آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Tuesday, October 21, 2014

سفر سر تاج عزیز یعنی چه ، همکاری یا ادامه خراب کاری

احمد سعیدی 
مشاور امنیتی نواز شریف صدر اعظم پاکستان سرتاج عزیز به کابل آمده بود و با دوکتور اشرف غنی احمد زی  رئیس جمهور و دوکتور عبدالله عبدالله رئیس اجرائیه افغانستان ملاقات داشت
 نمیدانم جناب رئیس جمهور و جناب رئیس اجرائیه از نماینده خاص صدر اعظم پاکستان پرسیده اند یا خیر که چرا جنگ در افغانستان خاتمه نمیابد چرا شما زمامداران پاکستان از شرارت و ماجرا جویی در امور  افغانستان  دست بر نمیدارید، چرا هر روز که می گذرد گروه های تروریستی که در آنطرف خط دیورند مسکن گزین اند علیه مردم ما  ماجرا جو تر و خشن تر می شوند، و شما توسط ISI این گروه ها را همه جانبه حمایت میکنید چرا راکت پرانی در ولایت کنر عملکرد دایمی شما پاکستانی ها شده و صد ها جنایت و خیانت دیگر را علیه مردم افغانستان روا میدارید درست است که این سفر ها کوچک ترین کمک بخاطر صلح در افغانستان نخواهد کرد بهتر است  رهبری دولت افغانستان در قدم اول تحلیل و برداشت درست از ریشه های بنیاد گرایی در افغانستان و فرا منطقه داشته باشند با این پرسش که  چرا جهت گیری در گروه های بنیادگرا بعد از پیدایش داعش عوض شده است؟ بگونه مثال  در گذشته  جهت گیری القاعده نسبت به خارج از دنیای اسلام بود و سعی در مبارزه با آمریکا و بعضی از  کشور های غربی داشت داشت ولی حالا جهت گیری این گروه ها به سمت داخل دنیای اسلام است و حتی از دولت های اروپایی و آمریکا برای رسیدن به این اهدافشان بعضی از گروه های تروریستی کمک های تسلیحاتی و مالیاتی دریافت میکنند .آیا اعمال خشونت یک اقدام استراتژیک است. یا نوع دیگری از مبارزه بخاطر ویرانی جواب این پرسش ها دشوار نیست ما می بینیم که نه تنها داعش بلکه طالبان افغانی و پاکستانی در حال حاضر به کارگیری سطح بالای خشونت به عنوان یک تاکتیک برای ایجاد رعب و وحشت  عمل میکنند. که با شیوه عملکرد القاعده زیاد متفاوت است.به علاوه این که القاعده محدودیت هایی داشت. محدودیتش این بود که نمی توانست عملیات جنگی کلاسیک انجام دهد و برای همین کار اعمال  تروریستی انجام می داد. یعنی به خودشان بمب و به روی این بمب ها هم میخ می بستند که بتوانند میزان تخریب را بالا ببرند. یعنی نوع خاصی از خشونت را با توجه به شرایطشان انتخاب می کردند. اما حالا فضا کاملا عوض شده است. در حال حاضر  داعش تقریبا به صورت یک نیروهای نظامی در کشور های عربی  پیشروی می کند. طوریکه  طالبان در افغانستان در نیمه دوم دهه  90 در شهر های مختلف افغانستان پیشروی داشتند نه تنها نه تنها حرکت های مشخص به خود داعش بلکه  در روز های اخیر با الگو گرفتن از حرکت های داعش طالبان افغانی و پاکستانی  نیز ابزار سطح بالای خشونت، را ایجاد رعب در مقابل کسانی ایجاد کرده اند که در مقابل شان ایستادگی می کنند و منفعل کردن گروه های بی طرف یعنی خشونت انتخابی راهبردی است. همانطور که بوکوحرام در نیجریه نوع خاصی از خشونت را به کار می گیرد یعنی با توجه به وضعیت محلی رفتارشان را تنظیم می کنند.آیا به کارگیری این میزان از خشونت توسط داعش، و طالبان افغانی و پاکستانی با بیعت کردن بعضی از طالبان افغانی به داعش  ارتباطی با خشونت های پیشین این گروه ها دارد؟ آیا خشونت این گروه ها نحوه ای از تکامل شان شمرده می شود . یا شیوه آدم کشی بشکل غیر انسانی من نمیدانم در سال های قبل چرا نگاه القاعده به خارج از دنیای اسلامی بود ولی الآن جهت گیری داعش و طالبان افغانی و پاکستانی  به داخل جهان اسلام است؟ و زیاد تر مسلمانان مظلوم و بی گناه را می کشند چرا داعش مسئله شیعه و سنی را دامن می زند درست است که داعش زاده جنگ در سوریه و طالب زاده جنگ علیه حکومت مجاهدین در افغانستان است . هم داعش و هم طالبان و حتی زیاد تر گروه های ترویستی  به کمک مالی کشور های خلیج و سناریوی امریکا ساخته شده اند ، سوال اساسی که تا کنون جواب مشخص نیافته این است آنانیکه داعش و طالبان را تولد کرده اند، حالا بخاطر پیشروی های این گروه  ها گاه و بیگاهی علیه شان می جنگند همه میدانند کشوریکه بطور مشخص ایجاد داعش را مدیریت کرد حالا
حملات نیروهای ائتلاف به مواضع این گروه  را  رهبری میکند ، مشکل بنیاد گرایی نه تنها افغانستان و پاکستان حتی بعضی از کشور های آسیای میانه را در چنبره خود زیر گرفته است بلکه فرسنگها آن سوتر در غرب آفریقا نیز قاره سیاه با مشکلات مشابهی بخاطر مبارزه با گروه های افراطی  دست و پنجه نرم می کند. بوکوحرام که در سال ۲۰۰۲ توسط محمد یوسف در  نیجریه بنیان‌گذاری شد و بعداً  ادعای خلافت نمود، همچنان به جنایات و خشونتهای افراطی خود به نام دین ادامه می دهد. بوکو حرام یک گروه مسلح و تندرو اسلامی است که خواستار تعطیلی تمامی مدارس نوین و اجرای برداشت خود از قوانین اسلامی در تمامی ۳۶ ایالت نیجریه است. در سال ۲۰۰۹ و برای اولین بار، درگیری‌های خونینی میان اعضای این گروه و نیروهای نظامی دولت نیجریه در ولایت‌های شمالی این کشور رخ داد که طی آن صد‌ها نفر از شهروندان بی‌گناه کشته شدند. در نهایت این درگیری‌ها زمانی تمام شد که دولت نیجریه اعلام کرد تمام افراد وابسته به بوکوحرام از جمله رهبر آن محمد یوسف را به قتل رسانده است.اما تنها گذشت اندکی زمان کافی بود تا مشخص شود گروه بوکوحرام تهدیدی به مراتب جدی‌تر از آن است که ارتش کوچک و ناتوان نیجریه از پس آن برآید.به این ترتیب؛ بوکوحرام کمی بعد مجددا اعلام موجودیت کرده و این‌بار به طور مستقیم، از سال 2010 دست به جنایت‌ها و اقدامات تروریستی بسیاری زد. اين گروه تنها از آغاز سال ۲۰۱۴ تاكنون بيش از ۱۵۰۰ شهروند غيرنظامي را در سه ايالت در شمال شرقي نيجريه به قتل رسانده‌اند.  مواردی همچون ربودن زنان و دختران و استفاده از كودكان به عنوان سربازان جنگي نیز از دیگر جرایمی است که این گروه مرتکب آن گردیده است. این گروه تروریستی در ماه های اخیر کنترل تعدادی از مناطق مرزی کشور کامرون واقع در جنوب شرق نیجریه را هم به دست گرفته است. بنابراین گسترش فعالیتهای این گروه در کشورهای غرب آفریقا به چالشی جدی برای سران این کشورها تبدیل شده است. طوریکه آگاهان سیاسی باربار گفته اند که تروریزم و افراط گرایی در افغانستان و منطقه بدون همکاری کشور های منطقه بخصوص پاکستان هرگز خاتمه نخواهد یافت با در نظرداشت آنچه که در افغانستان مطرح بوده و است .بالاخره کشورهای آفریقایی نیز متقاعد شدند که بدون همکاریهای منطقه ای قادر به مبارزه با افراط گرایی و تروریسم نخواهند بود. البته اساساً تلاشهای مستقل منطقه ای برای مبارزه با تروریسم و افراط گرایی در آفریقا و خاورمیانه تا حد زیادی کالا های کم پیدای  به حساب می آید و مقامات آفریقایی نیز در درجه نخست از کشورهای غربی به ویژه آمریکا و فرانسه تقاضای کمک نمودند. همین قضیه سبب شده است فرانسه در سالهای اخیر با اهداف گوناگون و با شعار ریشه‌کن کردن تهدید افراط‌گرایان، حضور جدی در آفریقای مرکزی و غربی داشته باشد. از این رو فرانسه در حال حاضر حدود1800 نیروی نظامی در مالی و حدود  3000 نیرو نیز  در بورکینافاسو، نیجر و چاد دارد. با این وجود در مقطع کنونی اولویت داشتن خاورمیانه برای کشورهای غربی سبب شده است تا مقامات آفریقایی خود دست به کار شده و برای مقابله با تهدیدهای گروه افراطی بوکوحرام نیروی منطقه ای ایجاد کنند. بر این اساس نظامیان ارتش کشورهای نیجر، بنین، نیجریه، کامرون و چاد این نیروی منطقه ای را تشکیل خواهند داد. البته تشکیل این ائتلاف از دستاوردهای  نشستی است که در  ماه می همین سال  در پاریس برگزار شد و سران این کشورهای آفریقایی در زمینه افزایش همکاری برای مبارزه علیه بوکوحرام به توافق رسیدند. با ایجاد این نیروی چندملیتی متمرکز، تلاشها برای مقابله با این گروه سرعت بیشتری پیدا خواهد کرد و تا پایان امسال  این نیرو عملا فعالیتهای خود را شروع خواهد کرد و گردانهای آن در مناطق مرزی نیجریه مستقر خواهند شد.بنابراین به نظر می رسد روسای جمهور کشورهای غرب آفریقا علاوه بر مقابله با ویروس ابولا، هم قسم شده اند با گروه تروریستی بوکوحرام هم مبارزه ای بی امان ترتیب دهند. تشکیل این ائتلاف منطقه ای تا حد زیادی نشان دهنده بلوغ سیاسی کشورهای آفریقایی است که با وجود مشکلات فراوان و کمبود بودجه و امکانات می کوشند اصل همکاریهای منطقه ای را احیا نموده و گامهایی برای حل درون قاره ای بحرانهای خود بر دارند. در این راستا نفس شکل گیری این ائتلاف و  بویژه موفقیت احتمالی آن می تواند ضمن بالا بردن اعتماد به نفس کشورهای در حال توسعه، به الگویی برای کشورهای خاورمیانه و خلیج افغانستان و پاکستان جهت اتکاء به قدرت خود و باز نکردن پای قدرتهای بزرگ در بحرانهای منطقه ای باشد. کشورهایی که با وجود تشابهات بسیار دینی، فرهنگی و زبانی، مانند افغانستان ، پاکستان ، ایران  چنان درگیر اختلاف هستند که کوچکترین بحرانی در منطقه خود را حل فصل کرده نمی توانند چنانچه عملکرد های جهانی و داخلی حکومت طالبان باعث آن شد تا حضور قوت های خارجی در افغانستان سالیان دراز را در بر بگیرد و در حال حاضر هیچ دورنمایی از همکاری و ائتلاف منطقه ای نیز بین این کشور ها که بتواند تروریزم را مهار و آتش جنگ را همیش خاموش سازد بنظر نمی خورد با روی کار آمدن حکومت جدید در افغانستان پاکستان میخواهد طور نشان دهد که  گویا آماده همکاری بخاطر مبارزه با تروریزم در افغانستان و منطقه است اما شرارت پیشگی زمامداران پاکستان در گذشته نشان میدهد که زمامداران پاکستان در حل قضایای افغانستان هرگز صادق نبوده و نیستند زمامداران موجود افغانستان در مقابل پاکستان باید سیاست آگاهانه و خر مندانه ای را دنبال کنند تا در آینده شکار فریب دولت مردان پاکستان نگردند بیست مرتبه جناب کرزی به پاکستان سفر کرد نتیجه اش چی بود پاکستان را برادر گفتیم نتیجه اش چی شد همزمان با سفر سر تاج عزیز ولایت کنر راکت باران می شود چی معنی دارد حسن نیت همکاری همین است که پاکستانی ها انجام میدهند نخیر بهتر است دولت مردان افغانستان به پاکستان بگویند تا در عمل حرکت نیک حسن همجواری را ثابت نسازید باور کردن به حرف های دروغ شما جفا به مردم مظلوم افغانستان است  .
 
 
 
 
 

No comments: