آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Friday, November 9, 2018

مادر ♥


 اين نوشته زيبا و مرواريد گونه را از صفحه زيباي بانو شمس گرامي برداشتم، كه با خواندن اين متن بياد مادر خودم و مليونها مادران سر زمين بلا كشيده مان افتيدم كه اصلا به مادران و در كل به زنان كشور ما نه توجه وجود دارد و نه دلسوزي.


مادر

تقريبا دو ماه شده پدر بازنشسته (متقاعد) شده
هميشه سرش گرم دوستان و کتاب هایش و بقیه اوقات مشغول دنیای مجازی ست
زندگی اش را به دقت زیرنظر دارم،
صبح ها به رسم عادت ساعت هفت بیدار می شود.
میرود نانوایی و برمیگردد شعر می خواند.
مادرم را بیدار میکند باهم نان صبح می خورند.
میرود سراغ کتاب هایش
غذاي چاشت را زودتر از زمان شاغل بودنش می خورد.
بعد از غذاي چاشت چرت میزند
بعدازظهرها را اغلب بهمراه مادرم با دوستانش شریک می شود.
خوشحال و سرحال است
کمی چاق تر شده
در این مدت هرکس اورا دیده بازنشستگی اش را تبریک گفته اغلب با هدیه ی کوچک یا دسته گل!

پدر معتقد است سی سال کار کرده و اکنون زمان استراحت اوست
به تمامی تفریحاتی که اطرافیانش پیشنهاد میکنند پاسخ مثبت داده و از اینکه دغدغه ی مرخصی ندارد بسیار احساس رضایت می کند.
اما
مدتی ست به مادرم فکر می کنم.
پا به پای پدر در برخی موارد خیلی بیشتر از او برای زندگی شان زحمت کشیده
اگر پدر سی سال هرروز هشت ساعت پشت میز نشسته، مادر بیست و چهار ساعت سرپا فضای خانه را مدیریت کرده ...
پدر بعد از سی سال به استراحت فکر میکند

اما مادر هنوز سر اجاق برای غذاي چاشت پیاز ريزه می کند.
پدر در آرامش کتاب میخواند
مادر جاروب بدست خانه تکانی می کند

هرازگاهی پدر ظرف هارا می شوید
یا كچالو می پزد.
و با جمله ای به اعضای خانواده این لطف بزرگش را اعلام می کند
مادر اما انگار مجبور به انجام وظایفش است
همه از او انتظار دارند
و او بدون خستگی و بدون ابلاغ آن مسئولیتش را انجام می دهد

مادر را نگاه میکنم
کی قرار است بازنشسته شود؟
کی قرار است از او بخاطر مشغولیت بیست و چهارساعته اش بعد سی سال با هدیه ای یا دسته گلی تقدیر شود؟
مادر کی قرار است به استراحت و دغدغه های يكنفره اش فکر کند؟

همین امروز به مادرهاي تان بگوييد که قدردان حضور و تمام خوبی هايشان هستید
از مادرت بخاطر غذایی که برای تو پخته قدردانی کن بعضی ها غذا ندارند، و بعضی ها مادر!!!

No comments: