زنان همواره پس از تصمیمهایی
که گرفته میشود، خبر میشوند. توافقنامه سیاسی، حکومت مشارکتی و هر چیزی که از
دل مذاکرات میان ارگ و سپیدار بیرون میشود، نقش زنان در این چانهزنی چهقدر
برجسته است؟
سیاستمداران و رهبران حکومت و بیرون از حکومت در تمام تعاملات و چانهزنیهای
سیاسی زنان را نادیده میگیرند. این نگاه و برخورد یکی از ناشایستهترین انتظارات
رهبران سیاسی و دولتمردان مرد در برابر زنان سیاسی به شمار میرود. مردانی که در
پروسهی دموکراتیک وارد پروسهی انتخابات و کارزار مبارزاتی انتخاباتی میشوند، به
رای هر شهروند نیاز دارند. در تکتهای انتخاباتی و ستادها یکی از سپهرهایشان حضور
زنان در سطوح مختلف کمپینها است. کمیتهها و شوراهایی برای زنان ایجاد میکنند.
اما وقتی که انتخابات به بحران میرود، چالشها و مشکلات به میان میآید و
اختلافات اوج میگیرد، زنان کنشگران و بازیگران اختلافات نیستند. آنان در چانهزنیها
و حل اختلافات در حد قوی حضور ندارند. وقتی زنان در تصمیمگیریها، حل اختلافات و
چانهزنیهای قدرت سهم ندارند در حالی که در ساخت نظام نقش برجسته دارند و از حامیان
اصلی نظام کنونی استند، از طالبان چه گله کنیم.
من دوست دارم زنی در
تعاملات و موضوعات کلان سیاسی نظر اختلافی داشته باشد، روندی به دلیل اختلاف زنان
به تعویق بیفتد و دوباره از سر گرفته شود. در کدام قرن زندهگی میکنیم؟ در عصر
تکنولوژی که جهان به دهکده مبدل شده است و اطلاعات جهان در آن واحد به تمام کشورها
و به شهروندان میرسد. من داشتم زنانی را در تشکیل ۱۰ دولت میخواندم که مردان
در اقلیت قرار دارند. آنان بیشترین قدرت را در سطح جهان گرفتهاند.
بررسی نقش زنان در عرصه سیاست
و مدیریت کلان کشورها نشان میدهد که آنها موفق شدهاند در تعدادی از کشورهای
اروپایی و امریکای مرکزی و جنوبی تعداد بالایی از کرسیهای وزارت را تصاحب کنند.
ما در سطح مذاکرات درونسیستمی که اختلافاتمان را حل میکنند، زنان را تحمل نمیکنیم.
به زنان فرصت دهید تا خودشان فرصت خلق کنند. به گونهی مثال زنان در آغاز سال ۲۰۲۰ با جلب اعتماد سیاسی
بالا و کسب قدرت اجرایی توانستهاند در ۱۰ کشور جهان بیش از ۵۰ درصد اعضای کابینه دولتها
را به خود اختصاص دهند. در اسپانیا از میان ۱۵ کرسی وزارت، ۱۰ کرسی به زنان تعلق گرفته
تا ۶۶.۷ درصد قدرت اجرایی و تصمیمگیری
دولت اسپانیا در اختیار زنان باشد. فنلاند جوانترین نخستوزیر جهان را دارد. کابینه
سانا مارین، نخستوزیر ۳۴ ساله فنلاند دارای ۱۱ وزیر زن است و تنها ۷ کرسی وزارت دولت این
کشور در اختیار مردان قرار گرفته است. بدین ترتیب ۶۱.۱ درصد قدرت تصمیمگیری
کلان و اجرایی فنلاند در اختیار زنان است.
کشوری نیکاراگوئه به
عنوان یکی از بزرگترین کشورهای امریکای مرکزی نخستین کشور غیراروپایی است که در
آن زنان توانستهاند اکثریت دولت را در اختیار بگیرند. در حال حاضر، ۱۰ تن از وزرای کابینه ۱۷ نفری این کشور (معادل ۵۸.۸ درصد) زن هستند. دولت
کنونی کلمبیا به عنوان چهارمین کشور بزرگ امریکای جنوبی، دارای ۱۱ وزیر زن است که معادل ۵۷.۹ درصد کابینه ۱۹ نفری این کشور به شمار میرود.
زنان در اتریش ۵۷.۱ درصد از کرسیهای وزارت
را تصاحب کردند تا از میان ۱۴ سمت اجرایی و تصمیمگیری، ۸ منصب را در اختیار داشته
باشند. همینطور پرو دومین کشور امریکای جنوبی است که زنان در آن بالاترین اعتماد
سیاسی و اجرایی را جلب کردهاند. دولت این کشور متشکل از ۱۱ وزیر زن در مقابل ۹ وزیر مرد است و اکثریت
کابینه پرو (۵۵ درصد) در اختیار زنان است. زنان
سویدنی نیز ۵۴.۵ درصد قدرت اجرایی این کشور را در
اختیار دارند و بر ۱۲ کرسی از ۲۲ کرسی وزارت در دولت سویدن
تکیه زدهاند. میرسیم به روآندا که اکثر امور اجرایی و تصمیمگیریهای سیاسی آن
کشور به عنوان یکی از کوچکترین کشورهای آفریقای مرکزی در اختیار زنان است. کابینه
۲۸ نفری این کشور شامل ۱۵ وزیر زن (معادل ۵۳.۶ درصد) دارد. آلبانی به
عنوان یکی از کشورهای کوچک و فقیر اروپای شرقی ۵۳.۳ درصد امور دولت خود را
به زنان واگذار کرده و ۸ زن به عضویت کابینه ۱۵ نفری این کشور درآمدهاند.
اکثریت دولت فرانسه با نسبت ۵۲.۹ درصدی نیز در اختیار
وزرای زن است. کابینه ۱۷ نفری ادوارد فیلیپ، نخستوزیر،
دارای ۹ وزیر زن از جمله فلورانس پارلی به عنوان وزیر دفاع است. در کشورهای
دیگر جهان حضور زنان به دلیل مدیریت و رهبری سالم و نتیجهبخش آنان بلندتر میرود.
موفقترین کشورهای جهان
که در برابر ویرویس کرونا خوب مبارزه کردهاند، به رهبری زنان بودهاند. در افغانستان
اما سهم ۳۰ درصدی زنان که در قانون اساسی از
آن نام گرفته شده است، تامین نمیشود. به جز مجلس نمایندهگان و شوراهای ولایتی،
در سایر موارد این درصدی حضور زنان نقص شده است. از حضور زنان در مواردی که موانع
جدی در برابرشان قرار دارد اگر بگذریم، در حوزهی تصمیمگیریهای کلان و معادلات و
تعاملات قدرت حداقل زنان را دخیل بسازیم. توافقنامه سیاسی به امضا میرسد، بدون اینکه
نقش زنان در رسیدن به توافق برجسته باشد. در پروسهی صلح، هیات مذاکرهکننده صلح میان
افغانها چهقدر دادخواهیها و کنفرانسها و فعالیت صورت گرفت تا دستکم ۲۰ تا ۲۵ درصد زنان در ترکیب هیات
مذاکرهکننده صلح میان افغانها مد نظر گرفته شود.
حالا هم فرصت است، در
توافقنامهی سیاسی حکومت وقتی وزارتخانهها را به کلیدی و غیرکلیدی تقسیمبندی
و درجهبندی میکنند. این مورد را توافق کنند که مثلا از شش وزارت کلیدی، دو وزارت
را به زنان واگذار میکنند. در ریاستهای مستقل و ولایتهای درجه یک و درجه دوم هم
همین قصه را تعقیب کنند. ما ضرورت داریم به اینکه زنان نقش معنادار و اثرگذار
داشته باشند تا نقش و حضور بیاثر و سمبولیک. زنان باید در جاروجنجالهای کلان،
نزاعها و معضلات کلان سیاسی و کشوری دخیل باشند. باید در حل اختلافات و فیصلهی
نزاعها و معضلات کلان سیاسی و ملی شریک باشند.

No comments:
Post a Comment