آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Saturday, August 10, 2019

متن زیبا وبسیارتاثیرگذارکه گفته می شود


وصيت‌نامه ثريااسفندياری همسرمحمد رضاشاه می باشد كه به علت باردارنشدن مجبوربه جدايی ازشاه شد.بعد ازمرگم تمام ثروتم را به گربه های پاريس می‌بخشم!


می‌دانم مردم ايران در فقرو بدبختی هستند ولی راضی نيستم يك ريال ازاين پول كه حق خودشان هم هست به آنها برسد! 
رضاشاه مرحوم براي شان دانشگاه ساخت 
جاده وبيمارستان ونظميه ساخت
كاری كرداگريک زن باطبق طلاازاين سركشوربه آن سركشور برود كسی معترضش نشود
برای زن هاحق زندگی آورد وسعی كرد آنها را از زيرسلطه مردها بيرون بكشد وحقووحقوق شان را بشناسد
خواست چادرسياه اسارت راازسرشان بازكند 
وطعم آزادی را به شان بچشاند 
به مردهای شالوقبا وكهنه پوش كتوشلوار وكلاه پوشاند ‌وبچه هاي شان را باخرجد ولت فرستاد فرنگ
تا سواد ياد بگيرند وبيايندايران را بسازند
اما مردم چه كردند؟؟؟ 
با وعده بهشت ملاها بيرون شكردند
محمد رضاشاه آمد كاری كرد سنگاپوری‌هاوچشم 
تنگ ها بيايند برای ايرانی كلفتی ونوكری كنند 
عرب هاالتماس كنندكه يكشب بتوانند در‌كاباره ايرانی
زناي رانیرا تماشاكنند
درچاه های نفت را بست تاانگليس دستش ازمملكت كوتاه شود
بابرپايی جشن٢٥٠٠ساله شاهنشاهی عظمت ايران رابه رخ دنياكشيد
براي دخترهامدرسه رقص فولكوريك بازكرد
دلاررا٧ريال تصويب كرد تااهل فن وتفكروعلم راحت بتوانند بروند مملكت فرنگ
كاری كرد كارمند وكارگرقادرباشند جلوی مهمانش گوسفند قربانی كنند
برای عظمت ايران هزارطرح وبرنامه داشت وحتی مي خواست سنگاپور را بعنوان منطقه آزاد وتفرجگاهاي برای ایرانيان بخرد
[ حالاسنگاپورشده جزكشورهای برترجهان]
ولی مردم ايران برای رفتن به بهشت وعدهای ملاها بيرونش كردند
حالاهم همين مردم منتظرباشندملاها ببرند شان بهشت...
ودراين آخرين روزها آرزو ميكنم همانطوركه اشكهم سرم[ اگرچه همسرپيشينم بود ولی چنان عظمت وبزرگی داشت كه مصر بااين كه اوداماد سابق شان بود وفوزيه دختر ملكفاروقشان را طلاق داده بود ولی برای مراسم تشعيع اش قيامت كردند] را درآوردند
روزی هزارباراشك شان دربياييد...
برويد مردم ايران به اميدهمان بهشتی باشيد كه قراراست ملاهای انگليسی شمارا ببرند
بعد ازخواندن متن وصیت‌ نامه ملکه ثریا به یاد مآمدکه:
وقتی دنیابه فکرتسخیرفضـــا بود
مابه این می اندیشیدیم که
انگشترعقیق درکدام انگشت ثواب بیشتری دارد...
این جغرافیانیست که جهان سومی بودن را تعیین می کند....!!!
آدمهاهستند که آن رامی سازند!
جهان سوم جایی‌که میزان خرید یک‌ سال کتاب 
برابربا یک روزلوازم آرایش است
جهان سوم جاییست که درآن مردم به ظاهرخود بیشترازشعوراهمیت میدهند.
جهان سوم جایی است که بسیاری ازمردمانش بايک"استخاره"هدف تعيين ميکنند!
وبايک" عطسه" ازهدف خود دست مي کشند!
اینجاایران است...
ملتی طلسم شده!
مغزبرباد رفته
که تاکربلاپای پیاده راه میروند!
اماازروی پل عابرپیاده رد نمیشوند...

No comments: