سید همایون شاه (عالمی)
ایراد گرفتن یکی از خواص عمدۀ انسانی است، انسان غیر ارادی زمانیکه سهو و اشتباه پدیدۀ را ملتفت میگردد، بفکر خویش آنرا انتقاد مینماید و بعضاً با زبان ارایه مینماید. براستی خود انتقاد و ایراد گرفتن اگر مثبت باشد و قصد منتقد اصلاح و درست نمودن یک پدیده باشد کار درست و بجا است.
درین اواخر متوجه شده ام که ایراد گرفتن یک رسم عمومی مردم ما شده و بیجا و بجا همگی ما میخواهیم انتقاد بکنیم، این اصل تمام موضوعات را دربرمیگیرد و در تمام موارد نقد نویسانی داریم و برای هر مسئله ی هزاران ایراد موجود است و به صد ها رسانه انتشار می یابد.
حقیقت اینست، زمانی که فردی انتقاد و یا ایرادی را بیان میدارد باید در پی ایرادش راه حل های را نیز بیان کند، تا شخص و یا منبع که مورد انتقاد قرار گرفته متوجۀ نا درستی های خود شده و به پیرایش آن بپردازد.
درموارد بسیاری ایراد ها موجود است؛ مثلاً: همه میدانیم که فضای شهر کابل پُر از کثافات و غبار و دود و سیاهی ناشی از سوختاندن نفت، چوب، بوره اره و ذغال سنگ و ....... است. و این موضوع همیشه یاد آوری می شود و ایراد گرفته میشود، من که کارآگاه این پدیده نیستم اما به نکاتی میتوانم اشاره کنم که در اصلاح و کم سازی هوای ناپاک کمک نماید.
- ریاست ترافیک باید تحذیراتی را برای وسایط و موتر ها و لاری ها بصورت جبری اعمال نماید، که در قسمت ( سیستم اگساست) و فلتر شدن دود خروجی تا جایی که امکان دارد از پخش دود کثیف پیشگیری گردد.
- چنانچه در کشور های غربی توسط ماشین های تخنیکی آزامایش صورت می گیرد و واسطۀ که از آزمون بصورت لازم نگذرد امر توقف آن برای ترمیم داده میشود.
>فابریکه های که مواد سوخت غلیظ استفاده مینمایند حد اقل باید 15 کیلو متر از شهر بیرون اعمار شوند و اگر فعلاً وجود دارند باید کوچ داده شوند، مخصوصاً داش های خشت که در نزدیکی های شهر قرار دارند.
آهنگرانی که بخاری و (چری) میسازند نیز میتوانند ( فلتری) را ایجاد نمایند تا مقدار زیادی از دود را فلتر جمع آوری نماید و فلتر یکبار مصرف نباشد ، تا همیشه تمیز شده و دوباره استفاده گردد. و تجاری که بخاری ها تیلی، ذغالی و بوره اره را از ترکیه و یا ممالک دیگر وارد مینمایند، حصول اطمینان گردد که فلتر داشته و دود زیادی را به فضا پخش نکند.
سرک و خیابانهای که هنور اسفالت نشده اند و پلان قیرریزی آن هم مدتی درازی را دربر میگیرد، باید از طرف شاروالی جغل اندازی گردد و در صورت امکان روزانه آب پاشی شود.
شهریان ، دکانداران و کسبه کاران کثافات شانرا در پیاده رو ها و سرک نیاندازند بلکه در بیرل های بلدیه بیندازند؛ دور و پیشِ دکان و خانۀ خود را تمیز کنند تا امراض بوجود نیاید.
قصابان و مسلخ ها زمانیکه حیوانات را ذبح مینمایند، مکلف باشند تا خون و گوشت اضافی و دیگر مواد را بصورت درست دفن نمایند.
متأسفانه هنوز هم ما سیستم کانالیزیسیوم نداریم و این یک مشکل بزرگی است. این همه عمارات بزرگ فقط یک چاه بدرفت دارند که مواد فاضله درآنجا جمع میگردد و با تانکر ها انتقال داده میشود، حالا نمیدانم که این همه فاضل آب بعد از انتقال بکجا میروند که در جایی پاشیده شوند وای بحال مردم چون توسط خاک و خاکباد به هوا پراگنده خواهد شد. باید تحذیرات و قوانینی درین خصوص ایجاد گردد. همچنان تشناب و (کنارآب) ها باید دروازۀ داشته باشند تا همیشه مسدود باشد و من در پس کوچه ها دیده ام که نل های تشناب ها راست بکوچه میریزد و بعد خشک شدن به هوا بلند شده و به سر وروی مردم و سر کراچی گک های میوه فروش و سبزیجات سبزی فرو ش............ میریزد. کاش قانونی برای آنهای که سر کراچی میوه خشک میفروشند نیز ایجاد گردد که قفسچۀ پلاستیکی بگیرند تا گرد و خاک و کثافات روی مواد خوراکی نریزد.
دریای کابل و مشکلات آن: همگی میدانیم که این دریا فقط سالِ یکبار پُر آب میگردد یعنی در فصل بهار درست زمانی که در اثر بارانهای شدید برف کوه ها آب میشوند. متباقی سال فقط مانند یک جوی کوچک آب میگذرد و کلانترین کثافت دانی و مذبلۀ شهر کابل محسوب میگردد. در کشور ترکیۀ راه حلی برای چنین دریا ها پیدا شده است؛ آنها زیر دریا را بازار ساخته اند یعنی هزاران دکان زیر دریا وجود دارد و سر دکانها کانکریت ضخیم انداخته و یک بام بسیار مستحکم بوجود آورده و بعداً سر بام مانند کانال کانکریتی آب دریا را تحت کنترول آورده اند که پول مصارف چنین پروژه و حفظ و مراقبت آن از دریافت اجاره دکانهای تحت دریا برآورده میشود. و راه دوم کنترول مقدار آب با ایجاد بند های متعدد میباشد و جهت جلوگیری از پرتاب کثافات اعمار دیوار های نسبتاً بلندی از پلاستیک ضخیم میباشد که هم زیبایی دریا را گم نمیکند و همچنان کسی قادر به انداختن کثافات درآن نمیباشد.
از قسمت پل محمود خان الی پل خشتی و مراد خانی در لب دریا سبزی فروشان متعددی مصروف فروختن سبزیجات هستند و همچنان قصابهای اندکه سر کراچی گوشت های کهنه را به قیمت نازل میفروشند؛ بوی گندگی این منطقه تا چند صد متری بمشام میرسد، باید برای رفع این مشکل شاروالی تحذیراتی ایجاد نماید.
قانون مجازات برای آنانیکه محیط زیست را کثیف میسازند باید توشیح گردد. سه دهه جنگ فرهنگ شهری ما را به طور کلی تغییر داده است. اصلاً فهم نگداشت صفایی و نظافت از دیدگاه هر فرد متفاوت است. همان فرهنگ واقعی که نظافت را تعریف نماید، وجود ندارد. درین خصوص وظیفۀ رسانه ها، تلوزیون ها و رادیو ها است که در پهلوی پروگرامهای تفریحی خویش تطور و طُرق درست پاکی و صفایی را تمثیل نمایند. در مساجد زمانیکه با پا های بوناک میروند بوی پای بروی قالین مسجد می نشیند و برای مدت درازی باقی میماند زمانی که یک مسلمان سجده مینماید بوی کثیف پای کسی بمشامش رسیده و نمازش را باطل مینماید. من یک روز هم در تلوزیون ها ندیده ام که کدام عالم و ملا درین باره صحبت کرده باشد فقط می گویند نظافت جزء ایمان است؛ اما کدام نظافت؟ بازهم می گویم نظافت از دیدگاه هر شخص فرق میکند
معنی ندارد اگر شخصی پاهایش را شست اما بوی ناک بود، میتواند به نماز ایستاده شود، نخیر این شخص با پای بوی ناکش نماز تعدادی زیادی از مسلمانان را باطل مینماید. همچنان؛ وقتی شخصی استنجا کند و بعد بدون استفاده از صابون دست و دهن و رویش را بشوید درحقیقت اعضای بدنش را کثیف تر ساخته است. این ها چیز های اند که به آسانی میتوانیم اصلاح کنیم.
یکی از مساجد قدیمی شهر کابل مسجد جامع پل خشتی است، همشهریان محترم شهر کابل خوب میدانند که یکی از مساجد پاک و صفای کابل بوده و همیشه حفظ و مراقبت میشد و نظافت در آن مراعات میگردید، و ساجدین این مسجد زمانی با نظافت و پاکی آمده و درینجا عبادت میکردند و حالا نیز هموطنان مؤمن ما جهت ادای نماز آنجا میروند، اما متأسفانه تمام مردم آشنایی کاملی از آداب وضو گرفتن و آداب داخل شدن بمسجد و آداب پاکی و نظافت را بلد نیستند، پس ملا اما باید این مسائل را مکرر بمردم گوشزد نماید. دورادو این مسجد از دست فروشان و کراچی گک های مواد مختلف پُر است و متأسفانه غذا های مانند: برنج و آش و غیره نیز فروخته میشود و کوچۀ گاه فروشی هم که از کثافت پُر است.
جوی های کنار خیابانها اصلاً مجرای ندارد که آب را خارج سازد فقط جوی ایستاده است و دکانداران و شهروندان تمام کثافات شانرا داخل جوی میریزند، حتی جارو کش ها سرک را جارو نموده وخاکروبه را به داخل جوی میریزند و بعد از یکی دو روز باز هم افراد بلدیه آمده و گلها را از جوی بیرون نموده و دربغل همان جوی پرتاب مینمایند و این کار تکرار میگردد. باید شاروالی برای تمام جوی ها مجرا آبرو دست نموده و آب را به دریا راجع سازد.
-ریاست شاروالی میتواند در بیرون از شهر تصفیه مذبله درست کند درآنصورت بعضی از مواد میشود که دوباره مورد استفاده قرار گیرد؛ مانند: پلاستیک، چوب، کاغذ و امثال اینها
اشخاصی که بلند منزل ها را میسازند باید مسئولیت پاکی و صفایی محوطه تعمیر شان را چه در جریان ساختمان و چه بعد تکمیل شدن، بدوش بگیرند. چون من دیده ام که در جریان کار یک تعمیر تمام مواد تعمیراتی بصورت پراگنده نیم سرک را به اصطلاح بند انداخته و حتی راه عبور و مرور وسایط را دشوار نموده و زمانیکه باد می وزد این مواد تعمیراتی به هوا بلند شده و محیط زیست را کثیف مینماید.
برای معلومات بیشتر درینجا کلک کنید:
سید همایون شاه (عالمی)
شانزدهم دسامبر دوهزار و چهاردهم میلادی
کابل – افغانستان
This email is free from viruses and malware because avast! Antivirus protection is active.
|
No comments:
Post a Comment