آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Thursday, June 21, 2012

شــــهکار جـــدید ســـلیمان لایق

کــتاب جــدید ســـلیمان لایق دانشمــند چپــی و نویســنده کــتاب ســـقای دوم از طــرف اکادمـــی علوم افغـــانستان به چاپ رســـید.
پیرامون این موضوع خبرنگار بی  بی چهل مصاحبه با آقای سلیمان لایق انجام داده که توجه شما را بدان جلب میکنیم.
خــــبرنگار بی:  بی چهل
آقای لایق هنوز سر و صدا هایکه از نوشتن کتاب اول شما یعنی کتاب سقای دوم برخاسته بود بکلی خاموش نشده که شما باز هم با نوشتن کتاب جدید تان عده ای را به شور آورده اید ، آیا شما ازسروصدای مردم لذت می برید ؟
سلیــــــــــمان لایق
وطیفه یک نویسنده مردمی بیان واقعیت هاست واگر درین راستا یکعده ای از شنیدن این واقعیت ها ناراحت می شوند این مشکل خود آنهاست و نه از آنکه واقعیت ها را بی پرده بیان میدارد.
خــــبرنگار بی:  بی چهل
آقای لایق شما که زمان عضو ارشد حزب دیموکراتیک خلق افغانستان بودید حزب که معیار روبط انسانی را طبقه اجتماعی انسانها میدانست پس چطور شد که شما حالا قومیت و تعلقات نژادی را بر همه معیار دیگر ترجیح میدهید؟
سلیــــــــــمان لایق یکی از بزرگان سیاست گفته : آنکس که در آوان جوانی هوای چپگرایی و کمونیزم به سرش نزده اواز احساس انسانی محروم است ولی آنکس که تا محاسن سپیدی هنوز به کمونیزم وفا دار باقی می ماند
او هم انسان کودن بیش نیست.
خــــبرنگار بی:  بی چهل
خوب حالا به اجازه تان سوال در مورد کتاب جدید تان از شما دارم و آن اینکه چرا باز هم درین کتاب تان به یک ملیت غیر پشتون اهانت کرده و هزاره ها را رافضی خطاب نموده اید ؟
سلیــــــــــمان لایقمتاسفانه درین کشور چیزی بنام انصاف و مروت وجود ندارد ورنه در کتابم بیشتر از ده صفحه را به ستایش و بیان صفات مثبت مردم هزاره در مثال محترم خلیلی بیان کرده و از صبر و حوصله مندی ، برده باری و تواضع ، فروتنی ، حلم و صبوری ایشان به نیکی یاد کرده و بیان داشته ام که در این ده سال پر نشیب و فراز حتی یکبار هم صدای اعتراض و انتقاد ایشان را کس نشنید و حتی زمانیکه میهن آبایی شان در جنگ های بهسود بخاک یکسان شده و اقارب نزدیک شان بخاک و خون غلطیدند ایشان بجای عزاداری و سو گواری به وظیفه شان ادامه داده و در باره حفظ محیط زیست سخنرانی نمودند
بلی در مقابل بیان اینهمه صفات خوب از مردم هزاره هیچکس از من اظهار سپاسگذاری نکرد ولی فقط با ذکر کلمه رافضی آنهم به نقل قول از منبع دیگر قصد سنگسارم را دارند
من به صراحت کامل در کتابم از سخنرانی مجاهد بزرگوار ملا محمد عمر آخوند در کویته پاکستان گزارش داده بودم که ایشان در سخنرانی شان به طلاب کرام فرموده بودند که " هزاره های افغانستان پیرو مذهب تشیع رافضی اند که به حکم شرع سلفی مباح الدم و واجب القتل بوده ، مال شان از خوردن و سر شان از زدن است."
این را کور با عصایش می بیند که یک نقل قول است ، نه این گفته از من است و نه من با آن کاملاً موافقم چون تنها مردم هزاره رافضی های افغانستان را تشکیل نمیدهند بلکه اقوام دیگری چون بیات ها ، قزلباشان و سادات مناطق مرکزی نیز پیرو مذهب شیعه رافضی اند و علاوتاً با خوردن مالشان مشکلی ندارم ولی زدن سر شان را یک ضایعه بزرگ انسانی و اقتصادی برای کشور میدانم.
ما باید هشیاری به خرچ داده از تجربه دیگران به نفع خویش استفاده کنیم ، اگر یک نگاهی به تاریخ ملت آلمان در دوران اقتدار حزب نازی بیاندازیم می بینیم که چطور رهبر خردمند آلمان نازی از اسرای جنگی و ملت یهود برای چرخاندن ماشین های تولید اسلحه استفاده اعظمی میکردند.
حالا هم ما بجای سر بریدن اقوام هزاره ، بیات و قزلباش باید در بازسازی و عمران کشور از نیروی کار ایشان اسفاده کرده و اگر ممکن بود در اخیر از نعش آنها برای تولید صابون کار بگیریم! 
با تقـــــــــديم حــــــــــــرمت
حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانی


No comments: