! رفـیــق
اگر تو این همه بر من جفا نمی کردی
به نفسِ سرکشِ خود اعتنا نمی کردی
غرورِ عشق مرا چشمِ کم نمی دیدی
مرا هماره «ضعیفه» صدا نمی کردی
به جُرمِ عشق مرا در کفن نمی بستی
به کامِ خویش جهان را روا نمی کردی
اگر که حامیِ دیوار ها نبودی تو
همیشه برج بلندی بنا نمی کردی
مرا شبیهِ خودت صاف و ساده می دیدی
هزار گونه خطر دست و پا نمی کردی
منی که در همه احوال یاورت بودم
رفیقِ صادقِ خوب و دلاورت بودم
بدون دغدغه حالا برابرت بودم
ویا که یک سر و گردن فزون ترت بودم
***
رفیق! یک کمکی صبر و برد باری کن
بیا و دست به دستم گذار و یاری کن
بدون من تو کجا؟ شهپرِ صعودت کو؟
به اوجِ لذتِ پرواز شهپرت بودم
دلم به همرهی ات بار بار بار شکست
سرم به سنگ ستم هایت آشکار شکست


No comments:
Post a Comment