شماری از دختران در کابل میگویند که زندهگیشان زیر سلطه طالبان به کابوسی بیپایان تبدیل شده است. به گفته آنان، طالبان در چهار سال گذشته با هر فرمان تازه، تکهای از امید، آینده و هویتشان را از آنان گرفتهاند. به باور این دختران، طالبان با سرکوب سیستماتیک زنان، افغانستان را به زندانی سرباز تبدیل کردهاند.
طالبان در چهار سال گذشته دهها فرمان شفاهی و نوشتاری صادر کردهاند که حقوق شهروندان، بهویژه زنان، را بهشکل سیستماتیک نقض کردهاند. در این گزارش، به مهمترین فرمانهای طالبان پرداخته شده است که طی این چهار سال، زنان را از حقوق اساسیشان محروم کرده و آنان را در چارچوب خانه محصور ساختهاند.
نخستین فرمان طالبان پس از سلطه مجدد در ۲۴ اسد سال ۱۴۰۰، مربوط به بستهشدن مکتبهای دخترانه بود؛ اقدامی که میلیونها دختر را از ادامه آموزش محروم کرد. هرچند این اقدام با انتقادهای شدید بینالمللی مواجه شد، اما طالبان تا کنون هیچ تغییری در این تصمیم ایجاد نکردهاند.
زرمینه، یکی از میلیونها دختر محروم از آموزش، میگوید که در چهار سال گذشته بهشدت از فرمان طالبان متأثر شده است. به گفته او، این ممنوعیت نهتنها مانع رفتنش به مکتب شد، بلکه زندهگیاش را نیز متوقف کرد. زرمینه باور دارد که طالبان با بستن دروازههای آموزش، نهفقط کتابها، بلکه آینده و اعتماد به نفس دختران را نیز از آنها گرفتهاند.
این دختر محروم از آموزش با نگاهی پر از درد میافزاید: «این چهار سال ممنوعیت، نماد بیرحمی رژیمی است که آگاهانه زنان را حذف کرده و جهل را به جای آموزش نشانده است. روزهای مکتب حالا برایم فقط خاطرهاند. وقتی صبح بیدار میشوم، میدانم که دیگر راهی به آینده ندارم؛ انگار تاریکی جای فردا را گرفته است.»
پس از ممنوعیت آموزش دختران، در ۲۸ سنبله ۱۴۰۰، طالبان زنان را از سمتهای دولتی برکنار کرده و وزارت امور زنان را منحل کردند. سپس در ۱۸ عقرب همان سال، پارکها، باشگاهها و حمامهای زنانه را بستند و در ۱۵ قوس ۱۴۰۰، خانههای امن را تعطیل کردند. در ادامه، در ۵ جدی همان سال، سفر و استفاده از وسایط نقلیه برای زنان بدون محرم ممنوع اعلام شد و در ۸ حوت، ۱۴۰۰، دختران از دریافت بورسیههای تحصیلی خارج از کشور بدون محرم شرعی محروم شدند.
ستاره (مستعار)، یکی از کارمندان پیشین قضا و سارنوالی، میگوید که زندهگیاش پس از فرمان طالبان در ۲۸ سنبله بهکلی دگرگون شده است. این سارنوال میافزاید که پس از صدور آن فرمان، او و همکارانش نهتنها از نظر روحی و روانی، بلکه از نظر امنیتی نیز بهشدت تحت فشار قرار گرفتهاند. او توضیح میدهد: «باور کنید، سارنوالان نهتنها از لحاظ روحی و روانی، بلکه از نظر اقتصادی و امنیتی هم ضربه دیدهاند. چندی پیش، برخی سارنوالانی که تحصیلات عالی داشتند، برای شغلهای سادهای مانند بخش پذیرش (ریسپشن) درخواست استخدام دادند.»
این دادستان پیشین میگوید که خشونتهای خانوادهگی به اوج رسیده و سارنوالان بهدلیل تهدیدهای امنیتی، آرامش ندارند. ستاره تاکید میکند که او و همکارانش بهدلیل پیشینه کاری در دستگاه قضایی، حتا در مشاغل دیگر نیز بهسادهگی استخدام نمیشوند و وضعیت برای آنان بسیار دشوار است.
سال ۱۴۰۱ نیز خالی از ممنوعیتها نبود. در ۱۵ میزان، طالبان انتخاب رشته در آزمون کانکور را برای دختران محدود کردند. سپس در ۲۴ قوس، برگزاری محافل فراغت برای دختران ممنوع شد و سرانجام در ۲۹ قوس، دروازههای دانشگاهها به روی دانشجویان دختر بسته شد.
حسنا و سکینه از دیگر قربانیان فرمانهای محدودکننده طالبان هستند؛ دو دختری که تنها چند گام با فراغت فاصله داشتند، اما رویاهایشان ناتمام ماند.
حسنا، آرزو داشت روزی در پروژههای زیربنایی کشور کار کند و سهمی در بازسازی وطنش داشته باشد. اما بسته شدن دروازههای دانشگاهها، همه چیز را متوقف کرد. او میگوید: «وقتی میبینم پروژههای زیربنایی در کشور اجرا میشوند، حالم خیلی خراب میشود، چون میدانم جای من باید در لحظهلحظه آن پروژهها میبود، اما نیستم.»
سکینه میافزاید: «اکنون نه فرصت کار وجود دارد و نه امکان رفتن به کورسهای آموزشی. شرایط امنیتی و ترس از بازداشت، حضور ما را در فضاهای اجتماعی دشوارتر از همیشه کرده است. آیندهام برایم مبهم است؛ نمیدانم چه خواهد شد.»
ممنوعیت رانندهگی در تاریخ ۱۳ ثور، اجباری شدن پوشیدن نقاب و حضور در رسانهها با پوشش کامل در ۱۷ ثور، ممنوعیت ثبت درخواست طلاق توسط زنان در ۲۵ جوزا، و همچنین منع کار زنان در موسسات غیردولتی و بینالمللی، از جمله اقدامهای دیگری از سوی طالبان بودهاند که زنان را بیش از پیش به حاشیه راندهاند.
در سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳، زنان افغان بار دیگر هدف محدودیتهای فزاینده از سوی طالبان قرار گرفتند. در تاریخ ۱۳ سرطان ۱۴۰۲، آرایشگاههای زنانه مسدود شدند و در ۱۳ قوس ۱۴۰۳، دروازههای انستیتوتهای علوم صحی به روی دختران بسته شد. همچنین، در ۶ جدی ۱۴۰۳، طالبان در نامهای رسمی به دستور رهبرشان، بار دیگر بر ممنوعیت کار زنان در موسسات داخلی و خارجی تاکید کردند.
در ۸ جدی ۱۴۰۳، فرمان تازهای از سوی رهبر طالبان صادر شد که بهموجب آن، پنجرههای ساختمانهای مسکونی که به مکانهایی مانند حویلی یا آشپزخانه باز میشوند جاهایی که زنان معمولاً در آن کار میکنند یا وقت میگذرانند باید تغییر داده شده یا بهطور کامل مسدود شوند.
همچنین، کاهش حقوق کارمندان زن، تصویب قانون «امر به معروف و نهی از منکر»، و عورت دانستن صدا و صورت زنان از دیگر اقدامات محدودکنندهای بودند که جایگاه زنان را بیش از پیش تضعیف و آنان را از حضور فعال در جامعه محروم کردند.
شماری از فعالان حقوق زن میگویند که در چهار سال گذشته، طالبان با صدور فرمانهای محدودکننده، زنان را از آموزش، کار و حضور اجتماعی محروم کردهاند. این محرومیتها پیامدهای سنگینی بر سلامت روانی و اجتماعی زنان داشته است.
سحر تاجیک، عضو بنیاد آزادی اندیشه زنان، در این باره میگوید: «طالبان فرمانهای محدودکنندهای وضع کردند که بیشتر آنها علیه زنان بود. این ممنوعیتها سبب فقر، ناامیدی و انزوا شده و حتا حس ارزشمندی را در وجود هزاران زن از بین برده است.»
در چهار سال گذشته، دهها گزارش از سوی سازمان ملل متحد، نهادهای بینالمللی حقوق بشری، رسانهها و سایر نهادهای فعال در حوزه زنان منتشر شده است که نشان میدهد طالبان بهصورت سیستماتیک و هدفمند حقوق زنان را نقض کردهاند. به گفته فعالان حقوق زن، اقدامات طالبان مصداق جنایت علیه بشریت و آپارتاید جنسیتی است.
دادگاه کیفری بینالمللی روز دوشنبه، ۱۷ سرطان سال جاری، حکم بازداشت هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان، و عبدالحکیم حقانی، رییس دادگاه عالی این گروه را به اتهام ارتکاب جنایت علیه بشریت صادر کرده است.
از قلم الینا
No comments:
Post a Comment