شماری از دختران در کابل میگویند که بهدلیل باورها و سنتهای نادرست در جامعه، با رفتارهای دوگانه در خانوادهها مواجهاند و پسران بیشتر از دختران مورد توجه و ارزش قرار میگیرند. آنان میافزایند که این تبعیض نهتنها فرصتهای رشد و پیشرفت را از آنان گرفته، بلکه آسیبهای روانی نیز به همراه داشته است.
این دختران هشدار میدهند که تداوم رفتارهای تبعیضآمیز در خانوادهها میتواند پیامدهای ناگواری برای جامعه بههمراه داشته باشد. آنان تاکید میکنند که خانواده، نخستین واحد اجتماعی است و تبعیض در این نهاد، به بازتولید نابرابری در سطح وسیعتر منجر میشود. به باور این دختران، برخورد ناعادلانه برخی خانوادهها با دختران، زنجیره تبعیض را ادامه داده و شمار قربانیان آن را افزایش میدهد.برخی از این دختران در گفتوگو با روزنامه ۸صبح میگویند که بیسوادی، مشکلات اقتصادی و تفاوتگذاری میان فرزندان، از جمله عواملی هستند که ریشه در رسمورواجهای نادرست دارند و بیشترین آسیب را متوجه زنان کردهاند. به باور آنان، برخی خانوادهها نقش دختران را تنها به کارهای خانه محدود میدانند و این نگاه را برخاسته از فرهنگ حاکم میپندارند. به گفته آنها، خانوادهها و جامعه باید با تغییر نگرشها و باورهای سنتی، فرصتهای برابر را برای دختران فراهم کنند تا آنها بتوانند به حقوق و استعدادهای خود دست یابند و زندهگی بهتری بسازند.
سیما، یکی از باشندهگان کابل، میگوید که در خانوادهاش با رفتارهای دوگانه مواجه بوده و این برخوردها تاثیرات منفی بر روان او گذاشته است. او ریشه این رفتارها را در سنتها و باورهای نادرست رایج در جامعه میداند. او از خانوادهها میخواهد که به دختران و پسران خود با دید برابر نگاه کنند تا ریشههای تبعیض از جامعه برچیده شود؛ نه اینکه با رفتارهای ناعادلانه، تبعیض در برابر دختران را عادیسازی کنند.
سیما، ۲۲ ساله، میگوید: «به همان اندازهای که به مردان در خانواده اهمیت داده میشود، به زنان توجه نمیشود و این نابرابری باعث آسیبهای روانی در من شده است. به اندازهای که حرف برادرم در خانه اثر دارد، سخن من تاثیری ندارد. همیشه با رفتارهای تبعیضآمیز مواجه بودهام؛ رفتاری که از دید خانواده عادی بهنظر میرسد. خانواده معتقد است که پسران آیندهساز هستند و از خانواده محافظت خواهند کرد. برادرانم حق آموزش و کار دارند و میتوانند تا دیروقت بیرون از خانه باشند؛ اما ما دختران از این حقوق محروم هستیم.»
خدیجه، یکی دیگر از دختران، میگوید: «در خانواده ما نیز تصمیمهایی که مردان میگیرند اهمیت بیشتری دارد و به زنان حق تصمیمگیری داده نمیشود؛ موضوعی که بهگفته او نشانه آشکار تبعیض و رفتاری ناپسند است. من تبعیض جنسیتی را رفتاری زشت میدانم و این نوع برخوردها سبب سرخوردهگی و دل شکستهگی دختران میشود.»
این بانو میگوید: «تصمیمهای مردان در خانواده ما باارزشتر از نظر خانواده تلقی میشود. اگر دختری اشتباهی مرتکب شود، باید سالها تاوان آن را بدهد و با واکنشهای تند روبهرو شود، اما پسران با چنین برخوردی مواجه نمیشوند. اشتباه دختران همیشه زیر ذرهبین قرار دارد، اما اشتباه پسران نادیده گرفته میشود. حتا در یک مورد، دختری بهدلیل یک اشتباه کوچک، از بیرون رفتن محروم شد.»
صدیقه طوفان، یکی دیگر از دختران، میگوید که تبعیض جنسیتی در جامعه ناآگاه و خانوادههای کمسواد افغانستان، امری میراثی و نسلبهنسل منتقلشده است. به باور او، در بسیاری از خانوادهها پسر برتر از دختر دانسته میشود، دختر «مال مردم» و «کالای فروشی» پنداشته میشود و به همین دلیل ظرفیت و استعداد دختران یا نادیده گرفته میشود یا به آن توجهی نمیشود. او میافزاید که واکنش افراد به این تبعیضها بسته به برداشت و مقاومت آنها متفاوت است. صدیقه تصریح میکند: «بعضیها قویتر میشوند، مسیر آزادی را انتخاب میکنند و تلاش بیشتری برای تغییر زندهگی خود میکنند. اما برخی دیگر دچار افسردهگی و ناامیدی میشوند و در نهایت به همان باورهای نادرست تن میدهند و در آن حل میشوند.»
این بانو میگوید که او خود را تسلیم این باورها نکرده و برعکس، تلاش کرده خانواده و خودش را از سنتهای نادرست نجات دهد. او میافزاید: «خوشبختانه موفق هم شدم. نهتنها تبعیض مرا متوقف نکرد، بلکه انگیزه داد تا فرصتهای بیشتری برای خودم خلق کنم. امروز باور دارم که جنسیت نمیتواند مانعی در برابر پیشرفت باشد. انسانها، چه زن و چه مرد، میتوانند هر کاری را که در توان دارند، انجام دهند.»
نارون، یکی دیگر از دختران، میگوید که بهدلیل نادیده گرفتهشدن از سوی خانوادهاش، احساس بیگانهگی میکند. او میافزاید که توجه و اهمیت بیشتر والدین به برادرش باعث شده است که در جامعه نیز اعتماد به نفس خود را از دست بدهد و جرأت ابراز نظر نداشته باشد.
این دختر میگوید: «تبعیض که من با آن روبهرو هستم، در بسیاری از خانوادهها وجود دارد. به دختران محبت و احترام لازم داده نمیشود و در مقایسه با آنان، بیشتر روی پسران هزینه میشود؛ چون خانوادهها پسر را سرمایه خود میدانند. در بسیاری از خانهها، وقتی دختر بهدنیا میآید، ناراحتی پیش میآید؛ اما اگر پسر به دنیا بیاید، همه خوشحال میشوند.»
شماری از فعالان حقوق زن میگویند که رفتار خانوادهها با دختران و پسران در افغانستان، بسته به قومیت، محل زندگی (شهر یا روستا) و نوع نگرش سنتی خانوادهها، متفاوت است. آنان تاکید میکنند که در بسیاری از خانوادهها، نقشهای جنسیتی دختر و پسر بر پایه تعاریف سنتی جامعه شکل میگیرد و اعمال میشود.
بتول، روانشناس و فعال حقوق زن، میگوید نقشهایی که به دختر و پسر داده میشود هنوز سنتی باقی مانده و تغییری نکرده است. به گفته او، بیشتر رفتارهای تبعیضآمیز در زمینه کارهای خانه و محدودیتهای آزادی برای دختران دیده میشود. او میافزاید: «در انجام کارهای خانه و در زمینه آزادی، تبعیض میان دختر و پسر بیشتر دیده میشود. خانوادهها معمولاً بهدلیل مسایل امنیتی و چارچوبهای اخلاقی، آزادی کافی به دخترانشان نمیدهند. این محدودیتها باعث میشود که دختر، هنگام انجام مستقلانه یک کار بیرون از خانه، با احساس ترس و بیاعتمادی روبهرو شود و اگر در خانه مسوولیتی را به عهده نگیرد، از سوی خانواده مورد سرزنش قرار گیرد. در نتیجه، این وضعیت به تضعیف اعتماد به نفس دختران در جامعه منجر میشود و زمینه اضطرابهای شخصیتی را فراهم میسازد.»
این فعال حقوق زن، نقش رسانهها، منبرها، مساجد و نهادهای مردمی را در کاهش رفتارهای دوگانه و تبعیضآمیز خانوادهها بسیار موثر میداند.
گفتنی است که درکنار تبعیض خانوادهها در مناطق دورافتاده کشور ازدواجهای زیر سن دختران، به بددادن آنها، لتوکوب و سلب حقوق اجتماعی آنها، از جمله مشکلاتی است که دختران و زنان با آن روبهرویند.
این در حالی است که طالبان زنان و دختران را از تمام حقوق انسانیشان محروم کرده و ممنوعیتهای گستردهای علیه آنان وضع کردهاند. رفتار طالبان در قبال زنان از سوی برخی نهادهای حقوق بشری بینالمللی «آپارتاید جنسیتی» توصیف شده است.١٥ سرطان ١٤٠٤ هشت صبح
No comments:
Post a Comment