند.
روزنامه نگار بریتانیایی با تعدادی از سربازان جدا شده از ارتش نیز مصاحبه کرده است.
یکی از این سربازان به وی گفت کسانی که از شلیک به سمت تظاهرکنندگان خودداری می کنند به وسیله نیروهای امنیتی کشته می شوند.
سرباز جدا شده افزود : " یکی از دوستان من که از شلیک به سمت تجمعی که در آن زنان و کودکان زیادی حضور داشتند ، خودداری کرده بود از پشت سر مورد هدف قرار گرفت و کشته شد."
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/               آوای زنان افغان

Saturday, October 29, 2011

زیبائی برای خانم ها

                                   

برای چشم های نصواری
انتخاب آرایشی که برازنده رنگ چشم‌هایتان باشد، باعث کوچک‌شدن دایره وسیع انواع ممکن آرایش‌ها می‌شود و چهره شما خاص، زیبا و بی‌نظیر جلوه می‌کند.
کسانی که رنگ چشمان‌شان قهوه‌ای است (رنگ چشم اغلب افغانی‌ها همین رنگ است)  انتخاب سایه و رنگ پایه برای چهره‌شان، چندان سخت نیست؛ فقط کافی است مطلب زیر را بخوانید تا در جریان این امر قرار بگیرید. برای سایه چشم باید رنگی را انتخاب کنید که زیبایی چشم شما به تمامی جلوه‌گر شود؛ رنگ‌هایی مثل قهوه‌ای، صورتی، آبی و طلایی و انواع کمرنگ و پر‌رنگ همه اینها ازجمله رنگ‌هایی هستند که با رنگ نصواری چشمان‌تان تطابق می‌کنند.
برای آنکه آرایش‌تان طبیعی‌تر به نظر برسد، سایه چشم‌ها را یک درجه روشن‌تر از رنگ طبیعی چشمتان انتخاب کنید. البته اگر می‌خواهید نگاهی گرم و زنده داشته باشید، سایه‌ای با یک درجه تیره‌تر از رنگ چشم‌ها، کارسازتر خواهد بود.
برای خط چشم، رنگی را بردارید که با سایه چشم‌ها بیشترین هماهنگی را داشته باشد. تون‌های آبی بهترین گزینه‌ها برای سایه‌های آبی و بنفش است.
یک خط چشم سیاه (که به شکل سنت درآمده!) باعث می‌شود چشم‌ها حالتی دراماتیک به خود بگیرند و چشمان نصواری شما بیشتر بدرخشند.
استفاده از ریمل سیاه نیز به باز‌شدن و درخشش چشم‌هایتان کمک خواهد کرد. با توجه به اینکه ریمل برای بلندتر و ضخیم‌ترشدن مژه‌ها ساخته شده است، به عنوان یکی از ملزومات آرایش هر رنگ چشمی، مورد استفاده قرار می‌گیرد اما برای چشم‌های نصواری، ریمل‌های سیاه باعث افزایش گرمی و شکوه سایه و رنگ چشم‌هایتان می‌شود. بهتر است باقی آرایش‌تان در حد جزئی باشد تا فقط چشم‌هایتان جلب توجه کنند. اگر برای لب و گونه‌هایتان از رنگ‌های خنثی استفاده کنید، چشم‌های شما کانون توجه خواهند بود و زیبایی و آراستگی چهره‌تان حفظ می‌شود.
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/               آوای زنان افغان

Friday, October 28, 2011

اما بعد‌ها دیدم حجاب تبدیل شد به یک ابزار برای کنترل هویتم و جامعه‌ام و حتی تحقیر من و جامعه

                                              

برداشتن حجاب در اعتراض به خشونت خانگی و اجتماعی

پنجشنبه, 08/05/1390 - 21:47
گفت‌وگو با فریبا داوودی مهاجر، فعال سیاسی و حقوق زنان:
لیلا فراهانی
لیلا فراهانی - فریبا داوودی مهاجر، فعال سیاسی مذهبی که علاوه بر حوزه سیاست در زمینه حقوق زنان نیز فعالیت می‌کند، پس از ۲۷ سال استفاده از پوشش چادر به عنوان حجاب، تصمیم می‌گیرد دیگر نه تنها چادر به سر نکند، بلکه حجاب هم نداشته باشد. این تصمیم در پیوند با مسئله‌ای که به حوزه شخصی یک زن بازمی‌گردد، بازخوردهای متفاوتی داشته است و از برنامه‌سازان تلویزیون جمهوری اسلامی ایران تا برخی همفکران سیاسی وی و حتی برخی فعالان سیاسی- مدنی سکولار، انتخاب وی را مورد قضاوت‌ قرار داده‌اند.
خانم داوودی مهاجر که اکنون در ایالات متحده آمریکا زندگی می‌کند و با یک سازمان غیر دولتی در این کشور همکاری می‌کند، در گفت‌وگو با رادیو زمانه درباره تغییرات ایجاد شده در زندگی شخصی‌اش و برخی پیامدهای آن سخن گفته است.
شما سال‌ها پوشش چادر را به عنوان حجاب انتخاب کرده بودید و چنان‌که پیش از این گفته‌اید دو سال بعد از انقلاب حجاب چادر را انتخاب کردید و نزدیک به ۲۷ سال چادری بودید، اما چندسال پیش تصمیم گرفتید که این حجاب را کنار بگذارید. چندی پیش هم در یک برنامه تلویزیونی که از صدای آمریکا پخش شد، به صورت رسمی و در برابر دوربین حجاب از سر برداشتید. سیر این تحول در شما چگونه بوده است و چه تغییر نگاه و باور‌ی موجب شد که حجاب و چادر را که انتخاب خودتان بود، کنار بگذارید؟
فریبا داوودی مهاجر: متغیر‌ها و اتفاق‌های زیادی یک تغییر را شکل می‌دهد. این انتخاب و تغییر ساده نیست. یکباره نیست. خلق‌الساعه نیست و اتفاقی هم نیست. روزی درباره آن به تفصیل خواهم نوشت چون داستان من نیست و در واقع روایت تغییرهویتی نسل انقلاب است. می‌دانید بین مردان سیاسی هم تغییرات ایدئولوژیک زیادی صورت گرفت و هیچکدام مورد سئوال قرار نگرفتند، اما من در مسیر این تغییر رنج بسیاری کشیدم. واقعیت این است که نسل ما در انقلاب بزرگ شد با همه تلاش‌های حکومت در ‌‌نهایت اطاعت نکرد. من در ۱۴ سالگی یا ۱۵ سالگی حجاب گذاشتم و اصلاً آن زمان متوجه تاثیرات سیاسی آن نبودم و آن را یک موضوعی بین خودم و خدا می‌دیدم، اما بعد‌ها دیدم حجاب تبدیل شد به یک ابزار برای کنترل هویتم و جامعه‌ام و حتی تحقیر من و جامعه.
 حجاب ابزاری برای قضاوت شد. مثل شاقول که نجابت زن‌ها را با آن اندازه‌گیری می‌کردند و با آن شاقول به تو کار یا اجازه رشد می‌دانند. حتی رشد سیاسی زنان و اندازه مشارکت سیاسی هم با همین شاقول قضاوت می‌شد. مثلاً جای من  چادری در مجلس بود، اما دوست من که لایق‌تر از من بود اما مویش بیرون از روسری بود، حتی حق تاسیس یک سازمان غیر ‌دولتی را نداشت. من نمی‌خواستم در این خشونت و حتی ابعاد جنایتی که در حق زنان کشورم می‌شود شریک باشم و اینطور باشد که مثلاً من شغلی را برای چادری بودنم بگیرم و زنی دیگر که لایق‌تر از من است از دستیابی به آن محروم باشد. حجاب مصداق واقعی تبعیض است. البته این تبعیض ربطی به آدم‌های با حجاب ندارد. بلکه آن‌ها که قانونش می‌کنند و از آن تبعیض را استخراج می‌کنند در این نتیجه مقصرند. اما به هر حال من هم به عنوان یک زن باحجاب از این تبعیض‌هایی که به خاطر حجاب اعمال می‌شد، رنج می‌بردم. زمانی که در تظاهرات هشت مارس پارک دانشجو سرباز و افسر نیروی انتظامی زنان و دخترانی را که یا دانشجو بودند یا نویسنده یا استاد یا روزنامه‌نگار، فاحشه خطاب می‌کرد، دریافتم که به اسم حجاب و سوءاستفاده از آن چه بلایی سر زنان ما آمده است. شعار "یا روسری یا توسری"، دقیقاً نشان می‌دهد که در ذهن حامیانش چه می‌گذشت و چگونه واقعا ۳۲ سال همه‌جانبه این تو سری را اعمال کردند.
تصمیم شما برای برداشتن حجاب با چه واکنشی از سوی گروه‌های مختلف سیاسی و به ویژه افرادی روبه‌رو شد که از نظر فکری و سیاسی با شما در یک جبهه مشترک قرار دارند؟
مهم‌ترین مسئله این بود که من قضاوت شدم. عده‌ای من را بی‌ایمان خواندند. کسانی  که حتی خودشان را سکولار می‌خوانند گفتند در مقابل این‌که آمریکایی‌ها پول اجاره خانه مرا بدهند یا از آنها بورس دریافت کنم حجابم را برداشته‌ام.
ولی من حجابم را در اعتراض به خشونت خانگی و اجتماعی برداشتم. خشونت روح انسان را شخم می‌زند. در برنامه "پارازیت" هم گفتم که این یک اعتراض است. همانطور که خشونت در ملاء عام اعمال می‌شود. در ملاء عام هم باید به آن پاسخ داد. ما زن‌ها عادت داده شده‌ایم که خشونت کلامی و جسمی و جنسی را تحمل کنیم و حتی از بیان آن خجالت بکشیم. کوتاه بیاییم. این شامل خود من هم می‌شود. در برنامه پارازیت من فقط روسری‌ام را برنداشتم،  من اعتراضم را فریاد زدم تا همه مردهایی که در خانه یا خیابان خشونت می‌کنند و فکر می‌کنند تا دنیا دنیاست این وضع ادامه دارد متوجه بشوند که این‌گونه نخواهد بود. من تبعات این کار را پذیرفته بودم و می‌دانستم از فردا آماج اعتراض قرار خواهم گرفت. عده‌ای آن را تقلیل به مسائل دیگر دادند چون اتفاقاً بهتر متوجه کارکرد چنین اعتراضی بودند. بعضی از آقایان زنگ زدند و گفتند ما به اصل مسئله اعتراض نداریم ولی چرا در برنامه پارازیت که یک برنامه طنز است، این کار را کردی؟ شان شما یک برنامه طنز نبود و اتفاقاً همه آن‌ها بعد‌ها در رفتن به برنامه پارازیت از هم سبقت می‌گرفتند.
فکر می‌کنید چرا تغییر نوع پوشش شما اینگونه در معرض قضاوت گروه‌هایی که اتفاقاً سکولار هم هستند قرار گرفته است و اصولاً چه تفاوتی بین واکنش این افراد و واکنش افراد داخل حاکمیت می‌بینید؟
اتفاقا رفتار و عکس‌العمل برخی از این افراد برای من هیچ تفاوتی با آن دسته از آقایان داخل حاکمیت نداشت. تفاوت در ادعا نیست. تفاوت در عملکرد است. هر دو گروه پوشش را وجه‌المصالحه قرار می‌دهند.
من قبلاً هم در مطلبی که تحت عنوان "طرح امنیت اخلاقی در داخل و خارج ازایران" برای رادیو زمانه نوشتم، به این نکته اشاره کردم. حتی وقتی به یک زن تجاوز دسته‌جمعی می‌شود، هم رئیس پلیس کشور قبل از بازداشت متجاوزان و بازجویی از آن‌ها می‌گوید علت این تجاوز پوشش نامناسب آن زن است. اینجا همین مسئله به نوعی دیگر تکرار می‌شود. به طوری که وقتی من از فردی دو سئوال کردم، ایشان به جای پاسخ به من گفت که فریبا داوودی که حجابش را در مقابل پرداخت پول اجاره خانه برداشته است چه حقی دارد سئوال بپرسد  و بعد از آن هم  هم سایت رجانیوز و امثال آن همین حرف را تکرار می‌کنند. برای من هردوی این برخورد‌ها یکی است و پاسخ هیچکدام را ندادم. چون هر دو در جواب پرسشگری، از مسئله حجاب و پوشش و حریم خصوصی استفاده کردند. در واقع آن‌ها به زن‌ها به عنوان رقیب سیاسی یا شریک سیاسی نگاه نمی‌کنند و هویت مستقل از مردان برای آن‌ها قایل نیستند. اگر صحبت از برابری می‌کنند از روی مصلحت است نه ضرورت و این مشکل جامعه سیاسی و فرهنگی ماست.
در برنامه پارازیت من فقط روسری‌ام را برنداشتم،  من اعتراضم را فریاد زدم تا همه مردهایی که در خانه یا خیابان خشونت می‌کنند و فکر می‌کنند تا دنیا دنیاست این وضع ادامه دارد متوجه بشوند که این‌گونه نخواهد بود. من تبعات این کار را پذیرفته بودم و می‌دانستم از فردا آماج اعتراض قرار خواهم گرفت.
تفاوت در داشتن ریش یا کراوات نیست. موضوع رسوبات مردسالاری و قیم‌مابی است که خودش را در شکل‌های مختلف نشان می‌دهد. در فضاهای سیاسی تا جایی به زنان فضا داده می‌شود که آن زنان حافظ منافعی برای آن‌ها باشند. در غیر این صورت یک زن فعال سیاسی باید بجنگد و هزینه‌هایش را نیز پرداخت کند  و اساساً همین برخوردهایی که اغلب هم به صورت غیر آشکار اعمال می‌شود، از موانع مشارکت سیاسی زنان است و البته بسیاری از زنان در مقابل حذف‌های پنهان و ترورهای شخصیت ایستادگی کردند.  
برگردیم به مسئله حجاب که گفتید روسری و چادر را در بر نمی‌گیرد و حوزه وسیع‌تری دارد. شاید بهتر باشد کمی شفاف‌تر درباره آن صحبت کنیم.
ما دچار یک آسیب فرهنگی شده‌ایم که آرام آرام به یک سنت تبدیل شده است. زن ایرانی همواره زیر ذره‌بین قرار دارد و در این ارزیابی دائمی خودش را سانسور می‌کند. مثلا اگر مانند مرد‌ها که دور هم شوخی می‌کنند، شوخی کند دچار مشکل می‌شود. کلیه رفتارهای عادی ملاک شخصیت او قرار می‌گیرد. من با خانمی در ایران آشنا شدم که توجه من را به یک موضوع جلب کرد. او که همسرش فوت شده بود، می‌گفت فوت یا طلاق از همسر خشونت علیه زنان را تشدید می‌کند و با وجود رعایت حجاب کامل حتی رنگ مانتو و روسری‌اش باعث حذف یا محدودیت او ازمحیط‌های کاری و خانوادگی‌اش شد. این زن جوان می‌گفت که بعد از فوت همسرش دوبرابر حجاب را رعایت می‌کرد. در سلام و علیک با آقایان حتی اقوام خود جدی‌تر رفتار می‌کرد ولی با این وجود همیشه نگاه‌های سنگین را احساس می‌کرد.
شما ببینید در یک دعوای مردانه مادر و خواهر‌های طرفین هستند که ده‌ها تهمت و مسایل اخلاقی روی سرشان هوار می‌شود یا در جمع‌های مردانه باز بسیاری از شوخی‌ها حول زنان می‌گردد. این مکالمات هم نشانه بی‌شخصیتی تلقی نمی‌شود.
به نظر شما  تغییر ساختار سیاسی در ایران و روی کار آمدن حکومتی دموکراتیک که مدل پوشش آدم‌ها را هم امری اختیاری بداند، راه حلی برای این مشکلات خواهد بود؟
اگرچه نهاد سازی دموکراتیک در دموکراتیک‌سازی بسیار اهمیت دارد ولی من این جمله دکتر ملکیان در یک جلسه سخنرانی را فراموش نمی‌کنم. ایشان به نکته جالبی اشاره کردند و گفتند که نهادهای دموکراتیک، نهان‌های دموکراتیک می‌خواهد. برای همین است که ما معتقدیم باید افرادی با نگرش‌های جنسیتی اعم از زن یا مرد در این نهادسازی و نهادهای قانونگذاری و اجرایی و قضایی بر سر کار باشند تا بتوانند با مدیریت فرهنگی و برنامه‌ریزی مناسب و با نگاه بلندمدت نگاه نابرابری که در لایه‌های اجتماعی نفوذ کرده است را با تکیه بر قانون و رسانه و آموزش اصلاح کنند و در مسیر درست قرار دهند.
مسئله سازمان‌های غیر دولتی و ظرفیت‌سازی جامعه مدنی و استفاده از امکانات بین‌المللی و قرار گرفتن در شبکه‌های مختلف زنان  در این ماجرا از اهمیت برخوردار است، اما ساماندهی فرهنگی در یک پروسه و اقدام و حتی بسیج عمومی شکل خواهد گرفت و  تغییر ساختار سیاسی جامعه ایران، تازه آغاز حرکت و فعالیت و تلاش در این راستا است.

http://voiceofwomenafg.blogspot.com/               آوای زنان افغان

بونام باندی مانکن 24 ساله هندی

                                          

به گزارش تلویزیون "ای بی ان لایف"
مانكن هندی با فروش عکس های برهنه اش به تیم کریکت هند پاداش مالی می دهد
جمعه 01 ذو الحجة 1432هـ - 28 اکتبر 2011م
یک مانکن 24 ساله هندی جهت حمایت از بازیکنان تیم کریکت کشورش و جمع آوری پاداش برای آنان که چند ماه پیش به قهرمانی جهان دست یافتند، تصاویر برهنه خود را برای فروش عرضه می کند.
تاكنون چند مانكن از کشورهای امریکای لاتین طی اقدام های مشابهی اعلام کرده بودند برای حمایت از تیم های فوتبال کشورهای خود در مقابل دید دیگران برهنه خواهند شد.
به گزارش العربیه به نقل از تلویزیون "ای بی ان لایف" هندی، بونام باندی مانکن 24 ساله این کشور اعلام کرد در صورتی که به وی اجازه داده شود با برهنه شدن در رخت کن بازیکنان کریکت هند عکس های خود به فروش خواهد رساند .
این تلویزیون هندی در گزارش خود آورده است که وعده بونام برای جلب توجه مردم جهان به بازی کریکت موثر خواهد افتاد .
پیشتر كاترینا بالیوو مانکن مشهور ایتالیایی اعلام کرده بود در صورتی که تیم ناپولی مقام قهرماني را در رقابت های لیگ باشگاه های ایتالیا به دست آورد، در برابر تماشاگران برهنه خواهد شد، اما این تیم در پایان مسابقات با 67 امتیاز در مکان سوم قرار گرفت.
همچنین بازیکنان یک تیم فوتبال زنان در اسپانیا تصمیم داشتند برای پرداخت حقوق مربی خود برهنه به میدان بیاییند .

در رابطه به سبک های متنوع شعری

                                                             
                             شب شعرو شهود بنیاد فرهنگی "نی"در ونکوور کانادا        
 امان معاشر، خبرنگار آزاد

برنامه ی شب شعر شهود بنیاد فرهنگی "نی" شام پنج شنبه بیست وهفتم  اکتوبر2011 به اشتراک عده یی  ازشاعران ، نویسندگان وعلاقمندان شعر و ادب  به گردانندگی گوینده گان جوان وبا ذوق آقای رزم آفرین "فرخاری" و فریما "اختری"  در دایمند رستوانت واقع در برنابی  ونکوور کانادا برگزار شد.
  محفل با تلاوت آیاتی از قرآن مجید توسط خانم جمیله وحید نقیب که آقای رحمان "سدید" به انگلیسی  آنرا ترجمه می نمود آغاز شد.
در این محفل استاد سید مسعود "بدخش" یکی از بنیاد گذاران بنیاد فرهنگی "نی" ضمن سپاسگزاری از تشریف آوری حاضران در رابطه به فعالیتهای فرهنگی نی صحبت نموده همکاری فرهنگیان را به خاطر رشد این کانون ارزو نموده و تقاضا کرد که این کانون را همکاران فرهنگی ما باید تقویت بخشند وما را در جسجو راهای فرهنگی و رشد آن همکاری نمایند.
میهمان ویژه این برنامه محترم  داکتر حمید سلطان میر سابق  استاد ادبیات در دانشگاه تهران  که طی سخنرانی مبسوطی در رابطه به سبک های متنوع شعری توضیحات لازم داد و بیدل را اساسگزار مکتب هندی وانمود کرد و برخی از اشعار بزرگمرد ادب "بیدل" (رح) را به توضح و تشریح گرفت که در دو بخش این امر بزرگ را به پایان رسانید.
 سپس محترمان،  طاهر امیری ، محمد اسحاق ثنا ،محجوبه بدخش و احمد پروانی سروده و مطالب  انتخابی شانرا به خوانش گرفتند.
در این پروگرام مولانا عدالکبیر فرخاری شاعر مستعد خانه فرهنگی مولانا بعد از انکه سلامها و پیامهای نیک اعضای خانه فرهنگی مولانا و شخص محترم مجید قیام رییس  خانه فرهنگی مولانا را به حاضران رسانید یکی از اخرین سروده هایش را به خوانش گرفت.
سپس بعد از انکه محترم بشیر رحیمی شاعر معاصر کشور ما اشعاری از سروده های اخیر خود را به خوانش گرفت محترم  ستار "صابری" نقاش و نویسنده مستعد در شهر ونکوور که فتوی مولانا جلا ل  الدین بلخی را نقاشی نموده بود به بنیاد  فرهنگی "نی" اهدآ کرده و داستان کوتاه تهیه دیده خود را به خوانش گرفت.
متعاقبا محترم داکتر عزیز "فاریابی" با خواندن چند فرد از سروده هایش به زبان اوزبیکی طی صحبتی  نقش انجمن فرهنگی نی را چون یک کانون فرهنگی مفید برای مهاجران ونکوور ضروری و لازم دانست.
  دربخشی اخیر محترم توبا عنبری مسؤول رستورانت دایمند بانکویت حال  و اسپانسر برنامه با اهدای تقدیر نامه  ها برای عده یی از فعالین که در امر برگزاری این محفل خدمت نموده بودند ،طی صحبتی  با اشاره به محتوا وکیفیت این شب گفت : این برنامه درواقع یک نشستی بود که درراستای نزدیکی و دیدار فرهنگیان و علاقمندان  به ادب و شعر برگزارگردیده و در ادامه برگزاری چنین محافل ادبی همکاری می نمایم).
به مناسبت  این  شب شعر و شهود مجله وزین ( نشریۀ زن) در  ماه اکتوبر  تجدید چاپ شده و  رایگان توسط خانم شفیقه نورزی موسس و مدیر مسؤول آن به دسترس علاقمندان قرار گرفت.
محفل بااجرای موسیقی توسط هنر مندان  موفق محترم داود جان فقیری و محترمه حمیده جان ُقیومی با همکاری میلاد جان فقیری کیبورد نواز موفق خاتمه یافت.
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/               آوای زنان افغان

Thursday, October 27, 2011

تازه ترین شعراز شاعر و نویسندهً توانای کشورنادیه فضل

                                                                    

هوسباز
تو نگفتی که چرا دیده ی من ـ مژه ی من تر می بود
تو ندیدی شبی ـ وقتی که دلم پر غم و پرپر می بود
مـن کـنار تو و چشـمان تو درباغ هوس سـرگـردان
پیرهن وپوست تنت شعله ور وآتش واخگر می بود

وقتـی نومـیدی تن و دوزخ رگـهای مـرا می پیـمود

دیده ات مسـت و غزل بار نگاه ولب دلبـر می بود

تو نـدیـدی که در وخـانه ودیـوار هـمـه  گل باران

دسـت با دسـت من و دیده براه تو و بردر می بود

بی تو دنیا ودلم  زلف زمسـتان زده ی شـام چـمن

خالی ازشور، پرازوسوسه، اندوهی سراسرمی بود

توندیـدی دل صـد تکه، نگاه های تب آلـود مـرا

وتمنای ایکه ایکاش مرا یاور و همســر می بود

یادداری که  کنـارتو بهـــشت گلِ باور بودم؟

مشرق لطف و ترنم، ســحرگلشن خاوربودم؟

می روم پرپر وویرانه زتو، تا که لبی بازشبی

رقص رقصان بخوانم که گل ناز معطر بودم

چادر وسوسه وترس ز گیسوی سیه  بردارم

بنهم برسر گوری که ترا همسرودربر بودم

فائزه هاشمی از مدافعان میرحسین موسوی یکی از نامزدهای اصلاح طلبان

                                       

دانشجویان بسیجی خواستار تسریع در محاکمه فائزه هاشمی شدند
پنجشنبه 29 ذو القعدة 1432هـ - 27 اکتبر 2011م
دانشجویان بسیجی دانشگاه تهران با صدور سومین بیانیه خود خطاب به قوه قضائیه باردیگر بر لزوم برگزاری هرچه سریع‌تر دادگاه فائزه هاشمی نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و دختر اکبر هاشمی رفسنجانی تأکید کردند.
قرار بود فائزه هاشمی یکشنبه 14-8-2011 در شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی محاکمه شود. این محاکمه اما پس از درخواست استمهال هاشمی برای تدارک دفاع به تعویق افتاد.
به گفته غلامعلی ریاحی وکیل فائزه هاشمی، اتهام موکلش فعالیت تبلیغی علیه نظام است که دادستان تهران به دلیل مصاحبه او با سایت "روز آنلاین" این جرم را اعلام کرده است.
به گزارش خبرگزاری "فارس"، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران که دانشجویان بسیجی ان را تشکیل داده اند، با صدور سومین بیانیه‌ خود در مطالبه برگزاری هر چه سریع‌تر دادگاه فائزه هاشمی تأخیر در برگزاری این دادگاه را موجب دلسردی مردم نسبت به برقراری عدالت عنوان کردند.
دانشجویان در نامه خود با برشماری برخی اتهامات و سؤالات در خصوص عملکرد فائزه هاشمی اعلام داشتند که اقدام قاطعانه قوه قضائیه در برگزاری هر چه سریع‌تر دادگاه‌ فرزندان آقای هاشمی نظام اسلامی را در برابر فتنه‌های احتمالی آینده بیمه خواهد کرد.
فائزه هاشمی از مدافعان میرحسین موسوی یکی از نامزدهای اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهور دو سال گذشته ایران بود. او همچنین در اعتراض ها به نتیجه انتخابات شرکت می کرد و چند بار به مدت زمان کوتاهی بازداشت شده بود.

http://voiceofwomenafg.blogspot.com/               آوای زنان افغان

Wednesday, October 26, 2011

خانم فرناندز ابتدا در سال ۲۰۰۷ رئیس جمهور شد

                                              

گام فرناندز به سوی پیروزی در انتخابات ارجنتاین 

 23 اکتبر 2011                                                                                                        

نظرسنجی از رای دهندگان در روز یکشنبه نشان می دهد که کریستینا فرناندز د کرشنر رئیس جمهور آرژانتین به سوی یک پیروزی قاطع در انتخابات پیش می رود.

رسانه های آرژانتینی می گویند که خانم فرناندز، ۵۸ ساله، بیش از ۵۰ درصد آرا را به دست آورده است که برای پیروزی در دور اول انتخابات کافی است.
در دوره نخست ریاست جمهوری خانم فرناندز اقتصاد این کشور شاهد رشدی قوی بوده است. سیاست های اجتماعی او نیز با استقبال عمومی مواجه شده است.
مرگ ناگهانی یک سال قبل نستور کرشنر، رئیس جمهور سابق و شوهر خانم فرناندز، همدردی بسیاری از آرژانتینی ها را برای او به همراه داشت.
منتقدان می گویند که تشتت و ضعف در جبهه مخالفان نیز در این انتخابات به او کمک کرد.
خانم فرناندز هنگام انداختن رای خود به صندوق درحالی که به نشانه عزاداری لباس سیاه به تن داشت به شوهرش اشاره کرد.
او گفت: "نمی توانم بگویم که لحظه ای شاد است چرا که در آن صورت دروغ گفته ام. او هر جا که باشد، حتما از این که مردم رای می دهند خوشحال است."
نتایج نظرسنجی های غیررسمی از رای دهندگان در روز یکشنبه حاکیست که هرمس بینر، نزدیکترین رقیب خانم فرناندز، با ۱۴ درصد آرا دوم است.
حزب خانم فرناندز همچنین ممکن است بار دیگر کنترل کنگره را که در انتخابات میان دوره ای ۲۰۰۹ از دست داده بود به دست آورد.تقریبا ۳۰ میلیون رای دهنده برای تعیین برندگان ۱۳۰ کرسی مجلس عوام، ۲۴ کرسی سنا و نه فرمانداری به علاوه صدها کرسی محلی، پای صندوق های رای رفتند.
تورم بالادر پی انتخاب خانم فرناندز در سال ۲۰۰۷، حمایت عمومی از او به سرعت افت کرد و به ۲۰ درصد رسید که از جمله به اختلاف او با کشاورزان بر سر معرفی سهم صادرات مربوط می شد.
در سال های نخست ریاست جمهور او اغلب گفته می شد که این شوهرش است که در واقع کشور را اداره می کند.
نستور کرشنر از ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ رئیس جمهور بود و برای آنکه همسرش فرصت پیدا کند در انتخابات نامزد شود پس از یک دوره کنار رفت.
انتظار می رفت او بار دیگر در انتخابات ریاست جمهوری سال 2011 شرکت کند اما اکتبر گذشته در اثر حمله قلبی درگذشت.
تحلیلگران سیاسی می گویند که محبوبیت کنونی خانم فرناندز بیشتر به خاطر سلامت اقتصادی است که به لطف بهای بالای کالاهای صادراتی مثل سویا تقویت شده است.
او همچنین دست به اجرای برنامه های اجتماعی از جمله اختصاص مزایایی برای سه میلیون نفر از فقیرترین کودکان آرژانتینی و توزیع لپ تاپ های رایگان برای مناطق محروم زده است که شدیدا با استقبال روبرو شده است.اما منتقدان خانم کرشنر او را متهم به دنبال کردن سیاست های پوپولیستی می کنند و می گویند که این برنامه ها غیرقابل دوام است.او همچنین به کم اهمیت جلوه دادن ابعاد تورم متهم شده است. این کشور پس از ونزوئلا در آمریکای لاتین بیشترین میزان تورم را دارد. بی بی سی

http://voiceofwomenafg.blogspot.com/               آوای زنان افغان