آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Sunday, December 14, 2014

احزاب وجريانهاي سياسي وافراطيي پاکستان

قسمت سوم ( استاد صباح )
« سه اهداف مهم واستراتژيکي پاکستان : شيوه نظامگري، تربيه افراطگرايي ونابودي کشورهاي همسايه »زقطرتاعربستان نماند
يهودوکشورايران نماند
همه باميهن ماکرد بازي
      الهي تخم پاکستان نماند
 

اشرف غنی احمدزی قبل ازاشغال پست رياست جمهوري در مصاحبه با خبرنگارسی ان ان - تنش میان افغانستان وپاکستان به بالاترین سطح رسیده است وبه سمت تنش ودرگیری پیش می روند، ما با پاکستان گفتگو خواهیم کرد وباید مشخص شود آیا این کشوربعد ازسه نسل ازایجاد تنش درافغانستان دست خواهد کشید یا خیر. ترورهاي هدفمند، مردم را دربرابرهرمداخله ی متحد کرده است ودرصورتی که یک یا دواقدام مشابه این انجام شود درآن صورت تنش به مرحله غیرقابل بازگشت خواهد رسید.اما بعدازبه مراد رسيدن ، ماندن کرزي به مصلحت گرايي ودورنگي آغشته ميگردد.
احزاب سياسي وبنيادگرايي درپاکستان
حزب مردم
 درتاریخ پاکستان تصورمی شد، تنها حزب سیاسی که دارای جریان سیاسی واقعی با پایگاه ونفوذ اجتماعی می باشد، حزب مردم پاکستان است. این حزب، یگانه حزب عمده وفعال درسراسرپاکستان بود. حزب مردم درسال نوزده شصت هفت ميلادي توسط ذوالفقارعلی بوتو پایه گذاری شد. این حزب که برمبنای سکولاریزم وسوسیال دموکراسی استواربود، برای چندین دهه برقلب وذهن میلیون ها پاکستانی حکومت می کرد. حزب مردم ، چهاربار قدرت را دراین کشوردردست داشت وهنوز یکی ازاحزاب مهم درپاکستان می باشد.
حزب مردم درسالهاي اخرنتوانست آنطوری که مردم انتظار داشتند، عمل کنند، اما حکومت درچنین دوره بحرانی که پاکستان با آن درگیر بود، کارآسانی نبود. تروریزم درحال رشد، بحران انرژی، رکود اقتصادی، فساد گسترده و ضعف حاکمیت از عوامل اصلی بودند که به طور جدی در افت عملکرد و دستاورد این حزب نقش داشتند.
پس ازمرگ بی نظیر بوتودر یک حمله انتحاری دربيست هفت دسمبردوهزارهشت ميلادي، حزب متحمل ضایعه غیر قابل جبرانی گردید، اما همسربوتو، آصف علی زرداری و رئیس جمهورپاکستان، تا حدودی توانست درحفظ اتحاد حزب موفقانه عمل کند ودرمیان موج احساسات عمومی دراین کشور که به نشانه تعهد به بی نظیر بوتو، به این حزب رای دادند، قدرت را به دست آورد. درانتخابات سراسری قبلی پاکستان درسال دوهزارهشت ميلادي، حزب مردم پاکستان توانست يکصد بيست پنج کرسی ازجمله کرسی های اختصاص یافته به زنان، اقلیت ها وهفت نامزد مستقل را کسب کنند. این حزب هنوزهم پشتیبانی توده مردمی درسراسر پاکستان برمحوریت ایالت سند را با خود دارد. سند ایالتی است که در آن حزب مردم ازقدرت ونفوذ گسترده برخورداراست وتا کنون هیچ حزب سیاسی نتوانسته دراین ایالت با حزب مردم رقابت کند. ایالت سند دارای هفتادپنج کرسی درمجلس نمایندگان پارلمان فدرال پاکستان است. به رغم کمبود تعداد کرسی لازم برای احرازاکثریت درپارلمان، حزب مردم توانست با موفقیت دوره قانونی حاکمیت خود را با کمک شرکای ائتلافی خود به پایان برساند.
احزاب ملي ومترقي
حزب مترقی مردم: حزب مترقی مردم با انشعاب از حزب مردم در سال نوزده هفتاد هشت ميلادي تشکیل شد. رهبری این حزب را مولانا کوثر نیازی به عهده دارد.
 حزب ملی پاکستان: یک حزب چپ گرا که در سال نوزده هفتادنو به رهبری میرغوث بزنجوتشکیل شد وطرفدارهند است. درسال نوزده هشتاديک به احیای دموکراسی ودرسال نوزده نود دوميلادي به اتحاد دموکراتیک ملی پیوست.
حزب دموکراتیک ملي درسال نوزده هفتادپنج ميلادي به عنوان جانشین حزب عوامی ملی که فعالیتش ممنوع شده بود، تشکیل شد. رهبری این حزب را شیرباز خان مزاری به عهده داشت.
سایر احزاب پاکستان عبارت اند از : حزب تحریک استقلال، حزب جبهه ملی سند (به وسیله ممتاز علی بوتو کاکاي بی نظیر رهبری می شد)، حزب کمونیست پاکستان (که غیر قانونی است) حزب اتحاد ملی بلوچستان(که مرکز آن کویته است) حزب جمهوری وطن، حزب خاکسار پاکستان، حزب طریق انصاب و حزب رفاه ملی(حزب رفاه ملی در سال نوزده نودهفت به وسیله اجمل حسین، جنرال متقاعد تأسیس شده وخواهان انتخاب مستقیم رئیس جمهور به وسیله مردم است و تغییر قانون اساسی را می خواهد واکثراً نظامیان درآن عضویت دارند.
حزب مسلم لیگ
 با آنکه این حزب مدعی تداوم حزب مسلم لیگ تحت رهبری محمد علی جناح که مسلمانان شبه قاره هند را برای ایجاد پاکستان، به عنوان یک کشور جداگانه برای مسلمانان هند، رهبری کرد؛ اما با توجه به وجود احزاب متعددی به این نام، تایید این ادعا اندکی دشوار است. درواقع، این حزب توسط فدا محمد خان، یک فعال کهنه کار آزادی پاکستان تاسیس شد که بعدا به مدت سه سال در زمان حکومت نظامی جنرال ضیاءالحق (هشتادپنج تانوزده هشنتد هشت ميلادي ) به عنوان والی ایالت شمال غربی آن وقت موسوم به ایالت سرحد (خیبر پختونخوای فعلی) خدمت کرد. پس ازبازنشستگی فدامحمد خان ازسیاست، نواز شریف که دبیر کل حزب بود، رئیس حزب شد.
نواز شریف تا سال نوزده نودهفت به عنوان سیاستمدار حامی حکومت نظامی وقت شناخته می شد. در انتخابات عمومی که در ماه فبروری سال نوزده نودهفت برگزار شد، این حزب با اکثریت دو سوم، پیروزی چشمگیری را به دست آورد که در تاریخ پاکستان بی سابقه بود. پس ازاین پیروزی تاریخی، نواز شریف از نظامیان فاصله گرفت و سعی کرد به عنوان یک سیاستمدار در سطح ملی تبارز کند. برای به دست آوردن چنین جایگاهی، وی ناگزیر به پرداخت بهای گزافی شد که در نتیجه پس ازساقط شدن از قدرت، از سوی جنرال پرویزمشرف به زندان رفت و بعد از آن به دنبال توافق با مشرف به تبعید خودخواسته به عربستان سعودی رفت که برای حدود یک دهه در آنجا بود.
گفته ميشد نوازشریف دراواسط دهه هشتاد میلادی با اسامه بن لادن، رهبر شبکه القاعده روابط نزدیک برقرار کرده و برای مدت کوتاهی رابط میان سازمان اطلاعاتی امریکا، سی آی ای، و اسامه بن لادن بوده است. قاضی حسین احمد، رهبر پیشین جماعت اسلام، در مصاحبه ای تایید کرده بود که نوازشریف درتلاش برای کسب اکثریت مطلق در انتخابات سراسری نوزده نودهفت پاکستان، از اسامه بن لادن حمایت مالی دریافت کرده بود. شهباز شریف، برادر نواز شریف و حاکم سابق پنجاب، در دوران تصدی خود در این ایالت، بیش ازيکصدنودتن ازتروریست های لشکر جنگوی و همچنان ملک اسحاق رهبر این گروه مرتبط با شبکه القاعده را از زندان آزاد کرده بود. بر اساس گزارش ها، ملک اسحاق بعد از آزادی، حملات بزرگ فرقه ای را در ایالت های بلوچستان و سند حمایت و سازماندهی کرد. در جریان کارزار اخیر انتخاباتی درپاکستان، طالبان و سایر گروه های تروریستی که علیه روند انتخابات دموکراتیک در پاکستان مبارزه می کنند، میان لیبرال ها و احزاب مذهبی معتدل تفاوت قایل نمی شدند و فقط حزب مسلم لیگ پاکستان (ن) از حملات آنها در امان بودند. حملاتی که در بلوچستان علیه حزب مسلم لیگ (ن) صورت گرفت، از سوی طالبان نه، بلکه از جانب گروه های جدایی طلب بود.
حزب مسلم لیگ پاکستان (ن)، در انتخابات سال دوهزارهشت میلادی نوددوکرسی را درپارلمان فدرال و همچنین اکثریت کرسی ها را در مجمع ایالتی پنجاب به دست آورد و از آن زمان تاکنون بر این ایالت حاکم بود. مقر این حزب ایالت پنجاب است که در مجموع يکصدهشتادسه کرسی را درپارلمان فدرال دارد و این همواره یک مزیت عددی به نفع حزب مسلم لیگ پاکستان (ن) بوده است.
گروه اسلامی اهل حدیث
این گروه در قبال فعالیت شیعه در دهه ۱۹۷۰ شکل گرفت. ریشه آن در حرکت اصلاح طلبان محافظه کارانه هندو- مسلمان است که تاریخ آن به قرن ۱۹ باز می گردد. این گروه عضوی از اتحاد جمهوری اسلامی بوده و به جناح های مختلف تقسیم شده و رهبر شناخته شده ای ندارد.
جنبش متحد قومی
 این حزب عمدتا درمناطق شهری ایالت سند دارای نفوذ است، اغلب نقش مهمی را درسیاست های ملی بازی کرده است. این حزب عمدتا ازطبقه متوسط جمعیت شهری درشهرهای کراچی، که مرکز اقتصادی پاکستان به شمار می رود، و حیدرآباد نمایندگی می کند. جنبش متحد قومی، تحت رهبری الطاف حسین که درلندن مستقراست، سازمان یافته ترین حزب پاکستان به شمار می رود. این حزب تاکنون ازحمایت زیادی درشهرهای کراچی و حیدرآباد برخوردار بوده است. این حزب یک جریان سیاسی سکولار است که با موضع ضد بنيادگرايي اش شهرت دارد وهمواره تلاش داشته تا توجه مردم پاکستان را به خطر طالبانیزه شدن مناطق شهری به ویژه کراچی جلب کند. جنبش متحد قومی یکی ازشرکای دولت ائتلافی تحت رهبری و نظارت جنرال پرویزمشرف بود و همچنین در دوره گزشته در تعامل نزدیک با حزب مردم پاکستان، در سند و اسلام آباد در قدرت سهیم بود. این حزب همچنین درتلاش بوده تا نفوذ خود را به سایر نقاط پاکستان گسترش دهد، اما بسیاری ازتحلیلگران معتقدند که جنبش متحد قومی ممکن است همچنان درپایگاه سنتی قدرت خود محدود بماند.
حزب ملی عوامی
این حزب تداوم جنبش تاریخی به نام خدای خدمتگاربه رهبری خان عبدالغفار خان است که به باچا خان و گاندی سرحد نیز معروف بود. این حزب ازحمایت طبقه سکولارپشتون درایالت خیبر پشتونخواه و تا حدودی بلوچستان برخوردار است. با آنکه این حزب در شهر کراچی نیز دارای نفوذ و پایگاه است، اما هیچگاهی در آنجا به عنوان یک حزب موثر در قدرت سیاسی محسوب نشده است.  حزب ملی عوامی فرازوفرودهای بسیاری را درتاریخ فعالیت خود تجربه کرده است. این حزب پس از یک دوره طولانی دوباره خود را به عنوان بزرگترین حزب ایالت خیبر پشتونخواه تبارز داد و در پنج سال گذشته درائتلاف با حزب مردم پاکستان قدرت را در این ایالت در دست داشت.
تحریک انصاف
این حزب درجریان دوسال گذشته موج قابل توجهی را ایجاد کرده است. عمران خان، که زمانی قهرمان کریکت پاکستان بود ودرسال نوزده نوددو ميلادي جام قهرمانی را درجام جهانی کریکت کسب کرد، حزب تحریک انصاف پاکستان را در فبروری سال نوزده نودشش ميلادي تاسیس کرد.
بسیاری براین باورند که حزب تحریک انصاف پاکستان به رهبری عمران خان، پروژه  سیاسی تازه اردوي پاکستان است. این تحلیل براساس دو دلیل استواراست،اول فاصله گرفتن سیاستمداران طرفدارنظامیان ازدیگرجریان های اصلی سیاسی و احزاب ملی و در نهایت شمولیت آن درتحریک انصاف و دوم اینکه نظامیان این کشور درحال حاضر با هیچ یک از دو حزب اصلی دیگر، که قبلا ذکر شد، میانه گرمی ندارد. 
حزب جماعت اسلامیابوالاعلی مودودی، جماعت اسلامی را در سال ۱۹۴۱ تشکیل داد وهدف خود را تلاش برای ایجاد استقرار یک دولت اسلامی اعلام کرد. این حزب راستگرا وشدیدا سنت گرای اسلامی نقطه نظرها و مواضعی همچون اخوان المسلمین مصر دارد. در انتخابات سال ۱۹۷۰ این حزب چهار کرسی به دست آورد و در انتخابات ۱۹۷۷ از ائتلاف مزبور کنار گذاشته شد. رهبر آن قاضی حسین احمد است و دفاتر مرکزی آن در لاهور قرار دارد. سیاست های جنرال ضیاء الحق درمورد حاکم کردن شریعت اسلامی در تمام شئون زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی پاکستان از تعالیم این حزب دانسته شده است. این حزب در دوران حکومت اولیه بی نظیر بوتو، ازنوازشریف حمایت کرد تا قوانین اسلامی را پس از رسیدن به قدرت در پاکستان برقرار نماید. نواز شریف پس از رسیدن به قدرت، لایحه شریعت را تصویب نمود ولی جماعت اسلامی، نواز شریف را به عدم اجرای دقیق قوانین اسلامی متهم کرد. در اوایل دهه ۱۹۹۲ جماعت اسلامی در اعتراض به تصمیم دولت نواز شریف در حمایت ازدولت مجاهدین در کابل، از اتحاد دموکراتیک اسلامی کناره گیری کردند. جماعت اسلامی پاکستان دولت نواز شریف را به قطع حمایت از گلبدین حکمتیار رهبری حزب اسلامی افغانستان و شکست برنامه اسلامی کردن کامل پاکستان متهم نمود. درانتخابات اکتبر ۱۹۹۳ جماعت اسلامی که خاطره خوشی از همکاری با حزب مردم و مسلم لیگ، نداشت تصمیم گرفت که با عنوان جبهه جدید سیاسی به نام امت و جدای از این دو حزب در انتخابات شرکت نماید، ولی نتوانست آراء قابل توجهی کسب نماید. این جبهه، جبهه اسلامی پاکستان نامیده می شد و در این انتخابات تنها سه کرسی را به دست آورد. در دسامبر ۹۴ محمد صلاح الدین مديرهفته نامه تکبیر وابسته به حزب جماعت اسلامی در کراچی ترور شد. وی ازمنتقدان حزب حاکم و نهضت قومی مهاجر به شمارمی رفت. این جريان بزرگترین گروه اسلامی پاکستان است.
 جمعیت العلماء اسلام
این حزب، گروهی حنبلی مذهب و در رسته اصحاب حدیث، معتقد به مکتب دیوبندی و نزدیک به وهابیت می باشد و همان حزبی است که در سال ۱۹۴۵ تحت رهبری مولانا شبیر احمد عثمانی برای کسب حمایت ازتاسیس پاکستان ایجاد شد. پس از وقفه ای این حزب در سال ۱۹۵۰ مجددا احیا شد. جمعیت العلماء اسلام برتدوین قانون اساسی مبتنی بر اصول و ضوابط اسلامی تاکید می نمود. رهبر آن مولانا مفتی محمود، بنیانگذار و رهبر اتحاد ملی پاکستان بود. پس از وی مولانا فضل الرحمن رهبر این حزب گردید. این حزب در انتخابات سال ۱۹۷۷ در اتحاد ملی پاکستان و در مقابل حزب مردم قرار داشت. در ابتدای حکومت جنرال ضیاء الحق، با وی همکاری داشتند اما در سال ۱۹۸۱ به جنبش احیای دموکراسی پیوست و رفراندوم ۱۹ مارچ ۱۹۸۴ را که موضوع تجدید ریاست جمهوری وی بود تحریم کرد. این حزب در مناطق مختلف پاکستان به ویژه ایالت سرحد دارای نفوذ می باشد.  جمعیت علمای اسلامی درپاییز ۱۳۷۳ بر سر مساله ادامه همکاری با دولت بی نظیر بوتو به دو شاخه تحت رهبری «مولانا فضل الرحمن» و «مولانا اجمل خان» تقسیم شد. گروه مولانا فضل الرحمن که دارای نفوذ زیادی در بین طالبان درافغانستان است، در ایالت های بلوچستان و سند دارای نفوذ بوده و گروه تحت رهبری مولانا اجمل خان درایالت های سرحد و پنجاب دارای طرفداران بسیاری است. جمعیت العلماء
این حزب در سال ۱۹۴۸ تاسیس شد. حزبی اسلامی  نه چندان نخبه گرا، سنی مذهب ومعتقد به سنت ها و مکتب بریلوی می باشد و ازاصول اسلامی پیروی می کند. درمجلس ملی در ۱۹۷۰ هفت کرسی به دست آورد. این حزب نیز از اعضای اتحاد ملی پاکستان کناره گرفت. در ۱۹۸۱ به نهضت اعاده دموکراسی پیوست اما یک ماه بیشتر در این نهضت نبود. در ۱۹۸۸ به «حزب تحریک استقلال» پیوست تا اتحاد عوامی پاکستان را ایجاد کند. در نوامبر ۱۹۹۰ به اتحاد دموکراتیک اسلامی پیوست و در مارچ۱۹۹۱ در اعتراض به سیاست نواز شریف در مورد جنگ خلیج فارس از این اتحاد کناره گیری کرد. این حزب نیز به دو شاخه اصلی تقسیم می شود جناح تحت رهبری «مولانا احمدشاه نورانی» و جناح تحت رهبری «مولانا عبدالستار نیازی». مولانا احمدشاه همچنین رهبری ائتلاف ۳۰ حزب اسلامی پاکستان را تحت عنوان شورای هماهنگی احزاب اسلامی برعهده دارد. سپاه صحابه
یک گروه سنی مذهب نظامی که پیرو فرقه وهابی است. رهبر آن محمد غیاث الدین در ۳۱ مه ۱۹۹۲ در گیلگیت در شمال پاکستان ترور شد. محبوبیت این گروه درنزد افکار عمومی به دلیل اعمال خشونت بار و تروریستی بسیار پایین است. گروه مذکور که شهر «جنگ» در ایالت پنجاب را به عنوان مرکز فعالیت های خود انتخاب کرده، بانی اکثر فعالیت های تروریستی در پاکستان به شمار می رود. انجمن وهابی و سپاه صحابه که شاخه نظامی آن لشکر جنگوی نام دارد علاوه بر تروربسیاری از سیاستمداران پاکستانی و عداوت شدید با نهضت فقه جعفری، طراح و مجری بسیاری از حملات تروریستی بوده است.
تحریک نفاذ فقه جعفری
گروهی شیعه مذهب است که در سال ۱۹۷۹ تشکیل شد تا برنامه اسلامی کردن ضیاء الحق براساس فقه سنی مخالفت نماید. این سازمان به عنوان یک حزب سیاسی در ۱۹۸۷ ثبت شد. در۱۹۸۴ یک جناح اصلاح طلب به رهبری عارف حسینی الحسینی از جناح سنتی به رهبری حامد علی موسوی جدا شد وگروه تحریک فقه جعفریه پاکستان را تشکیل داد. عارف الحسینی در اگست ۱۹۸۸ درپیشاور کشته شد. پس ازعارف حسین الحسینی رییس این جريان سید ساجد علی نقوی شد. این گروه برخلاف گروه اول معتقد به فعالیت های سیاسی می باشند. این نهضت در سال ۱۹۹۰ با اتحاد دموکراتیک مردم به رهبری بی نظیر بوتو ائتلاف کرد ولی در سال ۱۹۹۳ از این اتحاد خارج شد. در بیانیه نهضت، علت این جدایی عدم توجه حزب مردم به درخواست نهضت مبنی بر اختصاص ۶ درصد سهمیه برای نامزدهای این نهضت در مبارزات انتخاباتی ذکرشد. نهضت از نامزدهای انتخاباتی خود خواست که به صورت مستقل در انتخابات شرکت کنند. تشکیلات شیعه دیگری نیز وجود دارند که از جمله می توان به سازمان دانشجویان امامیه، سازمان امامیه (به سرپرستی صفدر نقوی)، سازمان اصغریه (تاسیس ۱۹۸۹)، سپاه محمد که در اوج گیری های فرقه ای در سال ۱۹۹۴ اعلام موجودیت کرد) وفاق علماء و جامعه المنتظر (لاهور) اشاره کرد.
گروه اسلامی اهل حدیث
گروه اسلامی اهل حدیث درقبال فعالیت شیعه در دهه ۱۹۷۰ شکل گرفت. ریشه آن در حرکت اصلاح طلبان محافظه کارانه هندو- مسلمان است که تاریخ آن به قرن ۱۹ باز می گردد.  این گروه عضوی از اتحاد جمهوری اسلامی بوده و به جناح های مختلف تقسیم شده و رهبر شناخته شده ای ندارد.
گروه های افراطي
پاکستان به عنوان بهشت امن تروریست ها یاد می شود که انواع مختلف گروه های افراطی و خشونت طلب تروریست در خاک این کشور حضور داشته و بدون محدوديت به فعاليت مي پردازند. ازجمله گروه های تروریستی پاکستان:
- گروه های تروریستی فرقه ای مانند سپاه صحابه، لشکرجهنگوی،
- گروه های تروریستی ضد هندی مانند لشکرطیبه
، جیش محمد،
- وتحریک نفاذ شریعت محمدی وتحریک طالبان پاکستان می باشد این گروه ها به انجام فعالیت های تروریستی در راستای اجرای رادیکالیسم اسلامی می پردازند که در ذیل به صورت مختصر آن ها را شرح می دهیم.
سپاه صحابه پاکستان
تکوین سپاه صحابه، واکنشی به تشکیل تحریک فقه جعفری محسوب می گردد. بعد از تأسیس تحریک فقه جعفری به عنوان سازمان مدافع حقوق شیعیان پاکستانی، دو کنفرانس توسط جماعت اسلامی پاکستان و جمعیت علماء اسلام برای مبارزه با جنبشی که توسط شیعیان ایجاد شده بود، ترتیب داده شد .درهمین راستا سرویس اطلاعاتی پاکستان (آی.اس.آی) با حمایت آمریکاوعربستان گروهی ازمسلمانان دیوبندی را تشویق به مبارزه علیه فعالیت های تحریک فقه جعفری نمود. بدین ترتیب، انجمن سپاه صحابه پاکستان - که بعد ها به سپاه صحابه پاکستان تغییر نام داد- به رهبری مولانا حق نوازجهنگوی که خود یکی از روحانیون جمعیت العلماء الاسلام بود، به منظور به توازن کشیدن قوای سیاسی پاکستان و پیشبرد منافع مسلمانان اهل تسنن در سال نوزده هشتاد پنج ميلادي به وجود آمد.
در خصوص عمده ترین اقدامات تروریستی صورت گرفته توسط این اينان می توان به ترور صادق گنجی، سرکنسول ایران در لاهوردرتلافی مرگ جهنگوی دردسامبر سال نوزده نود ميلادي اشاره نمود. هم چنین افراطی های سپاه صحابه درجنوري سال نوزده نودهفت ميلادي به مرکز فرهنگی ایران در لاهور حمله نمودند و نیز هفت دیپلمات ایرانی درملتان را به قتل رساندند.
در تلافی مرگ ضیاء الرحمن فروغی( رهبر این گروه) پنج افسرنظامی ایران درپاکستان در سپتامبر سال نوزده نودهفت ميلادي ، توسط سپاه صحابه ولشکرجهنگوی کشته شدند. این گروه با مدارس مذهبی تندرو پاکستان ارتباط گسترده داشته و تعداد عمده ای از نیروهای خود را ازبین طلاب این مدارس فراهم می آورد. ميگويند ارتباط اعضای لشکر جهنگوی با القاعده در رادیکال شدن این گروه عاملی مؤثر بوده است.لشگرجهنگوي
ازمهم ترین گروه های تروریستی پاکستان لشکر جهنگوی می باشد که امروز به عنوان " اسب تروا جدید القاعده برای انجام عملیات های تروریستی معرفی شده است، در حقیقت این گروه تروریستی، یکی از گروه های افراطی مذهبی پاکستانی است که توسط سپاه صحابه با هدف مبارزه با نهضت جعفری تأسیس گردید. لشکر جهنگوی چندین سال به عنوان شاخه نظامی سپاه صحابه فعالیت می نمود. اعضای آن عمدتاً مسلح بوده و فعالیت های آن بیشتر از نوع تروریستی و دامن زدن به مسائل فرقه ی می باشد.
لشکر جهنگوی به عنوان سازمانی با ایدئولوژی وهابی، دارای احساسات ضد آمریکایی، ضد هندی، ضد اسرائیلی، ضد ایرانی و ضد شیعه می باشد وهمواره به عنوان مسئول قتل شیعیان درپاکستان و هزاره افغانستان متهم بوده و بر طبق گزارشات، همواره پیوند مستحکمی میان لشکر جهنگوی و طالبان افغانستان وجود داشته است واین سازمان تروریستی پاکستانی از پناه گاه های طالبان درافغانستان جهت آموزش اعضای خود استفاده می نماید. در همین راستا مقامات اسلام آباد معتقدند نوع روابط لشکر جهنگوی با طالبان به گونه ی می باشد که اعضای دو گروه درکنار یکدیگر می خورند، آموزش می بینند و مبارزه می کنند. هم چنین طبق تحقیقات صورت گرفته مراکز تحقیقاتی پاکستان در سال دوهزاردو ميلادي القاعده نقش به سزایی در آموزش اعضای لشکر جهنگوی حتی پس ازحمله آمریکا به افغانستان ایفا می نماید.
لشکر طيبه
لشکر طیبه یک سازمان بنیادگرای اسلامی فرقه اهل حدیث درپاکستان است که توسط آي اس آي به رهبری حفیظ محمد سعید، جهت آموزش داوطلبان مبارزه درکشمیر تأسیس گردید.
لشکر طیبه بي دريغانه ازجانب آی.اس.آی حمایت شده است؛ این حمایت از زمانی که آمریکا درسال نوزده نودهفت ميلادي ، حرکت الانصاررا جزوگروه های تروریستی قرار داد، افزایش یافت. لشکر طیبه به عنوان یکی از مهم ترین گروه های تروریستی پاکستان، در صدد تقویت گروه های بنیادگرا مذهبی می باشد تا از آن ها به عنوان مخالفان سرسخت ظهور جنبش های دموکراتیک وغیر نظامی استفاده نماید. ناظران معتقدند که این ائتلاف بنیادگراها وعناصر تروریست در پاکستان و رابطه آن ها با طالبان و القاعده، نه تنها ثبات پاکستان بلکه ثبات منطقه را تهدید نموده و موجب صدور تروریست ها به سراسر جهان می گردد.
ایدئولوژی لشکر طیبه به چالش کشیدن حاکمیت هند بر جامو کشمیر است. این گروه تروریستی در منطقه کشمیر دارای اردوگاه های متعدد آموزشی بوده و نخستین منطقه عملیاتی اش نیز جامو و کشمیر است. در خصوص ارتباط لشکر طیبه با القاعده نیز باید گفت، پيوند لشكر طيبه با القاعده از زماني كه پرويز مشرف، بعد از ساقط كردن حكومت طالبان به‌ وسيله آمريكا تغيير جهت داد و بنا به درخواست مشترك آمريكا و هندوستان، لشكر طيبه را گروه‌ تروريستي اعلام کرد و فعاليت آن را در پاكستان ممنوع نمود، قوي‌تر شده است زيرا مولانا الياس كشميري، رهبر معنوي لشكر طيبه به مناطق قبايلي پاكستان رفت و در كنار رهبران القاعده و گروه طالبان افغانستان قرار گرفت.
جيش محمد
جیش محمد در مقایسه با سایر گروه های تروریستی فعال در جامووکشمیر یک گروه تندرو نسبتاً جدیدی می باشد که ارتباط تنگاتنگی نیز با لشکر طیبه دارد و به عنوان قسمتی از شبکه تروریست های اسلامی افراطی، حضور فعالی در خشونت های تروریستی در جامو و کشمیر دارد.جیش محمد نیز توسط آي اس آي پاکستان شکل گرفته و کنترول می شود. این گروه درجنوري دوهزار، توسط مولانا مسعود اظهر در کراچی به وجود آمد.
در خصوص احساسات ضد هندی و ضد آمریکایی مسعود اظهر می توان به سخنرانی او پس از آزادی از زندان اشاره نمود،او در حضور طرفداران خود در پاکستان اعلام نمود: من در راستای انجام وظیفه به اینجا آمده ام که بگویم تا زمانی که هند و آمریکا را نابود نکرده ایم، مسلمانان نباید در وضیعت صلح و آرامش بمانند. بر طبق برخی گزارشات ، جیش محمد با طالبان و القاعده و بن لادن ارتباط نزدیکی داشته و در مکان های مختلف با سران رهبران آن ها ملاقات نموده است. هم چنین این گروه روابط نزدیکی با گروه های تروریستی سنی در پاکستان مانند لشکر جهنگوی و سپاه صحابه پاکستان دارد.
تحريک نفاذ شريعت محمدی  
تحریک نفاذ شریعت محمدی یا نهضت اجرای شریعت محمدی،توسط مولانا صوفی محمد - پیرو مکتب وهابی وازاعضای فعال جماعت اسلامی - درسال نوزده نوددوميلادي تأسیس گردید.
هدف این گروه اجرای شریعت البته طبق برداشت خود آن هادر پاکستان مطرح شد. طبق جهان بینی این افراطیون، پاکستان نیزباید به شیوه حکومت طالبان اداره شود. مولانا صوفی محمد پس ازحمله نیروهای آمریکا به افغانستان، به همراه هزاران نفر ازهوادارانش جهت کمک به طالبان به سمت این کشور حرکت نمود. تعداد زیادی ازافرادش درجنگ افغانستان دستگیر یا کشته شدند و فقط تعداد کمی ازآن ها ازجمله صوفی محمد به پاکستان بازگشتند.
صوفی محمد نیز در پی بازگشت به پاکستان توسط مقامات این کشور دستگیر و روانه زندان گردید. بعد از دستگیری مولانا صوفی محمد دامادش مولانا فضل الله معروف به ملا رادیوهدایت تحریک نفاذ شریعت محمدی را بر عهده گرفت.
مولانا فضل الله ازطریق ایستگاه رادیویی خود اجرای خشن دستورات شریعت، تعطیلی مدارس دخترانه ، بسیج نیروها برای کمک به طالبان در افغانستان را ضروری اعلام نمود.
تحريک طالبان پاکستان
درسال های اخیر نگرانی محافل سیاسی با ظهور نیروهای افراطی تحت عنوان تحریک طالبان پاکستان به رهبری بیت الله محسود درمناطق قبیله ای خودمختار پاکستان، شدت یافته است. این گروه افراطی همواره متهم به اجرای انواع حملات تروریستی می باشد،از جمله اقدامات طالبان پاکستان در منطقه وزیرستان، اعلام ممنوعیت فروش سی دی موسیقی و فیلم، اخذ مالیات از کالاهایی که ازمنطقه مزبور عبور می کردند و تأسیس دادگاه اسلامی به سبک طالبان به عنوان جایگزین جرگه دروانا می باشد. هم چنین بیش از صد نفر ازحامیان دولت پاکستان درمنطقه تحت کنترول محسود که ازآن به عنوان طالبانستان  نام برده می شود، گردن زده شدند. پیروان او سعی درایجاد ارعاب در میان مردم منطقه دارند. محسود در سال دوهزارهفت ميلادي در مصاحبه با خبرگزاری الجزیره اعلام کرد معجزه جهاد را با حمله به نیویارک وواشنگتن ولندن به نمایش خواهد گذاشت.
هم چنین خبرگزاری آسوشیتد پرس از قول محسود اعلام کرد به زودی به واشنگتن حمله خواهیم کرد و با این حمله همه جهانیان را متحیر خواهیم ساخت. او مأموریت خود را ادامه جهاد در افغانستان و پاکستان و انتقام از حملات آمریکا اعلام کرد.  تحلیل گران سی آی ای وسایرادارات اطلاعاتی معتقدند محسود والقاعده ارتباطات نزدیکی با یکدیگر دارند. فصل مشترک اقدامات مدارس مذهبی و گروه های تروریستی پاکستان، نشروگسترش اسلام افراطي می باشد. باید در نظر داشت مدارس مذهبی پاکستان همراه با اردوگاه های آموزشی گروه های تروریستی با تربیت نیروهای افراطي، موجب انتقال ایدئولوژی افراط گرايي از سطح داخلی به سطح منطقه ي می شوند.
شبکه حقانی
شبکه حقانی از ماهرترین و مرموز‌ترین گروه‌های تروریستی به‌شمار می‌رود که حوزه عملیاتی آن جنوب افغانستان و شمال پاکستان به‌ویژه مناطق مرزی پکتیا و خوست است. شبکه حقانی از دهه هشتاد وهمزمان با حضورنظامي شوروي درافغانستان ، به رهبری جلال‌الدین حقانی شکل گرفت که تا زمان انجام حملات يازده سپتامبردوهزاريک ميلادي مورد حمایت‌های آمریکا بود. اولین مسوول این گروپ، «جلال‌الدین حقانی» ازفرمانده مجاهدین بود. پس از او رهبری به پسر بزرگش سراج‌الدین حقانی منتقل شد. شبکه حقانی اکثرآ از قبیله « زدران»، ساکن ولایت پکتیا هستند. مولوی جلال‌الدین حقانی ازمتحدان طالبان بود و پست‌هایی همچون فرماندهی طالبان درشمال کابل، وزیر اموراقوام وقبایل را برعهده داشت. اوج قدرت این گروه ازحدود دوسال پیش نمایان شد. حمله همزمان به چند هدف مهم درشهر کابل، حمله به هوتل «سرينا» حمله به سفارت آمریکا درکابل و... این حملات باعث افزایش فشارغرب بر پاکستان شد.
به‌دنبال این فشارها، دولت پاکستان اعلام کرد قصد دارد حملات جدیدی را علیه اينان انجام دهد که تاهنورنداد واما نیروهای آمریکایی توانستند ضربات رابه آنان وارد نمايند وچند افراد مشهوررابه قتل برسانند. یکی از آنان «بدرالدین حقانی» ازمسوولين شبکه حقانی و نفر دوم بود که مرگ او ضربه‌ای جدی به انسجام داخلی شبکه حقانی وارد کرد، به‌طوری‌که می‌توان این برداشت را داشت که هسته رهبری شبکه حقانی دیگر موفق نشد انسجام سابق خود را به دست آورد زیرا ناتوونیروهای دولتی افغانستان تاکنون توانسته‌اند بخش قابل توجهی از کادر رهبری حقانی را مهار کنند. پس از آن نیز ملادادالله، فرمانده طالبان درمنطقه باجور که از حامیان اصلی شبکه حقانی بود در شرق افغانستان کشته شد. پیش ازآن نیز هم حاجی مالی‌خان، خسربرده جلال‌الدین حقانی وازفرماندهان شبکه حقانی توسط ناتو دستگیر شد.
او رهبری قبیله‌ای را که خانواده حقانی به آن منسوب است، بر عهده داشت. در مورد ارتباطات تشکیلاتی شبکه حقانی گفته می‌شود بدرالدین، رابط افراد حقانی و طالبان پاکستان بود که حدود سه سال پیش اردوگاهی را برای حمایت مالی و تدارکاتی در منطقه «منگل» در شرق افغانستان ایجاد کردبود.
حرکت الجهاد اسلامی وحرکت المجاهدین
گروپ تروریستی حرکت الجهاد اسلامی توسط «مولانا ارشد احمد» در سال نوزده هشتاد ميلادي  به‌عنوان یک گروه جهادی افغانستان تشکیل شد. با این حال در مورد زمان و نحوه شکل‌گیری آن، گزارش‌های ضدونقیضی وجود دارد. اهداف این گروه، الحاق ایالت‌های جامو و کشمیر به پاکستان و گسترش اسلام در تمام شوون این جامعه است.حرکت المجاهدین نیز توسط «مولانا فضل‌الرحمن‌خلیل» در سال نوزده هشتاد پنج به‌عنوان یک جناح انشعابی ازحرکت الجهاد اسلامی، تاسیس شد.
 
 
 
 
 



This email is free from viruses and malware because avast! Antivirus protection is active.

No comments: