سهیلا وحدتی
تعریف واژه ها: این نوشته درباره تعریف دقیق واژه هایی است که اکنون دانشگاه های امریکا تلاش دارند برای مبارزه با خشونت علیه زنان بکار گیرند و درکنار آن به برخی واژه ها که در این زمینه در زبان فارسی وجود دارد،
اشاره می شود. دشواری کار ما زنان دراین است که بسیاری از واژه هایی راکه به واقعیت زندگی ما وحقوق بشرمربوط می شود،نداریم
شمار اندک واژه هایی که ما در فرهنگ خود برای مشخص کردن رفتارهای ناشایست جنسی داریم، نشانگر فقر فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ما در زمینه مبارزه با خشونت علیه زنان است. در غرب، روز به روز به شمار واژه هایی برای تعریف دقیق و مشخص خشونت جنسی افزوده می شود. در همین راستا، تعریف های حقوقی شکل می گیرد و جرم انگاری این رفتارها گسترش می یابد و این نشانگر میزان تلاش و توانمندی جامعه در مبارزه با خشونت جنسی است.
اکنون در انگلستان تلاش می شود که افزون بر خشونت های جسمانی، برای خشونت های روانی نیز واژه های حقوقی برای تعریف جرم مشخص شود چرا که خیلی از کسانی که دست به زن کشی می زنند همان کسانی هستند که خشونت جنسی را با خشونت های روانی برای کنترل رفتار قربانی آغاز کرده بودند.*
در امریکا چندی است که شکایت دختران دانشجو از رفتارهای ناشایست جنسی پسران شدت یافته است. همزمان، اعتراض آنها به بی توجهی دانشگاه ها نسبت به این مساله روز به روز بیشتر می شود. دختران دانشجو، خانواده های آنان و سازمان های مبارزه با خشونت علیه زنان، دانشگاه ها را در زمینه آموزش دهی به پسران و وضع مقررات برای برخورد با این رفتارها مسئول می دانند و آنها را متهم به بی کنشی در این زمینه می کنند. دانشگاه ها تا کنون سعی می کردند که جریان را به سکوت برگزار کنند و زیاد به اینگونه مسائل بال و پر ندهند و اینگونه شکایت ها را تشویق نکنند. همچنین بهانه می آوردند که در مواردی که مثلا دختر می گوید که مورد تجاوز قرار گرفته، ولی پسر می گوید که دختر اعتراضی به زبان نیاورده و این دو سابقه رابطه جنسی با همدیگر داشته اند،از این رو ما نمی دانیم که جانب کدام یک را بگیریم.
پس از فشارهای زیادی که در چند سال اخیر به دانشگاه ها وارد شد، و رسانه ها در این میان نقش برجسته ای داشتند، دانشگاه ها دارند می پذیرند که بایستی مسئولانه تر برخورد کنند. از این رو تلاش می کنند که تعریف های دقیق و مشخصی از رفتارهای نامناسب و غیرقابل پذیرش در زمینه عمل جنسی ارائه دهند و این تعریف ها را به دانشجویان آموزش دهند. از سوی دیگر، برای رسیدگی به شکایت های جنسی روند مشخصی را تعریف کرده و مسئولانی را در دفاتر ویژه این امر به کار می گمارند تا هیچ شکایتی از قلم نیافتد و به همه شکایت ها به درستی رسیدگی شود.
این نوشته درباره تعریف دقیق واژه هایی است که اکنون دانشگاه های امریکا تلاش دارند برای مبارزه با خشونت علیه زنان بکار گیرند** و در کنار آن به برخی واژه ها که در این زمینه در زبان فارسی وجود دارد، اشاره می شود.
• واژه هایی که نداریم، و واژه هایی که داریم!
دشواری کار ما زنان در این است که بسیاری از واژه هایی را که به واقعیت زندگی ما و حقوق بشر ما مربوط می شود، نداریم.
آنچه کار را دشوارتر می سازد این است که گاه به جای واژه هایی که نداریم، واژه هایی داریم که یا ماهیت رخداد و عمل را نمی رساند، و یا اینکه واقعیت را وارونه جلوه می دهد و مرد را از رفتار ناشایست جنسی تبرئه می کند و حتی زن را محکوم می سازد. به بیان دیگر، بسیاری از واژه های ما در ماهیت خود زن ستیز است.
یک نمونه از واژه های زن ستیز را برای شما می گویم که مترادف تجاوزکردن است: بی صورت کردن، یا بی سیرت کردن. بی صورت کردن حکایت از شرم برای قربانی تجاوز دارد، یعنی شرمگین کردن قربانی تجاوز. در این عبارت، هیچ بار منفی برای تجاوز گر در فعل تجاوز دیده نمی شود. این بار شرم به قدری شدید است که به خاطر دارم در کودکی مادرم که طبیعتا مرا عاشقانه دوست می داشت، به من می گفت "خدا کند اگر کسی تو را بی صورت کرد، همانجا تو را بکشد که من اینقدر بی آبرو نشوم!" اگر مادرم واژه هایی برای تجاوز می داشت که در آن قربانی تجاوز فقط قربانی بود و شرمی متوجه او نبود، و شرمی متوجه مادر قربانی و دیگر اعضای خانواده اش نبود، و شرم فقط و فقط از آن تجاوز گر می بود، آیا باز هم چنین آرزویی می کرد؟
This email is free from viruses and malware because avast! Antivirus protection is active.
|
No comments:
Post a Comment