آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Tuesday, January 1, 2013

چرا زنان افغانستان قربانی خشونت‌های فزاینده اند؟


سه شنبه, 12 جدی 1391
باید گفت این گونه موارد اعمال خشونت علیه زنان و کشتن آنان به قندوز در شمال کشور محدود نمی شود بلکه در سال های اخیر در سراسر افغانستان شمار زیادی از موارد خشونت علیه زنان و دختران، به ثبت رسیده است. افزایش روز افزون خشونت علیه زنان و دختران در کشور باعث نگرانی جدی است و در این زمینه باید دولت، فعالان جامعه مدنی، نمایندگان مردم در مجلس و نهادهای مدافع حقوق بشر اقداماتی را روی دست بگیرند. براساس آمارهای ارایه شده، تنها در جریان سال جاری 60 مورد خشونت علیه زنان در اداره امور زنان ولایت قندوز ثبت شده است. این وضعیت ایجاب می کند که برای محو خشونت علیه زنان، عالمان دینی، دانشجویان و مردم نیز مجدانه سهم بگیرند.زیرا در جریان سال جاری آمار خشونت های شدید بر ضد زنان و دختران افزایش چشم گیری یافته است و تداوم این روند حقیقتا مایه نگرانی جدی است.
دولت و نهادهای مدافع حقوق زنان باید به وضعیت زندگی زنان جامعه مان بیش از پیش پرداخته و توجهات به سمت مشکلات و چالش های فراروی زنان را بیشتر سازد. این یک واقعیت غیر قابل انکار است که زنان بیش از مردان افغانی رنج می برند و متحمل سختی ها و دشواری های فراوان در زندگی شان اند. اما براستی چه عواملي باعث تداوم مشکلات و گرفتاری های زنان جامعه ما شده است؟ چرا در افغانستان خشونت‌های خانوادگی، ازدواج‌های اجباری، افسردگی شدید و ... افزايش یافته و باعث بیماری های گوناگون در جامعه زنان و حتی خود کشی ها و مرگ و میر آنان می گردد؟
به باور روانشناسان از آنجاييكه زنان نسبت به مردان در برابر نابسامانی‌ها و واقعات روانی حساس ترند جنگ‌ها، بیجا شدن‌ها و ناامنی‌ها باعث این شده که تعداد زیادی از زنان افغانی به مرض افسردگی شدید دچار شوند. اما به نظر مي رسد پرسش اساسي تر و بنيادي تر اين است كه اصلا چرا در افغانستان خشونت‌های خانوادگی، ازدواج‌های اجباری، افسردگی شدید و ... دامن گير زنان است و در جوامع ديگر اين مشكل بسيار كم و غير قابل مقايسه باافغانستان است؟ البته شاید فقر شديد مالي و نبود امكانات لازم زندگي در اين زمينه تاثیر گذار باشد. اما این سنخ پاسخ ها برای پی بردن به چرایی تشدید خشونت علیه زنان در جامعه ما متقاعد کننده نیست و در حقیقت به این پرسش که اصولا چرا خشونت عليه زنان افغانستان متفاوت و بیش از کشورهای دیگر است پاسخ اساسي داده نشده است.
به باور نگارنده زنان در جامعه به شدت سنتی افغانستان همواره یکی از آسیب پذیرترین اقشارجامعه بوده وهستند تحقیقات و مطالعات محققین و کارشناسان امور زنان در کشور ما نشان می دهد که میزان خشونت علیه زنان در افغانستان نسبت به سایر جوامع در بالا ترین سطح خود قرار دارد. به نظر می رسد بیش از سه دهه جنگ و خشونت در افغانستان بخودی خود زمینه ساز بروز هر نوع رفتارهای خشونت آمیزدر جامعه افغانی شده و افراد جامعه با الگو پذیری از فرهنگ جنگ عملا در برخورد با همدیگر خشن ترین رفتار های ممکن را بروز می دهند و در این میان یکی از اسیب پذیر ترین قشر جامعه افغانی که از خشونت متاثر می شوند زنان است.
البته تاسف مضاعف از این است که زنان افغانی آنگونه که برخی می پندارند تنها در جوامع روستایی متاثر از فرهنگ خشونت نیستند بلکه در شهرهای بزرگ نیز زنان در معرض رفتارهای خشونت آمیز قرار می گیرند.
آمارها نشان می دهد که كابل با داشتن بیش از 45 فیصد مورد خشونت با زنان، مقام اول را در افغانستان داراست. بنا براین مقوله خشونت علیه زنان یک معضل جدی و ریشه دار در افغانستان است که باید اين مسائل ريشه يابي گرديده و راه حل هاي مناسب ارائه گردد نه اينكه با بر شمردن آن فكر كنيم مشكل حل شده است. بدون تردید این مشكل زماني مي تواند حل گردد كه به علت ها و عوامل اصلي برسيم.مسلما بررسي ريشه ها و عوامل اصلي اين مسائل در افغانستان از حوصله اين نوشتار خارج است. اما به يك نكته كليدي مي توان اشاره كرد و آن اينكه نگاه انسان افغاني به زن و جنسيت او عامل اصلي اين مشكلات است.
حال اينكه آیا اين نگاه برخواسته از فرهنگ و سنت هاي افغاني است يا به دليل برداشت هاي اشتباه از دين و باور هاي اسلامي است؟ مي توان گفت هر دو عامل موثر است. بنا بر اين هم بايد اين عوامل ريشه يابي گردد و هم راه هاي برون رفت از آن بررسي و طرح گردد.
طبیعی است که در تغییر نگاه انسان افغانی به زن برنامه ریزی ها و مطالعات بلند مدت را می طلبد و اموزش و پرورش در کنار رسانه های جمعی می تواند در این زمینه نقش مهمی را بازی نمایند.
اما آنچه بیش از همه مایه تعجب و شگفتی بیشتر است این است که در این سالها بخشی از کمک های جهانی به نام زنان و دفاع از حقوق آنان و همینطور تنویر افکار عمومی در قبال زنان هزینه شده است. اکنون پرسش مهم این است که چرا ما اینک شاهد چنین امار و ارقام های تکان دهنده از اعمال خشونت علیه زنان ایم؟ این درحالیست که تامین حقوق زنان در این کشور از اهداف و شعار های اصلی جامعه جهانی در افغانستان اعلام شده بود.
غرب با شعارتحقق دمکراسی، آزادی، عدالت و برابری زن و مرد در افغانستان وارد شد. پاسداشت حقوق بشر وتامین آزادی های مدنی برای زنان افغانستان از اهداف اولیه جامعه جهانی در این ده سال برای حضور در افغانستان اعلام شده بود.اکنون به نظر می رسد طرح ها و استراتیژی های قبلی در خصوص حمایت از زنان باید بازنگری جدی شود در غیر این صورت با گذشت یک دهه دیگر نیز شاهد تحول مثبتی در این زمینه نخواهیم بود.
این درحالیست که انتظار مي رفت با عبور از دوران سياه طالباني كه زنان افغانستان تلخ ترين و سياه ترين روزهاي عمرشان را در اين دوران از سر گذراندند، بعد از فروپاشي نظام سیاه طالباني در كشور، روزهاي بهتر و لحظات خوشي را در سايه نظام دمكراتيك جديد كه احترام به حقوق زنان از اصول اوليه اين نظام است تجربه نمايند. در اين سالها موسسات و نهادهاي زياد دولتي و غير دولتي بنام زنان افغانستان تاسيس شده و هدف خود را دفاع از زنان و بهبود اوضاع زندگي آنان اعلام نموده است.اما اکنون دیده می شود که با وجود اين موسسات و ان جي او هاي گسترده در كشور همچنان روند رو به گسترش مشکلات زنان كشور مايه نگراني جدي است. بایسته است برای محو خشونت علیه زنان به یک بسیج ملی بیاندیشیم و بدیهی است که دولت در این زمینه نقش تعیین کننده دارد. حال باید دید که دولت مردان کشور ما در این زمینه چه اقداماتی را روی دست خواهند گرفت.

No comments: