نفرت به عنوان یک احساس پیچیده و عمیق، میتواند در نتیجه عوامل مختلف روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی شکل
وقتی یک فرد تجربهی منفی یا آسیبزا در رابطه با فرد یا گروه خاصی داشته باشد، ممکن است احساسات منفی مانند خشم و انزجاربه نفرت تبدیل شوند. به طور مثال خیانت، بیعدالتی، یا خشونت میتوانند پایههای نفرت را بسازند.
نفرت میتواند در نتیجه فرهنگ، رسانهها، یا فشارهای اجتماعی گسترش پیدا کند. تبلیغات منفی یا اطلاعات اشتباه و غلط درباره یکگروه یا ایدیولوژی خاص میتواند افراد را به پذیرش و حتا پرورش نفرت ترغیب و تشویق کند. هم چنان ناآگاهی درباره یک گروه، مذهب،یا فرهنگ میتواند باعث سوءتفاهم شود. این سوءتفاهمها اغلب به تعصبات تبدیل شده و سپس نفرت را بیشتر میکنند.
وقتی احساسات منفی مانند خشم و انزجار در طول زمان رشد و تقویت شوند (از طریق گفتمان ها، رسانهها، یا جمعهای اجتماعیمشابه)، نفرت به یک احساس پایدار تبدیل میشود.
برخی افراد به دلیل ویژگیهای شخصیتی مانند سطح بالای خشم یا پرخاشگری، بیشتر مستعد توسعه نفرت هستند. همچنین اختلالاتروانی یا تجربیات کودکی میتوانند نقش داشته باشند.
راه های بیرون رفت از این مشکل و دشواری:
بیرون رفتن از نفرت یک فرآیند پیچیده و زمانبر است، اما با تمرین و توجه به برخی روشها میتوانیم به تدریج احساسات منفی رامدیریت کنیم و از شر نفرت رها شویم. در اینجا چند راهکار پیشنهاد میکنم:
بررسی کنیم چرا و از چه چیزی یا کسی نفرت داریم.یعنی ریشه مشکل را بکاویم یا ریشه یابی کنیم.
اغلب، نفرت ناشی از احساسات سرکوبشده، ناامیدی یا دردهای گذشته است. با فهمیدن علت اصلی، میتوانیم بهتر روی آن کار کنیم.
تکنیکهایی مانند تنفس عمیق، مدیتیشن یا ورزش را امتحان کنیم تا سطح خشم و تنش ما کاهش یابد.
خشم کمتر به معنای کاهش شدت نفرت است. در کنار تکنیک های بالا که گفتم اگر ببخشیم.
بخشیدن به معنای تأیید اشتباهات دیگران نیست، بلکه به معنای آزاد کردن خود از بار سنگین نفرت است. با بخشیدن، احساس آرامشبیشتری پیدا میکنیم و با راحتی بدون اندیشه به فردی می خوابیم.
شیرین.ن. مبارز
No comments:
Post a Comment