آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Friday, December 19, 2025

بلدا و صدای شعر زنان

شهرزاد فکرت، با تخلص نگین بدخش، زادهٔ بدخشان و مقیم آلمان است. او تحصیلات خود را در رشتهٔ مدیریت و اداره در کشور میزبان به پایان رسانده و هم‌اکنون در ادارهٔ کار و امور اجتماعی آلمان فعالیت دارد


نگین بدخش از نوجوانی به شعر روی آورد و در قالب‌های کلاسیک چون غزل، رباعی، دوبیتی و چهارپاره قلم زده است. از او تاکنون مجموعه‌های

«نگینی از تبار لاجوردان»، «امتداد ویرانی» و «سمفونی بلند بهار» منتشر شده و دو مجموعهٔ دیگر نیز آمادهٔ چاپ دارد.

زبان شعری او ژرف، تصویرساز و سرشار از استعاره و ایهام است؛ شعری که روایتگر درد، آوارگی و صدای زنانی‌ست که سال‌ها خاموش مانده‌اند. نگین بدخش با نگاهی متعهد و معترض، شعر را به رسانه‌ای برای عدالت‌خواهی و بازتاب رنج‌های انسانی بدل کرده است.

شیرین مبارز


🍀🍀🍀


ماه ای ماه، شب دور و درازی داری

از چه با ابر دل ما سر بازی داری؟


از کجا رنجه نمودی ؟ قدمت را، یلدا

چه عجب؟  باز چنین بنده نوازی داری


🍀🍀🍀


فالیست نگاه تو ... تماشا دارم

خوش خوش که درون  نگهت جا دارم


بگذار انار بوسه ات را به لبم

تا حال و هوای شب یلدا دارم


🍀🍀🍀 


استاره بشو یار، که یلدا بشوم

سو سو بزن و بیا، تماشا بشوم


هی فال بخواه، از انار لب من

آغوش بشو بمان، در آن جا بشوم 


🍀🍀🍀


بتاب ای مه، زلالم چاشنی کن

غزل در حس و حالم چاشنی کن


خیالش را نیت میگیرم، حافظ

کمی  یلدا به فالم چاشنی کن 


🍀🍀🍀 

 

به ساز نرم و روح افزای گیتار

به آواز قشنگ قمری و سار


شب یلدا بمان با من عزیزم

انار بوسه ده و پسته بردار


🍀🍀🍀


به نام عشق ما شد نام یلدا

زدم فالی و آمد شام یلدا


شراب بوسه ات طعمش اناری

پر از مستی دهد پیعام یلدا


🍀🍀🍀


تا که در آغوش تو جا میشوم

در تب عشق تو سودا میشوم


با تو بودن را که خواهم بیشتر

دست در دامان یلدا میشوم


🍀🍀🍀


عشق تو تاب و تب یلدایی ام

با تو بودن مطلب یلدایی ام


فال میگیرم انار بوسه ات

دانه دانه در شب یلدایی ام


🍀🍀🍀


ماه، از پرده برون آ و بگو شب بشود

صف آجیل سر سفره مرتب بشود


فال حافظ بدهد مژده ی باز آمدنش

عشق در دامن یلدایی اش اغلب بشود


🍀🍀🍀


درخت و ریشه ی، من برگ پیرم

جدا از شاخه ی عشقت بمیرم


برای بیشتر بودن کنارت

بلندی، توشه از یلدا بگیرم


🍀🍀🍀


بغلم‌کن که من از عشق تو لبریز شوم

با رد و خواهش یک بوسه گلاویز شوم


شب یلداست به من جرعه شرابی بچشان

که دمی مست تو و شام دلانگیز شوم 


🍀🍀🍀


 ستاره از دل شب پا گرفته

سیاهی دامن دنیا گرفته


چمن از سبزه، بید از برگ خالیست

گل رُز هم تب یلدا گرفته


🍀🍀🍀


زلال آبیی از ماه جاریست

نگاهت اوج پرواز قناریست


شب شعر و تفائل دور آتش

"شراب بوسه در یلدا اناریست" 


🍀🍀🍀


استاره بشو یار، که یلدا بشوم

سو سو بزن و بیا، تماشا بشوم


فالی بزن از انار سرخ لب من

آغوش بشو، بمان در آن جا بشوم 


🍀🍀🍀


راه که کج نموده ای، دیده به راه مانده شب

تیره چو سر نوشت من، باز سیاه مانده شب 


گرد غم است بر تنت، حسرت ِ  دست و گردنت

ابر گرفته دامنت،بی رخ ماه مانده شب 


خواستنت طلایه شد، بر لب من گلایه شد

قد تو سرو و سایه شد، پشت و پناه مانده شب 


پلک نمی زند دگر، مات نشسته پشت در

چشم سپیده گشته تر، محو نگاه مانده شب 


آه تو بی خبر نرو، هم قدم سحر نرو

دور نرو، سفر نرو، بی تو تباه مانده شب 


عشق، تو آب و دانه ای، پیچک دور خانه ای

بذر تو و جوانه ای، خاک و گیاه مانده شب


 شهرزاد_فکرت

نگین_بدخش

No comments: