شیرین نظیری
جولیا کریستوا به روز 24 جون 1941 ترسایی دراسلیون بلغارستان زاده شد و24 جون امسال"2013 "مصادف با هفتادودومین سالروز تولد جولیا کریستوا نظریه پرداز، رمان نویس ومنتقد بلغاری – فرانسه یی است.
جولیا کریستوا به روز 24 جون 1941 ترسایی دراسلیون بلغارستان زاده شد و24 جون امسال"2013 "مصادف با هفتادودومین سالروز تولد جولیا کریستوا نظریه پرداز، رمان نویس ومنتقد بلغاری – فرانسه یی است.
جولیا دردوران مدرسه با آثار و سبك «ميخائيل باختين» آشنايی پيدا كرد. در 24 سالگی " درسال 1960" به فرانسه نقل مكان كرد و درشماری ازدانشگاههای اين كشور به تحصيل پرداخت. جولیا کریستوا بعد ازانتشارنخستین کتابش تحت عنوان سیومیوتیک در 1962 ترسایی تاثیر زیادی درتحلیل انتقادی نظریه فرهنگ وفیمینیسم گذاشت. کارهای او شامل کتابها و مقالههای بسیاردرباره نشانه سازی، بینامتنیت وابجکسیون (خواری) درحوزههای زبان شناسی، نظرادبی و نقد، روانکاوی ، زنده گینامه نویسی وتحلیل سیاسی وفرهنگی، هنروتاریخ هنرمیشود.
او یکی ازپیشگامان ساختارگرائی هنگام اوج این نظریه درعلوم انسانی بود همچنین اوجایگاه مهمی دراندیشه پسا ساختارگرایی دارد.نام او درمكتب فمينيسم فرانسوی اغلب دركنار نظریه پردازانی چون «هلن سيزو» و«لوسی ايريگری» آورده می شود. ازرمانهای اومی توان به «سامورايی»، «پيرمرد و گرگها»، و «قتل در بيزانتيوم» اشاره كرد.
شرح واژه های متن بالا:
بینامتنیت: به عبارت دقیقتر، برپایة اصل اساسی بینامتنیت هیچ متنی بدون پیشمتن نیست وهمواره متنها برپایههای متنهای گذشته بنا میشوند.همچنین، هیچ متنی،جریانی یا اندیشهای به قسمی دفعی وبدون گذشته خلق وایجاد نمیشود بلکه همیشه از پیش چیزی یا چیزهایی وجود داشته است.
روانکاوی:این اصطلاح نخست در سال ۱۸۹۶ ترسایی رایج شد. درجریان روان کاوی، درمانگر یا داکترروانی (یا روان کاو) کوشش میکند بیماررا نسبت به تعارضهای ناخودآگاهش که به تجربههای زمان کودکیِ اووابسته می شود، آگاه کند.
پساساختارگرایی به مجموعه ای ازافکارروشنفکرانه فیلسوفان اروپای غربی وجامعه شناسان گفته میشود که با گرایشات فرانسوی،مطلب نوشته اند. تعریف دقیق این حرکت وروشن ساختن آن کاردشواری است ولی به شکل عمومی میتوان گفت که افکاراین دانشمندان، توسعه وپاسخ به ساختار گرایی بودهاست وبه همین دلیل پیشوند «پسا» را به آن اضافه کردهاند. پساساختارگرایی و پسامدرنیسم بعضاً به جای یکدیگربه کارمیروند.
او یکی ازپیشگامان ساختارگرائی هنگام اوج این نظریه درعلوم انسانی بود همچنین اوجایگاه مهمی دراندیشه پسا ساختارگرایی دارد.نام او درمكتب فمينيسم فرانسوی اغلب دركنار نظریه پردازانی چون «هلن سيزو» و«لوسی ايريگری» آورده می شود. ازرمانهای اومی توان به «سامورايی»، «پيرمرد و گرگها»، و «قتل در بيزانتيوم» اشاره كرد.
شرح واژه های متن بالا:
بینامتنیت: به عبارت دقیقتر، برپایة اصل اساسی بینامتنیت هیچ متنی بدون پیشمتن نیست وهمواره متنها برپایههای متنهای گذشته بنا میشوند.همچنین، هیچ متنی،جریانی یا اندیشهای به قسمی دفعی وبدون گذشته خلق وایجاد نمیشود بلکه همیشه از پیش چیزی یا چیزهایی وجود داشته است.
روانکاوی:این اصطلاح نخست در سال ۱۸۹۶ ترسایی رایج شد. درجریان روان کاوی، درمانگر یا داکترروانی (یا روان کاو) کوشش میکند بیماررا نسبت به تعارضهای ناخودآگاهش که به تجربههای زمان کودکیِ اووابسته می شود، آگاه کند.
پساساختارگرایی به مجموعه ای ازافکارروشنفکرانه فیلسوفان اروپای غربی وجامعه شناسان گفته میشود که با گرایشات فرانسوی،مطلب نوشته اند. تعریف دقیق این حرکت وروشن ساختن آن کاردشواری است ولی به شکل عمومی میتوان گفت که افکاراین دانشمندان، توسعه وپاسخ به ساختار گرایی بودهاست وبه همین دلیل پیشوند «پسا» را به آن اضافه کردهاند. پساساختارگرایی و پسامدرنیسم بعضاً به جای یکدیگربه کارمیروند.
No comments:
Post a Comment