آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Wednesday, May 8, 2024

داستان غم انگیز اعدام نخستین وزیر زن، پزشک، آموزگار، استاد دانشگاه، فعال حقوق زنان و سیاستمدار

روز پنجشنبه ۱۸ ام ماه ثور سال ۱۳٥٩ روزنامه كیهان نوشت:

ساعت یک و نیم بامداد امروز فرخ‌رو پارسا تیرباران شد


مرده‌ شوی‌ها از شستن جسد وی خودداری كردند، زیرا وی به نام مفسد فی‌الارض اعدام شده بود

زنان خانواده بودند كه پیكر وی را شستند و دیدند كه سه تیر به زیر سینه‌اش اصابت كرده و از پشت بدنش خارج شده است.

وی در سال ۱۳۰۱ در شهر قم به دنیا آمده بود. مادر وی فخرآفاق پارسا از فعالان حقوق زنان و مدیر مجله «جهان زنان» بوده و پدرش فرخ‌دین پارسا کارمند وزارت بازرگانی و مدیر مجله‌های اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و عصر جدید بود.

وی از آن رو در شهر قم زاده شد که مادرش به دلیل نشر مقاله‌ای با عنوان لزوم تعلیم و تربیت مساوی برای دختر و پسر در تبعید به سر می‌برد.

این مقاله اعتراض های گسترده‌ای را در میان روحانیون آن دوران برانگیخت و موجب تبعید مادر وی گشت. فرخ‌رو پارسا تحصیلات ابتدایی خویش را در تهران سپری و برای ادامه تحصیل در دوره متوسطه به دانشسرای مقدماتی رفت.

وی توانست دوره متوسطه را با کسب رتبه اول به پایان رسانده و به دانشسرای عالی و سپس به دانشگاه تهران راه یافت. وی تحصیلات دانشگاهی خویش را در رشته پزشکی ادامه داد و با گرفتن درجه دکترا از دانشگاه تهران فارغ‌ التحصیل گردید.

فرخ‌رو‌پارسا درسال ۱۳۲۱ با احمد شیرین‌سخن ازدواج کرد و از همان سال پس از دریافت مدرک لیسانس از دانشسرای عالی به تدریس در دبیرستان‌های تهران پرداخت.

او پس از پایان تحصیلات دانشگاهی تا مقطع دکترا علی‌رغم این که در رشته پزشکی دانش‌ آموخته شده بود، کار پزشکی را رها کرد و ترجیح داد به کار فرهنگی بپردازد.

بدین ترتیب او در وزارت فرهنگ آن دوران مشغول به کار شد.

وی در‌ سال ۱۳۳۳ به همراه تنی چند از همکارانش انجمن بانوان فرهنگی را برای دبیرستان‌های دخترانه آن دوران تاسیس نمود و در سال ۱۳۳۵ به عنوان یکی از اعضای هیات رییسه «شورای همکاری جمعیت‌های بانوان ایرانی» انتخاب شد.

فرخ‌رو پارسا همچنین نخستین مدیر کل زن در ایران بود. در سال ۱۳۳۹ با آغاز به کار دانشگاه ملی ایران (دانشگاه بهشتی کنونی) وی عهده‌دار سِمَت مدیر کلی دبیرخانه دانشگاه ملی ایران شد. او در سال ۱۳۴۷ به عنوان وزیر آموزش و پرورش ایران انتخاب شد

اواخر ماه دلو ۱۳۵۸ فرخ‌رو پارسا دستگیر شد.

وی با اتهاماتی چون :

حیف و‌ میل اموال بیت المال و ایجاد فساد در وزارت آموزش و پرورش و کمک به نشو و نمای فحشا در آموزش و پرورش و همکاری موثر با ساواک و اخراج فرهنگیان انقلابی از وزارت فرهنگ ایران و...» در دادگاه انقلاب اسلامی شعبه تهران به ریاست صادق خلخالی محاکمه شد و به عنوان مفسد فی الارض به اعدام محکوم شد. فر‌خ‌رو پارسا را به همراه دو تن دیگر سوی جوخه اعدام بردند

منصوره پیرنیا واپسین دقایق زندگی او را چنین تصویر می كند:

گونی كهنه و كثیف و چرک‌ آلود دیگری را آوردند و معلم و پزشک نخستین زن مدیر كل نخستین زن وكیل مجلس شورای ملی نخستین بانوی معاون وزیر و نخستین زن وزیر و مبارز راستین راه آزادی و برابری حقوق زنان را به زور در گونی كردند و برای آن كه دست و پایی نزند. طنابی را بر پاهای او بستند و طناب دیگری را از روی گونی به دور گردن او پیچیدند و او را به درخت اعدام آویزان كردند

طناب دار را كه بالا كشیدند طناب پاره شد و فرخ‌رو پارسا در فاصله یک متری به زمین افتاد. حالا دیگر به كلی از حال رفته و بیهوش شده بود. طناب را از سر و رو و بدن او باز كردند و او را به داخل حیاط بردند و در كنار حوض كثیف و آب خزه گرفته‌ای مشتی آب بر سر و روی او زدند و دوباره او را به هوش آوردند.

خانم پارسا كه به هوش آمد نفسی به راحتی كشید و تصور می‌كرد با پاره شدن طناب بی گناهی او نیز به اثبات رسیده و مورد لطف خداوندی قرار گرفته است. كمی آرام گرفته بود و دیگر گریه و زاری و ناله هم نمی كرد.

پس از گذشت نزدیک به پانزده دقیقه باز او را به محل قتلگاه بردند.

كارش به جنگ تن به تن كشیده بود. این بار سیم کلفت و مقاوم بكسل آوردند و به بالای درخت بستند و سپس سیم دار را بر گردن فرخ‌رو پارسا انداختند و چند جعبه خالی پپسی را زیر پای او گذاردند و دقایقی دیگر یكی از دژخیمان مرگ لگد محكمی به جعبه‌ها زد و جعبه‌ها را از زیر پای خانم پارسا به گوشه‌ای پرتاب كرد.

ساعت یک و نیم صبح روز ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. سه تیر خلاص بر پیكر بی جان وی شلیک شد.

فرخ‌رو پارسا حتی در وصیت‌نامه كوتاه خود حقوق زنان را فراموش نكرد و نوشت.

دادگاه میان زنان و مردان تفاوت زیادی می گذارد و امیدوارم آتیه برای زنان بهتر از این باشد.

وی خطاب به دادگاه انقلاب اسلامی و در دفاعیه‌اش بود كه خواند:

یا رب نظر تو بر نگردد

برگشتن روزگار سهل است

No comments: