زمانی که ربکا لو، خبرنگار
بریتانیایی تصمیم گرفت با دوچرخه به ایران برود، دوستانش فکر کردند او عقلش را از
دست داده است، اگرچه او در این سفر مورد آزار جسمی قرار گرفت، با گرمای بسیار شدید
و پلیس خشن روبهرو شد اما اکثر افرادی که او ملاقات کرد
با کلیشههای موجود فاصله
بسیاری داشتند. خودش میگوید روزی که لندن را برای سفر ۱۰ هزار کیلومتری به ایران
ترک کرد، آمادگی نداشت.
بدنم آماده این سفر نبود، تا آن
زمان هیچگاه از خورجین دوچرخه استفاده نکرده بودم. هیچ آشنایی با جهتیابی نداشتم.
شش سال از آخرین باری که دوچرخه سواری کرده بودم، میگذشت. اما با تمام شک و
تردیدهایی که داشتم، هدفم را دنبال میکردم.
هدف من ساده بود از این سفر به
سلامت برگردم و منطقهای را که توسط غرب اشتباه معرفی شده، به درستی نشان دهم.
بیشتر می خواستم نشان دهم که بخش
عمده ای از خاورمیانه به دور از خشونت و تعصب است، یک زن می تواند با خیال راحت در
این منطقه دوچرخهسواری کند. البته همه با من هم عقیده نبودند، گروهی میگفتند: "ما میدانیم که تو
میمیری".
مردی در یک کافه به من گفت:
"یک احمق سادهلوح که در بهترین حالت سرش را بریدهاند؛ اینطور در یک خندق
پیدات میکنند."
با این حال من همچنان اعتماد به
نفس داشتم. این منطقه ممکن است از نظر سیاسی بیثبات باشد اما به تجربه به من ثابت
شد که مردم این منطقه خونگرم و مهربان هستند. نرخ جرم و جنایت پایین است و محل
تروریستها کاملا قابل اجتناب است.
من دوچرخه را انتخاب کردم به دلیل
سادگی و فضای کمی که اشغال میکرد. با دوچرخه شما نه تنها دنیا را تماشا میکنید
که جذب آن میشوید. شما به عنوان یک دوچرخهسوار بیخطر و دوستداشتنی به نظر میآیید
و به وسیله مردم پزیرایی گرم می شوید. بی بی سی
No comments:
Post a Comment