« طالبان، با پیروی از شیطان برای دشمنی با زنان »

 از مبارز گرامی بانو نظیری بسیار سپاسگزارم که انجام مسؤولیت مهم انسانی با کارزار «طالبان؛ دشمن آشتی ناپذیر با زنان » را، به جریان انداخته است.

کارزار، « طالبان؛ دشمن آشتی ناپذیر با زنان»، عنوان خوبی است برای شناخت علل و عوامل خشونت برضد انسان و به ویژه دشمنی با منبع و سرچشمه ی هسته ی مرکزی ی شکل گیری ی وجود جامعه ی انسانی.

زن، از حیث مادر به این دلیل در ادبیات اساطیری تا فرا مدرنیستی و تجدد خواهی، تجسمی از احساس، عاطفه و مهرورزی به انسان، ترسیم شده است که منبع و سرچشمه ی شکل گیری ی وجود جامعه ی انسانی است.

این روایت، بر دو دیدگاه الاهی و طبیعی مبتنی است.

براساس دیدگاه الاهی، خدا در فجرخلقت بشر (آدم)، به فرشته ی درگاهش گفت : « شیطان جان » این آدم « اشرف مخلوقات » است، به وجود او، ادای احترام ( سجده ) کن.

شیطان گفت: « اوخدا، سالها پیش از آدم آمدم و به دربارت خدمت کردم، حالا با سجده کردن به او، درجه و مقامم از او پایین تر می شود.»

خدا خود در جایگاه انسان قرار گرفت و شیطان را به دلیل سرپیچی از ادای احترام به کرامت انسان و انجام سجده به وجودش، به نمادی از کفریت و بی ایمانی معرفی کرد تا سرمشقی باشد تا ابد برای جهان خلقت

 از دید الاهی اندیشان و خدا باوران، بنا بر منابع فراوان، این آدم اولیه در تجسم یک زن آفریده شده بوده است.

یعنی با اعتبار و رسمیت دیدگاه الهی، زن تهداب و بنیاد شکل و نمودار جامعه ی انسانی است.

✓ ازمنظردیدگاه طببعی ی تکامل انسان در بستر زمان، آدم با پایین شدن از مغاره به جنگل و گذار به چادر نشینی با احترام به قاعده ی هم پذیری و قانون یکجا نشینی به آباد کردن روستا و توسعه ی آن برای شهرنشینی و مدنیت آفرینی همت گماشت که در این فرایند و برآیند، مادر سالاری نخستین تدابیر انسان برای ابداع مدیریت اجتماعی به خاطر انجام مسؤولیت انسانی در قبال حفاظت از پیکر اجتماعی ی جامعه ی بشری است.

= واژه ی شیطان در سه دین آسمانی و بیان پیامبران الهی هریک (اسلام، مسیحیت و یهودیت) معنا و هدف واحد دارد.

تمامیت خواهی و انحصار طلبی، معنا و مفهوم تجسم و نماد شیطان است که دوری از آن به عنوان  مسؤولیت اصلی ی انسان تعریف و تبیین شده است.

با این معناسازی و مفهوم پردازی، می توانیم به درستی حقیقت طالبان را، خوب بشناسیم.

1-طالبان تجسمی از سمبل و نماد شیطان است کا با انحصار طلبی و تمامیت خواهی، منبع، سرچشمه و هسته ی مرکزی ی شکل گیری ی جامعه ی بشری را به درد و رنج و نابودی می کشاند

2-طالبان ابزار استعماری قدرت های تمامیت خواه و انحصار طلب خارجی است که به خاطر منافع شیطانی شان مدام درحال دسیسه برای طراحی و راه اندازی جنگ ها استند تا منابع کشورها و ملت هارا به تاراج ببرند و فرهنگ ها و تمدن های بشری را به اضمحلال و نابودی بکشانند.

 تیوری « جنگ تمدنی » محصول تفکر شیطانی و دسیسه ی قدرت های استعماری ی چون انگلیس و آمریکا است.

جنگ تمدنی را در دو بخش قابل طراحی و اجرا کرده اند.

۱- 1-جنگ سخت، مانند جنگ های جهانی اول و دوم، جنگ های ویتنام و خا ور میانه، و جنگ جاری در کشور ما

2- جنگ نرم، مانند طراحی و فعال سازی گروه های تروریستی با آیدیولوژی های افراطی مانندی وهابیت در حجاز ( عربستان سعودی )، تشیع صفوی در عراق عجم ( ایران نوین تقلبی ) و طالبان و داعش در خوراسان ( افغانستان فاشیستی ی جعلی )، سلاح های ویروسی ی نابود کننده ی تعبیه شده در ماشین جنگی شیطانی استعمار خارجی برای پیشبرد جنگ تمدنی استند.

 طالب ابزار جنگی است. طالبان تیر، بمب، نیزه و شمشیر اند که با سرانگشت طراحان و سازنده گان خود  برای از پا در آوردن و نابود کردن هدف های از پیش تعیین شده شلیک، پرتاب، منفجر و فرود آورده می شوند.

 برای پایان دادن به خشونت و دهشت ، انتخاب و انفجار، ویرانی و هراس افکنی طالب می باید که آزادی خواهان و عدالت طلبان، چند کار اساسی انجام دهند.

1-با تمام نیرو به میدان آیند و بر ضد دست های نهان و مخفی افشا گری کنند.

2-با خشونت می بایست با خشونت مقابله کرد. با مشت آهنین و نیزه ی آتشین عدالت، طراحان و دسیسه سازان و عمالان خشونت را، سرجای شان نشاند.

3-برای حفظ و توسعه ی زنده گی جمعی، می بایست در وفاداری به قواعد و قوانین بنیادین بشری احترام گذاشت و برای زنده گی بهتر و رسیدن به رضایت از زنده گی( کمال برترانسانی/ سعادت ابدی)  در چارچوب آن عمل کرد.

وفاداری به زمین و زبان مادری، قاعده ی طبیعی و قانون بنیادین شکل و نمودار زنده گی ی جمعی زیر نام ملت منسجم و دولت ملی مقتدراند.‌

 خوراسان و پارسی از حیث زمین و زبان مادری، قاعده و قانون با اعتبار الهی و بشری از راه استقرار جمهوری دموکراتیک فدرال خوراسان، تنهاترین راه و مهمترین مسؤولیت برای نجات کشور و جامعه از شر ابزار های شیطان است

سلطان رضیه ی غوری، گوهرشاد بیگم هروی و ممتاز محل بابری الگوهای برانگیزاننده ی متأخر ( پیش از فاجعه ی افغان و طالبان ) برای انجام مسؤولیت رسالت مندانه ی انسانی ی وجود و حضور زن در تاریخ و تمدن پر افتخار خوراسان و پارسی شمرده می شوند

« معزغوری »

۱۶ سرطان/ تیرماه ۱۴۰۰ خورشیدی

کابل