آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Wednesday, May 29, 2024

“تابوی خونین؛ پریود”

 امروز ۲۸ می- روز جهانى بهداشت قاعدگ

نويسنده: هلن فرمن

چهارده ساله بودم که اولين بار لکه ی خون را روی لباسم دیدم. یکراست به اتاق مادرم رفتم و روبرویش نشستم. مادر مشغول نماز بود. تمام‌ که شد بدون آنکه به من نگاه کند تسبیحش را برداشت‌،
در حالی که یک ابرویش بالا بود گفت "مریض شدی*"؟ من مثل متهمی تازه به دام افتاده که بخواهد به جرم خود اعتراف کند ، شرمگین نگاهش كردم.

مادرم بعد اينكه پنج دخترش اين مرحله را سالها پيش پشت سر گذاشته بودند، هنوز آگاهى اين را نداشت كه در دفعات اول پريود، خونريزى نامنظم است. مرا مجبور ميكرد كه براى هر نماز غسل بگيرم. پدرم با تعجب ميپرسيد: دختر چرا اين روزها چندبار حمام ميروى؟ من مادرم را نگاه ميكردم و او بهانه مياورد كه ظهر لباسش كثيف شده بود، دیروز حمام را ميشست، الان داشت لباسها را آب میکشید…

تا ١٨ سالگى ام كه در ايران بودم، هرگز "نوار بهداشتى" نخريدم. هميشه مادرم برايم تهيه ميكرد. من جرات اين را نداشتم كه جلو مرد فروشنده بياستم و بگويم مايحتاج زن بودنم را ميخواهم. مادرم هم رويش نميشد. ميگفت پلاستيك سياه را روى پيشخوان ميگذارد و ساكت به مرد فروشنده نگاه ميكند و او خودش ميفهمد. انگار شرم‌ِ آن نگاه خاموش، رنگ سیاه پلاستیک و چهره رنگ پريده زنان براى فروشنده ی محل آشنا بود. 

پدرم با اينكه پزشك بود و ميدانست كه از لحاظ فيزيولوژيك دخترش يك هفته در ماه خونريزى دارد و شرعا لازم نيست نماز بخواند يا روزه بگيرد (چون بر اساس آموزش دينی، زن در روزهاى قاعدگى براى نزديك شدن به خدا ناپاك است)، هر روزِ ماه رمضان، من  را براى سحرى خوردن و روزه گرفتن، و هميشه ى خدا براى نماز صبح بيدار ميكرد. من آن روزها وراى اينكه عادت ماهيانه داشتم يا نه، وانمود ميكردم كه وضو گرفته ام و بعد چند دقيقه ای را در اتاق ديگرى صبر ميكردم تا پدر و مادرم فكر كنند نماز خوانده ام. روزه ام را هم در مدرسه و خانه و بيرون، پنهانى ميخوردم! 

مشكل بزرگ ديگر روزهاى قاعدگى در “مدرسه" بود. توالتهايى كه سطلهاى آشغالش پر بود يا اصلا وجود نداشت. نگرانى اينكه چند ساعت را چطور با يك نوار بهداشتى سر كنى. روبرويى با قيافه عبوس ناظم مدرسه، دلهره ى اينكه جذب نوار بهداشتى تمام شود و خيسى ِخون گرم از كنار رانت بچكد.  اينكه وسط زنگ ورزش (هنگامى كه مجبورت ميكردند بدوى و بالا پايين بپرى) نكند نوار بهداشتى خونين مثل يك ننگ بزرگ از لاى پاچه شلوارت بیرون بیفتند. 

زن كه باشى هنگام پريود حكم يك يك بيمار مسرى، يك جذامى را  در مسجد و امكان مذهبى دارى. در خانه و مدرسه و اجتماع و سركار  هم نبايد بروز دهى كه بدنت دچار تغييرات شده، كه دل و كمرت از درد بهم ميپيچد، كه انگار يك وزنه ١٠ كيلويى از اندام جنسى ات آويزان است و چند روز را قطره قطره خون ميريزى ، بايد مسكن بخورى و به رويت نياورى كه چه درد طاقت فرسايى را تحمل ميكنى چون زنان بسيار ديگرى در اين دنيا، همين درد را ميكشند و با لبخند بر لب، در سكوت، به كارهاى روزمره شان هم ميرسند و هيچ كس هم نميفهمد. 

كسى نميپرسد حس اينكه وسط گرماى تابستان يا در يك روز سرد برفى يك تكه پارچه ى خيسِ خونين لاى پاهايت باشد، چيست؟ هر ماه تلاطم روحى و روانى، بى حوصلگى و پرخاشگرى، ميل شديد به گريه، خستگى و ضعف و بى حالى، وضعيت نابسامان عاطفى، دلهره صبحگاه از اينكه نكند ملحفه هاى سفيد خونى شده باشد، دردسر پنهان كردن نوار بهداشتى، حمل آن دور از چشمان همكار و مهمان و اعضاى خانواده تا دستشويى، دور انداختن نوار بهداشتى استفاده شده، برچسب كثيفى و نجسى و ناپاكى خوردن و صدها مشكل ديگر… هيچ كس از اينها حرفى نميزد، چيزى نميپرسد و ما زنها همچنان در سكوت خاموش نگاهمان، قرصهاى مسكن را و بغض هاى گلوگير را ميبلعيم، پنهانی اشكهاى سرد ميريزيم و از خستگى ها، دلتنگى ها و غم سنگين روزهاى قاعدگى مان هيچ نميگوييم. مبادا اين آبرو بريزد، نكند لكه هاى خونين چرخه ى طبيعى بدنمان ديده شود،وای اگر اين تابو ترك بردارد و ننگ و شرم و خجالتش برايمان بماند! 

امروز روز جهانى بهداشت قاعدگى است. شده تا حالا از زنان اطرافتان بپرسيد هنگام پريود چه احساسى دارند؟ فكر كنيد چطور ميشود كمكشان كنيد؟ شده شانه تان را تكيه گاه كنيد براى زنى كه به خاطر عادت ماهيانه اش غمگين است؟ آغوشى مهربان باشيد براى زنى كه درد دارد و از بدنش لخته لخته خون كنده ميشود؟ دستى نوازشگر و حامى را پيش كنيد؟ اگر هيچ كارى ازتان بر نميايد، درد و اندوه يك زن را هنگام پريودش "درك" كنيد! انكار نكنيد! بى توجه نباشيد، به سخره نگيريد! 

و اما این مهم که خود ما زنان بايد اين تابوى پنهان كردن طبيعى ترين چرخه ى زندگى مان را بشكنيم. هر جا كه پريود بوديم و درد داشتيم و غمگين و خسته و بى حال و نااميد بوديم، بدون شرم و خجالت بگوييم که در روزهاى قاعدگى هستيم. دستی بر سر دختركان نوجوان درونمان بکشیم، آنها كه اولين دردهاى زير شكم و روزهاى خونين خود را زير سايه ى فرهنگ سركوبگر و زن ستيز گذراندند. با دختركان تازه بالغ درونمان كه به توجه، به آگاهى و همدردى نياز دارند، مهربان باشيم. 

*مریض شدن در گویش دری یعنی پریود شدن، یعنی عادت ماهیانه زنانه.

No comments: