آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Saturday, April 1, 2017

زن


بهارسعید

اگر می‌شد که دود سوختن را گریه می‌کردم
سیاهی سرگذشت تلخ زن را گریه می‌کردم 


نپیر  درد مردن زیر مشت و موزة شوهر

گلوی نادیای انجمن را گریه می‌کردم 

به خون رابعه، گاه بریدن‌های رگ‌هایش

نشسته هر غزل، بلخ و سخن را گریه می‌کردم 

ز بس زنجیر ننگ و نام شد در پای زن‌بودن

فروغ رَسته از بند و رسن را گریه می‌کردم 

به شام خپه‌گشتن قره‌العین و تپیدن را 

تقلا می‌چکیدم جان و تن را گریه می‌کردم

زنان نیمه‌سوز و نیمه‌گوش و نیمه‌بینی را

نگرگاه ِ غم زن‌زیستن را گریه می‌کردم 

سر آزادگانِ در قفس، زولانه بر پا را

تن هر سنگ‌سار دل‌شکن را گریه می‌کردم 

شکایت‌های در خود کشتة زن‌های خاکم را

به گیتی برده، چشمان وطن را گریه می‌کردم

No comments: