آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Tuesday, November 2, 2021

حصارهای بی ثواب

 

حصار و اسار بند های اند که هر موجود روی زمین برای رهایی و  برون رفت از آن تلاش و تقلا میکند، حتا ناتوان ترین موجودات روی زمین

 

حصار بندی نیست که یک موجود به دلخواه خود به آن تن دردهد

خداوند حق آزاد زبستن را به همه موجودات اعطا فرموده است و هوشدار داده است که از اسیر کردن و به بند کشیدن مخلوقاتم حذر کنید.

و اما آیا خدا باوران به هوشدار خداوند توجه دارند و آیا به آنچه در کتب آسمانی تذکر رفته است یقیناً باورمند اند؟

اگر باورمند هستند، پس چرا مخلوق خدا را به نام های مختلف و اشکال مختلف به بند و اسارت می کشند؟

گاه به نام دین و آیین، گاه به نام مسایل سنتی و عنعنوی و گاهی برای عقاید فردی و شخصی و ده ها چیز دیگر که وقتی انسان به آن می اندیشد باری از سوالات در ذهن اش انبار می گردد.

چرا این گروه مردم به نام مذهب و عقیدت، برای انسان های آزاده که آزاد زیستن معنای زندگی ایشان را رقم میزند حصار و دیوار میسازند؟

و یکی از این حصارهای بی ثواب حجاب است!

گرچه از این اصل نمیتوان چشم پوشی کرد که در همه ادیان حجاب وجود دارد، البته با تفاوت های که در شکل و نوع حجاب دیده میشود

این موضوع در مورد حجاب اسلامی هم صدق میکند، تفاوت های ناشمایل در حجاب اسلامی کشورهای مختلف اسلامی نیز وجود دارد که قابل غور و مرور میباشد

در افغانستان سه دهه قبل با هجوم لشکر جهل، چادری اجباری شد، حالانکه قبل از آن زنان افغان در اکثر ولایات افغانستان در کنار مردان با روی و یا صورت ناپوشیده در دفتر و دیوان و  مطب و مکتب و مزرعه و فابریکه مصروف کار و فعالیت بودند، حتا زنان دور افتاده ترین دهکده و قصبه نیز چادرهای کلان برسر داشتند، نه چادری! و با همان چادر در بیرون از منزل گشت و گذار و کار میکردند.

مقنعه و برقع تا جایی که یاد من می آید، در افغانستان رایج نبود و این سوغات نارسا و نازیبا را از ایران و پاکستان تعدادی از مهاجرین با برگشت دوباره به وطن با خود آوردند که در کابل و بقیه ولایات سرزمین ما شکل گرفت و کم کمک رواج یافت.

پوشیدن حجاب یک امر اختیاری است و نباید با اجبار بر کسی تحمیل گردد.

فردی تصمیم میگبرد حجاب بپوشد و برای پوشیدن آن  دلایل منطقی می آورد و فرد دیگری اصلا خواهان نیست بپوشد و برای نداشتن و یا نپوشیدن حجاب دلایل منطق دیگری دارد

و اما این نقاب ها و پرده های سیاه کشیده بر صورت زنان که پیدا نیست سوغات کدام زمان و کدام انسان و کدام اسلام و در نهایت کدام دین و آیین است، چیست و چرا هست؟

مگر به این پرده های سیاه نفس گیر که دم زدن در آن ناممکن به نظر میرسد گویند حجاب؟

آیا این زنان مجبور به پوشیدن این نوع حجاب که شبیه سیاه ترین سیاه چال دنیا ست، هستند؟

و اگر این زنان به اختیار و خواست خود این پرده های سیاه را برسر و تن خود میکشند سوال است که چرا؟

برای کسب ثواب و یا برای تواب گناه های که احدی نمیداند، در روز رستاخیز فیصله خداوند در موردش چه خواهد بود؟

آیا ممکن است، با پوشیدن نقاب های سیاه بر گناهان خویش پرده انداخت؟

و آیا میشود دل خدا را با این نوع پوشش که نمادی از سیاهی و بدبختی و تیره روزی زنان است، بدست آورد؟

آیا این مردمان بر بذل و بخشش خداوند شک دارند؟

و در نهایت آیا در کعبه آنجا که خانه خداست و آنجا که با عظمت ترین عبادتگاه جهان است، زنان با چنین پوشش 

ظاهر میشوند؟ چنانیکه پرسش ساده و واضح است، پاسخ نیز آشکارا و روشن که نه!

آنجا که خانه خدا و مهد اسلام است،  زنان در میان هزاران مرد نامحرم با این نوع پوشش ظاهر نمیشوند و نشده اند.

در حقیقت زنان با صورت باز و روشن به طواف کعبه میپردازند و در نهایت با همان صورت باز و روشن به دیدار خدا میروند.

و اما خدا باوران امروزی که راه خود را در میان تمدن و بدویت گم کرده اند، چرا نمی بینند؟

و این خدا باوران گمشده در میان تمدن و بدویت در اصل خواهان چه اند؟

اینها واقعا خداباور اند و یا خود ادعا و دعوای خدایی دارند؟

No comments: