آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Sunday, May 12, 2013

ازمسایل مهم روز

امان معاشر ، خبرنگار ازاد
جنگهای کنونی که در سرحدات میهن با همه ی بی رحمی ها در حال در گسترش است و جامعه ی جهانی و دولت افغانستان گوش خود را کر انداخته اند.
                                                            



 
 
 
 
 
 




 

و کرزی بخاطر تحقق اهداف شوم و بقای خود احساس ملت مظلوم و بی دفاع  افغانستان را به کمک رسانه ها  و تحلیلگران نادان و بی خبر برانگیخته و مردم ما  را در رنج و عذاب بیشتر گرفتار می نمایند.

در ارتیاط نظر محترم انجنیر فضل احمد افغان را دانستنی شدم اقای افغان در کتاب (افغانستان از ثریا به قهقرا) خود به تفصیل در رابطه به خط دیورند نگاشته و مقالات متعد دیګر را نیز در صفحات انترنیت به چاپ رسانیده است که با هم در میان میگذاریم.

سوال:

محترم انجینیر فضل احمد افغان:خط دیورند چیست ؟

برادر عزیز و خبرنګار آزاد وطندوست آقای معاشر از لطف شما جهان سپاس.‏قبل از اینکه به سوالات شما پاسخ ګفته باشم اعمال غیر انسانی و تجاوز مغائیر نورمهای بین المللی پاکستان به خاک ما در ګوشته ولایت ننګرهار و بیتفاوتی اضلاع متحده امریکا و بریتانیا را که بالفعل افغانستان را اشغال و بیش از صد هزار عساکرشان با تمام تجهیزات پیشرفته نظامی در افغانستان حضور دارند جدی تقبیح  مینمایم و با تمجید از قهرمانی شهید محمد قاسم سرباز که حیات شرین خود را در راه حفظ نوامیس ملی و توامیت ارضی مادروطن قربانی نموده به سوالات شما احترمآ پاسخ ګفته میشود.

جواب:

ګرچه من قبلآ مقاله مفصلی تحقیقی در سی و یک صفحه تحت عنوان" خط سیاۀ دیورند مولود دسایس انګلیس و روس است".بتاریخ ۲نومبر ۲۰۱۲م نوشته ام که خوشبختانه در ویبسایتهای متعدد به نشر رسیده و فعلآ نیز موجود است که به یقین دوستان و علاقمندان آنرا بحیث یک پارچه تحقیقی خوانده باشند لهذا من نمیخواهم بار دیګر به تفصیل درباره سوابق تاریخی آن چیزی بنویسم،در شرایط کنونی که موضوع خط دیورند نهایت داغ است میخواهم بسیار مختصر به سوالات جناب شما چنین به عرض برسانم که:

خط دیورند که من آنرا دانه سوم سرطانی در نوشته های خود نام داده ام عبارت از سرحد نام نهاد میباشد که به طول ۲۴۵۰ کیلومتر در سال ۱۸۹۳م بین افغانستان بحیث مستعمره بریتانیا و بریتانیایی کبیر بحیث ابرقدرت وقت بر ملت افغان تحمیل ګردیده،چون قبلآ بنا برسیاست پیشروی بریتانیا در منطقه خاصتآ نزدیک شدن به سرحدات روسیه تزاری وقت در دو مرحله مناطق امپراطوری ابدالی را در زمان امارت امیر دوست محمد خان و سردار محمد یعقوبخان تحت فشارهای نظامی و سیاسی بالترتیب بنام معاهده جمرود و ګندمک در مقابل تادیه دوازده صد کلدار هندی سالانه بتوافق رسیده بودند و در سال ۱۸۹۳م بریتانیا با تغیر سیاست پیشروی با روسیه وقت و بخشش قسمتهای ماورای دریایی آمو  به روسیه تزاری به توافق رسیدند که افغانستان را بحیث منطقه حائیل بین هند بریتانوی و روسیه تزاری بشناسند تا نه روسیه به هند و نه بریتانیا به روسیه تجاوز کند لهذا دو معاهده اولی را با معاهده دیورند در مقابل ۱۸۰۰ کلدار هندی اجاره بالای امیر عبدالرحمن خان که امیر دستنشانده بریتانیا بود بدون در نظرداشت اراده ملت افغان تحمیل و من آنرا دانه سوم سرطانی در بدن مادروطن عزیز نام نهاده ام که از آغاز الی امروز یکصدوبیست سال میګذرد هیچ طبیبی مؤفق به تداوی و یا جراهی آن نشده  تا مادروطن را از شر این دانه منحوس نجات بدهد بلکه بریتانیای کبیر با جمع شدن ګلیمش از آسیایی جنوبی و تقسیم هند به دو کشور مستقل هندوستان و پاکستان در سال۱۹۴۷م  موضوع مناطق اشغال شده افغانستان را بین افغانستان و پاکستان و همچنین موضوع کشمیر را بین هند و پاکستان چون بمب های انفجار ناشده  در منطقه برای پیشبرد اهداف شوم آینده شان لاینحل ګذاشتند و امروز بدبختانه بریتانیا و اضلاع متحده امریکا برای رسیدن اهداف شوم دیرینه شان در منطقه خاصتآ منابع سرشار آسیایی مرکزی به صورت غیر مسقیم با استفاده از نیروی نوکر حلقه بګوش شان یعنی پاکستان استفاده مینمایند.

        

سوال:

جنگ کنونی  در سرحدات مادر وطن بی رحمانه در حال شعله ور شدن است و در انطرف سرحد باند های افراطگرا دندان تیز منتظر  توسعه جراثیم القایده می باشد.نظر شما در رابطه چیست؟

جواب:

آقای معاشر قبل از اینکه به اصل مطلب بپردازم میخواهم با پیشکش نمودن ترجمه قسمت از نوشته یک امریکایی بنام Blackmax.Ryeرا که تحت عنوان (War in Afghanistan) است با توضیح اینکه مطلب نویسنده امریکایی از "کمک اتحاد جماهیر شوروی"کمک عمال اتحادجماهیرشوروی یعنی اعضاهء حزب دیموکراتیک افغانستان میباشد نه کمک مستقیم اتحاد جماهیر شوروی سابق به توجه شما و خوانندګان ګرامی این مصاحبه برسانم.

"در سال ۱۹۷۳م شهزاده محمد داود  به کمک اتحاد جماهیر شوروی شاه افغانستان را خلع و جمهوری افغانستان را اساسګذاری کرد. در مقابل سی،آی،ای ارسال کمکها به مسلمانان افرطګرا را به شمول ګلبدین حکمتیار بحیث حرکت مقاومت در مقابل روسها آغاز کرد.متحدین امریکا چون ایران،از طریق سازمان استخباراتی ساواک و پاکستان از طریق سازمان استخباراتی آی،اس،آی رول بس مهم را در امر انتقال سلاح ها و انواع مختلف کمکها به مبارزین مسلمان را بازی کردند. بعد از کودتای ۱۹۷۸م متمایل به اتحاد جماهیر شوروی،مبارزین مسلمان به حمائیه آی،اس،آی فعالیتهای وسیع تروریزم را انجام و صدها معلم و اشخاص ملکی را کشتند.(DREYFUSS,2005,PP.260-263)."

"در ۱۹۷۶م سی،آی،ای و سازمانهای استخباراتی دیګر بمنظور کنترول و مهارکردن جنایتکاران و تروریستها در جهان ازBCCI استفاده کردند".

"خبرنګار متجسس بنام (Joseph Trento) بعدآ راپور میدهد که در ۱۹۷۶م  یک مؤسسه استخباراتی جدید التأسیس بنام (Safari Club) مصمم میشود که برای پیشبرد تمویل فعالیتهای استخباراتی ضرورت به تآسیس ارتباط بانکها میباشد.ووظیفه را بکمال ادحم (Kamal Adham)وزیر استخبارات عربستان سعودی  سپردند و به تائید رسمی جارج. اچ.دبلیو.بوش(George .H.W.Bush) رئیس سی،آی،ای کمال آدم توانست بانک کوچک تجارتی پاکستانی Bank of Credit and Commerce International(BCCI) را به ماشین تبادلات پولی جهان تبدیل نماید.بانکها را در نقاط مختلف جهان میخرید تا در تاریخ بزرګترین شبکه ارتباطی تبادلات مالی را در جهان اساسګذاری کند."BCCI در سال ۱۹۷۲ توسط یک پاکستانی بنام آغا حسن عابدی اساسګذاری شد،او شریک فامیل آدحم ( Kamal Adham) بود. بوش(Bush) خودش بحیث رئيس سی،آی،ای نیز حساب بانکی در (BCCI) داشت.بعدآ وقتی مسؤلین دولت فرانسه بررسی کردند حساب بانکی را در(BCCI) بنام Bushبوش یافتند. [TRENTO,2005,PP.104]"

"بوش،ادحم و دیګر رئیسان مؤسسات استخباراتی با عابدی همکاری میکردند که مؤفق به پلان عالی غیر قابل باور شوند.بانک موانع در کار های هریک از سازمانهای مهم تروریستی.یاغی و فعالیتهای زیرزمینی را در جهان رفع خواهد کرد.دست آوردهای استخباراتی با دوستان BCCIشریک خواهد شد.Raymond Closeمسؤل سی،آی،ای همکاری نزدیک با ادحم میکند. "

بصورت مختصر بجواب سوال شما باید عرض شد که افراطګراها،طالبان و القاعده همه مولود دولتمردان امریکا،بریتانیا،پاکستان و عربستان سعودی برای شکست اتحاد شوروی وقت بود و استفاده از پدیده سیاه افراطګرایی برای رسیدن اهداف شمومشان در منطقه و جهان و همچنان بدنام کردن اسلام سالهای دیګر دوام خواهد داشت و مادروطن عزیز ما نه تنها در آتش جنګ خواهد سوخت بلکه به تعقیب سیاست پیشروی قرن نزده بریتانیا جغرافیایی منطقه را نیزتغیر خواهند داد.

یعنی من به این باورم که اګر افغانستان همین حالا خط نام نهاد دیورند را برسمیت بشناسد موضوع حل نمیګردد چه بریتانیای وقت خط سیاه دیورند را که قسمت زیاد آن علامه ګذاری هم نشده برای رسیدن اهداف طویلل مدت خود در منطقه کشیده اند و امروز امریکا و بریتانیا که افغانستان را اشغال نموده اند میخواهند به هر قیمتی باشد به همکاری قوای نظامی پاکستان سیاست پیشروی قرن نزده خود را مجددآ تعقیب و به اهداف شومشان در منطقه برسند.با آغاز جنګهای داخلی ۱۹۹۲م-۲۰۰۱م بین جنګسالاران و رهبران تنظیمی که منجر به محوه تمام وسائیل و تجهیزات نظامی و متلاشی شدن قوای نظامی ورزیده افغانستان ګردید و بی تفاوتی غرب مخصوصآ امریکا و بریتانیا به جنګهای غیر انسانی و خانمانسوز داخلی افغانستان من معتقد شدم که پلان بعدی امریکا و بریتانیا اشغال افغانستان و کشاندن مادروطنما بحیث یک کشور ضعیف و ناتوان از نګاه نظامی بطرف جنګ طویلل مدت و بدبختیهای غیر قابل تصور میباشد و یګانه امید من برای جلوګیری از تجاوزات نظامی خارجی به مادروطن ما برای ایجاد یک کشور صلحدوست و دیموکراتیک در منطقه شناختن افغانستان از طریق سازمان ملل متحد بحیث یک کشور بیطرف که نه افغانستان به کشور دیګر و نه کشور دیګر به افغانستان تجاوز نماید بود و میباشد.

با تذکرات مطالب فوق من به این عقیده میباشم که امریکا که بحیث یګانه ابرقدرت در جهان میباشد و فعلآ در افغانستان حضور نظامی دارد باید در معاهده امنیتی مورد بحث حاکمیت ملی،توامیت ارضی فعلی افغانستان را تضمین و موضوع خط نامنهاد دیورند،حق خود ارادیت پشتونهای ماورای خط سیاه دیورند و حق داشتن راه ترانزیتی افغانستان در بحر را با در نظرداشت شرایط کنونی افغانستان در منطقه و جهان در یک کانفرانس بین المللی حل نمایند.

