عشق راباید باورکرد … بوسه را باید حس کرد … احساس راباید لمس کرد ... دوست داشــــــــتن راباید ثابـــت کـــــــــرد … بهاررامانند مادرستايش کرد ... سال نوراهمچون پدرعزيزداشت... ونوروزرابا خانواده بايد جشن گرفت.
تمام لحظه هایت عید باشد
همه روزهاي توسپيد باشد
ببينم شاد وخرم سبزو آباد
نگاهت غرق در امید باشد.
برادرهموطنم تو را دوست دارم ، هركه می خواهی باش ، خواه دركليسا بروي ، يادرمعبد، ويا درمسجد نيايش نمايي. من وتوفرزندان يك يک سرزمين هستيم ودردامان مادروطن بزرگ شده ايم ، درغمت گريسته ام ودراندوه ام اشک ريخته يي ، درخوشي ام سهيم بوده يي ودرجشن وسرورت پايکوبي نموده ام .توبهترين وقابل اعتماد ترين شريکم بوده اي ودوشادوش هم سختي ها، رنجها، مصيبتها، روزهاي سخت وجانگدازوشبهاي سردوسکت رادرزيريک آسمان ودريک محدوده جغرافيوي سپري نموده ايم .
آرزوميکنم باران شوق درزندگی ، کانون خانوادگي وامورروزمره شما ببارد ، تا روح بزرگ تان را صفا دهد وگلهای عشق دردل پراميد تان تان جوانه زند ، لبخند برلبانتان نقش ببندد .
بلي ! مانند لحظه ی که باغ وبوستان، درترنم سرود وترانه شکوفا ن میشود، روزگارتان ، زندگي ولحظات عمرتان ، قلبها واميدهاوآرزوي هايتان و بهـار، نوروز، سال نو، روزنووخوشبختي وسعادت تان پرازشکوفـه باد. سال نووفصل نورا، فرصتی نو برای تازه شدن نووبازنگریستن نوو زیستن نووهمدلي نوببنیم! برای همه تان دراین فرصت نو، شوری نوودرين رستن وجوانه زدن هاي نوبرای ساختن وبهترزیستن، آرزوموفقيت مينمايم. امیدوارم همیشه سلامت وسرزنده ومهربان وروشن بین باقی بمانیدوکانون خانواده گي تان پرجوش ومسيرزندگي تان پرازسعادت وخوشبختي وسبزوآفتابي باد.
بايک دامن پرازگل وبايک يک شاخه جوانه هاي بهاري .
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمر جاو یدان بماند
برایت عمر جاو یدان بماند
درين قصل نودرروزنوروز
هرآنخواهی برایت آن بماند
تمام خوشي ها بادا نصيبت
هرآنخواهی برایت آن بماند
تمام خوشي ها بادا نصيبت
حسودانت همه حیران بماند
تمام فصل سالت روزنوروز
چراغ خانه ات تابان بماند.
تمام فصل سالت روزنوروز
چراغ خانه ات تابان بماند.
با رسیدن بهار، طبیعت جان می گیرد و شادابی وسرزندگی را نه تنها برای درختان و طبیعت که برای روح و جان آدمی نیز به ارمغان می آورد. بهار، رستاخیز زمین پس از کرختي وبي جاني است که جان و روح را دوباره به طبیعت پیوند می زند . همین رنگ و بوی بهاری است که نوروز را درسالیان متمادی زنده وجاودانه نگهداشته است.
دربهار، تنوع خاصي دررنگها وجلوه هاي طبيعت ، درختان، گياهان و گلها مشاهده مي شود. زندگي متعادل نيز بايدبرخوردارازتنوع ويژه اي باشد. كار، استراحت، اوقات فراغت، مطالعه، ورزش ، ارتباطات اجتماعي و ... همگي عناصري ازيك زندگي متنوع بوده ودرجاي خود، مهم و با ارزش تلقي مي شوند.
بهار، آكنده ازشادابي وطراوت است، به گونه اي كه معرّف تحول و دگرگوني درتمامي طبيعت مي باشد. زندگي متعادل نيزبرخوردارازشادابي وسرزندگي است. بايد درزندگي مشوّق روح شادماني ومسرت باطني باشيم وهريك برديگري در اين امر، سبقت بجوييم. اززيبايي هاي بهار، تعادل درهواست؛ نه آن چنان سرد است كه گزنده باشد و نه آن اندازه گرم است كه سوزنده باشد. هواي ملايم و نسيم فرحبخش بهار، جان ها را گرمي مي بخشد. بايد درزندگي متعادل، باالهام ازبهار، در روابط متقابل خويش به دور از هر گونه افراط و تفريط ،مناسباتي گرم و ثمربخش را پي ريزي کرد.
بهارحيات است وحيات آفرين،آن گونه كه نسيم بهاري بر روح ها و جان ها مي وزد، حياتي دوباره در كالبدها مي دمدو به عبارتي، بهارعلاوه برسر زندگي ، زندگي سازنيزهست.
بهاران با طبعيت خنده کرده
خدا لطف بي حد ارزنده کرده
بيا با هم رويم دامان صحرا
لطافت د شتها را زنده کرده.
نوروز يا همان تحول طبيعت وحلول بهار وپايان زمستان درواقع جشن همه بشريت وتمامي انسانهاست كه پيامش گسترهاي به وسعت هستي است، چرا كه تحول درمسير زندگي و رهايي از زمستان و تاريكي براي رسيدن به سعادت و روشنايي هم وظيفه يك انسان است وهم خواسته او، پس هراتفاقي كه انسان را متوجه اين موضوع كند نيك وپسنديده است. نوروز، ازجمله اعيادي است که قدامتي ديرين وگسترهاي وسيع دارد. مردمان مختلف ، ازعهد باستان تابه حال اين مراسم را با آداب ورسومي خاص برگزارمي کنند. اين سنت حسنه كه با حلول بهارو نو شدن طبيعت همزمان شده آداب و رسوم زيبايي دردل خود دارد، ديد و بازديد ازبزرگان وخانواده ها ودستگيري ازفقراومستمندان ازجمله باورها وآداب و رسومي هستند که درسال نودرميان مردم رايجاند.
يکي ازسنتهاي خوب و با ارزش که در ايام نوروز رايج و متداول است، ديد وبازديدهاست که درميان اقوام و دوستان انجام ميگيرد ودراين ديد وبازديدها، انسانها ازمشکلات هم آگاه ميشوند ونوروزوسيلهاي است که دلها با آن شادميشود، انسانها با يکديگرارتباط برقرارميکنند... ديد وبازديد از خويشان و دوستان و رفع کدورتها از بهترين ارزشها و سنتهاي نوروز است،و روايات اسلامي در اين باره بسيار فراوان است تا جايي که در روايات آمده، بابستگان خود ديدار داشته باشيد، هر چند در حد نوشاندن آبي باشد، واگر چه با سلامکردن باشد.
زمين وباغ گرديده گل افروز
نواها ميرسد از باغ امروز
نوازش ميکند جان ودلم را
سرودگرم بارانهاي نوروز.
طبیعت زیبا آدمیان را درگذر زندگی همواره شاداب و جوان نگاه می دارد . روان رنجور ، در طبیعت سبز دوباره پیوند خواهد زد و به زندگی خویش ادامه خواهد داد . ارد.
بهار، فصل شكوفتن وزيبايست در بهار- زنده گي تازه آغازميشودوفصلي رويدن ، جوانه وشکفتن شکوفه ها است. بهار، فصل زنده شدن است. در اين فصل ميتوان با بهار، زنده شد.
نوروز به عنوان يك جشن كه در تاريخ سرزمين ماسابقه چند هزار ساله دارد، تنها مختص به سرزمين فعلى افغانستان نيست و در كشورهاى همسايه نيز اين جشن فرخنده را كه در آن طبيعت و انسان بار ديگر بيدار مى شوند، گرامى مى شمارند. اکثرکشورهاي آسيايي نوروز را به عنوان بخشى از ميراث نياكان خود گرامى مى دارند.
بهاران کينه وغم را بشويد
جوانه هاي خوشبختي برويد
بگوشي تک تک هم ميهنانم
پيام لطف خدا را بگويد .
به هنگام نکوهش هنگامه باران ، به بهره اش نیز بیاندیش . بارش باران کپش زندگی و مهربانی است . ارد
چه افسانه زیبایی، زیباتر از واقعیت! راستی مگر هر کس احساس نمیکند که نخستین روز بهار، گویی نخستین روز آفرینش است. اگر روزی خدا جهان را آغاز کرده است، مسلماً آن روز، این نوروز بوده است. مسلما بهار نخستین فصل سال و نخستین ماه و نوروز نخستین روز آفرینش است. هرگز خدا جهان را و طبیعت را با پاییز یا زمستان یا تابستان آغاز نکرده است. مسلما اولین روز بهار، سبزهها روییدن آغاز کردهاند و رودها رفتن و شکوفهها سرزدن و جوانهها شکفتن واين هياهورانوروزنام گذاشتن.
رسيد بهار و آمد نوبهاري
شکفته لاله ها درمرغزاري
نوازش مينمايد جان وتن را
صداي چشمه ها بابيقراري.
نويسنده يي ميگويد: ( ... نوروز واقعي زماني است كه، دوستي ويگرنگي بردلها حاكم و بر حالات و رفتار انسانها متجلي شود، وگرنه تفاوتي ميان ايام سال وجود نخواهد داشت...) نوروز رستاخيز است رستاخيزطبعيت، جوانه ها ، شکفتن وبارورشدن وآغازنووزندگي نو. نوروززماني تجلي واقعي ميابد كه، دلها شكوفه كنند، آسمان دلها صاف و آفتابي شود، دلها باز شده از دلتنگي خلاصي يابند، دلها پاك و مطهر شوند، بذراحترام به انسان وهمگامي وهمياري در دلها سبز شود، گل نسترن و شقايق در دلها برويد،دلها از هجوم کوله بارکينه ونفرت رهايي يابند، دلها ازوسعت اندوه زندگي كه پهنايش به اندازه يك دنيا است، نجات پيدا كنند؛ هيچ دلي تنها نباشد.
بهار وسال نو چه د لنشين شد
گل وبلبل به بوستان همنشين شد
رويم فصل بهار و روز نو روز
وطن يکسرچوفردوسي برين شد.
ميگويند: هيچ درختي دلش براي برگهاي زرد پارسال تنگ نمي شود، مگراينكه قدرت جوانه زدن را از او گرفته باشند!
عميق ترين درد زندگی مردن نيست بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برايت تکرار کند و تو از او رسم محبت بياموزی عميق ترين درد زندگی مردن نيست بلکه گذاشتن سدی در برابر روديست که از چشمانت جاری است، عميق ترين درد زندگی مردن نيست بلکه پنهان کردن قلبی است که به اسفناک ترين حالت شکسته است. عميق ترين درد زندگی مردن نيست بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترين احساس زندگی است، عميق ترين درد زندگی مردن نيست بلکه يخ بستن وجود آدمها و بستن چشمهاست.
بهارآمد گذ شته رابشوید
نوا و نغمه نو را بگويد
به قلب مردمان ميهن ما
نها لي آرزومندي بروید.
دانشمندي ميفرمايد: سه چیزدرزندگی هیچگاه بازنمی گردند: زمان، کلمات و موقعیت ها . سه چیز در زندگی هیچگاه نباید از دست بروند: آرامش، امید و صداقت. سه چیز در زندگی هیچگاه قطعی نیستند: رؤیا ها ، موفقیت و شانس . سه چیز در زندگی از با ارزش ترین ها هستند: عشق، اعتماد به نفس و دوستان .
This email has been checked for viruses by Avast antivirus software.
www.avast.com |
No comments:
Post a Comment