آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Friday, September 30, 2011

همایش موسیقی درمانی در استرلیا

زندگی همه ما با موسیقی عجین شده و تاثیر نوای موسیقی در برانگیختن احساسات انسان انکارناپذیر است. اخیرا، صحبت از بهره گیری از موسیقی برای درمان بیماریها شده است

پولیس های شجاع هیچگاهی از طالبان هراس ندارند

بر بنیاد گفته های مقام های محلی ولایت سه تن به شمول دو پولیس زن در نتیجۀ انفجار یک بم در نزدیکی فرودگاه ولایت هرات کشته شدند.
سید شریف محمد، فرمانده پولیس فرودگاه هرات گفت که این بم با ریموت کنترول اداره می شد و موتری را که 5 تن از سربازان پولیس زن را به سوی فرودگاه انتقال می داد آماج قرار داد.
این نخستین باری است که شورشیان سربازان پولیس زن را آماج قرار داده اند.
تا کنون هیچ گروهی مسؤولیت این رویداد را برعهده نگرفته است.
درهمین حال 10 تن دیگر به شمول 5 سرباز پولیس و 5 غیر نظامی دراین رویداد زخم برداشته اند.

Thursday, September 29, 2011

طالبان یک مکتب کودکان را آتش زدند

                                                      

طالبان یک مکتب را دربادغیس به آتش کشیدند

پنجشنبه ٠٧ ميزان ١٣٩٠ ساعت ١٨:٢٦
طالبان یک مکتب را در ولسوالی بالامرغاب ولایت بادغیس به آتش کشیدند.
مقام های محلی در ولایت بادغیس میگویند با سوختن این مکتب در قریه میران زاییهای ولسوالی بالامرغاب نزدیک 500 تن از متعلمین پسر و دختر آن منطقه از ادامه تحصیل بازماندند.
شراف الدین مجیدی سخنگوی والی بادغیس میگوید ,طالبان بعد از حریق این مکتب از منطقه متواری شدند.
اوافزود تعمیر این مکتب در این اواخر از سوی دفتر بازسازی ولایتی
PRT لتوانیا ساخته شده بود.
به گفته سخنگوی والی بادغیس در جریان آتش سوزی تمامی صنف های این مکتب سوخته است.
طالبان تا به حال در این مورد اظهار نظری نکرده اند.
مسولین ریاست معارف ولایت بادغیس ضمن محکوم نمودن این عمل از ارگانهای امنیتی خواستند تا امنیت مکاتب را در ولسوالی بالامرغاب آن ولایت تامین کنند در غیر آن این موضوع بر روحیه شاگردان تأثیر منفی برجاخواهد گذاشت.
قدیر شاهین – هرات

مصاحبه با وزیر کارو اموراجتماعی

                                                 

مصاحبه با آمنه افضلی در مورد مشکلات مهاجرین افغان در ایران
05.07.1390
درین برنامه مصاحبه مارا با وزیرکارواموراجتماعی  محترمه آمنه افضلی را نیز شنیده میتوانید

همواره در مورد مشکلات و دشواری های که مهاجرین افغان در ایران دارند پیام های زیاد به رادیو آزادی می رسد. چنانچه همیشه این پیام ها از طریق برنامهء «آزادی و شنونده گان» نشر شده، وقتاً فوقتاً با مسوولین امور نیط صحبت های در این رابطه صورت گرفته است.

این مشکل ازچندین  سال به این طرف ادامه دارد، مسوولین وزارتخانه های مختلف جهت پیدا کردن راه های حل این معضله، تلاش های را هم به خرج داده اند.

به سلسلهء طرح مشکلات شنونده گان رادیو آزادی با مسوولین وزارتخانه های مختلف، این بار مشکلات مهاجرین افغان در ایران با آمنه  افضلی وزیر کار و امور اجتماعی  در میان گذاشته شده است.

ممنوعیت فلم رورزهای سبز

                                        

فیلم ایرانی "روزهای سبز" با زیرنویس عربی از تلویزیون العربیه پخش شد

پنجشنبه 01 ذو القعدة 1432هـ - 29 سپتامبر 2011م
روز پنجشنبه 29-9-2011 فیلم ایرانی "روزهای سبز" را که نمایش آن در ایران ممنوع است با زیر نویس عربی پخش کرد.
این فیلم مستند ساخته حنا مخملباف است که برداشتی از جنبش اعتراضی در ایران و چالش میان یأس امید در میان جوانان تحول خواه نسبت نظام حاکم در این کشور است.
شایان ذکر است که مقامات ایرانی به منع پخش این فیلم در داخل کشور اکتفا نکرده تلاش کردند مانع پخش آن در کشورهای دیگر من جمله لبنان شدند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه در این باره، در فیلم حنا مخملباف، تظاهرات مردمی و شرایط زندگی زنان در ایران به صورت متناوب در سکانس های مستند به تصویر کشیده شده اند."
کارگردان "روزهای سبز" می گوید: "در این فیلم، جامعه در حال انقلاب ایران با تمامی امیدها و تردیدهایش به تصویر کشیده شده." این فیلم در واقع داستانی است مربوط به یک دختر جوان افسرده که در اتفاقات سیاسی اخیر در ایران دستگیر شده.
حنا مخملباف در سال
۲۰۰۸ جایزه خرس بلورین جشنواره برلین را به خاطر فیلم "بودا از شرم فرو ریخت" که در فرانسه به نام "دفترچه" شناخته می شود از آن خود کرد. او در سال ۲۰۰۳، زمانی که تنها ۱۵ سال داشت، با اولین فیلم بلند خود تحت عنوان "لذت دیوانگی" در جشنواره ونیز شرکت نمود.
حنا که از یک خانواده سرشناس سینمایی است اکنون
۲۱ سال دارد. پدر او محسن مخملباف، کارگردان مشهور ایرانی، سخنگوی شخصیت اصلاح طلب میرحسین موسوی است که به نقل از گزارشات رسمی نتوانست در انتخابات ماه ژوئن در ایران رأی کافی به دست آورد.

ملک عبدالله پادشاه سعودی با تصامیم مترقی

                                      

ملک عبدالله اجرای حکم شلاق زنی سعودی به اتهام رانندگی را متوقف کرد

پنجشنبه 01 ذو القعدة 1432هـ - 29 سپتامبر 2011میلادی یک منبع آگاه در سازمان حقوق بشر سعودی اعلام کرد، ملک عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه این کشور، خواستار تجدید نظر در حکم 10 ضربه شلاق برای زنی شد که از قانون منع رانندگی زنان را زیر پا نهاده است.
این منبع به العربیه. نت گفت، بر اساس درخواست پادشاه برای تجدید نظر در این حکم، راه را برای لغو آن مهیا گریدید
در ماه جولای گذشته حدود دو ماه پیش دادگاهی در شهر جده، خانم (ش ج) را به اتهام رانندگی در این شهر به 10 ضربه شلاق محکوم کرده بود.
اين خانم در دادگاه گفته است که خودروی خانواده خود را در یک موقعیت خاص و به دلیل نبود وسایل حمل ونقل عمومی یا خصوصی در آن روز مورد استفاده قرار داده است.
بر اساس این گزارش این زن پس از این که یک شهروند او را در حال رانندگی دیده بود، توسط مأموران پلیس راه سعودی بازداشت شده است.
یکی از اعضای خانواده این زن به خبرنگاران گفته است که حکم 10 ضربه شلاق که از سوی دادگاهی در جده صادر شده آنها را شوکه کرده است.
این در حالی است که ملک عبدالله پادشاه سعودی روز یکشنبه گذشته اعلام کرد، زنان از دوره آینده به عضویت مجلس شورای این کشور درخواهند آمد.
پادشاه سعودی همچنین اعلام کرده است که زنان سعودی در دوره آینده انتخابات شوراهای شهر می توانند کاندیدا شوند و به کاندیداهای خود رای دهند .

Wednesday, September 28, 2011

قصه رادیو

                                           
رادیو، گزارشی از یک دیدار دوستانه
ارسالی داکترراضیه هوتکی
روز رخصبی پایان هفته یا به اصطلاح انګلیس ها «weekend» بود پس از سررشته و اتمام سلسله کارهای خانوادگی طهارت ونظافت را برابر و لباسهای پاک و تمیز پوشیده و به سراغ دوست صمیمی و دیرین، نکته دان نازک خیالم شاه آغا جان رفتم. وارد منزلش شدم، حیاط حویلی را خوب پاک جاروب کرده ، درختها وگل بته ها را آب داده بود که این بوی مطبوع و عطرآگین روان انسان را شاد ی و فرحت می بخشید. فواره وسط گلخانه یا «green huse» گویی چون حیات وزندگی انسانها در صعود و نزول یا نشیب و فراز تمام نشدنی دیده می شد. خودش در کنج صفه حویلی بالای چوکی نشسته ، آفتاب جمع نموده و ویتامین دی «d» وجودش را پوره میکرد و ضمنا رادیو گگ پینه ای و پتره ای عمر خورده اش با آنتن شکسته در دستش گاهی آنرا نزدیک گوشش میرساند و زمانی به هواچرخک وتکانش میداد، که چشمش به من افتا د، رادیو در دست به استقبال و بغل کشی با من از جا برخاست، با سیما و لحن آکنده از خوشی و سرور به احوال پرسی پرداخت و بداخل خانه دعوت و رهنمایی نمود.

در جریان تبادله تعارفات معمول ، احوالپرسی خیریت و سلامتی یکدیگر و فامیلها متوجه شدم که رادیویش روشن است. گفتم شاه آغا جان رادیو روشن مانده بطری مصرف میشه مثلیکه کدام خبر یا پروگرام دلچسپ و جالب را می شنیدی، مه مزاحم نشده باشم ؟ بی خبر و ناچاپی «بدون اپاینتمنت» آمدیم. در حالیکه دفعتا زهرخند در لبانش متجسم و لحظهء کوتاهی به من خیره ، ساکت و آرام میدید « گویی چرخه تارهای دماغش جروبهم خورده با شد میخواهد آنرا صاف و مرتب کند و سرکلاوه را بیابد و از ان چیزی بیرون آرد» آه دردناکی کشید و با لحن حزین و کوتاه گفت نی ، نی ، اینرا همه ما خوب می فهمیم که « بی ، بی ، سی
bbc» خانه خراب ما مردمه خراب کده ، در لابلای چالکیت های شرین و پر زرق وبرقش یکمی زهر مار و افیون می پیچانه و به خورد مردم ساده لوح میته که از بالا و حلقوم بسیار با مزه و عطش فراوان تیر میشه ولی در پاپان کار و تاثیرشه با دل وجگر خودت میفهمی که چه میکنه. پیشتر یک بی، بی ، سی بود حالی صدها بی ، بی، سی دیگر پیدا شده ، فقط منحیث یک عادت همیشگی ای کاره میکنم، معتادش شدیم قصه درازاست ، میترسم خسته نشوی و خوابت نبره .

برای اینکه اقلا همرایش همسویی نشان داده و از تاثر و اندوه دردناکش چیزی کاسته باشم وتکلف و تشریفات را از میان بردارم تا ازین مخزن اسرار و گنح نهان چیزی بیرون آورده بتوانم ، خود را به باورش شریک ساختم و گفتم نخیر! دل مه هم از دست این رادیو ها و مطبوعات بی پرسان و مطبوعاتچیان بی مسوولیت سوراخ ، سوراخ و پردرد است، با بی انصافی و دیده درایی ها از راست دروغ و از کاه کوه میسازند و با گسترش پرده های ترپالی در گوشها و چشمهای خویش و با پخش و نشر اکاذیب در استتار و پنهان سازی و وارونه جلوه دادن حقایق و واقعیت ها و درد های جامعه به انواع خاطر خواهی های مادی ، فردی و گروهی و ملاحظه کاری های مصیبت زا می پردازند ؛ دلم پردرد است و به اضطراب و «دپریشن
dipretioh» دچار شدیم. خوبست که لحظه ای درد دل کنیم وغم را بیرون بکشیم ، چرا که می گویند « احوال دل غمزده را غمزده داند». دیدم که کمی سکون و تسلیت در سیمایش پدیدار شد وسر گنج نهان و دکمه های واسکت دل را باز کرد ولب به سخن کشود :
« لالا جان حالی که چار زانو زدی و از رادیو و مطبوعات گفتی ، ایی گپه هیچکس انکار نمیکنه که برای روشن شدن افکار و اذهان مردم، برای بلند بردن سویه دانش علمی ، اطلاع و باخبری از اوضاع و احوال دور و پیش و دنیا، خوشبختی و سیه روزی های افراد و جوامع، رادیو ، تلویزیون و دیگر وسایل ارتباط همگانی نقش بسیار بارز و ارزنده دارد و همین ها هستند که به اصطلاح جهان پهناور را به یک دهکده تبدیل نموده اند، به شرط آنکه به اصالت و مسوولیت های شان پی برده متوجه باشند و در راستای تنویر اذهان و افکار، انعکاس حقایق و واقیت ها و اشاعه مطالب و مضامین علمی و سودمند و مورد نیاز و رفع نابسامانی های جامعه حرکت و فعالیت نمایند. نه اینکه زیر کلیشه « هرچه از دل تنگت
۰۰۰» هر چرندیات و ناسزا و دروغ های شاخدار و فتنه انگیز را از هرکجا دمریز و روی صفحه کاغذ سفید را مثل ذهن مکدر خود سیاه کنند. از همین خاطر است که آین مطلب ورد زبانم شده و همیشه آنرا به حیث تکراراحسن تاکید میکنم که :« بجای است که اساس وسایل ارتباط همگانی به آیینه تمام نمای جامعه تشبیه شود. بنابرین ما که با آیینه های زیاد سروکار داریم تا خود راببینیم ،سروضع خود را مرتب واصلاح کنیم . لذا خاصیت آیینه های اصیل در آنست که تصاویر را آنچه هست مینمایاند که درینصورت ما میگوییم که این آیینه راستگو ی ‏است، ولی هستند آیینه هایی که در ترکیب و ساختار آن کذب ، غش و دروغ بکار رقته و تصاویر را غیر آن چیزی که هست مینماند و نشان میدهد که چنین آیینه ها در بین جامعه رسوا و بی مقدار و بی اعتبار گردیده و بنام آیینه های قلب یا درغگو مشهور اند».

بیاد دارم زمانی که در خورد سالی قرار داشتم پدر مرحومم قصه میکرد ؛ در ملک ما بیشتر اطلاعات و اخبار مرگ و میر، حوادث و اتفاقات ،خوشی و غیره مسایل بوسیله « تواچی ها» زیردستان یا به اصطلاح امروزی منشی یا سکرترهای ملکان ،، خانها و متفذین منطقه نشر و پخش می شد و به مردم رسانده می شد و همینطور از یک منطقه به منطقه دیگر و یا از یک ولایت و یک کشور به ولایات یا کشور های دیگر ذریعه « ایلچی» ها انتقال میگردید.
جای این اشخاص و مراجع و سیستم را در زمان اعلیحضرت شاه امان الله غازی در شهر کابل و حومه آن دو دستگاه ګوچک رادیو گرفت و در ساالهای بعدی این دستگاه ها تقویت شد و فواصل دورتر هم از ان مستفید می شدند. در سالهای اخیر سلطنت اعلیحضرت محمد ظاهر شاه فیصله کردند که رادیو ملکیت تمام مردم وطن است ، باید همه از ان مستتفید شوند. دست و آستین برزدند و پولش ازین طرف و آنطرف بدون آنکه کسی یا چیزی گرو یا فروخته شود برابر گردید و تعمیر موجوده رادیو تلویزیون فعلی به شکل عصری ساخته شد و نامش را از رادیو کابل که در تعمیر محقر یک منزله در پل باغ عمومی موقعیت داشت به رادیو افغانستان تغییر دادند و در صدد تهیه دستگاه های قوی مرسله ها و آخذه ها شدند که رادیوهای جدید وارد و بدسترس استفاده مردم قرار گیرد.

عطاجان دوست آگاه و ظریف طبعم به غنا و تکمیل این قصه چینن کمک مینماید : در اثنایی که تعمیر تکمیل و آماده بهره برداری شد داکتر نورعلی خان که سمت وزارت تجارت را داشت به جرمنی سفر کرد و یکتعداد رادیوهای بطری خشک را از کمپنی ها مشهور آن وقت زیمنس و فلپس خریداری و به کشور انتقال گردید. برای اینکه رادیو های توریدی بفروش برسد و مردم به مفاد آن آشنا شوند نورعلی خان مذکور به نیابت از مسوول رادیو به سفرهایی به ولایات پرداخت.
سید عبدالله خان پدر سید عبداله شهید معاون رییس جمهور سردار محمد داودخان که در انوقت به حیث حاکم اعلی میمنه کار می کرد به پدرم قصه می کرد که « نورعلی خان به میمنه عزیمت نمود و مردم دعوت شد و محفلی باین مناسبت در صالون حکومتی اعلی دایر شده بود ، نورعلی خان پس از آنکه سلام ها و تمنیات نیک ذات اشرف ملوکانه را به رعایای وفا شعارش !!؟ رسانید. پیرامون اهداف رفاهی دولت و ازجمله فواید رادیو را غرض آگاهی مردم از اوضاع و اجوال منطقه، ولایت و به طور کل از وطن وجهان صحبت کرد و مردم را تشویق نمود که رادیوها را بخرند و از ان بهره گیرند.
طبق معمول سخنرانان و مدیحه سرایانی چند لب به سخن گشودند و زبان شور دادند خوش باش و شاد باش گفتند.
در اخیر و ختم محفل یکی از دهاقین بیسواد مالدار محل برخواست و به نمایندگی از مردم آنجا سخن گفت و از وزیر تجارت و حاکم اعلی تقاضا کرد که شکران، سپاس و دعای مردم را هم به حضور ذات همایونی تقدیم نمایند و ضمنا بعرض حضور اعلیحضرت برسانند که:
« من یک مالدار هستم ، فرقه هایی از مواشی اسپ ،شتر ګاو ، انواع بز وگوسفند و غیره دارم که همه ساله در پرورش ، تربیه وآسودگی آنها پول های هنگفتی را صرف میکنم تا دور دست به چرا و نشخوار میفرستم شان تا صحت و سالم و فربه شوند ، سود و منفعت برای من و وطن بیاورند. مگر زمانیکه یک حیوان درنده جمله میکند و داخل گله میشود و متفرق شان میسازد لاغر و رنجور میشوند، گوشت میتکانند وهر کدام به هرسو چنگ می اندازند و در صدد نجات و پناه ،رفاه و غذای خود دست و پا زنند و به اصطلاح میادن خالی و شغالی میشود. ولی در بین ههمه آنها چندتایی اند که هم از گوش کر اند و هم از چشم نا بینا در کار خود و چرا مشغول اند و از همه چیز بی خبر و بالای شان چیزی تاثیر ندارد و جالب و مهمتر از همه اینکه با درندگان و خزندگان زود محشور و ایل وغیل میشوند، اشتهای نهایت غالب دارند استحقاق دیگران نیز بلع میکنند ؛ در حالیکه منطقه ما از چهار سمت در هیاهوی و زوزه و طمع گرگان و درندګان ، چرندگان وخزندگان وحوش و طیور قرارداریم ، صدای رادیو ما را بیشتر غافل و مصرف نگه میدارد.
هرگاه با الطاف ذات اشرف ملوکانه ما مردم ازین امر معاف گردیم و کما فی السابق به دعاگویی طول عمر پادشاه رعیت پرور و دوام و بقای سلطنت مصروف باشند ، کمال سعادت ملت وفا شعار بوده و موجبات خرسندی و تمنیات خاطر اعلیحضرت بیشر فراهم خواهد شد و برای جلوگیری از حملات و حوش دوپا و چهار پا بجای رادیو موانع و سیم های خار دار تدارک دیده شود، انشاالله که هیچکسی و چیزی بطرف مال و ملک ما چپ سیل کرده نمیتواند و ما با خاطر آسوده به زتدگی خود و دعای سر شما پدر معنوی خویش مصروف خواهیم ماند ».

از آن زمان که دولت بنام توسعه وانکشاف پلانها و پروگرامهای کاپی شده و تقلیدی غیر موثر را با چشم و گوش های بسته روی دست گرفت، پشم و پنبه و گاز و میوه جات و پیداوار ما را دادند و به عوض آن هزارها قلم پوقانه و جرنگانه و رادیوهای بطری خشک و تازه و غیر کارآمد را با صد ها نفر خارجی جاسوس و مخبر به نام متخصص و کار فهم آوردند.
در نشرات و پروگرام ها زن و شوهر و اولادهای خانواده ها و اقوام بهم انداخته شد و درست این فرصت و زمانی بود برای شروع بدبختی های افغانها و تباهی کشور و هم چانس طلایی برای ددمنشان، گرگان و وحوش سرخ و سیاه کمر شکسته و آزمند پرعقده مردم و وطن مساعد ساخت که همین اکنون منحیث زبان تفنگ سالاران و بیگانگان و پهلوبندی و همنوایی با آنها اوضاع و احوال مردم و کشوررا پیچیده و مغلق جلوه میدهند. این شمه ای از قصه رادیو که مرا سخت معتاد ساخته و نمیتوانم رهایش کنم و سریال دنباله دار شانرا نشنوم به قولی :
نی زیینن رشته سر میتوان تافتن
نی سر رشته را میتوان یافتن

Tuesday, September 27, 2011

گرامی باد یاد وخاطره شهید داکترنجیب الله

                                                             

به مناسبت 15 مین سالروزشهادت داکترنجیب الله
شهید راه صلح و آزادی
ارسالی نجیبه آرش
میګویند:«تاریخ خواندن و تاریخ فهمیدن خوب است ولی به وجود آوردن تاریخ خوبتر از آن است!؟ وداکتر نجیب اله شهید از آن انګشت شمارانی است که هم خود تاریخ را خواند،هم از آن درس ها و پند ها آموخت و هم خود فصلی از آنرا با خون خود نوشت و عنوان آنرا گذاشت که خون باخون شسته نمیشود»۰اینک پارچه شعر حماسی را که یکی دو بار در مظاهرات دهه چهل پوهنتون کابل با صدای رسایی داکتر نجیب اله دکلمه شده و بسیار باشهادت وشخصیت بلند خودش همخوانی دارد، بمناسبت پانزدهمین سالګرد شهادت شان به فتانه نجیب خانم وسه فرزند شان و همرزمان صدیق شان اهدا میکنم۰ همیشه قوی و نیرومند باشید۰
از ژر فای یک تابوت!
من از ژرفای این تابوت وهم انګیز میګویم:
که خصم ای آفتاب عصر تو بر بام بربادی
چنین بازی مکن با مرګ طوفان زای خونینم
که مرګ من چنین آسان بازی نیست
که خونم قطره های سرد باران نیست
که مرګ من، چومرګی چون شما اهریمنان
ننګین و بی پآ نیست
که خون من
چوخون، چون شما اهریمنان
آلوده اندر خون انسان نیست۰
وباز از ژرفای این تابوت وهم انګیز میګویم
که مرګم، آفتابی،آزرخشی، اختری۰
اندر دل شب های ظلمانیست
که خون من حنای دست دیوان نیست
که کوه ساران ندارد طاقت طوغیان خونم را
و باز من از ژرفای این تابوت وهم انګیز میګویم:
که همرزمم
تو داغ لکه های خون من با ګریه نزدایی
ولی از قطره های خون من طوفان به پا سازی
«غریو انداز و خشم آګین و ویران ګر»
و بسپاری به اندر موج طوفانش
خصم اهرمین خو را
و باز من از ژرفای این تابوت وهم انګیز میګویم
که مرګ من چنین آسان بازی نیست
که خونم قطره های سرد باران نیست
طوفان است، عصیان است، سیلاب است۰
چنین آسان بازی نیست
چنین آرام بازی نیست

Monday, September 26, 2011

زنان سعودی از حق کاندیداتوری وانتخاب کردن برخوردار شدند

                                      

امیرنایف بن عبدالعزیز : مشارکت زنان سعودی در امور سیاسی به دلیل فشار خارجی نبود
شاهزاده نایف بن عبدالعزیز وزیر کشور سعودی روز دوشنبه 26 – 9 – 2011 تاکید کرد برخورداری زنان در سعودی از حق کاندیداتوری و رای دادن با فشار خارجی صورت نگرفته است معاون دوم هیئت وزیران سعودی در یک گفتگوی مطبوعاتی گفت :" تصمیم پادشاه سعودی در مورد مشارکت دادن زنان در امور سیاسی داخلی بود و فشارهای خارجی نقش نداشت 
او تاکید کرد هدف از فرمان اخیر ملک عبدالله " خدمت کردن به وطن و شهروندان بشکل آشکار وشرکت زنان در توسعه است. ملک عبدالله به نقش مهم زنان در توسعه ایمان دارد و از مشارکت فعال آنان در امور کشور پشتیبانی می کند."
وزیر کشور سعودی گفت :" خادم حرمین شریفین همیشه از صاحبنظران و علما در زمینه های مختلف مشورت می خواهد."
او در پاسخ به این سوال که آیا تعیین اعضای مجلس شورا توسط پادشاه مناسب است ، گفت :" در واقع این چیزی است که در جریان است وهدف مورد نیاز را تامین می کند. اما در مورد آینده همه چیز ممکن است اتفاق بیفتد مگر اینکه مخالف شریعت اسلامی باشد. هر چیز که با شریعت اسلامی تعارض ندارد ممکن است اتفاق بیفتد."
شاهزاده نایف بن عبدالعزیز افزود :" ما تجربه پارلمانی برخی کشورها که پیشتر و قبل از ما تشکیل شده اند را مشاهده می کنیم ، همچنین توانایی مجلس شورای سعودی را لمس می کنیم"
وی در پاسخ به سوالی در مورد تحولات جاری در برخی کشورهای عربی گفت :" سعودی از تحولات برخی کشورها دردمند است. ما ملت خود را می بینیم که به مناسبت روز ملی همبستگی خود را نسبت به وطن و رهبران آن اعلام می کنند و در همه جای کشور جشن برپا می کنند در حالی که برخی ملت های عرب از مشکلات و ناآرامی ها و کشتارها رنج می برند. بدون شک این برای ما مردم عرب دردمند است. اما ما خدا را شکر می کنیم که آنچه در کشور ما در جریان است کاملا تفاوت دارد."


پیام عایشه قذافی

                                        

نارضایتی الجزایر از پیام دختر معمر قذافی برای نبرد با انقلابیون

يكشنبه 27 شوال 1432هـ - 25 سپتامبر 2011م
مراد مدلسی وزیر امور خارجه الجزایر روز یکشنبه 25-8-2011 از اظهارات جدید عایشه قذافی که ماه گذشته به این کشور پناهنده شد اظهار نارضایتی کرد.

او گفت :" از سخنان عایشه قذافی شگفت زده شدم ، الجزایر فقط به خاطر مسائل انسانی از او وخانواده اش استقبال و به آنها پناه داده است."

مدلسی افزود :" سخنان عایشه و ظهور او در رسانه های خبری برای ما غیر قابل قبول است و آن را تایید نمی کنیم. ما از تکرار این موضع جلوگیری می کنیم."

عایشه قذافی روز جمعه در یک پیتم صوتی که از تلویزیون " الرای " از سوریه پخش م شد ضمن دعوت هواداران معمرقذافی به نبرد ، رهبران جدید لیبی را خائن و دست نشانده غرب خواند.

عایشه در پیام خود گفت :" پدرم در سلامتی کامل به سر می برد ودر حال نبرد با دشمنان لیبی است. "

عایشه قذافی به همراه مادرش و برادرانش هانیپال و محمد در اواخر آگوست به الجزایز پناه برد.

الجزایر شورای انتقالی لیبی ا به رسمیت شناخته است.

Sunday, September 25, 2011

زنان سعودی از حق کاندیداتوری و رای دادن برخوردار شدند

                                               

ملک عبدالله فرمان عضویت زنان در مجلس شورا را صادر کرد

يكشنبه 27 شوال 1432هـ - 25 سپتامبر 2011م        خبر خوش            خبر خوش        خبر خوش
دبی – العربیه. نت
ملک عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه سعودی روز یکشنبه 25 – 9 – 2011 اعلام کرد زنان از دوره آینده به عضویت مجلس شورای این کشور درخواهند آمد.

ملک عبدالله همچنین اعلام کرد زنان در دوره آینده انتخابات شوراهای شهر می توانند کاندید شوند و از حق رای گیری برخوردار خواهند شد.

او در مراسم افتتاح پنجمین دوره مجلس شورا تاکید کرد نوگرایی هماهنگ با ارزش های اسلامی در دوران کنونی بسیار مهم است. کسانی که سنگ اندازی و سرپیچی کنند هیچ جایگاهی بین ما ندارند."

مجلس شورا در سعودی 150 عضو دارد و توسط پادشاه این کشور تعیین می شوند.
پادشاه سعودی افزود :" زن در تاریخ اسلام نقش غیرقابل انکاری داشت. زن با ارائه نظر و مشورت از زمان دوران پیامبر – درود خدا بر او باد – و همچنین در دوران صحابه و گذشتگان تا دوران کنونی نقش دارد."

مجلس شورای سعودی در ماه مه گذشته با مشارکت زنان در انتخابات شورای شهر موافقت کرده بود.

انتخابات شورای شهر در سعودی هر چهار سال یک بار برگزار می شود و بر اساس فرمان ملک عبدالله زنان از دوره آینده در این انتخابات می تواند کاندید و از حق رای دادن برخوردار شوند.

اولین دوره انتخابات شوراهای شهر در سال 2005 برگزار شد. اعضای این شوراها توسط مردم انتخاب می شوند و نیمی از آنها توسط دولت تعیین می شوند.

ملک عبدالله گفت به این دلیل این فرمان را صادر کرده است که " با به حاشیه راندن زن مخالف است ... پس از مشورت با بسیاری از علما در هیئت علمای عظام و کسانی دیگر خارج از این هیئت این تصمیم را اعلام می کند."

او افزود :" بر اساس اصول و ضوابط شریعت با شما مشورت می کنیم . هر کس که از این ضوابط خارج شود متکبر است و مسئول عملکرد خود است."

با آغاز پادشاهی ملک عبدالله در سال 2005 ، سعودی شاهد تغییرات مختلف شد. پیش از این نوره الفایز به عنوان اولین زن ، معاون وزیر آموزش وپروش شد. 

زن شاعر درغزنی خود سوزی کرد

                                            

" مرا با درد عشق آشنا کن ... بگذار خون از قلبم بچکد "
زنان شاعر در افغانستان با بمب عشق و دلدادگی به استقبال زندان می روند
يكشنبه 27 شوال 1432هـ - 25 سپتامبر 2011م
دبی – آمال هلالی
زنان شاعر در افغانستان در یک اقدام جسورانه و بی سابقه برنامه " شعرخوانی " را به صورت هفتگی در کابل برگزار می کنند تا از فضای سیاسی و اجتماعی کشور خود بگویند.

این برنامه که برای هشتمین سال متوالی برگزار می شود تعدادی از نخبگان و شاعران برجسته زن را دور هم گرد می آورد.

فرحناز شاعر جوان پشتونی قصیده اش را اینگونه آغاز می کند :" مرا با درد عشق آشنا کن ... با اشک چشمان سیاهت به من سلام کن ... بگذار خون از دلم بچکد .. ما زنان پشتون در راه عشق زندان و مرگ را به مبارزه می طلبیم. "

فرحناز می گوید زنانی که در افغانستان به شعر روی می آورند با خطر دست وپنجه نرم می کنند."

طوبی ندا دیگر شاعر افغان اعتقاد دارد اقد ام زنان به شعر و نویسندگی ماجراجویی است. او می گوید هنگامیکه اولین رمان خود را در دوره طالبان منتشر کرد با مشکلات زیادی روبه رو شد.

رمان او داستان زنی را روایت می کند که می خواهد در رشته پزشکی ادامه تحصیل دهد اما با مخالفت سرسختانه همسر تندرو خود مواجه می شود. همسر قهرمان دادستان ، او را به خانه نشینی مجبور می کند اما دیدار با یک جوان فیزیکدان همه چیز را عوض می کند و درب آرزوها را به روی او می گشاید.

طوبی می گوید پس از انتشار این رمان جنجال برانگیز مورد تهدید قرار گرفت و خانواده او که در یکی از استان های تحت کنترل طالبان به سر می بردند از وی اعلام برائت کردند. اما او نویسندگی را کنار نگذاشت.

او افزود :" مردم انیجا گمان می کنند نوشتن مخصوص مردان است. و فقط مردان می توانند احساسات خود را بگویند و زن باید ساکت باشد."

طوبی تاکید می کند : دین خودم اسلام را دوست دارم ، با حکومت اسلامی موافقم ، اما با حکومت طالبان مخالفم. اسلام و طالبان دو چیز هستند و تفاوت ها زیاد است."

گزارشگر لوموند در مورد رنجی که شاعران زن افغان در دوره طالبان با آن روبه رو بودند می گوید : " یک زن شاعر در غزنی که او را از نوشتن بازداشته بودند اقدام به خودسوزی کرده بود و به زندگی خود پایان داد."

زنان شاعر افغان که پیشتر برنامه " شب شعر " را در مرکز فرهنگی فرانسه برگزار می کردند اکنون این دیدار هفتگی را در یکی از کتابخانه های وابسته به وزارت آموزش و پرورش در مرکز کابل برگزار می کنند.

Saturday, September 24, 2011

ده ها دختروپسر جوان به جرم دوست داشتن درولایت هرات به قتل رسیدند

                                                

یک زن ومرد جوان در هرات به ظن داشتن روابط نامشروع به قتل رسیدند

سنبله ١٣٩٠ ساعت ١٣:٣٥
مقام های امنیتی ولایت هرات میگویند که یک زن و مرد هراتی به اتهام داشتن روابط نامشروع به قتل رسیده اند.
این خانم ۲۳ سه ساله خانه داربوده است که با جوان ۲۵ ساله ای ، روز یک شنبه در قریه خواجه عالم ولسوالی گذره هرات با شلیک گلوله تفنگ شکاری کشته شده اند.
مقام های امنیتی می گویند، برادر شوهر این خانم که عبدالظاهر نام دارد زمانی این دو تن را به قتل رسانده است که دختر قصد سوار شدن برموتر سایکل پسر را داشته است.
نورخان نیکزاد سخنگوی پولیس هرات می گوید: بررسی های اولیه نشان می دهد که خانم ۲۳ ساله با پسر مذکور قبلا نیز رابطه نامشروع داشته است .
به گفته او پس از آنکه فامیل شوهر خانم که از اقارب آنها بودند از این موضوع مطلع شدند بدون در جریان گذاشتن نهاد های امنیتی دست به قتل این دو تن زدند.
آقای نیکزادگفت که عبدالظاهر پس از قتل این زن برادر و پسر جوان از محل فرار کرده اماپدر شخص قاتل با حضور در قوماندانی ولسوالی گذره هرات قتل هر دو توسط پسرش را تائید کرده است.
در همین حال پدر پسر جان باخته میگوید پسرم در محکمه صحرایی از سوی برادر شوهر خانم به قتل رسیده است.
او میگوید : پسرش در حال گفتگو با خانم مذکور بوده که از پشت مورد اصابت گلوله تفنگ شکاری قرار گرفته است.
وی از دولت خواست تا عاملین این رویداد را بازداشت و مطابق با قانون با وی بر خورد کنند.
داشتن روابط میان دختران وپسران در هرات همواره حساسیت های خانواد گی را بدنبال داشته است
در چند سال اخیر ده ها دختر وپسر جوان بدلیل این چنین روابط در ولایات حوزه غرب افغانستان جانهای شانرا ازدست داده اند
چندی قبل نیز در شهر هرات یک مرد خانم جوانش را به اتهام داشتن رابطه نامشروع با یک پسر به قتل رساند.

قدیر شاهین - هرات

Thursday, September 22, 2011

بهتر است خانم های حجاب پوش به کشورهای شان برگردند

                                             

اولین مورد جریمه زنان مسلمان به جرم محجبه بودن در فرانسه
به روز شده:  13:44 گرينويچ - پنج شنبه 22 سپتامبر 2011 - 31 شهریور 1390
در فرانسه احکام اولین مورد جریمه به جرم محجبه بودن برای دو زن مسلمان توسط یک دادگاه صادر شده است.آنها با پوشاندن کامل صورت خود با حجاب موسوم به روبنده قانون تازه اجرا شده منع حجاب در اماکن عمومی فرانسه را نقض کرده بودند.
هند احمص و نجات نیتعلی کوتاه مدتی پس از اجرای قانون منع روبنده در حالی دیده شدند که در بیرون سالن موکس هال درشرق پاریس روبنده به صورت داشتند.
این دو زن گفته اند علیه جریمه وضع شده درخواست تجدید نظر خواهند کرد و به دادگاه حقوق بشر اتحادیه اروپا هم شکایت خواهند برد.
از طرف دیگر یک زن مسلمان دیگر بنام کنزا درایدر اعلام کرده با زدن روبنده برای کسب کرسی ریاست جمهوری وارد عرصه انتخابات سال ۲۰۱۲ ریاست جمهوری فرانسه خواهد شد.
جلسه دادگاه روز پنجشنبه در محله موکس نه تنها در فرانسه، بلکه در سراسر اروپا از نزدیک توسط ناظران دنبال می شد. کشورهای بلژیک، ایتالیا، دانمارک، اتریش، هلند و سوئیس کشورهایی هستند که قصد دارند وضع قوانین مشابه ممنوعیت حجاب که در فرانسه اعمال شده را مورد بررسی جدی قرار دهند.
هند احمص که یک زن ۳۲ ساله مطلقه و دارای سه فرزند است از سوی دادگاه ۱۲۰ یورو جریمه شد.قبل از صدور حکم دادگاه وی گفته بود امیدوار است که دادگاه او را جریمه کند تا بتواند آن را به چالش بکشد و به دادگاه حقوق بشر اروپا مراجعه کند. زن دوم هشتاد یورو جریمه شد.
این دو نفر نخستین کسانی بودند که از میان ۹۱ زن گزارش شده توسط پلیس به دادگاه ها، برایشان حکم جریمه صادر می شود. لطفا ادرس ما را بیاد داشته باشید http://voiceofwomenafg.blogspot.com/  

لت وکوب والدین بخاطر حمایت از فرزندی شان

                                      

ضرب و شتم شدید پدر ومادر پیر یک هنرمند سوری توسط نیروهای امنیتی
پنجشنبه 24 شوال 1432هـ - 22 سپتامبر 2011م دبی - العربیه . نت

یک هنرمند سوری تصاویری از پدر ومادر پا به سن گذاشته خود را که توسط نیروهای امنیتی سوریه مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته اند بر روی صفحه اینترنتی فیس بوک قرار داده است.
تصاویر وحشتناک از پدر ومادر مالک الجندلی آهنگساز معروف سوریه خشم بسیاری از سازمان های حقوق بشری جهان را برانگیخته است.
هنرمند سوری در این باره بر روی صفحه فیس بوک خود نوشت:" این تصاویر مربوط به پدر ومادر گرامی من است که توسط نیروهای امنیتی سوریه مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته اند."
وی افزود:" این حادثه تنها به دلیل انتقام از حضور من در راهپیمایی حمایت از اعتراضات مردم شجاع سوریه در واشنگتن صورت گرفته است."
براساس این گزارش نیروهای امنیتی سوریه دکتر مأمون الجندی پدر آهنگساز سوریه را به همراه همسرش در اتاقی حبس کرده و به شکستن و تخریب وسایل خانه آنها اقدام کردند."
سايت های مخالفان دولت بشار اسد می گویند که نیروهای امنیتی سوریه دوکتور مأمون الجندی ( 77 ساله) را در نزدیکی ساختمان محل سکونت وی دستگیر وبا قرار دادن نوار چسب بر روی دهانش وی را به داخل منزل بردند."
این گزارش در ادامه می افزاید : " پدر ومادر آهنگساز سوری پس از حبس در یکی از اتاق های منزل توسط دو نفر از نیروهای امنیتی مورد ضرب وشتم قرار گرفتند در حالی که سومین نفر نظاره گر این حادثه بود."
مادر مالک الجندی (64 ساله) که وی نیز یک دوکتور است پس از این ضرب وشتم دچار خونریزی چشم شد این زن همچنین بر اثر شدت جراحات صورتش هشت بخیه خورده است.
نیروهای امنیتی سوریه هنگام ضرب وشتم این دو پیر مرد و پیر زن به آنها می گفتند :"ظاهرا شما نمی دانستید که چگونه فرزند خود را تربیت کنید ، باید شما را یاد بدهیم."

http://voiceofwomenafg.blogspot.com/  ادرس اوای زنان افغان

Wednesday, September 21, 2011

خشونت جنسی علیه زنان درچهارولایت افزایش یافته است


افزایش موارد نقض حقوق بشر در شمال افغانستان


چارشنبه 21 سپتمبر 2011  دویچه ویلی
مسوولان کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در شمال این کشور می گویند آمار نقض حقوق بشر نسبت به سال گذشته افزایش یافته است. از جمله موارد تجاوزات جنسی در ولایت های شمالی افغانستان نسبت به سال پیش بالا رفته است. 

قاضی سید محمد سامع، رییس دفتر ساحوی کمیسیون مستقل حقوق بشر در شمال افغانستان گفت: «یکی از مواردی که بسیار رنج آور است، تجاوز جنسی بر اطفال و زنان است. این مورد نقض حقوق بشر در ولایت سرپل امسال بسیار افزایش یافته است».
به گفته او سال گذشته در ولایت های جوزجان، بلخ، سمنگان و سرپل 15 مورد تجاوز جنسی توسط کمیسیون مستقل حقوق بشر ثبت شده بود. اما تنها در پنج ماه سال روان در ولایت سرپل هشت مورد تجاوز جنسی ثبت شده است.
دفتر ساحوی کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در شمال، چهار ولایت جوزجان، بلخ، سمنگان و سرپل را تحت پوشش قرار می دهد. کمیسیون حقوق بشر افغانستان تنها نهاد داخلی است که فعالیت گسترده حقوق بشری در سراسر افغانستان دارد.
در سال گذشته مجموع موارد خشونت علیه زنان در دفتر بخش شمال کمیسیون حقوق بشر به 73 مورد می رسید، در حالی که امسال در مدت پنج ماه 40 مورد ثبت گردیده است. مسوولان می گویند آمار ثبت شده بازگوکننده همه موارد نقض حقوق بشر نیست، زیرا اکثر خشونت ها در خفا باقی می مانند.
سامع با مقایسه امسال با سال گذشته می گوید: «این آمار نشان می دهد که نقض حقوق بشر در سال 1390نسبت به سال 1389 در شمال افغانستان افزایش یافته است». به گفته او، ناامنی یکی از دلایل نقض حقوق بشر است.
سامع افزود: «بسیاری از کسانی که مرتکب اعمال تجاوز جنسی شده بودند دستگیر و به پنجه قانون سپرده شدند، اما تعدادی از این افراد فرار کرده به خارج رفته اند و یا به مخالفین دولت پیوسته اند».
مردم نیز می گویند که در بخش حقوق بشر اقدام های لازم در افغانستان صورت نگرفته است. آنها اغلباً می گویند که ناقضان حقوق بشر هنوز بر کرسی های قدرت تکیه زده اند.
:   خشونت علیه زنان مورد آشکار نقض حقوق بشر در افغانستان است قیوم بابک، باشنده شهر مزار شریف در این مورد می گوید کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان از زمان ایجادش تا کنون کارهایی در راستای بررسی نقض حقوق بشر انجام داده است.
او می افزاید: «اما به علت این که اکثر جنگسالاران و ناقضان حقوق بشر بر سرنوشت مردم ما حاکم هستند و دولت را در اختیار خود دارند، این کمیسیون با قضایای نقض حقوق بشری محافظه کارانه برخورد نموده است و از لحاظ عملی تا هنوز گام های موثر بر نداشته است».
اما مسوولان کمیسیون حقوق بشر می گویند که آنها صلاحیت اجرایی ندارند و نهادهای دولتی باید در این بخش اقدام کنند. سامع افزود: «بسیاری ها در افغانستان از وظایف و صلاحیت های کمیسیون حقوق بشر برداشت درست ندارند. از این لحاظ از این کمیسیون انتظار اجراآت بالاتر از صلاحیت های قانونی آن را دارند».
به گفته رییس دفتر کمیسیون مستقل حقوق بشر در شمال افغانستان، مردم انتظار دارند که این کمسییون ناقضان حقوق بشر را دستگیر، بازجویی، محاکمه و مجازات کند. درحالی که به گفته او، وظیفه این کمیسیون نظارت، حمایت و آموزش حقوق بشر در افغانستان است و قضایای نقض حقوق بشر را مستند ساخته به نهادهای عدلی افغانستان راجع می سازد.
سامع گفت: «در مورد نقض حقوق بشر که در گذشته در افغانستان صورت گرفته است، بخش عدالت انتقالی کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان گزارش مفصلی را زیر نام "صدای مردم" تهیه و به رییس جمهوری افغانستان پیشکش کرده است و تطبیق عدالت و قانون وظیفه دولت است».
ادرس اوای زنان افغان : http://voiceofwomenafg.blogspot.com/  

مجری برنامه هندی حادثه کرد

                                           

مجری زن هندی با لنگه کفش به میهمان برنامه تلویزیونی خود حمله کرد

سه شنبه 22 شوال 1432هـ - 20 سپتامبر 2011م
دبی – العربیه. نت
یک مجری هندی در یک برنامه زنده تلویزیونی پس از اختلاف با یکی از میهمانان برنامه با کفش به او حمله کرد.

در این برنامه که میلیون ها بیننده دارد مجری پس از درگیری لفظی با میهان برنامه نتوانست خود را کنترل کند و با این کار بینندگان و همکاران خود را شگفت زده کرد.

فیلمبرداران و همکاران او در استودیو سعی کردند گوینده عصبانی را آرام کنند اما او به سرعت کفش خود را از پا درآورد و به سمت میهمان پرتاب کرد.

به دنبال آن ، صحنه پخش برنامه به هرج و مرج کشیده شد و مجری با عصبانیت استودیو را ترک کرد وبرنامه را نیمه کاره رها کرد.

مدیریت کانال تلویزیون هندی اعلام کرده است در این زمینه تحقیق خواهد کرد.

این حادثه افکار عمومی هند را مشغول کرده است و بسیاری از روزنامه ها و مجلات هندی آن را در صفحات اول خود پوشش دادند.

Monday, September 19, 2011

ارسالی : میم. آریانا

لطفا روی لینک زیر کلیک کنید و مراحل آن را طی کنید باورنکردنی است چند بار امتحان کنید
  click on link bellow and follow

هیلاری کلنتن و حنا ربانی گهر

                                              

هیلاری کلنتن با حناربانی گهر سه و نیم ساعت در مورد مبارزه با تروریزم صحبت کرد

28.06.1390 رادیو آزادی
سخنگوی وزارت خارجهء امریکا ویکتوریا نولاندمی گوید وزیر خارجهء آن کشور خانم هیلاری کلنتن با همتای پاکستانیش در نیویارک ملاقات نمود. وی در جریان این ملاقات که سه ونیم ساعت دوام کرد، مسایل «خیلی اساسی» را به طور «خیلی واضح و روشن» بیان کرده است.
به گفته، ویکتوریا نولاند همهء صحبت های هیلاری کلنتن به دور مسایل مربوط به مبارزه با تروریزم می چرخید.

یک مقام ارشد وزرات خارجهء امریکا که ازافشای نامش خودداری کرده است، به خبرنگاران گفت، این صحبت از گروپ طالبان شبکهء حقانی آغاز شده، به همین مساله پایان یافت. واشینگتن شک دارد که حکومت پاکستان از این شبکهء تروریستی حمایت می کند.

آژانس خبری رویترز می نویسد:
به روز سه شنبهء گذشته بر سفارت امریکا و برخی تاسیسات دیگر در کابل یک حمله صورت گرفت که در جریان آن 15 تن کشته شدند.
مقامات می گویند، این رویداد، فضای ملاقات قبلاً برنامه ریزی شده وزرای خارجه را تغییر داده، آن را از اندازهء تخمین شده، طولانی تر ساخت.

در این ملاقات که در حاشیهءاجلاس عمومی سازمان ملل متحد در نیویارک صورت گرفت، وزیر خارجهء پاکستان خانم حنا ربانی کهر به هیلاری کلنتن گفت، پاکستان به اندازهء کافی این حمله را نکوهش کرده است و تروریزم یک تهدید برای پاکستان نیز به شمار می رود.

یک مقام ارشد وزرات خارجهء امریکا می گوید:
«به خاطر اقدامات بر ضد شبکهء حقانی به پاکستان نیاز مبرم دیده می شود. شبکهء حقانی برای پاکستان نیز خطر دارد. اینک وقت آن رسیده است تا پاکستان بر ضد آن اقدام کند.»

سفیر امریکا در اسلام آباد کامرون مونتربه طور واضح گفته است:
«شواهد و اسنادی وجود دارد که نشان می دهد، حکومت پاکستان با افراطیون شبکهء حقانی در ارتباط است.»
وی نیز شبکهء حقانی را به دست داشتن در حملات اخیر کابل متهم ساخت. مقامات امریکایی می گویند در صحبت وزرای خارجهء دو کشور مسالهء اسناد موجود در این رابطه مطرح نشده است.
  
آژانس خبری فرانس پرس می نویسد:
امریکا از مدت ها به اینسو از پاکستان خواسته است تا بر ضد شبکهء حقانی اقدام کند. امریکا شک دارد که شبکهء حقانی از حمایت (
ISI) یا سازمان استخبارتی پاکستان بهرمند می باشد.

نظریات و اظهارت اخیر تنش ها موجود در روابط  بین این دو متحد در امر مبارزه با تروریزم را نشان می دهد. زمانیکه نیرو های خاص امریکا در نزدیک اسلام آباد در شهر ایبت آباد برای کشتن اسامه بن لادن عملیاتی را انجام دادند، در روابط بین دو این کشور تنش های به وجود آمد.

تصور می شود که شبکهء حقانی در حملات خونینی که در افغانستان صورت گرفته ، دست دارد. اکثراً شورشیان افراطی از سرحدات عبور کرده، بر نیرو های خارجی در افغانستان حملات را انجام می دهند.
 
آژانس خبری فرانس پرس می نویسد:
شبکهء حقانی که متحد نزدیک طالبان پاکستانی و افغان به شمار می رود، با شبکهء القاعده نیز ارتباط دارد، صرف در داخل افغانستان حملاتش را انجام می دهد.

خانم دای زینگر با مهارت تصویرکرده


کمپ پیروزی، افغانستان
فلم ساز امریکایی خانم کارول دای زینگر کارگردان فلم مستند کمپ پیروزی افغانستان
نمایش فلم مستند «کمپ پیروزی، افغانستان» در شرایطی در جهان آغاز شد که تابستان امسال، سپردن مسوولیت های امنیتی به نیرو های مسلح افغانستان آغاز شده، توانایی، کیفیت تعلیم و تربیه و سطج مهارت های مسلکی این نیرو ها را در امر تامین امنیت در افغانستان به آزمون خواهد کشید.

فلم ساز امریکایی خانم کارول دای زینگر با فلم مستند کمپ پیروزی افغانستان پروسهء تعلیم و تربیهء نیرو های مسلح افغانستان را در جریان سه سال تصویر کرده، بیش از 300 ساعت تصاویر را بار بار مشاهده و آن را در قالب فلم « کمپ پیروزی، افغانستان» ریخته است.

خانم کارول دای زینگر
54 سال دارد. وی استاد سینماتوگرافی در پوهنتون نیویارک است. خانم دای زینگر در فلم « کمپ پیروزی، افغانستان» مناسبات مسلکی و دوستی شخصی بین دو مرد، از دو گوشهء جهان مختلف جهان را تصویر می کند.

جنرال فیض الله سیار و مشاور امریکاییش دگروال مایکل شوت

جنرال فیض الله سیار و مشاور امریکاییش دگروال مایکل شوت کرکترهای مرکزی فلم را تشکیل می دهند.

یک جنگسالار بی رحم که کمپنی خصوصی امنیتی دارد و به برای تامین امنیت یک گروپ سرکسازی استخدام شده، کرکتر دیگر این فلم است.

خانم دای زینگر با مهارت تصویر می کند که چگونه همین جنگسالار به خاطر بلند بردن قیمت کارش، توسط افراد خود پلان حمله بالای همان گروپ سرکسازی را خود مسوولیت تامین امنیت آن را دارد، تنظیم کرده، منطقه را ماین گزاری می کند. این در حالیست که دختر همان جنگسالار در مکتبی درس می خواند که امریکایی ها آن را ساخته اند.

فلم « کمپ پیروزی، افغانستان» آزمون های را که در مقابل نیرو های امریکایی در افغانستان قرار دارد، تصویر کرده، به طور غیر مستقیم به مسالهء حقوق زنان در افغانستان نیز می پردازد.

موجودیت فساد در افغانستان نکتهء دیگریست که خانم دای زینگر به آن پرداخته است، وی در این مورد می گوید:
«مردم افغانستان خیلی هوشیار و زیرک اند. حتی آن هایی که سواد ندارند خیلی زرنگ بوده؛ به سرعت اوضاع و فضا را درک می کنند. زمانیکه شما را می بینند که می آیید و در مورد فساد حرف می زنید و می بینند که شما برای ساختن یک مکتب توسط یک (
NGO) به یک افغان فاسد پول خیلی هنگفت می دهید که او نصف آن را حیف و میل کرده، باقی آن را به یک شخص مفسد تر دیگر می دهد. به همین ترتیب پول دست به دست شده ودر آخر مکتب با مزد یک دالر در ساعت توسط خود مردم ساخته می شود؛ مردم دیگر شما را نیز از این حلقهء فساد بیرون نمی بینند.»

دشواری های مهاجرین عودت کننده و آن های که توسط طالبان در پاکستان با مزد 33 دالر درماه استخدام شده اند، در حالیکه اردوی ملی افغانستان دو چند این پول را برای سربازانش می دهد، نکات جالب دیگر این فلم اند.

خانم کارول دای زینگر دایرکتر فلم "کمپ پیروزی، افغانستان" می گوید:
«تربیهء افسران خوب و محرک نگهداشتن آن ها به زمان نیاز دارد. زمانی که در تعلیم و تربیه آن ها عجله شده، هرکس بدون تفکیک به اردو جذب شود و زمانی که اشخاص لایق، اشخاص غیر جدی و نالایق را در کنار شان ببینند، روحیه و جرات شان ضعیف و پژمرده می شود.»

کرکتر های مرکزی فلم جنرال فیض الله سیار و دگروال مایکل شوت طوری غرق در کار تعلیم و تربیهء افراد تازه وارد اند که در اثر کار مشترک و با همی، به شکل غیر محسوس آن چنان شخصیت های آن ها بالای هم تاثیر می کند که هردو آن ها دیگر با از انسان های که قبل از ملاقات با هم بودند، خیلی تفاوت دارند و دوستی عمیق و عاطفی انسانی بین آن ها شکل گرفته است.

در ماه جنوری سال 2009 جنرال فیض الله سیار در اثر یک حادثهء سقوط هلیکوپتر کشته می شود. خانم کارول دای زینگر نخستین کسی است که از این واقعه دوستش دگروال مایکل شوت را مطلع می سازد.
رادیو آزادی 

                       
زنی با افتخارات بلند در شهر پر هیاهوی نیویارک نفس میکشد۰ او زیبای های این شهر را با داشتن آسمان خراش های بلند قامت، سرک ها، کوچه ها و رستورانت های پر ازدحام و مجسمه ای با عظمت آزادی که از مرکز بحر اقیانوس کبیر، شهر زیبای نیویارک را دیده بانی میکند- نمیبیند! اما محبت، صمیمیت و همکاری مردم آنرا با قلب خود احساس و با دستان خود لمس میکند۰ او در دنیای تاریک خود ضمیر روشن واحساس عمیق خدمت به انسان و بشریت دارد۰
وی میګوید : من در دنیای زنده ګی میکنم که امکانات زیاد در خدمت دارم و هیچ ګاه احساس نکردم که من نابینا باشم۰ اما دلم به کسانی میسوزدکه در موقف من قرار دارند و هنوز سیاه   و سفید دنیا را ندیده اند بویژه نابینایانی که در کشور جنګ زده من زیر خط فقر قرار دارند وحتی امکانات پیداکردن یک لقمه نان را ندارند ، پیوسته در رهګذر درد ظلم و ستم،  بیعدالتی و خشونت بسر میبرند۰من آنها را درک نموده و درد شانرا احساس میکنم۰
برای همین نا قرار هستم و به شدت کار میکنم۰
ایجانب نجیبه آرش زمانیکه مصاحبه کوتاه این خانم نابینا را از طریق تلویزیون آریانا افغانستان و برنامه خانم سجیه کامران شنیدم به سراغ وی به ایالت نیویارک رفتم او نوریه ندرت است۰ نوریه جان سلام! متقابلا میګوید سلام نجیبه جان آرش، شادم که بار دیګر از طریق شما با هموطنانم در داخل و خارج کشور معرفت حاصل میکنم۰
سوال: نوریه جان میتوانید خود را مختصرا معرفی کنید؟
جواب: من نوریه ندرت هستم، زنی از سر زمین با غرور و سر بلند افغانستان۰ که در ۱۶ جولای ۱۹۶۱ عیسوی مطابق ۲۶ اسد ۱۳۴۰ هجری در یک خانواده روشنفکر و متوسط چشم باز نموده و به زندګی لبخند زدم۰ پدرم فیض محمد ندرت در وزارت تعلیم وتربیه به صفت معاون اداری ایفای وظیفه میکرد و تا کنون در قید حیات میباشند و مادرم که باقی عمرش را به شما بخشیده طبق معمول خانم خانه بود ما سه خواهر و دو برادر میباشیم که به طور مهاجر در کشور های اروپایی و امریکا زنده ګی میکنیم۰ اما برادر بزرګم که از بینایی کامل محروم بود و صاحب استعداد خدا داد و سر شاری بود که در اثر شدت جنګ های کابل همراه با والدین ام و فامیل اش در پاکستان اقامت داشت در اثنای تدارک یک مکتب نابینایان برای مهاجرین افغان در شهر پشاور متاسفانه ناپدید شد که تا امروز از وی کدام آدرس و خبری نداریم۰ در اوایل زنده ګی من نابینا نبودم ولی از ناحیه ګلوکوما(فشار چشم) نا راحتی زیاد داشتم۰ به همین لحاظ یک چشمم کاملا صدمه دیده بود و بنابه شوق و علاقه ی که به تحصیل داشتم صنف اول و دوم را در مکتب نابینایان واقع ناحیه ششم شهر کابل در جوار شفاخانه نور، خوانده ام و چهار صنف دیګر را به طور سامع در طی دو سال امتحان دادم و از صنف هفتم شامل اشپی لیسه استقلال شدم بعد از فراغت از مکتب عروسی کردم ثمره ازدواج ام یک پسر و یک دختر میباشد۰ چون اوضاع کابل روز تا روز وخیم تر شده میرفت و احساس امنیت نمیکردیم بنا من به پاکستان رفته با پدر و مادرم پیوستم و شامل کیس آنها شده در سال ۱۹۹۱ به ایالت متحده امریکا آمدم و در شهر نیویارک مهاجر شدم نخست جهت آموختن لسان شامل کورس انګلیسی ګردیدم۰ و برای امرار زنده ګی مدت شش ماه در شفاخانه ګوګنی کار کردم،به زودی در یک ریستورانت
بحیث آشپز استخدام شدم۰
سوال: در ریستورانت چه نوع غذا تهیه میکردید؟ غذای افغانی!؟؟
 جواب:  نخیر من مطابق نوت معلم خوراکه های امریکایی مثل: همبر ګر، ساندویچ مرغ و پنیر، شرینی باب مثل کیک های سیب، توت زمینی، آلو بالو ، کدو و امثال آنرا تهیه میکردم
در همین وقت متاسفانه شوهرم در اثر تکلیف قلبی در پاکستان فوت نمود و من پسر و دخترم را به امریکا اسپانسر شدم که هر دوی شان یک مدت با من زنده ګی میکردند ۰ دخترم عروسی کرد پسرم بعد از فراغت از تحصیل به صورت مستقل کار و زنده ګی میکند و من برای ادامه تحصیلات عالی شامل کالج شدم و در سال ۲۰۰۹ از رشته ساینس و تکنالوژی به درجه ممتاز فارغ ګردیدم۰ تصمیم دارم از همین رشته ماستری خود را اخذ کنم۰
سوال: نوریه جان شما ګفتید که در اوایل کاملا نابینا نبودید پس چه حادثه پیش آمد که کاملا نابینا شدید؟
جواب: در سال ۱۹۹۷ در بیرون از خانه مورد لت و کوب یک دختر ناشناس قرار ګرفتم، دختر معتاد به  مواد مخدره بود۰ در اثر ضربه های شدیدی که بر سرم وارد نموده بود
 من بزمین افتادم، دفعتا فشار چشمم بلند رفت که دیګر جای را ندیدم به دکتور مراجعه نمودم پنج بار زیر عملیات قرار ګرفتم متاسفانه نتیجه نداد۰۰
سوال: وقتیکه دا کتر برایتان ګفت که شما دیګر دیده نمتوانید چه احساس  به شما دست داد؟
   واقعا بسیار متاثر شدم اول پناه به خدا بردم و بعدا به همت خود متکی  ګردیدم
سوال: با او دختر چه کردید؟
جواب:  هیچ ! بخشید مش زیرا او مریض بود
سوال: شما که متاسفانه نمیبینید رفت وآمد تانرا چګونه تنظیم میکنید؟
جواب: در اوایل به کمک اعضای خانواده پرابلمم را رفع میکردم بعدا کمپنی ( یاهو) یک عدد سګ رهنما را به طور رایګان در اختیارم ګذاشت که البته من مدت سه ماه ترننګ ګرفتم تا خوب بالای خود حاکمیت داشته باشم و به سګ قوماند ه داده بتوانم که کجا برود خلاصه به کمک همین سګ قادر هستم بهر جا بروم۰
سوال: نوریه جان در دیوار سالون تان هفتده عدد مدال به نظر میخورد اګر لطف نموده بګویید که این مدال ها را به کدام مناسبت به دست آورده اید؟
جواب: در سال ۲۰۰۱ یک مدال را از طرف اکادمی ساینس بخاطر خوب درس خواندنم و خدمات دواطلبانه برای معیوبین شهر نیویارک بدست آورده ام۰ هشت مدال را از مسابقات بین المللی دوش، پنج مدال را از مسابقات جمع آوری اعانه برای مرکز ریسرج مرض سرطان که بالغ بر ۱۰۵۰۰ دالر میشد ګرفتم و سه مدال دیګر را از مسابقات جمع آوری پول برای موسسات معیوبین بدست آورده ام که جمعا هفتده مدال میشود
 سوال: در کار های روز مره و پخت وپز کی با شما همکاری مینما ید
جواب:من یک نرس همکار دارم که در شستشوی لباس و پاکاری خانه همکاری مینماید و تهیه غذا بدوش خودم است، خداوند مادرم را ببخشد که در زمینه پخت و پز قبلا برایم همه چیز را آموختانده است۰ آیا کدام وقت نشده که به جای نمک بوره و یا سودا را در بین دیګ علاوه کرده باشید؟ او خندیده ګفت نخیر من نام مساله ها را با حروف بریل به عقب بوتل ها نصب میکنم ویا بعضا از اشکال مختلف بوتل ها برای مساله جات کار میګیرم که درین صورت تفکیک آنها برایم ساده و آسان است
سوال: شما کدام کار رسمی در دوایر دولتی دارید؟                   
جواب: نخیر کار رسمی نداشتم اما بعد از فراغت از کالج مدت دو سال در مکاتب نابینایان ایالت نیویار ک بطور دواطلبانه تدرسی میکردم۰ ودر سال ۲۰۰۹ اساس یک فندیشن را جهت کمک به نا بینایان کشور خود افغانستان ګذاشتم۰که شامل پنجاه عضو بوده بطور دواطلبانه کار مینمایند و توسط یک بورد اجرایوی شامل ده نفر نظارت میشود که اکثریت آنان را زنان تشکیل میدهند،تنها سه مرد در ترکیب این نهاد عضویت دارند که یک تن بنام مندوزی بارک در افغانستان است که پرسه راجستر فندیشن را از طریق وزارت   خارجه،وزازت صحت عامه، تعلیم وتربیه،تحصیلات عالی ومسلکی، وزارت عدلیه،وزارت مالیه و معلولین و معیوبین پیش میبرد۰منابع مادی آن از طریق کمک های مردم و I    میباشد۰  ( I  A  M موسسات  بین المللی ( 
هدف از ایجاد این فندیشن کمک های مادی ومعنوی به نابینایان افغانستان است۰ بنابر احصاییه سازمان صحی جهان بیش از نیم ملیون نا بینا در افغانستان وجود دارد که اکثریت آن در روستا های دور دست قرار دارند۰ آنها بنابر نبود امنیت ودوام جنګ وفقر ګسترده، قادر به تداوی امراض چشم و سایر مریضی های خود نیستند۰ در اثر احصاییه سازمان صحی جهان در هر ساعت سه افغان بینایی خود را از دست مدهند۰ خوشبختانه که وزارت صحت عامه افغانستان درین اواخر متوجه این امر شده است و ما میتوانیم با تفاهم با این وزارت طی یک پلان پنجساله به طبابت و معالجه یک عده از هموطنان نابینای خود اقدام نماییم و هچنان از طریق وزارت تحصیلات عالی و ریاست لیسه مسلکی شهر کابل      امکانات تحصیل و ایجاد مکاتب برای نابینایان میسر ګردد۰ ما تا کنون یکمقدار مواد درسی برای صنوف اول، دوم و سوم مکاتب نابینایان با وسایل از قبیل کمپیوتر، کاغذ بریل وماشین های بریل و بعضی سامان آلات مخصوص نابینایان را تدارک دیده ایم در قسمت طبابت در نظر داریم طی سال ۲۰۱۲ دو صد تن از خانم های نابینا را معالجه و طبابت نماییم۰
 چه فکر میکنید که در اجرای این همه پلان های تان موفق میشوید؟
 جواب:من بسیار خوشبین هستم زیرا میګویند که تصمیم شرط اول موفقیت است۰ اګر دست جنګ از دامن وطن ما کوتاه شود و صلح و امنیت بر قرار ګردد در آنصورت ما در اجرای پلان های انسانی و بشر دوستانه خود موفق خواهیم شد۰
سوال: نوریه جان از قرار معلوم شما یک فیلم مستند بنام نیورک نوریه دارید،این فیلم از ساخته های کی است؟   بلی این فیلم را یک پریدیسر آزاد بنام دیوید ساخته است۰ وی از سال ۲۰۰۷ کار خود را شروع کرد و در سوم جنوری ۲۰۰۹ این فیلم را که شامل تمام فعلیت های عملی من میباشد، بنام نیویارک نوریه به نمایش ګذاشت، شخص مذکور از همین فیلم کوتاه خود جایزه اکادمی ساینس را  بنام امریګا ګورنی   بدست آورد و بعدا عضویت بورد اجراییوی فندیشن ما را کسب نمود۰
خوب نوریه جان در اخیر چه ګفتنی دارید؟ : من ګذشته از اینکه جز خانواده نابینایان افغانستان و جهان هستم، یک زن و یک مادر نیز میباشم!  میخواهم فرزندان امروز و آینده افغانستان در صلح و امنیت زنده ګی کنند، در آبادانی و شګوفایی کشور عزیز ما سهم فعال بګیرند، فقرا و بینوایان، یتیمان، معلولین و معیوبین را که انصافا قابل کمک اند، مداوا کنند۰  تا درد و غم های که ناشی ازسه دهه جنګ در کشور ما است، با صلح، محبت و صمیمیت التیام یابد۰ البته لذت زنده ګی در خدمت برای بشریت است۰ من خودرامکلف میدانم که به همه زنان و اطفال نابینایی که در دور ترین قریه های افغانستان در شرایط بسیار بد مادی و معنوی قرار دارند کمک کنم و باعث تغیر در زنده ګی شان شوم، من آن ها را درک میکنم که چقدر در زنده ګی نا امید هستند، نه خود را کمک کرده میتوانند و نه اطفال خود را۰ من همین قدر شکر ګذار هستم که در شرایط بهتر قرار دارم ولی با آنهم رنج میبرم که چرا نمیتوانم چهره ی دوستان و بخصوص فرزندان و نواسه ګګ هایم را ببینم۰ این یک آرزوست برای من و تمام نابینایان۰ تشکر از شما که بمن موقع مصاحبه را مساعد ساختید۰
اینک سایت انترنتی من روی صفحه است علاقمندان میتوانند فعالیت های عملی مرا ببینند و    http://www.newyorknooria.comمرا کمک کنند۰ از شما ممنون و متشکرم۰
هموطنان عزیز!  بازدید عملی من از فعالیت های  خانم نوریه ندرت مرا به تعجب و تفکر عمیق واداشت، که در کشور عزیز ما افغانستان اندک نبودن زنانیکه در صداقت، راستی، پشت کار، از خود ګذری و احساس همدردی به دیګران خویش تن را کاملا وقف نمایند۰ شما میبینید که یک خانم نابینا تا کدام حد فداکاردر عرصه کمک های انسانی به هموطنان خود چنین احساس مسولیت مکند۰ زنده ګی اینګونه اشخاص الګوی آموزنده است برای جوانان و زنان بینا که صاحب سواد، دانش و تجارب کافی در ګذشته ها بوده اند ، با درک این مسایل که زنان کشور ما با انواع خشونت ها و تعصبات اجتماعی مواجه هستند و در اسارت قرار دارند، باید بیشتر از هر وقت دیګر فعال ګردیده دیوار های سکوت را شکستانده و سهم عظیم خویش را در عصر دیموکراسی ایفا نمایند۰ در بلند بردن سطح آګاهی زنان وکنار آمدن، تشکل آنها ګام های بلند  و استوار بردارند۰ تا باشد که «در آبی آسمان و خاکی زمین» جایګاه مناسبی داشته   ۰ باشند    
تهیه کننده مصاحبه: نجیبه آرش