سوال:امیر عبدالرحمن خان به تناسب امیران پیشن و پسین عمرانی های را در کشور داشته است.چرا امروز تنها نام او در اتهام به وطنفروشی ورد زبانها شده است؟.در حالیکه چنین انعقاد ها بارها انجام یافته است.

جواب:

در این هیچ شکی نیست که امیر عبدالرحمن خان شخص مستبد و قصی القلب بود اما ما نباید فراموش کرد که افغانستان قبل از بقدرت رسیدن امیر عبدالرحمن خان چون امروز به ملوک التوایفی تبدیل و افغانستان به سه قسمت تقسیم ګردیده بود امیر مجبور بود تا با مشت آهنین افغانستان را یکپارچه و با صلاحیت که در امور داخلی از طرف بریتانیا برای امیر داده شده بود با تدبر و هوشیاری با ایجاد وحدت کشور خود را اعمار نماید من با پیشکش نمودن قسمت از نصایح امیر عبدالرحمن خان به اخلافش که در ذیل به توجه شما رسانیده میشود بسنده میشوم.

"ساده و قابل فهم است که قبل از فرش نمودن منزل باید اول درباره ساختمان ویا دریافت منزل برای فرش فکر شود.البته در صورت ساختمان منزل بخاطر مصؤنیت اموال داخل منزل دیوار احاط اعمار ګردد.و اګر منزل پر از شګافها،چقریها،مارها،ګژدمها و غیره میباشد، ضروریست که قبل از رهایش در آن از وجود چنین چیزها نجات یافت.............."........"

"اولین و مهمترین مشوره را که من به اخلافم و مردم خود میتوانم بدهم اینستکه برای ساختمان افغانستان بیک شاهی قدرتمند خود را فکرآ به وحدت متقاعد سازد صرف وحدت و وحدت میتواند یک قدرت بزرګ بسازد،همهء فامیل سلطنتی، معززین و ملت باید یک فکر و یک عقیده داشته و از خانه خود نګهبانی نمایند........"

 

از جوابات جناب انجینیر صاحب فضل احمد  بر داشت نمودم  که گویا امیر عبدالرحمن خان تحت فشار بوده واین معاهده به وی تحمیل شده است.در حالیکه امیر عبدالرحمن این معاهده را یکی از دست آورد های حکومت خود دانسته قسمیکه هموطنان می دانند و بعد از عقد قرار داد امیر عبدالرحمن خان صاحب ماهانه ۱۸۰۰کلدار هند برتانوی شده و قبلآ ۱۲۰۰ کلدارهند بدست می اورد.

 این معاهده تحمیلی است و یا دست اورد حکومت عبدالرحمن خان، نزد محترم محمد اصف اهنگ  یکی از شخصیت های عصر ما که از دوران مشروطیت تا هنوز می درخشد و از وطن مالوف خود دور و در هجرت بسر می برد  که سینه اش همه تاریخ میهن را بیاد و حفظ سپرده است و برای ابد نام و نشان دارد،مراجعه نموده ام  سوالاتی  را مطرح و ار ایشان معلومات خواستم که قرار اتی به سولات پاسخ دادند:.

 

سوال :خط دیورند  امیر عبدالرحمن خان تحمیلی است و یا دست اورد دولت ان ،چگونه این خط امضا شده است؟

محترم محمد آصف آهنگ با وجود آنکه از کبر سن  شکایت نمود ، با دید روشن  و حافظه ی مطمیین  به کتابخانه خود سر زد و از مسایل تاریخی که در کتابهایش ثبت  شده بود، فیصله های با مفهوم مشابح را از کتاب بیرون کشید وبیانات امیر عبدالرحمن  وفیصله هایش و امیران افغان را که با اب و تاب صورت گرفته قرار زیر توضیح داد:

-اول انعقاد معاهده سه جانه با انگلیس و سکها که شاه شجاع امضا نموده است در 26 جون1838

2- انعقاد معاهده افغان - انگلیس در پشاور در 20 مارچ 1855میلادی

3 انعقاد معاهده امیر دوست محمد خان با انگلیس در 26جنوری

4 انعقاد معاهده امیر شیرعلی خان با روسها در 13جنوری 1878

5 انعقاد معاهده گندمک امیر محمد یقوب خان با انگلیس در 1879

6 انعقاد معاهده دیورند با امیر عبدالرحمن خان در 16 نوامبر 1892

 از جمله در رابطه به معاهده دیورند یاد داشت علائیده امیر عبدالرحمن خان را برایم به خوانش گرفت:

 (پسرم حبیب  الله خان تمام اجزای انگلیسی سفارت را با عبدالرحیم خان معاون السنه ی شرقیه و محمد افضل خان سفیر انگلیس مقیم کابل و نواب ابراهیم خان در باغ بابر جهت صرف شام دعوت نمود. پسرانم حبیب الله خان ، نصرالله خان و غلام حیدر خان سپهسالار و منشی باشی و دو سه نفر از صاحب منصبان من از آنها پذیرایی نمودند.بتاریخ 13 ماه نوامبر 1892در عمارت سلامخانه دربار عمومی تشکیل یافت .تمام صاحب منصبان کشور و لشکری کابل و راسای طوایف مختلفه و نیز دو نفر پسران برزگم حاضر بودند.در حضور اهل مجلس به جهت مین باب مقدمه نطقی نمودم و تمام قرار داد های را که داده شده بود به جهت اطلاع ملت و اهل مملکت خود و کسانیکه حاضر بودند اجملآ بیان کردم خداوند را سپاس نمودم که روابط دوستانه ی را بین این دو دولت حاصل بود.محکم و انرا بیشتر از پیش با همدیگر موافقت اعطا فرمود.و نیزاز  سر تیمور دیورند و اجزای سفارت اظهار امطنان نمودم که گفت و گو ها را از روی عاقلی حل و فصل نمودم و بعد از ان سر تیمور دیورند نطق مختصری نمود در آخر اظهار داشت که تلگرافی از فرمانفرمای هندوستان به من رسید و از قرارداد های که تازه داده شده است و از موافقیت های دوستانه ما خیلی اظهار شعف و رضایت نمودند.

و به تمام وکلا و مامورین دولت من که حاضر بودند سواد ان خطابه را نمایندگان ملت افغانستان  تماما انرا مرورنموده بودند.

و در خطابه مذکور نماینده های مذبور به جهت اجزای سفارت و سایر وزرای مجلس قراعت نمودم انروز به منشی باشی  حکم ندادم که خود را پنهان نماید بلکه  حکم دادم که این سه  نطق  ها را بنویسد و روز بعد دو هزار نسخه از اینها چاپ شده و در تمام مملکت منتشر ساختم  تا اشکار شود که عالی مملکت من دوستی دولت ملت انگلیس را چقدر مقدم می شمارد و چقدر محبت انها در قلوب این مردم و مامورین من جا گرفته است دو روز قبل از حرکت سر تیمور دیورند از کابل خواستم نشانه های به جهت معزی الیه و سایر صاحب منصبان انگلیس که اجزای سفارت انگلیس بودند بفرستم و به جهت اینکه کدام یک خوشی اقبالی را حامل این نشانه ها قرار بدهم .اخیر الامر منشی باشی را با نشانه ها فرستادم و با او دستور دادم که نشانه های مذکور را بدست خود اهدا نماید.)

 از فیصله های امیر عبدالرحمن خان استنباط میگردد که به صورت رسمی و قانونی احکام امیر عدالرحمان خان صورت پذریفته است. چنین قراردادهای تاریخی چون معاهده های دیورند ،گندمک .....    در تاریخ دیده میشود. در صورت جنجال روی فیصله های مذبور ممکن روی قرار داد های دیگر حرف های سر نخ را باز نماید و پرابلم دیگر خلق شود.برای حل مسایل موجود و دفاع از سرحدات کشور بپا برخیزیم و برای پرابلم دیگر زمینه بوجود نیارویم و پاکستان را بر افروخته نسازیم که در تاریخ مردم عذاب اند و طالب  که مزدورپاکستان  و برادر تنی کرزی می باشند آنها را به ستوه آورده است.
 


 
 
 
 
 
 

No comments: