آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Thursday, January 24, 2013

مشکل عمده، نبود هماهنگی میان نهادهای دفاع ازحقوق زن می باشد

"خشونت علیه زنان" تقریبا این روزها به جمله ای عام و کاملا تکراری برای مردم افغانستان تبدیل شده است؛ تکراری اما تاسف برانگیز و دامنه دار.


این سوال همیشه دراذهان مردم نقش می بندد که به رغم ایجاد تشکل هایی بی شمار، زیرعنوان "دفاع ازحقوق زن"؛ این موضوع همچنان گسترده تر شده و هر روز قربانیان خویش را دراقصانقاظ کشور می گیرد.
این امر بهانه ای شد تا این مساله را با خانم ثریا صبحرنگ ــ کمیشنر دفاع و انکشاف حقوق زنان کمسیون حقوق بشر افغانستان ــ درمیان گذاشته و صحبتی پیرامون این موضوع با ایشان داشته باشیم.
شمارنهادهای مدافع حقوق زن هرروزدرحال افزایش می باشد؛ ‌اما به همان نسبت گستره ی این حوادث که همواره اززنان قربانی میگیرد درحال دامنه دار شدن است؛‌ چرا؟
 ـــ متاسفانه آمارخشونت علیه زنان روبه افزایش بوده و درطول ۸ ماه سال ۱۳۹۱ ،‌ بیش از ۴۵۰۰ مورد خشونت تنها درکمیسیون مستقل حقوق بشرافغانستان ثبت شده و ازاین تعداد آماری که قابل نگرانی می باشد، اقدام به خودکشی زنان است‌ که درحدود ۴۵۳ قضیه را تشکیل می دهد؛ قتل های ناموسی که به ۷۶ مورد رسیده و نیزآمارتجاوزات جنسی که به ۴۵ مورد درکمیسیون ثبت شده است.
عواملی که موجب شده تا هرروز شاهد قضایای جدی تر و شکل جدیدی ازآن باشیم، زیاد است و این پدیده خود نیز معلول این عوامل می باشد؛‌ درکنارمسایلی چون نبود امنیت و تداوم جنگ،‌ فقر و بیکاری، بی سوادی،‌ نگاه منفی و تبعیض آمیز به زنان درخانواده ها و جامعه ی افغانستان ازجمله این عوامل محسوب می گردد .
هم چنین ازدواج های اجباری که بیشتر اطفال زیر سن به این ازدواج ها مجبور می شوند؛‌ ۷۰ الی ۸۰ درصد خشونت ها را تشکیل میدهد؛‌ زیرا دختر زیر سن، ازنظر فیزیکی و روانی بسیار ضعیف است و‌ نمی تواند بارسنگین خانواده شوهر را تحمل کرده و به همین اساس مورد خشونت قرارمی گیرند ــ این خشونت ها منجر به فرار ازمنزل، خودکشی، ‌خودسوزی وهم چنین قاچاق آنها می شود.
درکناراین مسایل باید گفت که ازدواج های اجباری هیچ زمانی دریک محکمه مشخصی ثبت نمی گردد و این ازدواج ها به شکل عرفی صورت می گیرد؛ همچنین مساله بد دادن یا بدل دادن دختران، عامل بسیاری ازخشونت ها می باشد؛‌ زمانی که یک دختر به بد داده می شود و به خانه شوهر می رود به وی به مثابه یک مجرم دیده می شود  و انواع خشونت ها بر وی اعمال می گردد.
باید گفت که متاسفانه طی سال های گذشته، برای مبارزه با این گونه عوامل، کار محسوسی صورت نگرفته و این عوامل هم چنان پابرجاست .
اما درمورد نهادهای دادخواهی و مدافع حقوق زنان که هرروز درحال گسترش است باید گفت که فعالیت های اینگونه نهادها موجب شد تاآگاهی دهی درمورد مسایل زنان درکنار رسانه ها افزایش داشته باشد.
 درطول این سال ها، حجم زیادی ازآگاهی دهی به عهده این نهادها بوده و امروز که ما درحال گذار ازیک جامعه بسته به سوی یک جامعه باز هستیم؛ ‌تلاش می شود که به سوی یک جامعه مدرن حرکت کنیم؛‌ هرچند که مشکلات زیادی فرا راه ما وجود دارد، اما طوری که دیده شده درکنار فعالیت های این نهادها، ‌جامعه نیز دستخوش یک سلسله تغییرات شده است .
 طوری که دیده شده براساس فعالیت های همین نهادها، امروز زنان آگاهی بیشتری نسبت به حقوق خویش پیدا کرده اند و زنان مطالبات زیادی ازخانواده هایشان دارند – مطالباتی که حق آنها می باشد – و هم چنین علاقه مندی به سواد و تحصیلات عالی و مشارکت زنان و دختران درتمامی عرصه های جامعه، روز به روز افزایش پیدا می کند.
حتی در روستاهای افغانستان نیز نیازمندی های زنان تغییرکرده و تمامی بافت های جامعه درحال تغییرمی باشد و این اطلاع رسانی ها موجب شده که زنان برای تغییر زندگی شان گام هایی برداشته و سیستم مرد سالاری نیز رو به زوال می گذارد؛ اما به جای اینکه جامعه و خانواده ها به حق شرعی و قانونی زنان پاسخ دهد؛ ‌منجر به کشمکش و خشونت فیزیکی درابعاد مختلف شده است .
موثریت فعالیت نهادهای دفاع ازحقوق زنان از نظر شما تاچه اندازه بوده است؟
ـــ فعالیت های این نهادها بسیار موثر بوده و خواست جامعه مدرن، حضوراین گونه نهادها می باشد و این ها یک پل ارتباطی میان مردم و حکومت به حساب می آیند که بسیارموفقانه عمل کرده اند.
طوری که شما می بیند زنانی که درسال های گذشته درمجلسین شورای ملی بوده اند یا درعرصه دیگری فعالیت می کردند؛ امروز از هرلحاظی رشد کرده و شعورسیاسی نیز کسب نموده اند.
فعالیت های این نهادها موجب شده تازنان باحقوق خویش آشنایی پیدا کرده و این آشنایی که مطالباتی را به دنبال داشته،‌ موجب شده تا زنان با محرومیت های خویش آشنا شده و خواستاررفع آنها شوند؛ گرچه این عمل با واکنش هایی همراه بوده؛ ‌اما آشنایی با این حقوق و مطالبات خود نشان دهنده پیشرفت بوده می تواند
دررابطه باخشونت علیه زنان، همیشه انتقادات برحکومت افغانستان بوده؛ آیا دراین زمینه، برنهادهای مدافع حقوق زن نیز انتقاداتی وارد است؟
 برای کاهش خشونت علیه زنان نه تنها دولت،‌ بلکه جامعه مدنی و تمامی نهادها نیز مسئولیت دارند؛ یک بخش مانند ضعف حکومت د اری یا مدیریت دولت و فساد اداری و فرهنگ معافیت ازمجازات به حکومت افغانستان مربوط می شود که این مسایل راحکومت باید بااتخاذ یک استراتیژی مشخص زیر پوشش قرارداده و مبارزه نماید و باقانون شکنی نیز به شکل جدی و قاطع آن مبارزه شود تاخشونت علیه زنان با کاهش همراه باشد.
بخش دیگر کار درراستای فرهنگ سازی است که به این نهادها مربوط شده و به هرصورت نهادهای جامعه مدنی آن را انجام میدهند؛‌ اما کاستی بزرگ این نهادها، نبود یک هماهنگی کامل میان آنها می باشد.
این نهادها به اصطلاح خودشان غیرانتفاعی هستند و برخی دونرها این نهادها را تمویل می کنند و خودشان نیز استقلالیت اقتصادی ندارند.
به دلیل اینکه این نهادها استقلالیت اقتصادی ندارند؛‌ بنابراین آجندایشان براساس نیازمندی های کشورنه ؛‌ بلکه براساس نیاز ، خواست و آجندای خود تمویل کنندگان تنظیم می شود، که دراین مورد، جامعه مدنی دست باز نداشته و درتعیین استراتژی و برنامه کاری شان نیز هماهنگی لازم وجود ندارد.
پس این موضوع می تواند کاستی این نهادها به شمارآید؟
 بله؛ این موضوع کاستی این نهادها بوده و برای اینکه دونرها بین خود هماهنگی ندارند و هرکدام آجندا و برنامه خود را دارند. اما به هرصورت این نهاد ها برای تغییر وضعیت جامعه بسیار نقش قابل محسوسی را بازی کرده اند.
‌تمام اعضای جامعه – اعم روشنفکران تا علما و نخبه گان – و همه کسانی که دراین جامعه زندگی کرده و اهل نظرهستند؛‌ مسئولیت دارند تا برای اصلاح جامعه و کاهش خشونت علیه زنان کار نمایند؛‌ زیرا ۹۰ درصد خشونت ها درداخل خانواده ها صورت می گیرد و چون خانواده ها یک حوزه خصوصی به شمار می آید و قانون و پولیس نمی تواند درکنترل و نظارت ازآن دست بازداشته باشد این موضوع همچنان تشدید می شود.
پس یکی ازراه هایی که می تواند درکاهش خشونت علیه زنان تأثیر داشته باشد،‌ همدیگرپذیری و آشنایی به حقوق یکدیگرمی باشد؛‌ زمانی که دردرون خانواده حقوق یکدیگر و مسئولیت ها شناخته شود، به آن صورت، تعارضی صورت نمی گیرد؛ درمجموع باآگاهی عقلانی می توان به کاهش خشونت علیه زنان دست پیدا کرد .
برخی ها؛‌ به خصوص بعضی از وکلای مجلس براین نظرهستند که این نهادها برارزش های غربی تکیه دارند و این موضوع موجب شده تا این نهادها تاهنوز به نتیجه ی ملموسی دست پیدا نکنند؛‌ فکرنمی کنید که اشاعه چنین نگرشی باعث شده تا نیل به این اهداف با چالش مواجه شود؟
 من با این نظرکاملا مخالف هستم؛ چون امروز وقتی به نهادها می روید، بخش اعظم کارهایشان را آگاهی دررابطه با حقوق شرعی و اسلامی زنان تشکیل می دهد.
امروز کمیسیون مستقل حقوق بشرافغانستان اگر برنامه کاری سه ساله ترتیب می دهد؛‌ بخش اعظم کار آن با علما می باشد که چگونه علماء حقوق شرعی و اسلامی زنان را به مردان آگاهی دهند و نیز دراین رابطه مجالسی را جهت آشنایی با این حقوق برگزار کنند. درمساجد و خطبه های نمازجمعه باید ازسوی علما تبلیغاتی صورت گیرد که دین اسلام خشونت نیست و تمامی این خشونت ها برخلاف اسلام می باشد.
باید تبلیغاتی صورت بگیرد مبنی براینکه، دختران خود را نفروشید و‌ ازدواج های اجباری و بد دادن خلاف شریعت اسلام می باشد.
دررابطه با قضاوت درمورد این نهادها؛ این قضاوت درست نیست و این افراد به جای اینکه بخواهند یک کارمثبت را انجام دهند ،‌ ذهنیت های منفی را درجامعه خلق می کنند.
 در طرزالعمل های نهادها ی حقوق بشری، تعالیم اسلامی چه جایگاهی دارد؟ درصورتی که این حرکت ها براساس تعالیم اسلامی باشد، دونرهایی که معمولا مربوط به کشورهای غربی هستند تاچه اندازه این اندیشه ها را مورد استقبال قرارداده اند؟
 بله درطرزالعمل های این نهادها تعالیم اسلامی بالاترین جایگاه را دارد و بیشترکارشان برهمین اساس می باشد؛‌ وقتی امروز بایک جوان دریک نهاد جامعه مدنی صحبت می شود؛‌ این جوان به اندازه یک عالم دین یا بیشترازوی معلومات اسلامی و دینی دارد که ازمزایای اسلام و ازاحادیث درکارهایشان استفاده می کنند که این خود یک پیشرفت است.
بله؛ اگر برنامه های این نهادها براساس همان تعالیم اسلامی باشد، ازسوی دونرها تمویل می شوند؛ ‌زیرا هر دونری که به افغانستان آمده جامعه افغانستان را با تمام خصوصیات درک کرده ومی دانند که اینجا یک جامعه اسلامی است. بزرگترین چیزی که نیاز داریم، ‌آگاهی ازدین اسلام می باشد و ازحقوقی که به زنان قایل شده؛ ‌حتی دربعضی ازبرنامه ها نیزخود دونرها اشتراک داشته اند.
باید گفت که دراین رابطه هیچ مشکلی وجود دارد چون اقتضای جامعه ما به همین شکل می باشد.
مجازات سنگسار که درقوانین اسلامی به صراحت ازآن ذکرشده؛ به باور شما اجرای آن درافغانستان باید متوقف گردد؟ باتوجه به اینکه برخی ازنهادهای مدنی بارها انزجارخود را ازاینگونه کیفرها ابراز کرده اند ؟
کمیسیون مستقل حقوق بشرافغانستان، باهرگونه محکمه غیرقضایی و غیرشفاف مخالف است؛ ‌ما سیستم عدلی و قضایی و قانون جزا داریم که دراین قانون برای تمام جرایم مجازات پیش بینی شده است و هرمجازاتی که بیرون ازسیستم قضایی افغانستان باشد؛ ما با آن مخالفیم و آن را تقبیح میکنیم ؛‌ اگرکسی جرمی دارد، ‌براساس قانون جزا باید مجازات شود.
امروز پولیس کشف، سارنوالی تحقیق و قضا قضاوت می کند؛ ‌کسی که مظنون است باید به این شکل  طی مراحل شده و وکیل مدافع داشته باشد و به شکل منصفانه و شفاف، محکمه دایر شود و براساس جرم مجازات تعیین شود؛‌ که این امر برای قانونمندی جامعه بسیار مهم می باشد.
اما با هرپروسه دیگری که موازی و برخلاف سیستم قضایی افغانستان می باشد؛‌ این کمیسیون کاملا مخالفت دارد.
اگریک محکمه افغانستان به شکل شفاف این فیصله را کرده باشد؛ ‌دراین صورت موضع شما چه خواهد بود؟
 مجازات سنگساردرقانون جزای ما نمی باشد؛‌ قانون اساسی افغانستان براساس شریعت و آموزه های اسلامی بوده و همچنین قانون جزاء نیز براساس این آموزه ها استوار می باشد.
تمامی مسایلی که درقانون جزا است؛ ‌قابل تطبیق است که آنهم مسئولیت ارگان های عدلی و قضایی بوده و باید براساس آن عمل شود؛ دربیرون آن خلاف قانون است و این خودش یک جرم است.
دورنمای آینده ی زنان افغانستان را با توجه به وقایعی که هرروز درحال تشدید است، ‌چگونه می بینید ؟ حقوق بشرافغانستان چه زمانی به آرمان های خود دست پیدا خواهد کرد؟
کمیسیون مستقل حقوق بشرافغانستان نسبت به آینده زنان افغانستان خوش بین می باشد؛‌ امروز زنان افغانستان به یک سطح خودآگاهی رسیده و نیز درمورد موضوعات خود، دادخواهی می کنند. وقتی به مشکلی برمی خورند یا بی عدالتی صورت می گیرد؛‌ شکایت می کنند و شکایت شان در ارگان ها مربوطه ثبت می شود که به نظرما، این یک پیشرفت بوده و به مراتب بهتر ازسکوت است؛ زیرا سکوت موجب استمرار خشونت می شود.
تمامی مردم افغانستان باید باتلاش های خود مسیر خویش را مشخص ساخته و برای رسیدن به حقوق شان کوشش نمایند.
تشکر ازشما خانم داکتر ثریا صبحرنگ که این وقت را دراختیار ما قرار دادید و به امید بهروزی درگامهای آینده شما.
 راضیه عبداللهی- جمهور

                                                   https://twitter.com/voiceofwomenafg

No comments: