درنبشته قبلی تحت عنوان
مشروعیت حقوقی ازدواج ، جوانب حقوقی نکاح در دوکتگوری یعنی رضایت واهلیت متعا قدین
(ناکح ومنکوحه) مورد بررسی مؤجز قرارگرفت،که عدم موجودیت این دوعنصرنهایت مهم،فقدان مشروعیت عقدنکاح را وارد صحنه میسازد .
دربحث کنونی سعی خواهیم داشت تا به
بررسی وتوضیح حقوقی عوامل وموانع بپردازیم که وجود آنها به فکتوربازدارنده درعقد
ازدواج مبدل شده وعقد ازدواج بین دوشخص را بمثابه موانع دایمی ویا مؤقت،غیرمشروع
میسازد وعبارتند از:
اول- موانع یا حرمت دایمی
دوم- حرمت مؤقت
اول- حرمت دایمی عقد
ازدواج : حرمت دایمی که موجودیت آن باعث ممنوعیت ویا حرمت همیشگی عقد ازدواج فی
مابین دوشخص میگردد به سه دسته تقسیم میشوند وعبارتند از:
الف- حرمت نسبی (عدم
مشروعیت ازدواج با محارم)
ب- حرمت مصاهره
ج- حرمت رضاعی
الف- حرمت نسبی : که
میتوان بنام حرمت نکاح با محارم بربنیاد قرابت خونی یاد نمود عبارتند ازممنوعیت
ازدواج با اصول شخص مانند ازدواج با مادرو مادرکلان (پدری یا مادری) ، ازدواج با
فروع مانند عقد نکاح با دخترخود، دختردخترودخترپسرخود. ومنع ازدواج با عمه ، خاله
، خواهرزاده ، برادرزاده وپایانترازآن
ب- حرمت مصاهره : حرمت مصاهره که حرمت دامادی نیزنامیده میشود
عبارت ازرابطه جنسی آشکاروپنهانی میان زن ومرد است که موجب حرمت ازدواج میگردد
وعبارت است از: عقد صحیح ومشروع ، مزاوجت ویا آمیز ش نا مشروع (زنا) ، لذا چنین مناسبات وضعیت
حقوقی ازدواج دیگران را که اصول وفروغ افراد فوق است متآثر مینماید مثلأ: ازدواج
با همسرپدر، پدرکلان ، همسرپدروپدرکلان مادری یا بعبارت دیگرازدواج نواده ها با
همسران اجداد غیرمشروع است . هکذا ازدواج پسربا زنی ناجایزاست که پدرش باوی رابط
ای خارج ازنکاح داشته است وبه قول امام ابوهنیفه (رح) ازدواج با دخترزن که مرد با
اومرتکب زنا گردیده است غیرمشروع است .اما بی خبری از اصول شرعی وهنجارهای حقوقی ونیزبیسوادی
گسترده وهکذا پنهانی بودن روابط نامشروع درجامعه ما سبب شده است که ازدواجهای
ازینگونه به کثرت بوقوع بی پیوند.
همچنان حرمت مصاهره باعث
میشود تا پدرویا اجداد نتواند با زنان فرزندان ازدواج نماید علی الرغم آنکه ازدواج
فسخ ویا به طلاق منتهی شده باشد. اما لازم به یاد دهانی است که حرمت ازدواج اصول
وفروغ خانم پسربرپدرمحقق نمیگردد مثلأ پدرمیتواند با مادرویا دخترخانم پسرازدواج
نماید. هکذا ازدواج با فرع همسریعنی دختروی نا مشروع ویا حرام خوانده میشود.
ج- حرمت رضاعی : حرمت
رضاعی یا حرمت نکاح برمبنای شیرخوارگی زمانی محقق میگردد که طفل دردوسال اول زندگی
اش بمنظورتغذیه ازشیرزن دیگراستفاده نماید، فلهذا هرگاه بدلایل مختلف چون وفات
مادراصلی یا بعلت مصاب بودن به مرض وهرعلت دیگر، طفل که نیازبه تغذیه عاجل وبموقع
دارد ازشیری غیرازمادرش استفاده نماید حرمت رضاعی درمناسبت فی مابین طفل ، دایه ،
اصول وفروع زن نسبت به پسر، حاکم میگردد. فلهذا کلیه موانع نکاح که درحرمت نکاح با
محارم واقارب خونی نافذ است برحرمت رضاعی نیزمحقق می گردد ، اما آنچکه حرمت رضاعی
را ازحرمت نسبی متمایزمیسازد این است حرمت رضاعی فقط فی مابین مرد شیرخواربا اصول
وفروع شیردهنده حاکم میگردد وسایرخواهران وبرادران شیرخواررا شامل نمی شود . لازم
بیاد دهانی میدانم که اصل حرمت شیرخوارگی درپراکتیک زندگی اجتماعی جامعه ما که بی
خیبری ازمعیارهای حقوقی وموازین شرع بعلت فقرفرهنگی وبیسوادی گسترده حرف نخست را
بیان میکند ، با تعابیرمتفاوت وعدم درک دقیق همراه بوده است ، بگونه مثال پسری
اززنی شیرخورده است وخانواده وی با یک انتباه ودرک نادرست نسبت به این مناسبت
برخورد میکند که گویا حرمت ازدواج با تمام اعضای خانواده پسربا خانم شیرده واصول
وفروع مادررضاعی محقق گردیده است درحالیکه حرمت ازدواج بین خواهروبرادرموصوف با
خواهروبرادررضاعی پسرویا دخترشیرخواربوجود نیامده وموانع ازدواج درزمینه محقق
نمیگردد.
هکذا نظریه فقهای اسلام
ومذاهب درزمینه میزان ومقدارشیرکه یک طفل ازان تغذیه میشود، متفاوت است ، بگونه
مثال مذهب شافعی روایت دارد که حرمت رضاعی زمانی کامل میگردد که طفل حد اقل پنج
بارازشیرخانمی تعذیه شده باشد واما اکثریت فقها منجمله مذهب حنفی ، مکیدن یا
امتصاص یکبارشیرازمادررضاعی برای ایجاد حرمت نکاح را کافی دانسته است ، همچنان
شایان ذکراست که استفاده ازصغیره به منظورتغذیه طفل گرچه شیرهم داشته باشد باعث
حرمت ازدواج درآینده نمیگردد.
دوم- موانع یا حرمت مؤقت
ازدواج : حرمتی که مؤقتأ نافذ بوده وبا زایل شدن
موانع عقد ازدواج مشروعیت کسب مینماید
واین حرمت که درماده (۸۵) قانون مدنی کشوردرداخل پنج فقره
پیش بینی گردیده وقرارآتی است:
الف- جمع درنکاح بین
دوزنیکه هرگاه یکی آنها مرد فرض شود ، حرمت ازدواج بین شان حاکم شود. مثلأ نکاح
دوخواهربا یک مرد، بنابران این حرمت دایمی نبوده درصورت که خانم یک شخص وفات میکند
میتواند با خواهر زوجه متوفا اش ازدواج
نماید.
ب- منع ازدواج مجدد با
زوجه مطلقه ثلاثه یا زن که با الفاظ صریح وسه بارطلاق شده است ، اما زوج زمانی می
تواند با زن مطلقه خود نکاح کند که زن مطلقه با یک شخص دیگرازدواج نموده ، سپس
ازوی طلاق گرفته وعدت طلاق که مدت سه ماه است سپری نموده باشد.
ج- منع ازواج با منکوحه
مطلقه غیرکه عدت را سپری نکرده است. که درین حالت ازدواج شخص دیگربا وی بعد
ازانقضای سه ماه مشروعیت کسب مینماید.
د- منع ازدواج مرد مسلمان
با زن غیرمسلمان ، این ازدواج زمانی مشروع است که زن اهل کتاب بوده باشد ، اما
درشریعت اسلامی ازدواج زن مسلمان حتی با مرد کتابی مجازنبوده مگراینکه بدین اسلام
مشرف شده باشد درغیر این صورت، نکاح باطل وغیرمشروع است.
ح- عدم مشروعیت نکاح با
زوجه پنجم علی الرغم اینکه زوجه چهارم را طلاق داده مگرعدت طلاق منقضی نشده باشد.
منابع : قانون مدنی
No comments:
Post a Comment