از نخستین روزهایی که بشریت در مسیر تکامل قرار گرفت، روزها، شبها و عصرهای متفاوت و مختلفی را تجربه کرده تا زمینه و زمانه را برای تحول خویش هموارتر و بهتر سازد
از انسان بدوی تا روزگار حاضر، بشر وضعیتهای سختی را تحمل کرده تا انسانیت رشد کند. عوامل متعددی در این مسیر تأثیرگذار بوده که مانع از دستیابی انسان به حداکثر توانایی و ظرفیت خود شدهاند. در برخی موارد، اتفاقات و وضعیتهایی رخ میدادند که نه هدف ایجادگران آن بود و نه کسی در اوایل ممکن است آن را پیشبینی کرده باشد.بستر تاریخی انقلابها
از آن جمله میتوان به مواردی چون مالکیت خصوصی، دین، شهرنشینی و حتا توسعه تکنولوژی اشاره کرد که هدف همه، فراهمسازی شرایط برای یک زندهگی مرفه و سهل برای انسان بوده، اما در برخی موارد این تحولات، منجر به ایجاد سختی و محدودیت برای بشر شدهاند. بهعنوان مثال، چند انقلاب عمده در تاریخ تحول بشر، از جمله انقلاب کشاورزی و ایجاد مالکیت خصوصی، در کنار تحولات عمیق و گستردهای که در جوامع انسانی ایجاد کردند، مسبب سلب آزادی بخشی از بشریت امروز، بهویژه زنان، شدند. انقلاب در عرصه کشف خط و کتابت نیز با تمام مزایای فوقالعادهاش برای رشد و تحول جوامع بشری، در مواردی منجر به تمامیتخواهی و دیکتاتوری شد.
رسانهها و تأثیرات آنها
انقلابهای کلان دیگر نیز هرکدام منجر به تبعات ناخواسته متفاوتی شدند که یا پیشبینی نشده بودند و یا نخواسته رخ دادند. بهعنوان یک نمونه دیگر، به انقلاب صنعتی میتوان اشاره کرد که زندهگی انسان و جوامع انسانی را بهصورت گسترده متحول کرد. این انقلاب که علاوه بر دستیابی جوامع بشری به سهولتهای گستردهای در زمینه آموزش، بهداشت، نقل و انتقالات و عرصههای دیگر گردید، در دل خود مسبب فاشیسم، لنینیسم/استالینیسم، بحران محیط زیست، بردهداری مدرن، ایدیولوژیزدهگی و دهها بحران دیگر شد.
من در اینجا به نقش و جایگاه رسانههای مدرن اندکی اشاره میکنم و به بحث اصلی نوشته که «فرهنگ سلبریتی و تاثیررسانههای اجتماعی بر حقیقت» است، خواهم پرداخت.
رسانهها بهویژه رسانههای سنتی و مرسوم، نیز در نتیجه انقلاب صنعتی گسترش یافتند. این انقلاب سبب شد تا اروپا در نخست و بقیه جهان در ادامه از یوغ استبداد دین، بردهداری، دیکتاتوری و تمامیتخواهی گذر کنند و نهادهایی را ایجاد کنند که امروزه به آن رسانه میگوییم. روزنامه، رادیو و تلویزیون که تا قبل از محبوبیت و گسترش رسانههای اجتماعی، نقش پررنگی در تحول و تغییر جوامع بشری داشتند، در مواردی همان نقشی را ایفا کردند که قبل از انقلاب صنعتی و رنسانس، دین، فیودالیسم و دیکتاتوری انجام میدادند. منظورم مواقعی است که رسانهها به ابزاری برای تبلیغ و توجیه ایدیولوژی و استبداد بدل شدند و یا از آن به هدف تغییر افکار عامه در موارد زیادی از سوی نهادهای قدرت استفاده شد/میشود.
عصر اطلاعات و ارتباطات
امروز ما در میانه یک انقلاب دیگر که به آن انقلاب اطلاعات و ارتباطات میگوییم، قرار داریم. این انقلاب نیز که با پیشرفتهای سریع تکنولوژیکی و افزایش دسترسی به آموزش همراه است، در کنار مزایای فراوانی که برای جوامع بشری ایجاد کرده، سبب شده که نهتنها صداهای حاشیهای اجازه ابراز پیدا کنند، بلکه به دلیل سرعت، سهولت و دسترسی به اطلاعات، یک نسل جدیدی از انسانها را خلق کرده است که به آنها «سلبریتیهای شبکههای اجتماعی» گفته میشود. این افراد کسانیاند که با تولید محتوای مستقل، به سرعت محبوب قلوب و روان میلیونها انسان شدهاند و نقش بسیار پررنگی در تغییر و مهندسی افکار عامه دارند.
روشن است که با گسترش دسترسی بشر به تکنولوژیهای ارتباطی و رسانههای اجتماعی، جایگاه رسانههای سنتی بهشدت آسیب دیده است. رسانههای سنتی که تا پیش از این بهعنوان اصلیترین منابع و مراجع اصلی اطلاعات و موتور تغییر و دستکاری افکار عمومی پنداشته میشدند، اکنون در وضعیتی قرار گرفتهاند که نهتنها قادر به کنترل اطلاعات نیستند، بلکه چارهای جز سرمایهگذاری و ورود به عرصه رسانههای اجتماعی ندارند. چنانچه بسیاری از رسانههای سنتی، امروزه حسابهای کاربری در همه شبکههای اجتماعی دارند و در موارد زیادی همان راه و روشی را در ارایه محتوا در پیش گرفتهاند که کاربران شبکه اجتماعی نیز انجام میدهند.
چالشهای اطلاعاتی و سلبریتیها
ظهور سلبریتیهای رسانههای اجتماعی، نهتنها باعث ایجاد روایتهای جدید و فراهمسازی فضا و صدا برای افراد، جوامع و روایتهای به حاشیه راندهشده، شدهاند، بلکه چالشهای قابل توجهی را نیز ایجاد کردهاند. بهعنوان نمونه، برخی از این سلبریتیها، که در تلاش برای جلب توجه و کسب محبوبیت بیشتر هستند، نهتنها به تولید اخبار جعلی اقدام میکنند، بلکه با ایجاد جنجالهای نمایشی و اتهام به شخصیتهای دیگر، در تلاشند تا برای خود حامی و طرفدار بیشتری جلب کنند. این واقعیت منجر به تضعیف اعتبار اطلاعات شده و در عین حال، به سطحینگری و هیجانزدهگی در فضای عمومی مبدل شده است.
تحقیقات نشان میدهند که این نوع فرهنگ رسانهای بهویژه در میان جوانان و نوجوانان آسیبهای جدی نیز به بار آورده است. در واقع، تأثیرات روانی و اجتماعی این نوع سلبریتیپرستی میتواند منجر به ناامیدی، افزایش اضطراب و کاهش اعتماد به نفس در جوانان شود و نیز سبب شود تا جوانان به جای حقیقتجویی به شایعه و اخبار و اطلاعات جعلی تکیه کنند. البته این مساله نیازمند بررسی و توجه دقیق از سوی پژوهشگران، رسانهها و سیاستگذاران است تا چگونه بتوانیم در برابر این وضعیت ایستادهگی کرده و به جای هیجانزدهگی، منطق، به جای جعل، حقیقت و به جای جنجالهای نمایشی، نمایشهای عمیق و جدی برای افکار عامه فراهم کنیم.
نتیجهگیری
در عصر اطلاعات، مسوولیتپذیری و صداقت در انتشار اطلاعات از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. برای جلوگیری از تبعات منفی فرهنگ سلبریتی، ضروری است که جامعه به دقت و با انتقاد به اطلاعات منتشرشده توجه کند و تلاش کند که در جستوجوی حقیقت، ارزشهای انسانی و اخلاقی را حفظ کند.
تحلیل دقیق و علمی این موضوع میتواند به درک عمیقتری از تغییرات اجتماعی و فرهنگی کنونی کمک کند و راهکارهایی برای بهبود شرایط ارایه دهد. در نهایت، تنها از طریق آگاهی و آموزش میتوان به یک جامعه پایدار و آگاه دست یافت که در آن حقیقت و صداقت در راس ارزشها قرار گیرد.
# جنبش آزادي بخش زنان، سنجر سهیل
No comments:
Post a Comment