سهیلا و داع خاموش
نرگس نهان را در دفتر کارش پیدا کردم. وی در حالی که دستمالی به سرش بسته و چادر طلاییرنگی را روی آن کشیده بود.با جدیت تمام مصروف رسیدگی کارهایش بود.