دخترم، ديشب زمانی درس فردای مدرسهات را آماده کردی و کتابت را بستی، دروازههای دهها مدرسهی دخترانه را
طالبان در کندوز به گلوله بستند و به تختههای سياه مشق مدرسه شليک کردند و پيام شان به دخترکان کندوز اين بود که ديگر مدرسهی در کار نخواهد بود.
دخترم، ديشب زمانی تو سر بر بالين گذاشتی و به خواب ناز فرو رفتی، هزاران زن و دختر جوان از بيم و ترس مرگ و بیعفت شدن و دست به دست گشتن در ميان گلوله، آتش و خون نزديکان شان، خواب بر ايشان حرام گرديد و پدران و برادران برای موجوديت آنان در خانواده، بارها حتی خدایشان را ملامت کردند.
دخترم، زمانی امروز صبح پس از يک شب راحت از آغوش بستر نازات جدا ميشدی، صدها دختر و زن جوان
و باکرهی ديروز از سرنوشت تلخ و رسوای خويش آگاه بودند و کام شان تلختر و تاريکتر از آينده شان بود، وجمع بزرگ آنان تا کنون در شفاخانهی در شوک و وحالت بد روحی بسر میبرند. دخترم، آيا میتوان شاهد زندهِ آنهمه سربريدنها و حلال کردنهای عزيزان خويش بود و در شوک روحی نرفت؟
آنان نه به سان تو در جستجوی نانی برای صبحانهی خويش نبودند، آنان در جستجوی گوشههای خلوت و تاريکی بودند که خودشان را از انظار ديگران، بويژه مردان خشمگين خانواده دور نگه دارند.
زمانی تو آرزو میکردی که ايکاش آفتاب بدرخشد و زمين و زمان را روشن و گرم بسازد، آنان آرزو داشتند که زمين دهن باز کند و آنان را با آن پليدی های که مردانی با ادعای مسلمانی بر تن شان روا داشته بودند، در کام خود جا دهد.
دخترم، تو آگاه هستی که فردا و پس فردايت چگونه خواهد گذشت ولی درد و دريغ هنوز که هنوز است اين دخترگان و مادران شان در امان نيستند. چه میدانيم فردا و پس فردا چهها بر آنان خواهد رفت؟
28 سبتامبر 2015
https://plus.google.com/u/0/112610024058402079714/posts
https://www.facebook.com/profile.php?id=100008822536258
https://www.facebook.com/profile.php?id=100008822536258
This email has been checked for viruses by Avast antivirus software.
www.avast.com |
No comments:
Post a Comment