آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Wednesday, May 15, 2024

دخترک! من از تجربه خودم مینویسم

 مادر کلان مادرت، مادر کلان خودت و مادرت و حال تو در آپارتاید زاده شدید و نقش مادری تان در قاموس آپارتاید جنسیتی با قلم زور گویی و بی عدالتی فقره به فقره نوشته شده است . این قانون نامه در خدمت ذهن شویی تو برای بردگی مادام العمر در یک پوشه ی مخملی و خوش قواره به نام مادریست .
اینکه بین پدر و شوهر برای یک لقمه نان دست بدست میشوی، اینکه هیچ گزینه ی جز تبادل سکس رسمی، شریعی یا سفیدبرای پناه و غذا نداری، اینکه حتمن باید رحم ات آدم تولید کند، اینکه باید مطیع باشی، اینکه باید سکان هدایت حیات و ممات ات دست دیگری باشد، اینکه پنهان و پیچیده باشی، اینکه در حاشیه و دور از چشم  باشی، اینکه ندانی و نفهمی، اینکه دنیای تجربه، اختيار و هویت را در قاموس آپارتاید فحشا، یاغی گری و بی شرمی تعریف کردند،  آپارتاید است ! 

در آپارتاید تو حق گرفتن تصامیم حیاتی بر فرزندت را نداری، تو مجبوری مادر بشوی، تو مجبوری قربانی بدهی، تو ثبت هیچ دفتر و دیوان شجره ی خانوادگی نیستی، تو سهمی در ساختار حقوقی خانواده و جامعه نداری جز پرت و پلا های عاطفی  متغیر و وابسته به مود افراد ، در بستر آپارتاید تو ابزار تولید مثل ارزان و وسیله سکس رایگان هستی . مادر شدن در عصر جنگ ومفاد چیزی بیشتر از  تولید عسکر و کارگر مجانی نیست. اگر تو را در آپارتاید محاصره کرده اند بدان که تو را برای زاییدن های غیر اختیاری و مادری جبری محکوم کرده اند. تو در آپارتاید مجبور به فروکش کردن اتش شهوت مردان و زاییدن نیروی کار ارزان و اردوی مجانی در جنگ ها برای فروش اسلحه ثروت مندان هستی. در نظام آپارتاید تو با آدم اشتباه  سکس میکنی، بی موقع میزایی ان هم پی هم و بی وقفه، گله ی دور وبرت را با تن فرسوده، سفره ی خالی در یک بستر تهی از انگیزه به اینده و زندگی تمام عمر رنج میدهی و آنچه میتوانی بدست آوری باج گیری بیش نیست . انچه بتو تقدیم میتوانند بکنند مشت شعر و ترانه ی دروغین میان خالی ست که هیچ گره از مشکلات ات کم نمیکند و بارسنگین  مسولیت  گله های دور و برت را نمی‌کاهد. از قتل فرزندانت جلو گیری نمیکند، از مکتب نرفتن دخترت و از شهید شدن پسرت .  تو در آپارتاید فقط سکس میکنی و میزایی! مادری    در عصر جنگ و خونریزی این است که  نزایی.

چون  مشخصه ی برازنده ی آپارتاید زاییدن به جبر است . پس حد اقل کاری کن که کودک ات را در مورد کشتن آدمها به بهانه منافع ملی، تامین دمکراسی یا عدالت طوری اموزش بدهی تا قبول نکند که  بیرون از مرز  به سربازی برود، پول بیشتر از کار نگیرد و کار بیشتر از مزد ش نکند . یاد بگیرد که صحت و بیداری خودش با تشخیص  آزادی دیگران مهم ترین مسوولیت اوست، در حالیکه  شناخت خدا و دفاع از دین غیر مرتبط ترین بخش ارزش‌های زندگی اوست. اگر هنوز شک داری که در پارتل آپارتايد سیستماتیک نفس میکشی حد اقل مادری خودت را با مقدار صلح و امنیت ارزشی در جامعه محک بزن . چون امنیت روحی و فزیکی در یک جامعه مستقیمن متناسب است به طرز مادری سالم که به فرزندت کرده یی . آنچه نسل بعد از تو انجام می‌دهند ثمره ی آموزه های توست . وقتی هنوز خودت را تربیت نکرده یی یا حد اقل توسط نظام آپارتاید تعلیم بردگی میبینی ، هنوز خودت کامل نشده یی، هنوز خودت محتاج هستی و هنوز خودت کنیز جنسی هستی و مادر شده یی یعنی در بستر آپارتاید گیر افتاده یی ! وقتی هنوز معلم درست نیستی، هنوز سرباز قویی نیستی و هنوز انسان شناس باسواد نیستی مادر نشو، چون مادری همان سکان خدایی بین آدم‌هاست. اگر فکر  میکنی این ها همه توطئه فمنیستی ست دگر جایی شک برای من باقی نمی‌ماند که تو سخت در قلاده ی آپارتاید جنسیتی قفل شده و ذهن شویی شدی تا زنجیر هایت را دوست بداری

 ولی اگر هنوز خدا نشده یی مادر نشو . زنان خدا منصب، فقط می‌توانند دایره ی خون آشام آپارتاید جنسیتی را حول خود بشکنند و به مادری جبری  به عنوان یگانه راه بقا، خاتمه دهند .

ویدا ساغری

No comments: