ناهید فرید، نمایندهی مردم هرات در پارلمان کشور است. از او به عنوان یکی از فعالترین زنان درشورای ملی یاد میشود.عدالت وتوسعه برای خانم فرید ارزشمند است وبه خاطر این دو ارزش درجامعه افغانستانی جنگیده است وخواهد جنگید.
این گفتگو به مناسبت ۸ مارچ صورت گرفته است.
۸صبح: چرا با وجود اطلاعرسانی، تبلیغات و برنامهها هنوز هم خشونت علیه زنان کاهش نیافته است، دلایلش چیست؟
فرید: به باور من مولفهی اصلی تعریف کنندهی جایگاه زنان در جامعه، شیوهی زندهگی و تعریف فردیت مستقل آنها است. بر علاوه، درجهی رشد فردگرایی در جوامع تابع شرایط ساختاری است. این روند در جوامع مدرن مسیر خود را پیموده است. در آن جوامع، فردیت زنان مدرن به استقلال نسبی زنان از مردان منجر شد. زنان با کاهش وابستهگی از حاشیه به متن کشیده شدند. آنها دیگر نیمهای نبودند که در سایهی نیمه اول تعریف شود. به باور من مولفهی اصلی تعریف کنندهی جایگاه زنان در جامعه، شیوهی زندهگی و تعریف فردیت مستقل آنها است. بر علاوه، درجهی رشد فردگرایی در جوامع تابع شرایط ساختاری است. این روند در جوامع مدرن مسیر خود را پیموده است. در آن جوامع، فردیت زنان مدرن به استقلال نسبی زنان از مردان منجر شد. زنان با کاهش وابستهگی از حاشیه به متن کشیده شدند. آنها دیگر نیمهی دیگری نبودند که در سایهی نیمه اول تعریف شوند. اما در افغانستان خشونت علیه زنان دقیق به دلیل بیتوجهی به این اصل مهم تداوم یافته است. نیروهای محافظهکار جامعه نگران استند که نقش سنتی مرد مدرن به چالش کشیده شود و فردیت، زنان را از سایهی وابستهگی برون آرد. به همین دلیل هر نوع تلاش ابتدایی در این راستا از قانونگذاری گرفته تا فعالیتهای اقتصادی زنان توسط همین نیروها به نقد گرفته میشود و به گفتهی شما، اطلاع رسانی و برنامهها برای کاهش خشونت علیه زنان با بن بست مواجه میشود.
زنان با کاهش وابستهگی از حاشیه به متن کشیده شدند. آنها دیگر نیمهای نبودند که در سایهی نیمه اول تعریف شود. به باور من مولفهی اصلی تعریف کنندهی جایگاه زنان در جامعه، شیوهی زندهگی و تعریف فردیت مستقل آنها است.
۸صبح: وضعیت زنان در حکومت وحدت ملی چگونه است؟
فرید: حکومت وحدت ملی نسبت به حکومت قبلی دیدگاه بازتری نسبت به حضور سیاسی و اقتصادی زنان دارد. حضور بانوی اول تصویر متفاوتی از حضور سیاسی زنان ارایه کرده است. کاندیداهای پیشنهادی برای وزارتهایی چون معادن و مبارزه با مواد مخدر دیدگاه عمومی را نسبت به برخورد سنتی با مدیریت زنانه که فقط معطوف به وزارت امور زنان میشد، تغییر داده است. اما چالشهای حکومت وحدت ملی باعث شده است این روند تحت تأثیر اولویتهای دیگر قرار بگیرد.
۸صبح: آیا در محاکم افغانستان آن طورکه باید به پروندههای زنانی که مورد خشونت قرار گرفته اند، توجه میشود؟
فرید: اگر ملاک قضاوت در این مورد به قضیهی تکاندهندهی فرخنده معطوف شود، به مصلحت اندیشی به مراتب بیشتر از عدالت در محاکم ارجحیت داده میشود. در نظامی که سیستم قضایی آن عدالت گستر و مستقل نباشد، فساد ریشه میکند و حق به حقدار نمیرسد. گذشته از اینکه قوانین تبعیضآمیز و ظالمانهی زیادی در افغانستان با مبحث حقوق زنان سر سازگاری ندارد، حق دسترسی زنان به حقوق ابتدایی شان طبق همان قوانین هم در محاکم افغانستان به شدت زیر سوال رفته است. چه بسا اگر عاملین خشونت علیه زنان مجازات میشدند، و زنان به حقوق ابتدایی خود دسترسی میداشتند، امروز آمار خشونت علیه آنان به این پیمانه وسیع و تکان دهنده نبود.
۸صبح: در مورد قانون منع آزار و اذیت زنان و کودکان که از سوی مجلس نمایندهگان و سنا تصویب شد، معلومات بدهید، مزیتهای آن چیست؟
فرید: زنان به منظور یافتن جایگاه مستقل در خانواده و اجتماع باید درس بخوانند و کار کنند. این یک کلیشهی تکراری در ادبیات حقوق بشری امروز ما است. اما هیچوقت به این مسئله که زنان و دخترانی که در حال تحصیل و یا کار استند، نیاز به امنیت اجتماعی دارند، توجه جدی صورت نگرفته است. عامل اصلی بازدارندهگی زنان از کار و تحصیل، آزار و اذیت خیابانی، مزاحمتهای اداری در جریان وظیفه، سوء استفاده از جبر اجتماعی تحمیل شده بر زنان و باجگیریهای گسترده از زنان و دخترانی است که مشغول تعلیم، تحصیل و یا کار استند. کودکان نیز از این قاعده مستثنا نیستند. رفتارهای اجتماعی در جامعهای که در آن سوء استفادههای جنسی از کودکی سه ساله هم قربانی بگیرد، باید شدید کنترول شود. قانون منع آزار و اذیت زنان و کودکان برای عاملین آزار و اذیت زنان و کودکان مجازاتی از قبیل جریمهی نقدی و حبس را پیشبینی کرده است. به باور من این قانون شروع خوبی است تا رفتارهای ناسالم اجتماعی که جلو تکامل و توسعهی اجتماعی زنان را گرفته، و مصونیت اجتماعی دختران جوان و کودکان را تهدید میکند، اصلاح شود.
عامل اصلی بازدارندهگی زنان از کار و تحصیل، آزار و اذیت خیابانی، مزاحمتهای اداری در جریان وظیفه، سوء استفاده از جبر اجتماعی تحمیل شده بر زنان و باجگیریهای گسترده از زنان و دخترانی است که مشغول تعلیم، تحصیل و یا کار استند
۸صبح: چرا قانون منع خشونت علیه زنان از سوی مجلس تصویب نمیشود؟ مشکل و اختلافات اصلی در کجای این قانون است؟ چه کسانی بیشتر مخالفت میکنند؟
فرید: این قانون شیرازهی روندی است که در آن زنان به منظور استقلال یافتن در خانواده و تأمین حقوق خود خواستار مداخلهی اجتماع در حوزهی حریم خصوصی شدند. قسمت اعظم این قانون به خشونت خانواده معطوف شده است. اما موانع ساختاری و فشار سنت و اقتدار دینی حاکم باعث شد از تعریف خشونت گرفته تا چند همسری، سن ازدواج، حق دسترسی به سرپناه و چند مورد دیگر در این قانون لاینحل باقی بماند. به تعبیری، نیروهای سنتی و محافظه کار به شدت مخالف قانونمند شدن حوزهی خصوصی خانواده استند. اما به باور من قوانین باید از حضور زنان به عنوان دختر، مادر، همسر و خواهر در خانواده و اجتماع حمایت کند. کشورهای مدرن اسلامی و غیراسلامی زیادی امروز قوانین مشابهی برای جلوگیری از خشونت علیه زنان در این حوزه دارند که به شدت مفید واقع شده است. قابل یادآوری است که امروز این قانون، تحت یک فرمان نافذ بوده، از مشروعیت حقوقی برخوردار است و محاکم مکلف به اجرای آن استند.
۸صبح: شما در انتخاباتآینده (پارلمانی و ریاست جمهوری)، حضور زنان را چگونه میبیند، زنان در انتخابات مثل گذشته شرکت خواهند کرد یا خیر؟ اگر پاسخ خیر باشد، علتش چیست؟
فرید: طبق آمار اتحادیهی اروپا، ۳۸درصد رأی دهندهگان انتخابات ریاست جمهوری گذشته زنان بودند. اما این حضور گسترده هرگز برای زنان تعیینکننده نبوده است. نقش زنان افغانستان در انتخابات آینده باید از نقش کمی به نقش کیفی متحول شود. مادامیکه حضور زنان در انتخابات به حضور معنادار آنان در ساختار قدرت منتهی نشود، نمیتوانیم به دورنمای حضور سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زنان خوشبین باشیم. زنان زیادی به امید این که تغییری در زندهگیشان رونما خواهد شد، پای صندوقهای رأی رفتند، اما نه تنها در ۳۸درصد قدرت سهمی ندارند، بلکه میزان نابرابری و بیعدالتی علیه آنها افزایش هم پیدا کرد. در حالی که دولت برنامهی عملی و اعلان شدهای برای توسعه در حوزهی زنان ندارد، مصونیتهای ابتدایی زنان هم در این خصوص تأمین نشده است. در حوزهی پارلمان هم اوضاع تعریفی ندارد. نهاد پارلمان منحیث یک کُل، نتوانست آنگونه که باید به نیازهای نیمی از جمعیت جامعه پاسخ بدهد. تصویب نشدن قانون منع خشونت علیه زنان، ندادن رأی اعتماد به تنها کاندیدای وزیر زن (معادن) در آخرین دورهی معرفی کابینه و تنها کاندیدای زن عضویت شورای عالی قضا، دلایل بارز بر این ادعا است.
۸صبح: مهمترین دغدغههای زنان افغانستانی چیست؟
فرید: دغدغهی زنان افغانستان به گستردهگی آرزوهای شان است. آنها به عنوان یک بال جامعه آرزو دارند جامعه را به پرواز درآورند. به باور داکتر مصطفا ملکیان، همبستهگی اجتماعی یک اصل در عرف اجتماعی است. همبستهگی باید بین افرادی باشد که همتراز هم استند نه افرادی که ساختار، اجتماع، حقوق و سیاست دیدگاه نابرابر به آنان (زنان) دارد. تا زمانی که دیدگاه برابر نسبت به زنان وجود نداشته باشد، هیچگاه همبستهگی اجتماعی ایجاد نخواهد شد. قبول کنیم که امروز زنان هزینهی همبستهگی خانواده و اجتماع را میپردازند و فایدهاش را مردان میبرند. امروز که خانوادههای زیادی به دلیل مباحث جدید حقوق بشری از قبیل حق تحصیل و کار زنان از هم میپاشند، باید بپذیریم که تا دیروز همههزینهی نپاشیدن خانوادهها را زنان میپرداختند.
امروز که خانوادههای زیادی به دلیل مباحث جدید حقوق بشری از قبیل حق تحصیل و کار زنان از هم میپاشند، باید بپذیریم که تا دیروز همههزینهی نپاشیدن خانوادهها را زنان میپرداختند.
البته نباید همهی بار مسئولیت را در مورد خشونت علیه زنان بر دوش مردان انداخت. زنان هم بیشتر در جنبشهای عمومی حضور نیافته و درخواستهای مستقل خود را مطرح نکردهاند. از طرفی، موانع ساختاری، بسیار از زنان تجدد طلب را به عقبنشینی و سازش با سنت و محافظه کاری واداشته است. نابرابری گسترده بین زنان و مردان شکاف عمیقی آفریده. امروز زنستیزی نماد سنت گرایی و دفاع از حق زن به مهمترن نماد مدرنیسم بدل شده است. اما به گفتهی جمشید بهنام، هر نوع تجدد اگر با خاطرههای جمعی و تجربههای اجتماعی تلفیق نشود، ریشهکن خواهد شد. تجدد طلبی زنان نفی همهی سنتهای ما نیست. بررسی نقادانه و اصلاح مواردی است که زنان را به شدت محدود میکند.
هشت صبح
No comments:
Post a Comment