آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Monday, January 13, 2025

گروه طالبان و ادامه نقض حقوق بشر؛محدودیت های شدید بر زنان و تأثیرات آن بر جامعه

گروه طالبان، از زمان ظهور خود در دهه ۹۰ میلادی تا به امروز، تحولات زیادی را در ساحت‌های مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تجربه کرده و این تحولات آن‌ها را خشن‌تر و غیرقابل تحمل‌تر کرده است. این گروه، که در ابتدا به‌عنوان یک جنبش بنیادگرا و به‌شدت وابسته به اصول اسلامی افراطی و سنتی شناخته می‌شد، در دوران حاکمیت دوباره خود از سال ۲۰۲۱
تاکنون نیز در بسیاری از جنبه‌ها همچنان به این اصول پایبند باقی مانده است. به‌ویژه در حوزه‌های چون؛ «حقوق بشر، وضعیت زنان، روابط بین‌الملل و مدیریت حکومتی»، گروه طالبان همچنان از همان دیدگاه‌های سنتی خود پیروی می‌کند که در بسیاری از موارد با الزامات و نیازهای دنیای مدرن در تضاد است.


طالبان بر اساس تفکر سنتی که از آن به‌عنوان دیدگاهی ایدئولوژیک و به‌شدت مذهبی یاد می‌شود، به‌دنبال حکمرانی در افغانستان است. در این تفکر، بسیاری از اصول جوامع مدرن از جمله «برابری، حقوق بشر، آزادی‌های فردی و دموکراسی» نادیده گرفته می‌شوند و جامعه باید بر اساس تفسیر خاصی از شریعت اسلامی که خواسته‌ای این گروه است هدایت شود. این نگاه سنتی که اساساً بر مفاهیم قبیله‌ای و روابط خانوادگی استوار است، نه‌تنها در شیوه‌های حکمرانی گروه طالبان بلکه در بسیاری از جوانب زندگی اجتماعی نیز دیده می‌شود. در این دیدگاه، جایگاه افراد در جامعه بیشتر بر اساس هویت‌های مذهبی و اجتماعی تعریف می‌شود تا بر اساس شایستگی‌ها یا توانمندی‌های فردی. به‌عنوان نمونه، گروه طالبان همچنان به‌دنبال ایجاد جامعه‌ای یکپارچه است که در آن همه افراد باید تحت یک الگوی واحد و تنگ‌نظرانه از نظر مذهبی و اجتماعی قرار گیرند. این نگرش با تنوع فرهنگی، دینی و نژادی جوامع مدرن که اساس‌گذار پیشرفت و توسعه اجتماعی هستند، در تضاد است.


یکی از برجسته‌ترین ویژه‌گی سیاست‌های گروه طالبان، محدودیت‌های شدیدی است که بر حقوق زنان اعمال می‌شود. در دوران اول حاکمیت طالبان در دهه ۹۰ میلادی، زنان از بسیاری از حقوق اولیه خود همچون «آموزش، اشتغال و مشارکت اجتماعی» محروم شدند. با بازگشت طالبان به قدرت در سال ۲۰۲۱، این محدودیت‌ها دوباره تشدید شده و بسیاری از زنان همچنان از حقوق اولیه خود محروم‌اند. آن‌ها از رفتن به مکاتب و دانشگاه‌ها منع شده‌اند، مشاغل زیادی برای زنان بسته شده‌اند و حضور اجتماعی آن‌ها تحت‌تأثیر محدودیت‌های شدید قرار دارد. این سیاست‌ها نه‌تنها نقض آشکار حقوق بشر است، بلکه به‌طور مستقیم بر رشد اجتماعی و اقتصادی کشور تأثیر می‌گذارد. در دنیای امروز، توانمندسازی زنان و مشارکت آن‌ها در عرصه‌های مختلف علمی، اقتصادی و اجتماعی یکی از عوامل کلیدی پیشرفت جوامع است، اما گروه طالبان با این سیاست‌ها نه‌تنها زنان را از بسیاری از حقوق خود محروم کرده بلکه جامعه را از این ظرفیت عظیم انسانی بی‌بهره می‌سازد.


علاوه بر این، سیاست‌های گروه طالبان در روابط بین‌الملل نیز همچنان تحت‌تأثیر تفکرات سنتی و بسته است. گروه طالبان به‌جای پیروی از اصول مدرن روابط بین‌الملل، از یک دیدگاه محدود به شریعت و مفاهیم سنتی خود پیروی می‌کند. این امر سبب می‌شود که گروه طالبان نتوانند به‌طور مؤثر در عرصه جهانی و در تعامل با دیگر کشورها و سازمان‌های بین‌المللی نقش‌آفرینی کنند. آن‌ها در برابر فشارهای جهانی برای تغییر سیاست‌ها و پذیرش اصول حقوق بشر و دموکراسی مقاومت می‌کنند و ترجیح می‌دهند که حکومتی انحصاری مبتنی بر تفسیر خاص خود از اسلام ایجاد کنند. در حالی که دنیای امروز به‌دنبال همکاری‌های جهانی و پذیرش استانداردهای مشترک حقوق بشر است، گروه طالبان همچنان بر اصول قبیله‌ای و مذهبی خود تأکید می‌کنند، که این موضوع به‌شدت مانع از بهبود روابط بین‌المللی افغانستان و به‌رسمیت شناخته‌شدن آن در سطح جهانی می‌شود.


در زمینه مدیریت حکومتی نیز، گروه طالبان به شیوه‌ای سنتی و قبیله‌ای عمل می‌کنند. بسیاری از مقامات کلیدی حکومتی طالبان از میان اقوام و خانواده‌های نزدیک به رهبری این گروه انتخاب می‌شوند، نه بر اساس شایستگی‌ها و توانمندی‌های فردی. این نوع مدیریت که بیشتر بر روابط خانوادگی و قبیله‌ای استوار است، در دنیای مدرن و پیچیده امروز که نیاز به مدیریت کارآمد و تخصصی دارد، نمی‌تواند موفق باشد. این سیستم به‌طور طبیعی موجب فساد، ناکارآمدی و ضعف در اداره امور کشور می‌شود و بر توانایی گروه طالبان برای ارائه خدمات عمومی و بهبود وضعیت اقتصادی تأثیر منفی می‌گذارد. در این راستا، گروه طالبان با چالش‌های زیادی در زمینه حکمرانی مواجه هستند که از جمله آن‌ها می‌توان به مشکلات اقتصادی، نبود زیرساخت‌های مناسب و ناکامی در جذب کمک‌های بین‌المللی اشاره کرد.


نقطه ضعف دیگر گروه طالبان در زمینه استفاده از علم و فناوری‌های مدرن است. در دنیای امروز، کشورهای پیشرفته به‌طور فزاینده‌ای از علم، فناوری و نوآوری برای حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی خود استفاده می‌کنند، اما گروه طالبان همچنان به شیوه‌های سنتی و غیرمدرن برای اداره کشور اتکا دارند. این عدم توجه به علم و فناوری باعث شده است که افغانستان نتواند از منابع طبیعی خود به‌طور مؤثر استفاده کند و در بسیاری از زمینه‌ها از کشورهای دیگر عقب بماند.


در نهایت، باید گفت که گروه طالبان همچنان به تفکر سنتی و بسته خود پایبند است و این امر مانع از تحقق پیشرفت و توسعه در افغانستان می‌شود. این گروه تا زمانی که نتواند خود را با الزامات دنیای مدرن تطبیق دهد، بحران‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی همچنان ادامه خواهد داشت. تحول در رفتار و سیاست‌های طالبان به‌ویژه در زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی نیازمند زمان و تعاملات گسترده با جامعه جهانی است، اما به نظر می‌رسد که در کوتاه‌مدت چنین تغییراتی محتمل نباشد. این مسئله نیاز به پیگیری دقیق و تعامل مسئولانه از سوی جامعه جهانی دارد تا بتوان در آینده به تحولی مثبت در افغانستان امیدوار بود.


مهم‌ترین چالش برای گروه طالبان، به‌ویژه در شرایط جهانی کنونی، درک واقعیت‌های موجود در عرصه سیاست جهانی و نیاز به تغییرات در سیاست‌ها و رویکردهای داخلی است. یکی از دلایل مقاومت گروه طالبان در برابر تغییر، وابستگی عمیق آن‌ها به تفکرات سنتی و ایدئولوژیک است که ریشه در تاریخ و فرهنگ قبیله‌ای افغانستان دارد. این گروه همچنان بر این باور است که دنیای مدرن، با تمام دستاوردهای علمی و فناوری‌های نوین، تهدیدی برای هویت اسلامی و فرهنگی افغانستان است و بنابراین تلاش می‌کنند تا سیاست‌های خود را مبتنی بر تفسیر خاصی از شریعت اسلامی و آموزه‌های مذهبی قرار دهند.


این دیدگاه‌ها، به‌ویژه در زمینه حقوق بشر، زنان، آموزش و آزادی‌های فردی، نه‌تنها با چالش‌های اجتماعی در داخل افغانستان روبه‌روست بلکه در سطح بین‌المللی نیز با مخالفت شدید مواجه است. بسیاری از کشورها و سازمان‌های بین‌المللی خواستار تغییرات در سیاست‌های گروه طالبان، به‌ویژه در زمینه حقوق بشر و وضعیت زنان، هستند. اما طالبان نه‌تنها حاضر به پذیرش این فشارها نیستند بلکه آن‌ها همچنان بر اصول خود تأکید می‌کنند و حتی در برخی موارد، این اصول را به‌عنوان ابزاری برای مشروعیت‌بخشی به حکمرانی خود استفاده می‌کنند.


در دنیای امروز که جهانی‌شدن و تعاملات بین‌المللی به‌عنوان یک اصل پذیرفته‌شده در جوامع مختلف مطرح است، گروه طالبان همچنان به دنبال حاکمیتی انحصاری بر اساس اصول خاص خود از شریعت هستند. این شیوه حکمرانی نه‌تنها مانع از پیشرفت افغانستان در عرصه‌های مختلف می‌شود بلکه باعث می‌شود که این کشور در مقابل تحولات جهانی و تحریم‌های اقتصادی و سیاسی آسیب‌پذیر باشد. تنها در صورتی که گروه طالبان بتواند سیاست‌های خود را با نیازهای روز دنیای مدرن تطبیق دهد و در راستای توسعه اجتماعی و اقتصادی قدم بردارد، می‌توان به آینده‌ای روشن برای افغانستان امیدوار بود. اما به‌نظر می‌رسد که تا آن زمان، همچنان مسیرهای دشواری پیش روی افغانستان و مردم این کشور قرار دارد.


نویسنده: برسام آریایی، جنبش آزادیبخش زنان

No comments: