آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Wednesday, February 17, 2021

فمینیسم چیست و فمینیست کیست

 چیماماندا آدیچی نویسنده نیجریایی است که در یکی از سخنرانی‌هایش زیر نام «همه باید فمینیست باشیم» داستانی از یک پیرمردی تعریف می‌کند که در رونمایی یکی از کتاب‌هایش او را نصیحت به «فمینیست نبودن» می‌کند.

 

وقتی آدیچی می‌پرسد چرا؟ پیرمرد می‌گوید که فمینیست‌ها زنانی خشمگین هستند که نمی‌توانند شوهری پیدا کنند. این داستان حضار را به خنده وا می‌دارد
واقعاً که چنین تعریفی از فمینیسم خنده‌دار هم هست. اما به راستی فمینیسم چیست و فمینیست کیست؟ آیا وقتی از فمینیسم صحبت می‌کنیم و خود را فمینیست می‌خوانیم، از معنای آن باخبریم؟ آیا مردی که کمکی در کارهای خانه (آشپزی، لباس‌شویی، بچه‌داری و تمیزکاری) نمی‌کند، اما در راهپیمایی‌ها برای دادخواهی حقوق زنان از همه بلندتر شعار می‌دهد و فریاد می‌زند، می‌تواند فمینیست واقعی باشد؟ مقاله‌ها و سخنرانی‌های فمینیستی مردی که حتا جورابش را خودش نمی‌شوید و نان و آبش را یک زن باید بیاورد و خلاصه این‌که یک زن باید خدمتش را کند، تا چه اندازه قابل ارزش و باور هستند؟
آری، همین عملکردهای نمادین و سمبولیک هستند که نمی‌گذارند قدمی به پیش برداریم. تا زمانی که جامعه‌ای دو قطبی جنسیتی رادیکال پرورش دهیم و هر بعدی از جامعه را جنسیتی جلوه دهیم، سرنوشت مان همین خواهد بود و به فردایی بهتر از دیروز نخواهیم رسید. پس باید تغییر را از خانه‌های مان شروع کنیم، مثل خوشحال شدن از به دنیا آمدن یک کودک دختر. به دختران از همان آوان کودکی دیکته نکنیم این‌که چون فقط «مونث» هستند باید کار خانه بدانند، بیرون بازی نکنند، بلند نخندند و با جنس مذکر معاشرت نکنند. اما متاسفانه در اکثر خانواده‌ها از این تغییرات خبری نیست. دختران آن‌قدر با این «بکن‌ها» و «نکن‌ها» بزرگ می‌شوند که باور می‌کنند نسبت به مردان «انسان» کم‌تری هستند. همزمان پسران طوری بار می‌آیند که فکر می‌کنند چون فقط «مذکر» هستند، انسان والاتری نیز هستند. این ناخودآگاه، این اجازه را به آن‌ها می‌دهد که خود را صاحب تمام عیار جنس «مونث» بپندارند و بر آن‌ها امر و نهی کنند. پس برای برابری جنسیتی این کوچک و بزرگ کردن‌های کاذب را باید در همان ایام کودکی از بین برد و به هر دو جنس فرصت انجام دادن کارهایی که مردانه و زنانه پنداشته می‌شوند، داد. تغییر را باید از خانه شروع کرد و بعد آن را به اجتماع آورد. به هر دو جنس باید از خردسالی اجازه داده شود که با هم به‌عنوان دو انسان دوست باشند تا فردا در اجتماع یک گفت‌وگوی ساده میان دختر و پسر، هزار و یک حرف و حدیث را به دنبال نداشته باشد. اگر به دختران گفته می‌شود که مواظب رفتارهای شان باشند، به همان اندازه باید به پسران تذکر داده شود که چگونه با دختران انسانی رفتار کنند. هر دو جنس باید یاد بگیرند که با تمام تفاوت‌های شان «انسان» هستند؛ انسان‌هایی که به‌طور مساویانه از پس هر کاری بر خواهند آمد، چه در بیرون و چه در درون خانه و این قابلیت‌ها چیزی از «زنانگی» و «مردانگی» آن‌ها نخواهد کاست. بنابر این، مقالات و سخنرانی‌های افراد در مورد زنان و شعارها در دادخواهی‌های گروهی زمانی با ارزش و فمینیستی هستند که حقوق برابر اول در خانه‌های‌شان حاکم باشد.
سیمون دوبووار، فیلسوف، فمینیست و اگزیستانسیالیست فرانسوی در کتاب «جنس دوم» خود استدلال می‌کند که یک «انسان» زن زاده نمی‌شود بلکه «تبدیل» به یک زن می‌شود. دوبووار به همین منوال استنباط می‌کند که ساختارهای اجتماعی/ فرهنگی (هم‌چون ازدواج، مادری، روابط زن-مرد)، تاریخ و افسانه‌های محدود و تعریف شده دختران را از آوان کودکی مجبور به پذیرفتن نقش‌های معینی می‌کنند. این گونه است که زنان در جایگاهی پایین‌تر از مردان قرار می‌گیرند. هر چه پذیرفتن این جایگاه درونی‌تر شود، به همان اندازه زنان موجود «دیگری»تر به حساب می‌آیند. این مهم است که تاریخ افسانه‌های تعریف شده و ساختارهای اجتماعی/ فرهنگی به چالش کشیده شوند تا باشد که موجودیت زن به‌عنوان یک انسان تعریفی دوباره شود. دوبووار تاکید می‌کند، تا زمانی که سنت‌های سرکوب کننده و مردان تعریف کننده هویت زنان باشند «آزادی» پدیده‌ای خواهد بود در دور دست‌ها!
برای مبارزات فمینیستی، ابتدا باید فهمید که فمینیسم یعنی چه؟ تا مانند پیرمرد نیجریایی دچار سوء فهم نشویم. فمینیست‌ها برای برابری سیاسی، اجتماعی و اقتصادی زنان با مردان مبارزه می‌کنند، مانند سیمون دوبووار! دوبووار با وجود منتقدان بسیار، هنوز در میان فمینیستان پر طرفدار است. دوبووار زن برابری خواه بود که با افکارش جامعه مردسالار و سنتی غرب را در سال
۱۹۴۹ و در سال‌های بعد از آن به شدت تکان داد. در موج‌های اول، دوم و سوم فمینیسم، کتاب «جنس دوم» سیمون دوبووار نقشی اساسی و مهمی بازی می‌کند. اندیشه‌های فمینیستی لیبرال، رادیکال، مارکسیستی، روانکاوانه و سوسیالیستی همواره به طرزهای مختلف از تئوری و نظریه‌های دوبووار قرض می‌گیرند. لذا وقتی دوبووار می‌گوید که «یک انسان «زن» زاده نمی‌شود بلکه «تبدیل» به یک زن می‌شود» را باید جدی گرفت و به طرز زندگی خود و اطرافیان‌مان با دقت بیشتری بایستی بنگریم و دنبال این جمله دوبووار در روزمرگی‌های‌مان بگردیم و راه حلی برای آن بیابیم تا باشد که یک «انسان» را با باورهای نادرست مان به یک «موجود دست دوم» تبدیل نکنیم.
سر انجام این‌که، فمینیست‌ها باور بر این دارند که مرد انسان «برتر» نیست بلکه انسانی است برابر با زن. در جامعه کنونی این‌که زن «جنس دوم» و «انسانی فرومایه‌تر» از یک مرد است به‌طور هولناکی نهادینه و پذیرفته شده است و تنها راه بیرون رفت از آن این است که زنان و مردان دانا، دوشا دوش هم برای از بین بردن سنت‌ها و رفتارهای ناشایست و دست و پاگیر جامعه کار کنند تا این مبارزات به آزادی و برابری واقعی ختم شود. بهتر این خواهد بود که این تلاش‌ها را هر کدام از خانه‌های مان آغاز کنیم تا هر کدام ما فارغ از جنسیت، فمینیست مبارزتر و انسانی بهتر از دیروز باشیم. در کنار هم با هم بگوییم:
همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس
که دراز است ره مقصود و من نو سفرم

Top of Form

خبرنامه اطلاعات روز مهشید مهجور

 

Bottom of Form

 

No comments: