آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Wednesday, November 30, 2011

کمسیون صلح وآزادی برای افغانستان

The Commission for Peace and Freedom in Afgha

کمیسیون صلح وآزادی برای افغانستان          

Kommission für Frieden und Freiheit in Afghanista

Betreff: PETERSBERG II Proteste in Bonn dieses Wochenende
Liebe TeilnehmerInnen der Petersberg II - Proteste,
wir freuen uns sehr über Eure Anmeldungen! Anbei findet Ihr ein letztes 
Informationsschreiben in PDF-Format bezüglich der bevorstehenden 
Aktionskonferenz, Demonstration und weiterer Proteste im Rahmen der 
Petersberg II - Konferenz in Bonn.
Auf bald in Bonn, Euer

No to War, No to NATO Network
(The commission for Peace and Freedom of Afghanistan)

هموطنان وافغانهای صلح دوست  !  پروگرام وبرنامۀ تفصیلی کنفرانس ومظاهرات وارتباطات وسایل نقلیه ،محل وساعات حرکت بوس هارا ارتمام شهر های آلمان خاصتآ حومۀ شهربن آلمان و(نورد راین ویست فالین) را از سایت انترنیتی ذیل بدست بیآورند .به امید حضور واشتراک جمع کثیر افغانها ،آلمانها واروپائی های صلح دوست .

خلص تقسیم اوقات پروگرام
روز شنبه مؤرخ 3 دسامبرتجمع وراه پیمائی ازساعت 10و30 دقیقه تا14 و30:
 Kaiserplatz  :  Landes Museum Bonn :    محل تجمع

روز یکشنبه مؤرخ 4 دسامبر: کنفرانس از ساعت 10 الی 19 شام
Kaiserplatz  :  Landes Museum Bonn  :   محل کنفرانس   

روز دوشنبه مؤرخ 5 دسامبر :  مظاهرات ومصاحبات مطبوعاتی
 محل ومکان : در کشتی مقابل محل کنفرانس پیترسبورگ آلمان
  Friedrich-Ebert-Allee :  Kunst Museum

0049234383691
01719229033
Email address :   shagnan1@yahoo.de

کمیسیون صلح و آزادی برای افغانستان


اطلاعیۀ کمسیون صلح وآزادی برای افغانستان

طوریکه در این ده سال افغانها شاهدعواقب نکبت بار حضور قوای ناتو به رهبری امریکا در کشور عزیزشان می باشندکه تحت نام جنگ علیه تروریزم بین المللی ودفاع از حقوق بشر عملیات نظامی رادر افغانستان آغاز نمودند. 
 وافغانها با گوشت وپوست خود حضور این نیروها را بمثابه اشغال مستقیم هرروز احساس می کنند .
 مشاهده میگردد که امروز، حلقات بزرگ جامعه مدنی دنیای غرب و سازمان های سیاسی کوچک وبزرگ آن کشورها به علت مقاومت مستمر ملت افغان علیه این اشغال گردیدند ودرمواضع ومواقف گذشتۀ خود تجدید نظرنموده بدلایل منافع سیاسی واجتماعی خود ویا بخاطر همبستگی انسانی شعار صلح و ضد جنگ رادرمقابل بمباردمان،کشتارواشغال همصدا با افغانهای آزادی خواه وصلح دوست درسراسرکشورهادی غربی از قبیل ایالات متحدۀ امریکا ،آلمان ،انګلستان،فرانسه ،ممالک اسکنداناویی ودیگربلند کرده اند . به خاطر هرچه بیشتر قوت بخشیدن این صدا، کمیسیون صلح و آزادی برای افغانستان با همکاری نهضت صلح آلمان جهت محکوم کردن جنگ مستمر ده ساله در وطن و نقد از انعقاد کنفرانس پیترسبرک(دوم) آلمان از تاریخ سوم الی پنجم دسامبر 2011 میلادی برنامه های احتجاجی را ازقبیل تظاهرات ، دایر شدن کنگره ها وکنفرانس مطبوعاتی  ازطریق نهضت صلح آلمان  براه می اندازد.
به همین خاطر کمیسیون صلح وآزادی برای افغانستان ، ازتمام هموطنان گرامی خارج از کشور و بویژه کسانیکه در آلمان زندگی میکنند ، صمیمانه تقاضا می کند تا درین برنامه های احتجاجی و محکوم کردن جنگ درازمدت درافغانستان سهم گرفته و با حضور خود در آن مجامع انزجار خود را ازجنگ وخونریزی درافغانستان ابراز داشته وبرای استقرار صلح وآزادی درافغانستان منسجم گردند.
البته کمیسیون صلح وآزادی برای افغانستان اذعان دارد که کنفرانس پیترسبرگ دوم آنگاه موفق خواهد بود که در آن مخالفین مسلح یعنی مقاومتگران فعلی در کشور منحیث رکن اصلی کنفرانس جهت استقرارصلح در کشور سهیم گردند تا مناقشات نظامی جای خود را به یک گفتمان صلح عوض کند . کمسیون صلح وآزادی برای افغانستان اشتراک افغانهارا در کنفرانس ضدجنګ وتظاهرات یک موقف بسامثمرو مثبت به تقاضای آزادی خواهی ،صلح وعدالت ملت  خود دانسته و حضور هرشخص و گروه را بمثابه پشتیبانی  ازتمنیات برحق ملت افغان محسوب می کند .
 بخاطر اشتراک وانسجام مظاهرات وکنفرانس لطفا به تیلفونها وایمیل های ذیل تماس بگیرید . بااحترام
کمیسیون صلح و آزادی برای افغانستان
 0049234383691
01719229033

راحله قربانی فقر و بی‌سوادی و تبعیض و نابرابری شد

                                                

راحله، نماد زنان خشونت‌دیده و خاموش

راحله، یک زن فقیر بی‌سواد و ترک‌زبان بود. همین یک جمله کافی است تا ابعاد خشونت وحشتناک طبقاتی، ملیتی و جنسیتی که بر سر این زن آورده شد، روشن شود.
"راحله زمانی"، چهارسال پیش در چنین روز‌هایی که فمینیست‌های جهان و طرفداران حقوق بشر، به مناسبت
۲۵ نوامبر، روز "رفع خشونت علیه زنان" و ۱۰ دسامبر، "روز جهانی حقوق بشر"، برای کاهش خشونت علیه زنان و رعایت حقوق بشر تلاش‌های گسترده‌ای می‌کردند، در زندان اوین دوبار به پای چوبه دار رفت و بالاخره اعدام شد.
آخرین جمله‌های راحله را بعد از توقف حکم اول اعدام‌اش، وقتی که به زبان شیرین ترکی تشکر می‌کرد، هرگز فراموش نخواهم کرد. او گفت: "اگر نتوانستید موفق شوید و مرا اعدام کردند ناراحت نباشید. چون من خوشحالم که دوستانی چون شما دارم، تنها نیستم و تنها از این دنیا نمی‌روم. فقط، برای دخترم نگرانم که مبادا به سرنوشت من دچار شود."
راحله کی بود؟
راحله زمانی، دختری اهل روستای "ایدلی"، یکی از روستاهای شهرستان "سراب" از استان "آذربایجان شرقی" بود. روستایی به‌شدت فقیر که در حال حاضر هم نه مدرسه‌ای دارد، نه حمامی ونه حتی مسجدی.
در
۱۴ سالگی راحله را به دلیل فقر، به عقد علی محمودی، یکی از مردان روستا در‌آورده بودند. علی، مردی عصبی و پرخاشگر بوده و راحله را هر شب به بهانه‌ای به باد کتک می‌گرفته است. زن بار‌ها در اثر این ضربات بی‌هوش شده بوده است. یک‌بار هم در اثر ضرب و شتم به خونریزی می‌افتد و جنینی که در شکم داشته سقط می‌شود. راحله سه پرونده پزشکی در بیمارستان سراب داشت و قبل از اعدامش گفته بود: "شبی که از کتک‌های شوهرم عاصی شده بودم به خانه پدرم رفتم و گفتم که نمی‌توانم با همسرم زندگی کنم. پدرم مرا به باد کتک گرفت که: ما دختر دم بخت در خانه داریم و تو آبروی ما و خواهرت را حفظ کن و به سر زنده گی‌ات برگرد. همه مرد‌ها زن‌شان را می‌زنند اینکه مشکلی نیست."
راحله هنگام بازگشت به خانه، چندین سیلی محکم هم از مادرشوهر نصیب‌اش می‌شود: "کجا رفته بودی این وقت شب؟" او از آن شب به بعد، تصمیم می‌گیرد در اوج بی‌پناهی، سکوت کند.
 راحله و علی، بعد از تولد دخترشان به یکی از شهرک‌های حاشیه‌ای و فقیرنشین تهران به نام "اسلامشهر" نقل مکان و زنده گی جدیدی را آغاز کردند. در این دوران توقعات مرد از راحله، با دیدن فیلم‌های پورنو، بیشتر و بیشتر می‌شود و بعد با زنان دیگری ارتباط جنسی برقرار می‌کند. یکی از روزها، بعد از تولد پسرشان، در حالی که راحله هنوز در دوران بحران جسمی بعد از زایمان بوده، همسرش، زنی را به خانه می‌آورد و در جواب اعتراض راحله، به او می‌گوید که تو دو شکم زاییده‌ای و دیگر به درد من نمی‌خوری.
راحله دو شب پیاپی قرصی را که همسرش برای آرام کردن‌اش به او می‌داده، می‌خورد و در نهایت مرتکب قتل مرد می‌شود. خود او درباره آن شب گفته بود: "با میله‌ای که هر روز مرا می‌زد به سرش کوبیدم، نفهمیدم مرد یا بی‌هوش شد. برای اینکه او را پنهان کنم قطعه قطعه‌اش کردم. هربار قسمتی از بدن‌اش را با چاقو می‌بریدم. انگار، دوباره بلند می‌شد و مرا کتک می‌زد. اصلاً حال عادی نداشتم و نمی‌دانم این همه زور و نیرو را از کجا آورده بودم."
 راحله چون زبان فارسی نمی‌دانست در بازپرسی نتوانسته بود، توضیحات کافی بدهد و فقط گفته بود: "من شوهرم را کشتم."
هنگامی که پس از گذشت دو روز او را برای انجام معاینات پزشکی می‌برند، اثری از جنون آنی یا داروی روان‌گردان در او دیده نمی‌شود.
آشنایی با راحله و تلاش فعالان جنبش زنان و مادران صلح
هنگامی که محبوبه حسین‌زاده و ناهید کشاورز، دو تن از فعالان جنبش زنان و کمپین یک میلیون امضا، در بهار
۱۳۸۶ به خاطر جمع‌آوری امضا برای این کمپین، بازداشت و به زندان اوین منتقل می‌شوند، راحله را می‌بینند و پس از شنیدن داستان زنده گی‌اش، تلاش برای اثبات بی‌گناهی او را آغاز می‌کنند.
در پی معرفی راحله به فعالان حقوق زنان، زهره ارزنی وکیل جنبش زنان، وکالت راحله را به عهده می‌گیرد. پیش از آن، راحله در داگاه بدوی، بدون وکیل و در یک محکمه فارسی زبان، اصلاً متوجه نشده بوده که درجلسه دادگاه حضور دارد. دادگاه تجدید نظر نیز با حضور وکیل تسخیری برگزار شده بوده و وکیل حتی یک‌بارهم به ملاقات راحله نرفته بوده. وقتی در دادگاه از راحله خواسته بودند که آخرین دفاع خود را انجام دهد، او، معنای کلمه "دفاع" را نمی‌دانسته و فقط تکرار می‌کرده: "من شوهرم را کشتم."
در پی این جلسات محاکمه بوده است که وی به به قصاص و اعدام محکوم می‌شود. تلاش فعالان جنبش زنان و مادران صلح، در ارتباط با خانواده قاتل و مقتول و تلاش برای جلب رضایت از خانواده مقتول، با نوشتن مطلب و مصاحبه و درخواست از مسئولان قضایی، باعث می‌شود که حکم اعدام راحله به مدت یک ماه به تعویق بیافتد.
در این فاصله برگه گواهی از چهار وکیل برجسته در تهران مبنی بر اینکه پرونده او دارای شبهه است و طبق قانون باید مورد رسیده گی مجدد قرار گیرد، آماده می‌شود. بعد از
۱۵ روز از توقف حکم اعدام اما راحله در سحرگاه ۱۲ دی ماه ۱۳۸۶ اعدام می‌شود.
بسیاری از فعالان کمپین یک میلیون امضا و مادران صلح، شب اعدام راحله، تا صبح پشت دیوارهای زندان اوین بودند تا شاید در لحظه‌های آخر بتوانند، رضایت خانواده مقتول را جلب کنند، اما می‌دانستند که، راحله، حتی ازطرف خانواده خودش نیز فراموش شده است و در مدت سه سال حضور در زندان حتی یک نفر واسطه نمی‌شود تا او با بچه‌هایش ملاقات کند.
همه آن‌ها که پشت در زندان بودند، می‌دانستند که راحله قربانی فقر و بی‌سوادی و تبعیض و نابرابری است و وقتی خشونت طبقاتی، ملیتی و جنسیتی در جامعه وجود دارد، بازتولید خشونت به شکل‌های مختلف چیز غریبی نیست. وقتی نیمی از جمعیت ایران، از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی خود محرومند و جامعه مردسالار و قوانین زن‌ستیز، زنان را اصلاً به حساب نمی‌آورد، وقتی خشونت در رسانه
ها و بلندگوهای رسمی کشور تبلیغ و ترویج می‌شود، آیا انتظاری جز بازتولید خشونت و جامعه‌ای ناهنجار، باقی می‌ماند؟ طبیعی است که نه. در چنین جامعه‌ای است که مردم هم قربانی می‌شوند و هم شکنجه‌گر.
منبع : اویرنجی

http://voiceofwomenafg.blogspot.com/               آوای زنان افغان

پلیس مصر او را در مدت بازداشت مورد آزار و اذیت جنسی قرار داده است

                             

منا الطحاوی: پلیس قاهره آزار جنسی‌ام دادند


منا الطحاوى در طول پوشش خبری اعتراضات سال جاری در کشورهای عرب به ویژه مصر بسیار فعال بوده، به خصوص با اخبار لحظه به لحظه ای که با استفاده از شبکه اجتماعی توییتر ارسال می کند
منا الطحاوى، روزنامه نگار و فعال آمریکایی - مصری می گوید که پلیس مصر او را بازداشت و در مدت بازداشت مورد آزار و اذیت جنسی قرار داده است.

این روزنامه نگار آزاد می گوید ماموران امنیتی در قاهره او را مورد ضرب و جرح و آزار جنسی قرار داده اند.
وی می گوید در حال عکس گرفتن از درگیری ماموران و معترضان بود که پنج مامور پلیس ضد شورش با باتوم به او حمله کردند.
تصاویری از دستان کبود و بازوی کچ گرفته شده این شهروند آمریکا در اینترنت منتشر شده است.
منا الطحاوى می گوید که طی ۱۲ ساعتی که در ساختمان وزارت کشور بازداشت بوده، توسط چند مرد مورد آزار و اذیت جنسی هم قرار گرفته است.

مقام های مصری تاکنون به این اتهام واکنش نشان نداده اند.این خبر در حالی اعلام می شود که شورای نظامی مصر از مردم این کشور به خاطر کشته شدن حداقل ۳۵ نفر از معترضان عذرخواهی کرده است.
خانم الطحاوی یکی از منتقدان سرسخت حکومت حسنی مبارک، رهبر سابق مصر است و از فعالان لیبرال عرب به شمار می رود.
منا الطحاوى در طول پوشش خبری اعتراضات سال جاری در کشورهای عرب به ویژه مصر بسیار فعال بوده، به خصوص با اخبار لحظه به لحظه ای که با استفاده از شبکه اجتماعی توییتر ارسال می کند.
خانم الطحاوی برای رسانه هایی چون روزنامه های واشنگتن پست آمریکا و گاردین بریتانیا قلم زده و در واشنگتن چهره ای شناخته شده است.
سفارت ایالات متحده در قاهره درباره شرایط خانم الطحاوى ابراز نگرانی کرده است.
بنا بر گزار ش ها، دیپلمات های آمریکایی در این باره با مقام های دولت مصر گفتگوهایی داشته اند.
این در حالی است که دادگاهی در قاهره حکم آزادی سه جوان آمریکایی متهم به شرکت در اعتراضات را صادر کرده است.
این سه نفر متهم بودند که به سوی ماموران امنیتی بمب های آتش زا پرتاب کرده اند. اتهامی که سه آمریکایی بازداشت شده آنرا بی اساس می دانند.
همزمان دولت باراک اوباما خواهان خویشتنداری نیروهای مصری در برابرمعترضان شده است. تحولات روزهای اخیر مصر در شرایطی روی می دهد که این کشور خود را برای برگزاری اولین انتخابات پارلمانی پس از سقوط حکومت حسنی مبارک آماده می کند.
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/               آوای زنان افغان

Tuesday, November 29, 2011

قطره قطره سرانجام در هر گوشه ای که باشیم، می توانیم یک دریا و موج را بوجود بیاوریم

                               

دادستان زن افغان در فهرست 'صد متفکر برتر جهان'
رامین انوری                                                                                                             
سه شنبه 29 نوامبر 2011 - 08 آذر 1390 خانم بشیر از فعالان حقوق بشر و نخستین رئیس زن یک محکمه در افغانستان است
ماریا بشیر، رئیس محکمه ولایت هرات در غرب افغانستان، به عنوان یکی از "صد متفکر برتر جهان" در سال ۲۰۱۱ از سوی مجله آمریکایی "فارن پالیسی" معرفی شده است.
خانم بشیر از فعالان حقوق بشر و نخستین زن در افغانستان است که به عنوان رئیس محکمه یک ولایت کار می کند.
او در سال ۲۰۱۰، یکی از ده زنی بود که جایزه ویژه "زن شجاع" را از وزارت خارجه آمریکا بدست آورد.
خانم بشیر که با بی بی سی صحبت می کرد، گفت که انتخاب او به عنوان یکی از صد متفکر برتر جهان، نمایانگر این است که "تلاشهای زنان افغانستان از دید جهان پنهان نمی ماند."
او گفت: "متاسفانه موانع سر راه ما بسیار زیاد است. بار ما بسیار سنگین است و می دانیم که راه ما بسیار طولانی است؛ ولی ما خسته نشده ایم و تلاشهای خود را ادامه می دهیم و می بینیم که قطره قطره سرانجام در هر گوشه ای که باشیم، می توانیم یک دریا و موج را بوجود بیاوریم."
مبارزه با فساد و خشونت خانواده گی
ماریا بشیر همزمان با به قدرت رسیدن گروه طالبان در افغانستان، وظیفه خود را در محکمه هرات از دست داد و مانند بسیاری دیگر از زنان این کشور خانه نشین شد.
اما او در زمان حاکمیت گروه طالبان نیز خاموش نماند و برای دخترانی که از رفتن به مکتب محروم شده بودند، در خانه خود یک مکتب مخفی ایجاد کرد.
او می گوید دختران به شکل پنهان به خانه او می آمدند تا درس بخوانند و این مسئله، باعث شد چندین بار ماموران گروه طالبان در مورد فعالیت های او از شوهرش بازجویی کنند.
پس از فروپاشی حاکمیت طالبان، خانم بشیر دوباره در محکمه هرات مشغول کار شد و دیری نگذشت که در سال ۲۰۰۶، به عنوان نخستین رئیس زن محکمه در یک ولایت افغانستان تعیین شد.
"متاسفانه موانع سر راه ماه بسیار زیاد است. بار ما بسیار سنگین است و می دانیم که راه ما بسیار طولانی است؛ ولی ما خسته نشده ایم و تلاشهای خود را ادامه می دهیم"مجله فارن پالیسی در معرفی خانم بشیر نوشته "در کشوری که هنوز حاکمیت قانون در آن تامین نشده و پولیس با مشکل فساد روبروست، ماریا بشیر، با رویارویی تهدیدهای که علیه جان او وجود دارد، علیه فساد، جرایم و خشونت خانواده گی در برابر زنان مبارزه می کند."
این مجله افزوده: "شاید تاثیرگذاری کار (ماریا بشیر) فورا به چشم دیده نشود، اما تلاشهای او بدون شک برای نسل آینده پربار خواهد بود."
مجله فارن پالیسی همچنین نوشته که خانم بشیر تنها در یک سال گذشته، ۸۷ پرونده خشونت علیه زنان، به شمول موارد ازدواج های زیر سن قانونی را در هرات بررسی کرده است.
فهرست "صد متفکر برتر جهان" هر سال از سوی مجله آمریکایی فارن پالیسی منتشر می شود و در آن از افرادی نام برده می شود که در یک سال اخیر با فعالیت های هنری، سیاسی و یا اجتماعی خود، توانسته اند تاثیری بر جهان داشته باشند.

http://voiceofwomenafg.blogspot.com/               آوای زنان افغان


وقتی یک مرد به فرزندانش تعرض جنسی می کند، این تقصیر آن

                                  
تعدد زوجات و عروس‌های خردسال در یک فرقه مذهبی امریکایی

محمد منظرپور
جفز بیش از چهل  همسر و شصت۰ فرزند دارد
واژه هایی همچون چند همسری، ازدواج با دختران کم سن و تعصب مذهبی خشک معمولا ً بعضی از کشورهای در حال توسعه را به ذهن می آورند. اما صنعتی ترین جوامع هم از گزند این پدیده ها در امان نیستند و هر از چند گاهی نمونه های از این موارد در آنها نیز خبر ساز می شوند.
یک نمونه، فرقه موسوم به کلیسای عیسی مسیح و قدیسین متاخر است که رهبر مذهبی آن به جرم تجاوز به دو کودک به حبس ابد محکوم شده و با اتهامات دیگری هم رو به روست.
وارن جفز، فردی که بسیاری او را پیشوای مخوف یک فرقه شستشوی مغزی شده توصیف می کنند، پیش از دستگیری به مدت یک سال تحت تعقیب بود. برای دستگیری او ۱۰۰ هزار دلار جایزه تعیین شده بود و نام او در فهرست ۱۰ متهم اصلی تحت تعقیب اف بی آی (اداره تحقیقات فدرال آمریکا) قرار داشت.
در آن زمان، پیروانش اعتقاد داشتند او توسط نیروهای الهی محافظت می شود.
جفز بالاخره در ماه اوت سال ۲۰۰۶ به طور اتفاقی به خاطر یک تخلف راننده گی در تگزاس دستگیرشد و از "عرش به فرش" آورده شد.
در موتراو مقادیر زیادی پول، کارتهای اعتباری، تجهیزات مخابراتی و حتی وسایل تغییر چهره کشف شد.
آقای جفز رهبر روحانی کلیسای بنیادگرای عیسی مسیح و قدیسین متاخر است، این کلیسا یکی از انشعاب‌های کلیسای مورمون است که حدود یک قرن پیش و پس از منع تعدد زوجات توسط کلیسای مادر، از آن جدا شد. خود کلیسای مورمون هم البته توسط قاطبه اعظم مسیحیان جهان به عنوان یک فرقه مسیحی به رسمیت شناخته نمی شود.
حدود ده هزار نفر از پیروان جفز در ایالتهای یوتا و آریزونا زنده گی می کنند. در مجتمع های دور افتاده ای که در آنها او حکم پیامبر را دارد و تعدد زوجات یک سنت الهی شناخته می شود.
تصور می شود که شخص جفز بیش از ۴۰ همسر و ۶۰ فرزند داشته باشد. در آغاز اتهام او اجبار دختران زیر سن قانونی به ازدواج با مردان مسن بود. اما با ادامه تحقیقات پولیس بردایره اتهامات او افزوده شد.
فلورا جسوپ در ۱۶ سالگی از یکی از اردوگاه های این فرقه گریخته و می گوید از هشت سالگی توسط پدرش مورد آزار جنسی قرار گرفته است
خانم جسوپ در تشریح نظام اعتقادی زمینه ساز این نوع تجاوزها به بی‌بی‌سی فارسی گفت: "در جامعه چند همسری، این اعتقاد وجود دارد که وقتی یک مرد به فرزندانش تعرض جنسی می کند، این تقصیر آن کودک است که مرد را تحریک کرده، چون مردان عاری از گناه هستند؛ در نتیجه وقتی تعرضی رخ می دهد، مرد متجاوز آیاتی از کتاب مقدس ورد زباش است، چون به اعتقاد او، اهریمن در درون کودک است و او این وردها را به زبان می آورد حتی درحین تجاوز تا مانع از انتقال اهریمن از کودک به خودش شود."
خانم جسوپ که اکنون در امر مبارزه با کودک آزاری فعالیت دارد می گوید سوء استفاده جنسی از کودکان با فرهنگ چند همسری درهم تنیده است. وی می افزاید: "اگر شما به خاستگاه تعرض جنسی به کودکان در سراسر جهان نگاه کنید، چه در بین مورمون‌های بنیادگرا، چه بین مسیحیان بنیادگرا و چه بین مسلمانان، این عارضه با جوامعی که اعتقاد به عروسان کم سن و سال دارند پیوند خورده است. بین این دوعمل تفاوتی وجود ندارد. اساس باور آنها این است که شما باید با دختران کم سن و سال ازدواج کنید تا آنها را 'نگاه دارید و آموزش دهید' که زنان وفادار و تسلیمی باشند."
در نهم ماه اوت سال جاری میلادی، دادگاهی در تگزاس جفز را به جرم یک فقره تجاوز و یک فقره تجاوز به عنف به دو کودک به حبس ابد محکوم کرد.حال دادستان‌ها امیدوارند محکومیت جفز نظام وحشتی که مانع از فرار بسیاری از این فرقه شده بود را بشکند
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/               آوای زنان افغان

Monday, November 28, 2011

یک مرد مورد تجاوز سه زن قرار گرفته است

                                 
تجاوز زنان به مردان در زیمبابوه؛ 'مراسم آئینی'
به روز شده:  17:22 گرينويچ - دوشنبه 28 نوامبر 2011 - 07 آذر 1390
پولیس زیمبابوه اوایل ماه جاری میلادی، چند زن را در حالی دستگیر کرد که ۳۱ کاندوم استفاده شده را با خود درموتر شان به همراه داشتند
.
پولیس زیمبابوه می گوید گروهی از زنان را در این کشور شناسایی کرده که احتمالا برای استفاده از اسپرم مردان در نوعی مراسم آئینی، به آنها تجاوز جنسی می کنند.
این گروه از زنان معتقدند که برگزاری چنین مراسمی آنها را ثروتمند می کند.
دستگیری برخی از اعضای این گروه بیش از یک سال به طول انجامید، و قرار است امروز دوشنبه، ۲۸ نوامبر سه نفر از این زنان در هراره، پایتخت زیمبابوه در دادگاه حاضر شوند.
خبرنگار بی بی سی در هراره می گوید انتشار این خبر مردم زیمبابوه را حیرت زده کرده است.
یکی از قربانیان این تجاوزها که خواست نامی از او برده نشود، در ماه ژوییه تجربه شخصی خود را در تلویزیون سراسری این کشور مطرح کرد.
او گفت ۳ زن که سوار بر موتری بوده اند، به او پیشنهاد دادند که او را به مقصد برسانند.
این قربانی تجاوز می گوید: "یکی از این زنان به صورت من آب پاشید، و بعد به من چیزی تزریق کردند که در من میل جنسی بسیار زیادی ایجاد کرد. آنها موتری را متوقف کردند و سپس مرا وادار کردند که با هر یک از آنها چندین بار با کاندوم رابطه جنسی داشته باشم".
یکی از مردان قربانی تجاوز جنسی در زیمبابوه گفته:
"یکی از این زنان به صورت من آب پاشید، و بعد به من چیزی تزریق کردند که در من میل جنسی بسیار زیادی ایجاد کرد. آنها اتومبیل را متوقف کردند و سپس مرا وادار کردند که با هر یک از آنها چندین بار با کاندوم رابطه جنسی داشته باشم"
این فرد می گوید پس از آن این زنان او را برهنه در جنگل رها کرده اند.
پس از این ماجرا چند رهگذر او را در جنگل پیدا کردند و برای کمک به او پلیس را در جریان گذاشتند.
به گفته این قربانی، تاثیر ماده تزریق شده به او در حدی زیاد بوده که پس از انتقال به بیمارستان، میل جنسی او هنوز بسیار زیاد بوده است و بنابراین پزشکان مجبور شدند برای کمک به او دست به کار شوند.
زنی که قرار است در دادگاه محاکمه شود در ۱۷ مورد به "تعرض به عنف" متهم شده است. در قوانین زیمبابوه تعریفی در مورد تجاوز جنسی زن به مرد ارائه نشده است.
پولیس زیمبابوه اوایل ماه جاری میلادی، این زنان را در حالی دستگیر کرد که ۳۱ کاندوم استفاده شده را با خود در اتومبیل شان به همراه داشتند.
اما این زنان اتهامات وارد شده را نپذیرفته اند و می گویند روسپی هستند و چون در زمان دستگیری به شدت سرشان شلوغ بوده، فرصت نکرده اند کاندوم ها را دور بیندازند.
این زنان می گویند پس از آنکه دادگاه با آزادی آنها به قید وثیقه موافقت کرد، با گروهی مواجه شدند که به تهدید آنها پرداختند و بنابراین برای در امان بودن از این تهدیدها و توجه های رسانه ای، مجبور شده اند در خانه بمانند.
اندرو فیری، سر بازرس پولیس به بی بی سی گفته است که احتمالا این زنان در قالب باند گسترده تری فعالیت می کرده اند که در سراسر زیمبابوه پراکنده است.
آقای فیری می گوید طی ماههای اخیر از دیگر شهرها نیز در چند مورد درباره تجاوز جنسی به مردان، به پولیس گزارش شده است.
"گفته می شود از اسپرم مردان در مراسم آئینی ویژه ای استفاده می شود که بنابر باورهای محلی، در شکوفایی تجارت و ثروتمند شدن افراد موثر است. همچنین احتمال داده شده که مایع اسپرمی که از این راه جمع آوری شده، برای فروش به کشورهای دیگر هم فرستاده شده باشد."
او می گوید هنوز در مورد دلایل و انگیزه های اصلی این موارد اطلاع دقیقی در دست نیست، اما احتمالاتی در مورد ارتباط این تجاوزها با مراسم آئینی خاص به گوش رسیده است.
گفته می شود از اسپرم مردان در مراسم آئینی ویژه ای استفاده می شود که بنابر باورهای محلی، در شکوفایی تجارت و ثروتمند شدن افراد موثر است.
همچنین احتمال داده شده که مایع اسپرمی که از این راه جمع آوری شده، برای فروش به کشورهای دیگر هم فرستاده شده باشد.
اما کلود ماراریکی، استاد دانشگاه در رشته جامعه شناسی به بی بی سی گفته است تشخیص دقیق اینکه از این اسپرم در چه مواردی استفاده می شود چندان راحت نیست.
این کارشناس فرهنگ های بومی می گوید: "چنین مواردی را می توان در حوزه مراسم آئینی و جادوگری پیدا کرد که معمولا توسط حلقه های مخفی و مرموز انجام می گیرد".
به گفته او حتی محققان نیز مایل نیستند در این مورد فعالیت تحقیقی انجام دهند، زیرا احتمالا زنده نخواند ماند تا موفق شوند نتایج تحقیقات شان را منتشر کنند.
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/               آوای زنان افغان

Sunday, November 27, 2011

زنانِ سرزمینِ من، زنده و سر بلند باشند

                                  
سلیمان کبیر نوری
شاد باش هشتاد سالگی و سرشک تلخ

گوشی تلفون را برداشتم تا هشتادمین سالگرد تولد داکتر اناهیتا راتب زاد ابر زنی ازاستوای شجاعت، بانوی همیشه متعهد، نماد ی از  استقامت، ِتندیسی از مقاومت برای آزادی و رهایی زنان مظلوم و محکوم  را تبریک و شاد باش بگویم.
میخواستم به زنی تلیفون بزنم که در فراز و فرود راه مبارزه و پیکار بخاطرآزادی، بهروزی و سعادت زنان و در کل سعادت و بهروزی انسان و انسانیت قامت بر افراشت و با گامهای استوار و آهنین در شرایط  بس دشوار اجتماعی ی با فراز و نشیب سخت سهمگین ؛ و برای یگانه عشق خودش که عشق به مردم و میهنش بود، به مبارزه  برخاست؛ پُخته شد و چون پولاد  آبدیده.
بیش از نیم قرن از زندگی پر بارو شیرین خود را وقف والاترین  هدف انسانی یعنی اهتمام، تلاش و رشادت و مبارزه بخاطر سعادت انسان و انسانیت و به ویژه آزادی زن نمود. اما دریغا!! الآن چه شد؟؟؟
 پیش ازینکه شمارهء تلفون را دایل کنم، تجسم چهرهء همیشه با متانت و استوار، با گیسوان درشتی که برف های سپید گذار از کوره راههای دشوار پویندگی و رزمندگی  نور بر ظلمت، جدال حق با جباریت ؛ آن را پوشانیده، و نور امواج پر تلاطم چشمهای نافذ و همیشه پر عطوفت او مقابلم جان گرفت.
شمارهء تلفون ایشان را دایل کردم. بعد از درنگی آواز رسا و مثل همیشه استوار را ازپشت گوشی تلفون شنیدم :
- بلی... بفرمایید!!
این آواز رعشه ایرا از تار و پود وجود و گلبولهای خونم عبور داد.
گفتم:
- سلام مادر جان چه حال دارید؟
- سلام نوری جان بچیم، تو خودت خوب استی؟ صحت خودت حالا چطور است؟
- شما به سلامت باشید. من حالا خوب هستم. مادر جان! سالگرد هشتاد سالگی تانرا تبریک میگویم!
- ای وای جان مادر؛ چه تبریکی ای! در هشتاد سالگی تولدم چه میبینم؟ فامیل بزرگ ما از هم پاشیده شد. فامیل های ما توته توته و پارچه پارچه و فرار وطن شده اند... آه که چه درد آوراست! ...تشکر، تو جور باشی بچیم! صحتت خوب باشد!
- مادر جان ! من از طریق سایت ها خبر شدم که سالگرد هشتاد سالگی شماست. و آنچه بیشتر برایم جالب افتاد، نوشته ی خانم حبیبه افتخار بود.
- مه نفهمیدم؛، مه در جریان نیستم.
- میدانید خانمی بنام حبیبه افتخار  نیز هشتادمین سالگرد تولد شما را تبریک گفته است که در رسانه های انترنتی بصورت بسیار وسیع و گسترده به دست نشر سپرده شده است.
- بچیم؛ ، خانم حبیبه افتخار چه نوشته ؟
- خانم حبیبه افتخار ضمن اینکه هشتادومین سالگرد تولد شما را تبریک گفته، تحفه ای برای شما هم داشته اند.
- جالب است. چطور؟
- هان...این خانم  اینطور نوشته کرده که :
«همچنان اینجا خبر شدم که مادر اناهیتا راتبزاد به خیر هشتاد ساله شده اند . کاشکی میتوانستم از نزدیک زیارت شان کنم و هشتاد ساله گی این زن بزرگ قرن افغانستان را برایشان و خانواده شان تبریک بگویم.
تحفه هم لازم است و من تحفه ای از جان شیرین تر ندارم که برایشان تقدیم کنم . اول جان ناقابل مرا به حیث تحفه قبول فرمایند و باز یک جلد کتاب همسرم « گوهر اصیل آدمی » را که به تازه گی در هندوستان چاپ شده و درین کار او را فرزندان و عزیزان با درک و با درد و دانش بسیار مادر اناهیتا از هر لحاظ کمک کرده اند ؛ به حضور این زن بزرگ تاریخ افغانستان هدیه گویا تقدیم میدارم ».
جملاتی را که من برای مادر خواندم، ارچند من پیش ازان آنرا خوانده بودم؛ در شکل بسیار بسیط و ساده مینمود؛ اما آنقدر با پهنایی ژرف و عمیق بودند که دران حالت، وضع من را دگرگون ساخت. منکه در جریان خواندن آن، آهنگِ آوازم نیز دگرگون شده بود ؛ احساس کردم که همه درد های درونی ام نیرو گرفته ؛ به شور بلند آمده، متحرک شده اند و میخواهند یکسره از جا بیرون آمده و به غوغا بپردازند. بلی... همه ی این درد ها بلند آمدند و یکایک بدون آنکه بیرون شوند، در گلویم گره خورده و گیر ماندند.
احساس بغض گلو دیدگانم  را به گذرگاهء اشک میکشاند. دریک لحظه ی کوتاه همه حوادث و رویدادهای فاجعه بار سه دهه ی اخیر کشور در برابر چشمانم تجسم یافته و گذشتند... و هم اینکه امروز من خود به دور از حوادث، ولی غرق دران، در دیار غربت بسر میبرم.. بلی، با آن همه سوز و فشار، آواز در گلویم خشکید. نتوانستم ادامه دهم.
بعد از درنگی بخود فشار آوردم تا چیزی بگویم. بخوبی میدانستم که دران طرف تلفون چه کسی گدازِ دردِ مرا آیینه وار لمس میدارد.
به سختی گفتم:
-  میشنوید؟
ازان طرف نیز آوازی نشنیدم. گوشم به درد آمد. گوشی تلفون را بسیار بگوشم فشرده بودم.
بعد از درنگی شنیدم :
- نوری بچیم، جان مادر  میشنوم...کاش، اینجا میبودی !
پنداشتم هجومِ اشک چشمان، روی خط میدود و صدایی از آنسو، خط دوش آن را میشکند:
- زنانِ سرزمینِ من، زنده و سر بلند باشند.
من سرا پا گوش بودم میشنیدم و یاد سالها و گردباد درد ها پرده های مغزم را درمینوشتند. او چه حالتی داشت؟
سکوت جانکاه بازهم در دو طرف خط تلفون مستولی گشت.. ولی این سکوت ؛ ترنم دردِ عشق و صفا را پیچیده در لایه های پرخاش و خشم، پژواک میداد.
از شورِ اشک و طوفانِ عاطفه احساس کردم که دل خونین و پراز درد زمانه ها، زمزمه ء غم و ماتم را سر داده و بلند و بلند به سرودن گرفته  و فقط گویی  همین لمحه به فرصتی دست یازیده است تا کوله بارغم و حسرت و اسف  را از آنچه درهم غنوده دارد ، درهمین برهه ی زمان فرو فگند و خود را از فشار درد مکاران بیدرد، تهی سازد.
شنیدم که مادر بمن گفت: - مه میخاهم با خانمت گپ بزنم.
به خود آمدم.
خانمم نبود و من به او گفتم:
 - او فعلا در خانه نیست. در فرصت مساعد برای شما زنگ خواهد زد.
دیدم که مادر بخاطر بهبود حالت من با استفاده از یک مهارت  روانشناسانه خواسته  تا به من آرامش خاطر بخشند.
و متعاقب آن پرسیدند:
 -آن هموطنِ ناز، خانم  حبیبه جان کجا زندگی میکنه؟
- در یکی از ولایات افغانستان . اما شرایط وطن دشوار شده . نسبت بیماری، حدود یکهفته است برای تداوی به هند رفته است.
- تو میتانی شماره ی تلفونش را برایم پیدا کنی؟ دلم بسیار میخواهه که همرایش گپ بزنم.
- بلی. قلم و کاغذ دارین؟
- بلی بگو که نوشته کنم!
من شماره ی تلفون را برایشان گفتم و ایشان نوشتند.
با استفاده از همان شیوهء آرام ساختن، پرسیدم:
- پیش از ینکه من تلفن کنم مصروف چه کاری بودید؟
- کتابی بود که میخواندم. کتاب هم دلگیر شد. تلویزیون میدیدم.
- کدام تلویزیونهاره زیاد ترمیبینید؟
- همی تلویزیون های افغانستانه.
- دیدن این تلویزیونها زیاد ناراحت کننده نیستند؟
- اینرا مه خوب میدانم . چکنم.. زندگی در غربت و بیوطنی .اگر ببینم نارام میشوم . اگر نبینم خود را نارامتر مییابم .
- خوب خوش شدم که صحت تان خوبست.
- مه هم خوش شدم که جانک تو هم جور است. تشکر بچیم از تلفونت. مه سر و رویت را میبوسم. به خانمت سلام من  را بگو و روی خانمت و اولاد ها را از طرف من ببوس.
- زنده باشید مادر جان! من هم دستهایتان را میبوسم. خدا حافظ و روز تان خوش!
- پناهت به خدا!
و همانند همان لرزشِ صدا، گوشی را گذاشتم. زنی ازتارک تعهد و شرافت، در آنسوی خط سالگرد هشتاد سالگی اش را تنها اما با همه، تجلیل کرده بود.
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/               آوای زنان افغان

دفاع ازحقوق زنان و سهم گیری در نهاد های زنان وجیبه هر زن با احساس کشورماست

نهاد اروپائی زنان افغان
 ارسالی : زلیخا پوپل
تاریخ خبر: 25/11/2011
سومین نشست(نهاد) اروپایی زنان  افغان به اشتراک نماینده گان شورا ها ، نهاد ها و انجمن زنان سراسر اروپا ، شخصیت های مستقل زنان، شعرا ، ژورنالستان، نویسند ه گان،دانشمندان و زنان اهل خبره، رییس اتحادیه شورای مهاجرین افغان در هالند و رییس اتحادیه شورای مهاجرین افغان در آلمان به تاریخ 25/11/2011 از طریق شبکه جهانی پالتاک( زن و زنده گی) تدویر یافت. که اشتراک کننده گان روی اسناد تشکیلاتی و برنامه عمل (نهاد)جر و بحث فعال نموده و پیشنهادات سازنده را  جهت برتری و بهتر شدن  کار در(نهاد) ابراز داشتند و  این نشست از ساعت هشت و سی شب آغاز گردیده و تا به ساعت 10/30 شب ادامه داشت که در فضای دوستانه  صفا و صمیمیت خاتمه یافت.  قرار است جلسه بعدی و یا نشست بعدی روی همین اجندا به تاریخ 9/12/2011 به ساعت 8 شب در همان شبکه به آدرس ذیل تدویر یابد .دوستان و خواهران و علاقمندان که خواهش شرکت را داشته باشند. قبل از اشتراک به تیلفون های ذیل به تماس شده ما را مطلع سازند. از اشتراک شماقلبآ ممنون و سپاس گذاریم . تشکر.
Adres room----Asia and pacific-other-zan wa zendagi   
Tel--- 0031268401004 and   004951419930541 and  0031263702635
Email;dr.temory@yahoo.de       and    zolaikha_p_z@hotmail.com 
Time—sahaat -  8- uur shaab data - 9/12/2011-

http://voiceofwomenafg.blogspot.com/               آوای زنان افغان

سه مساله موثر به حیات زنان افغان


زنان و کنفرانس « بن دوم»

 نویسنده : نجیبه آرش
دیده بان حقوق بشر ضمن اعلامیه ای که اخیرا" در رسانه ها بازتاب یافته است، به نسبت احتمال کمرنگ بودن حضور فعالان زن در نشست کنفرانس بن « ۲ » که قرار است به تاریخ ۵ دسمبر ۲۰۱۱ در کشور آلمان بر ګزار شود- هوشدار داده است که: اجلاس بن « ۲ » روی سه موضوع کلیدی میچرخد:
                                              ۱ – انتقال مسولیت ها ی امنیتی به نیروهای نظامی افغانستان۰
 2- مذاکرات احتمالی با طالبان جهت راه یابی به مصالحه۰
 ۳- چگونګی روابط افغانستان با جامعه بین المللی پس از سال ۲۰۱۴ ۰ این هر سه مساله مستقیما به حیات زنان افغان موثر میباشد۰
تشویش دیده بان حقوق بشر،جامعه مدنی، کمپاین پنجاه فیصد وکمیته ی اشتراک سیاسی زنان ، بر حق است چنانچه در نزدیکترین نشست کنفرانس ترکیه کرسی زنان افغان خالی بود و به زنان اجازه شرکت داده نشد۰ نباید ازین حقیقت چشم پوشید که: زنان مکمل نیمه جامعه است و بدون حضور فعال زن در اجتماع، دیموکراسی اصلا معنی و مفهومی ندارد۰
درافغانستان از سال های متمادی وضعیت حقوق زنان یکی ازموضوعات بسیار حساس و قابل دقت بوده که در دوره های مختلف بر ابنای خصوصیت یک جامعه سنتی،محدودیت های عرف و سنن پدر سالاری، سهم زنان فقط در کار های امور منزل و تربیت اطفال محدود شده بود. ولی در برهه های تاریخ دیده شده که زنان شهری از قید چادری اجباری خود را نجات داده و با استعداد سر شار، به سرعت راه ترقی و تعالی را گشوده؛  سهم ونقش  ارزنده ایرا در امورات کشوری و لشکری ایفاء نموده اند . گواه روشن این امر « شرکت وسیع زنان در دهه هشتاد تا اوایل نود میلادی در تمام عرصه های حیات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنګی از هر لحاظ خیلی برجسته میباشد۰ که درآن دوره زنان بالغ بر شصت الی هفتاد فیصد کادر های ملی را  تشکیل میداد وسهم عظیم زنان بخصوص در عرصه های آموزشی و تربیت نسل جوان کشور به تناسب مردان بیشتر بود»۰ 
ولی متاسفانه که همه دستاورد های مردم ما که محصول سال ها رنج و زحمت بود، دشمنان مردم و کشور ما با اشکال و عناوین گوناگون ولی در ماهیت خیلی شیطانی و غیر انسانی به خاک و خون یکسان ساختند۰ جنگ های تنظیمی هست وبود مادی و معنوی مارا غارت نمود۰  تحریک سیاه طالبانی، زنان با شرف افغان را به اسارت کشیده ، دروازه های مکاتب و مراجع تحصیل را به روی زنان بستند ، کار بیرون از منزل را حرام دانستند۰ در حق مادر افغان هر ګونه اذیت، آزار، تحقیر، توهین، شلاق زدن و سنگسار را رواداشتند۰
 بعد از سقود طالبان توسط قوای امریکا کنفرانس « بن اول» سرنوشت سیاسی کشور را  تعین نمود. ظاهرا" آهسته آهسته روزنه های امید به روی زنان ستمدیده افغان دوباره باز شد و در حدود شهر ها زنان توانستند مانند سایر شهروندان از حقوق ابتدایی خود استفاده ببرند و کسب تحصیل نموده ، پله های ترقی و شګوفایی را بپیمایند۰ بنابه  درک مسولیت های سیاسی، اجتماعی و فرهنګی در هر دو دوره انتخابات ریاست جمهوری کاندید دادند و همچنان در هر دو دوره انتخابات مجلس نمیندګان شرکت نمودند که تقریبا ۲۶ فیصد آرای مجلس نماینده ګان را از آن خود ساختند۰ اکنون شرکت زنان در ادارات دولتی، وزارت زنان، در صفوف اردوی ملی، پلیس ملی، نهاد های حقوق بشر، اتحادیه های زنان تجارت پیشه، کمیته مشارکت سیاسی زنان، کمپاین ۵۰ فیصد و شرکت زنان در اکثریت رسانه های جمعی داخل کشور بطور چشم ګیر دیده میشود۰ ولی متاسفانه به نسبت تعین عجولانه سرنوشت سیاسی افغانستان در کنفرانس « بن اول» و روی کار آمدن یک دولت ضعیف،بیکاره، فاسد،معامله ګر ، سنت ګرا و مرد سالار، بار دیګر چنګال خونین ارتجاع سیاه ګلوی مردم و به ویژه زنان را بیرحمانه فشرد۰ با استفاده از همین خلا طالبان با حمایت بیدریغ و همه جانبه ی اداره استخبارات «آی. ا س. آ ی.» پاکستان ، استخبارات منطقوی و بین المللی دوباره احیا، تجهیز و تسلیح ګردیدند و در طی ده سال با تکتیک های متنوع، دیپلوماسی – سیاسی ،  نظامی  تمام نهاد های اقتصادی، اجتماعی و فرهنګی، بصورت برنامه ریزی شده کشور مارا به زانو در آوردند. با ګسیل تروریستان انتحاری، ایجاد وحشت و ارعاب، قتل های دسته جمعی، ترور زنجیره ای شخصیت های عالی رتبه، اختطاف کودکان، زنان، کارگران در امور بازسازی،۰۰۰ توانستند گروهک طالبان را به حیث یک نیروی هیولای شکست ناپذیر نزد عامه ی جهان جلوه داده و برنامه های رذیلانه ی اقتصادی - نظامی منطقوی  خویشرا که بیش از یک قرن در آرزویش بودند،به منصه ی اجرا گیرند.
بنأ در اخیر ، زنان و مادران آگاه افغانستان از تمام مقامات بلند پایه کنفرانس« بن ۲ »،  جامعه جهانی،شخصیت های اشتراک کننده و موثر، از خانم ها و مادرانی که فرزندان دلبند و شوهران خود را در طی این مدت از دست داده اند، تقاضا میګردد که تمام کار کرد های کنفرانس« بن ۱» را بطور شفاف و روشن با وجدان پاک اخلاقی - انسانی مورد بازبینی قرار داده و به بررسی گیرند۰
۱- سوال است که در مدت ده سال موجودیت قوت های نظامی جامعه جهانی در افغانستان چرا صلح پایدار محقق نشد وبر خلاف اوضاع وخیم تر شده میرود؟
۲- بیتفاوتی، عدم توجه و دلچسپی و یا چشمپوشی دولت افغانستان د رزمینه محو خشونت علیه زنان ،   مورد انتقاد شدید( بخش حقوق بشر سازمان ملل متحد) قرار گیرد. زیرا پرونده های خشونت علیه زنان در طی سال های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ از ششصد پرونده به ۲۴۳۵ پرونده بالغ ګردیده است و قانون محو خشونت علیه زنان در دست اجرا قرار نگرفته است.
۳- کشور ما در طی ده سال یک اردوی ملی و پولیس ملی بااقتدار وبا کیفیت که بتواند از استقلال و تمامیت ارضی ما دفاع نماید ندارد۰
 ۴- قاچاق، تولید و ترافیک مواد مخدره نیتنها کاهش نیافت، بل روزتاروز توسعه، گسترش و سیر سعودی را پیموده و یک تجارت پر زرق و برق رایگان  را برای مافیای داخلی، منطقوی و بین المللی فراهم و مساعد ساخته است.
 ۵- از آن جایی که بار ها ادعا شده که طالبان قوت رزمی خود را در برابر نیروی  نظامی افغانستان از دست داده و کاملا ضعیف شده پس چرا جامعه بین المللی اصرار میورزد که با طالبان مصالحه صورت بګیرد و حضور شان را در کنفرانس بن ۲ ضرور دانسته و از آنان دعوت بعمل میآید که مصالحه کنند. به یقین که جامعه زنان افغانستان از دعوت طالبان تاریک اندیش و دشمن آزادی شان نیتنها خوشنود نیستند۰، بل اینده تاریکی را در برابر این نیروی بزرگ و نیمی از پیکر اجتماع کشور مان تجسم میدهد.
اګر نظامیګران منطقوی بخصوص پاکستان ګروه طالبان را تمویل و تجهیز نمینمود، آخرین میخ های نابودی ده سال قبل بر تابوت این گروهک وحشی و لشکر برونمرزی سازمان جاسوسی پاکستان کوبیده شده بود۰  حالا نیز اعمال ترور و انفجارات ګروه نا بکار طالبان ، جنګ منظم را با دولت افغانستان معنی نمیدهد. مردم مان این گروهک ددمنش و مزدور را وحشیان دستپرورده ی استخبارات ها میشناسند که امروز پاکستان بصورت عریان ازایشان حمایت مینماید. شرکت طالبان جنایت پیشه در کنفرانس بن دوم، جز شرکت آی اس آی درین کنفرانس معنی دیگر نخواهد داشت. و احیانا" سهیم ساختن ایشان در ساختار سیاسی – نظامی جکومت افغانستان به معنی سهیم ساختن آی اس آی درین ساختار ها توجهِ میشود.
به فکر من تا زمانیکه پاکستان و حامیان بین المللی اش دست از حمایت گروهک وحشی طالبان نکشند و سیاست دوګانه و مرموز دولت افغانستان و جامعه جهانی شفاف، روشن و صادقانه اعلام نگردد، آمدن صلح در افغانستان نا ممکن و محال مینماید.

http://voiceofwomenafg.blogspot.com/               آوای زنان افغان