آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Saturday, April 5, 2025

….زمانه عوض شد اما ما عوض نشدیم

مردانی که در کنسرت‌های خوانندگان زن با لباس‌های مرتب شرکت می‌کنند، می‌خندند، می‌رقصند و از دموکراسی، آزادی و عدالت اجتماعی سخن می‌گویند، اما همین که به خانه بازمی‌گردند، به همسران و دخترانشان اجازه حضور در چنین محافلی را نمی‌دهند.

آزادی را برای خود می‌خواهند، اما برای نزدیک‌ترین افراد زندگی‌شان مرز و محدودیت می‌سازند. این تناقض نه‌تنها در جوامع سنتی، بلکه در کشورهایی که به‌ظاهر مسیر اصلاحات را در پیش گرفته‌اند، نیز دیده می‌شود.

تناقض آزادی در کشورهای اسلامی و شرقی

در عربستان سعودی، پس از سال‌ها محدودیت، حالا کنسرت‌های مختلط برگزار می‌شود، اما هنوز بسیاری از مردان، زنان خانواده‌شان را از حضور در چنین رویدادهایی منع می‌کنند. آزادی در فضای عمومی قابل قبول شده، اما درون خانه‌ها هنوز قوانین قدیمی حکم‌فرماست. در تاجیکستان و ازبکستان، اگرچه موسیقی و فرهنگ مدرن در حال رشد است، اما همچنان نگاه سنتی بر زندگی زنان سایه انداخته و مردان تصمیم می‌گیرند که چه چیزی برای زنان خانواده‌شان "مجاز" یا "ممنوع" باشد.


در چین، به‌ویژه در سین‌کیانگ، فشارهای دولتی و کنترل فرهنگی شرایط ویژه‌ای را رقم زده و زنان اغلب در معرض محدودیت‌های اجتماعی و مذهبی قرار دارند. در برخی مناطق، موسیقی، رقص و حتی پوشش زنان تابع سیاست‌های سخت‌گیرانه‌ای است که از سوی دولت یا جامعه اعمال می‌شود. در تاتارستان روسیه، اگرچه زنان از آزادی‌های بیشتری برخوردارند، اما بقایای تفکرات سنتی مردسالارانه هنوز در تصمیم‌گیری‌های خانوادگی دیده می‌شود و بسیاری از مردان همچنان نقش کنترل‌کننده را ایفا می‌کنند.


مهاجرت: تغییر جغرافیا، اما نه طرز فکر

افسوس، اما بزرگ‌تر از همه این است که این تناقض در میان افغان‌هایی که به اروپا و آمریکا مهاجرت کرده‌اند، نه‌تنها از بین نرفته، بلکه قوت بیشتری گرفته است. تصور می‌شد که مهاجرت به جوامع آزاد، تفکر افراد را نیز تغییر خواهد داد، اما بسیاری از مهاجران، در حالی که خود از آزادی‌های فردی بهره‌مند شده‌اند، همچنان خانواده‌شان را در قید و بند سنت‌های گذشته نگه داشته‌اند.


آنها در غرب در کنسرت‌ها، جشن‌ها و محافل عمومی شرکت می‌کنند، از حقوق بشر، برابری و دموکراسی سخن می‌گویند، اما در خانه، همان قوانین سخت‌گیرانه‌ای را اجرا می‌کنند که روزی از آن فرار کرده بودند. آنها در کشور جدیدشان، با دوستان و همکاران خود درباره آزادی بیان و حقوق زنان بحث می‌کنند، اما در خانه، اجازه نمی‌دهند که دخترانشان در یک برنامه هنری یا فرهنگی شرکت کنند.


در این میان، زنان مهاجر نیز بین دوگانگی فرهنگی گیر افتاده‌اند. برخی از آنان تلاش می‌کنند که از این حصارها عبور کنند، اما فشار خانواده و جامعه مهاجر باعث می‌شود که همچنان در همان محدودیت‌ها زندگی کنند. دخترانی که در جوامع آزاد بزرگ شده‌اند، اما هنوز باید برای رفتن به یک برنامه فرهنگی یا اجتماعی، رضایت پدر یا برادرشان را جلب کنند.


مشکل کجاست؟ دین یا فرهنگ؟

بسیاری از مردم این محدودیت‌ها را به دین نسبت می‌دهند، اما حقیقت این است که ریشه اصلی این تناقض، فرهنگ مردسالاری است، نه مذهب. در بسیاری از کشورها، دین و سنت چنان در هم تنیده شده‌اند که مرز میان باور دینی و فرهنگ اجتماعی از بین رفته است. در حالی که در جوامع غربی، مذهب به یک امر فردی تبدیل شده، در کشورهای شرقی، همچنان ابزاری برای کنترل اجتماعی و خانوادگی است.


این فرهنگ مردسالاری است که آزادی را یک امتیاز برای مردان می‌داند و زنان را تنها در چارچوبی که "مجاز" تشخیص داده شده، می‌پذیرد. حتی در جوامع مدرن، این تفکر همچنان وجود دارد که زن باید تحت نظارت و کنترل باشد، چه در خانه، چه در اجتماع.

راه‌حل چیست

مهاجرت، جغرافیا را تغییر داده، اما ذهن‌ها هنوز در اسارت گذشته باقی مانده‌اند. آزادی زمانی معنا پیدا می‌کند که برای همه باشد، نه فقط برای مردان. تا زمانی که مردان حاضر نباشند همان آزادی‌ای را که برای خود می‌خواهند، برای همسران و دخترانشان نیز بپذیرند، هیچ تغییری رخ نخواهد داد.


این تغییر تنها از طریق آموزش، آگاهی و بازنگری در باورهای فرهنگی ممکن است. ما باید یاد بگیریم که آزادی یک حق همگانی است، نه یک امتیاز اختصاصی. جامعه‌ای که در آن نیمی از افرادش تحت کنترل و محدودیت باشند، هرگز به معنای واقعی کلمه "آزاد" نخواهد شد. شعار آزادی و عدالت، زمانی ارزش دارد که در عمل نیز به آن پایبند باشیم، نه فقط در کنسرت‌ها و محافل عمومی.


Mayvand Fa

No comments: