آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Sunday, November 30, 2014

چپاول ، اختلاس ، فساد ورشوت درکشوربيداد نمي کند

بخش هشتم ( تحقيق وپژوهش استاد صباح )
مسافرخسته خسته می نویسی
چرا با لب بسـته می نویسی ؟
عيان بنويس زدرد ورنج مردم
بگوچرا شکسته مي نويسي؟.
 
بیش ازيک دهه میگذرد که ناتو،پنتاگون وآيساف درافغانستان ميتازد، اما مردم هنوزهم درسایه تفنگ، فساد، استبداد وآدمکشي بسربرده وزندگی برای مردم بی‌واسطه وفقیرشکنجه‌بارودردناک است.
فقط تفاوت کشوربا یک دهه قبل اینست که ريش وپکول تبديل به دريشي هاي رنگارنگ ونکتايي باريک ودبل گرديده وبعضي ازکلمات مانند دموکراسی، ، جامعه مدني ، حقوق زنان ، حقوق بشر، مردم سالاري وانتخابات جاي جهاد ، مقاومت ، پيدا وپناه ، وند بازي،فاتح ، نعره تکبير، مجاهد وملحد رااشغال وآنانيکه چوروچپاول ميکنند اين کلمات وجملات را یاد گرفته اند وبا آن بازی می‌کنند.  قوماندانهاوجنگ سالاران غارتگروآدم کش که ازراه رذالت وچپاول وفساد وقاچاق مواد مخدربه میلیونرها مبدل شده اند.  اززمان به قدرت رسیدن کرزی ، مواضع وتصمیم های ضد ونقیض وی برای همگان آشکاراست به گونه ی که امروز با یک مساله موافقت وفردا موضعش يکصدوهشتاد درجه درقبال همان مساله تغییرمی کرد.
عملکردهاي شتاب زده ، مصلحتي ، عجولانه ، فرمايشي وهدايت شده خلاف ميل توده ها شرايطي را به وجود آورده كه به درگيري هاي داخلي، ناامني، سرقت مسلحانه، اختطاف وتوليد ترياك منجر شده است. نزديک به يکنيم دهه از زمان سقوط حكومت سياهي طالبان مي گذرد، حدودي صدوپنجاه هزارنظامي کشورهاي هم پيمان آمريکا وحدود دوصد هزار نفرپرسونل اردوي ملي ، صدهزارپوليس ملي وهزاران پرسونل امنيت ملي مصروف مبارزه با طالبان و القاعده و تأمين امنيت درکشورمي باشند اماسرانجام اين مأموريت تا به امروز تداوم ناامني، افزايش موج خشونت، گسترش درگيريها
ازجنوب وشرق به شمال وغرب كشور، افزايش كشت خشخاش و رونق تجارت ترياك، توقف روند بازسازي، قدرت گيري دشمنان وطن بوده است. درطی اين سال هااین انتظار موجود بود که درعرصه های تأمین امنیت، بازسازی و قانونمداری، طرد فساد اداری ودولتی وسایر نابسامانی ها کارهای بزرگی انجام میشد اما نشد وخواست ملت برای ایجاد یک دولت قوی ونیرومند وپاسدارقانون و تأمین کنندهء امنیت و ادامه دهندهء بازسازی، تأمین کارورفاه اجتماعی به یأس تلبديل گرديد. دردولت فعلي، حاكميت قانون گسترش نيافته، دشمنان قوي ترشده، ناامني و خشونت افزايش پيدانموده  ، فقر، بيکاري ، بي نظمي ، بي اعتمادي ودلسردي پله هاي اوجگيري اش را سرسام آورطي ميکند.
با تداوم حکومت کرزي فساد مالي‌، رشوت ستاني‌، زورگويي، بي قانوني، فساد اجتماعي، جنايت اخلا قي، بزن، ببرو بکش سلاحداران، بيكاري، فقر، وجوروچپاول به اوج خود رسيد. ازجانب ديگر رياست عمومي امنيت ملي بدون درنظرداشت مصوونيت وقانونيت، دست به گرفتاري واذيت قلم بدستان کشور زده وخودسرانه وظالمانه ميخواهد که هر روزنامه نگار يک بارمزه تلخ کوته قلفي وفشارفزيکي ورواني اين اداره را بچشند تا مطابق ميل آنان سياه را سفيد و ناحق را حق بگويند. اين شيوه آینده امیدوارکننده درکشور ندارد، زیرا اعتماد مردم ازدست ميرود.
کشور به سوی هرج ومرج می رود ودرحال سقوط به دامان افراطگرايي ، تفنگداري وبنيادگرايي است. طالبان بعد از فرار به کوه ها باردیگر دولت را به مبارزه طلبیده ودربعضي ولايات فرمان ميرانند. آنها کنترول بعضی ولايت وولسوالی ها را به دست گرفته و دستور آنا ن در مقایسه با قانون دولت ازقبولیت بیشتر برخوردار است زيرا جبرآ بالاي مردم بي دفاع مي قبولانند چون دولت نميتواند تامين کننده امنيت جاني ومصوونيت زندگي اجتماعي باشد.
تعداد بیشتر مردم به کشت خشخاش که مواد خام هیروئین ازآن به د ست می آید رو آورده اند. مأمورین دولت ازمردم رشوت درخواست نموده و آن را شیرینی می خوانند وبسیاری ازآنها در تجارت مواد مخدردست دارند. بسیاری ازمردم  به دولت بی باور شده اند وازاین که دولت نتوانسته در زند گی شان تحول مثبت بیاورد،مسئله فساد در دولت را حل نماید و برمسایل مواد مخدروشورش طالبان ورفع موانع از جاده های کابل راه حلی پیدا کند مأیوس شده اند.
عبور و مرور مقامات دولت به خصوص درسطح وزیر یا بالاتروياپايان تر، یکی ازمعضلات بزرگ و طاقت فرسای مردم شهر کابل است وعلی رغم اعتراضات، انتقادات و گوشزدهای مکرر و مداوم مردم و انعکاس آن از طریق رسانه های گروهی، متأسفانه این مشکل کماکان لاینحل باقیمانده است.
عبورومروراراکین وسران حکومت، دراین سال ها دیگرتنها یک مشکل نیست، بلکه علت دیگری درایجاد فاصله، خشم، نارضایتی وحتی انزجار مردم نسبت به مسوولين نظام است. آنچه که درحین عبور وحتی پس ازختم نمایش جلال و شکوه افسانه ی مقامات نثارآنان می شود، دشنام ودعا ازکسانی است که به جزآه وناله چاره ی دیگری ندارند و حتی اگرهنگام گذرقدرتمداران میسرآنان را تخلیه نکنند، بدون هیچ ارزش وبهای ممکن است، زیرتایرشوند ويا وسيله نيروهاي امنيتي وباديگارادان مقامات جان بدهند .درمملکتی که به ادعای رسانه هاهرصبح دوساعت به خاطرعبور ومرورقاضی القضات، لوي څارنوال ، سران جهاد ومقاومت ، فرماندهان تفنگدارووزيران غربي وشرقي کابينه که دريک جيب تابعيت کشورهاي خارجي را دارند ودرجيب ديگربسته هاي دالرکه ازبرکت چوکيهاي بادآورده وند زده اند ، عبورومرورسفيران ونمايندگان فوق العاده کشورهاي غربي ، فرماندهان وقطارقواي ائتلاف وخودسري وماشه کشي اين قوا زندگي را برمردم شهربه جهنم دردناکي تبديل کرده اند .
قاچاقچيان ودزدان مشهوري درپستهاي بزرگ دولتي لميده اند وطي بيش ازدودهه با استخراج ، قاچاق و فروش سنگهاي قيمتي که بي شرمانه وخبيثانه به اين دزدي خويش هنوزنيزادامه ميدهند. وقاچاق مواد مخد ر، معاد ن ، انبارهاي اسلحه ، چوروچپا ول سرما يه ها ي دولتي وشخصي ، رشوت ورشوت ستاني ، قتل وجنايت هاي تکا ن دهنده ، دزدي واختلاس ، خويش خوري وقوم پرستي ... به پيما نه زيادي به چشم مي خورد ، با اندوه فراوان با گذ شت هرروزوسعت بي سابقه پيدا نموده وقانون ودولت را زيرسوال برده اند.
ازيکطرف نگرانيهاى بين المللي ازتشديد بحران درکشوروافزايش خطر طالبان ، تا جايي پيش رفت که برخي از مقامهاى سازمان ملل حتي از احتمال بازگشت افغانستان به دوران سياه گذشته درنتيجه افزايش خشونت طالبان وکم توجهي بين المللي به اين کشورتحت تاثير بحران عراق سخن مي گويند. واين احتمال وجود دا رد که کشوربارديگر به کشور ناکام مبدل شود ودراختيار تروريستهاى مواد مخدر قرارگيرد.
فساد اداري ،مواد مخدر، تروريزم ، فقر ، نا امني ،فقدان کاروزندگي بخورونمير، مشکلات باهمسايه ها، حاکميت جنگسالاران ونظايرآن همچون يک نظام پيوسته به هم عمل مي کنند.
درهرحال ايجاد يک دولت مقتدرمرکزي با اتکا به اصل مردم سالاری که بتواند به خواسته هاي مردم پاسخ مثبت بدهد، تنها راه سياسي بهبود اوضاع اجتماعي و اقتصادي به شمار مي رود. درغير آن هر شخصی با تجربه ای هم اگر دراين حلقه بسته ودرسيستم بهم آميخته قرار گيرد موفقيت چندانی نخواهد داشت. درکشوربسيارى ازفرمانداران محلى و ولايتى هم ازاردو، پوليس و افسران امنيتي قبلاً فرماندهان جناح هاى مختلفى بوده اند كه براى سرنگونى طالبان دراواخرسال ۲۰۰۱ درتصرف قدرت پيشد ستي وخلاف توافق قبلي کابل را تصرف نمودند .
آن چه كه اين نيروها مى توانند انجام بدهند، استفاده ازسمت دولتى خود براى كشت خشخاش وقاچاق مواد مخد راست. آنها هنوز اسلحه دراختيار دارند  نفوذ گذشته خود را برمردم حفظ كرده اند. تامين امنيت و جمع آ وري سلا ح یکی
ازهمان اصطلاحات واسمای بی مسمایی است که ا ز زبان مسوولین دولتی وتریبیونها وبلند گوها دردا خل وخارج کشور به مود روز ومود سال بدل گردیده ، اما واقعیت خلاف آن است که می بینیم، میشنویم واحساس میکنیم . تعدد و تداوم اختطاف ها، سرقت ها ، قتلها ، انفجارا ت وانواع بی امنی ها درکشور واقعیت تلخی است که ا زسپیده دم دولت موقت آغازشده، دردولت انتقالی تشدید وباامتداد اداره کرزي به اوج رسیده است. تا زماني‌ كه‌ بنياد گرايي‌ وقانون گريزي ازكشورما نابود نشود، هيچ‌ قانون‌ و قانونمندي... نمي‌ تواند اثرمثبت‌ دربهبود اوضاع‌ سياسي‌ و اقتصادي‌ داشته‌ باشد.
گرچند درطول سال‌هاي گذشته، درظاهراعلام شده كه دولت وبه خصوص وزارت تجارت ازتوسعه صنايع حمايت مي‌كند، اما فعاليت‌ها دراين بخش، جدي وگسترده نبوده و تسهيلات لازم از قبيل زمين، انرژي، آب، امنيت، اعتبارات بانكي و... دراختيارسرمايه‌گذاران وتوليدكنندگان قرارنگرفته است.مشكل عمده‌ي ديگردرراستاي حمايت ازصنايع ورشد توليدات اين بوده كه دولت نخواسته از بخش توليدي به بهانه اقتصاد بازاردربرابرواردات بي‌رويه وبي‌كيفيت، حمايت كند. از آن‌جايي كه هيچ‌گونه حمايتي ازتوليدات داخلي وجود نداشته، توليدكنندگان داخلي نتوانسته‌اند دربرابر كالاهاي ارزان و بي‌كيفيت ديگركشورها، رقابت كنند وبه تدريج، ازصحنه رقابت حذف شده ودرابتداي راه، با ورشكستي روبرو شده‌اند.تعطيل شدن بسياري از صنايع نوپاي كشور، گواه روشن بر اين مطلب است.
د افغانستان بانك به عنوان بانك مركزي اززمان شروع به كارخود ، گرچه سياست‌هايي را درمورد كنترول حجم پول و تثبيت ارزش آن انجام داده وتوانسته است ارزش افغاني را درمقابل ارزها‌ي خارجي بعضا بالا هم ببرد، اما همين سياست مورد انتقاد بسياري ازاقتصاددانان و كارشناسان مسائل مالي قرار گرفته است، زيرا موجب شده صادرات كشور تضعيف و ازآن طرف واردات افزايش يابد وبه دنبال آن توليد نوپاي داخلي ازبين رفته و بيكاري دركشور روزافزون گردد. متغيرهاي كلان اقتصادي مانند اشتغال، تورم دركالاهاي اساسي وترازبازرگاني خارجي نشان مي‌دهد كه سياست‌هاي پولي بانك مركزي تأثيرچنداني نداشته واگرموفقيتي بتوان براي آن برشمرد تنها دركنترول نقدينگي وتثبيت نرخ ارزخلاصه مي‌شود كه آن‌هم ازسوي بسياري ازكارشناسان اقتصادي مورد ترديد است.  بنابراين، حكومت دراتخاذ سياست پولي مناسب، موفقيت‌هاي چنداني نداشته است.
قرار بود تا پایان سال هشتادنو، انرژی برق به دسترس حد اقل شصت پنج درصد خانواده‌ها، نود درصد تأسیسات غیر رهایشی درشهرهای بزرگ و حد اقل بيست پنج درصد خانواده‌ها در دهات، قرار بگيرد،هفتاد پنج درصد مصارف انرژی برق ازمصرف‌کنندگان شبکه ملی نیروی برق تأمين شود و یک استراتژی به منظور توسعه و استفاده از انرژی‌های تجدید‌پذير تا پایان سال هشتادشش، ایجادگردد كه هيچ كدام تا كنون محقق نشده است.
دولت متعهد شده بود كه تا پایان سال هشتاد پنج ، فضاي مناسب را جهت استخراج مؤثرمعادن و منابع طبیعی ایجادكند و تاآخرسال هشتاد نو، زيرساخت‌هاي لازم را به منظور جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی وداخلی دربخش معادن و منابع طبيعي بهبودبخشد كه تا كنون كارمهمي صورت نداده است.
قرار بود تا پایان سال هشتاد نو ، دولت برنامه‌هایی را طرح و اجرانمايد تا زمین‌های تحت كشت خشخاش و دیگر مواد مخدر، رو به كاهش باشد، ولي تا كنون موفقيت چشم‌گيري نداشته است.
دولت تعهد كرده بود تا پایان سال هشتادنو، درراستای برآورده شدن اهداف انکشافی افغانستان درپانزده سال، شمار افرادی که درآمدشان کمترازیک دالرآمریکایی درروز است، سالانه سه درصد وشمار افرادی که از گرسنگی رنج می‌برند سالانه پنج درصد کاهش يابد، ولي شواهد حكايت ازافزايش فقردرجامعه دارد.
آنچه گفته شد تنها نمونه‌هايي ازكوتاهي‌ها وناكامي‌هاي حكومت درزمينه اقتصادي است. اين موارد نشان مي‌دهد كه حكومت يا درپلان‌گذاري دچاراشتباه و بلندپروازي شده واهداف دورازدسترس حداقل درزمان‌هاي پيش‌بيني شده براي خودش طراحي كرده و يا درمرحلة عمل كم‌كاري صورت گرفته است. درهردو حالت، ضعف متوجه حكومت است .
اماحقيقت مسلم اين است که اختلاس ، فساد ، کارشکني ورشوه مانع همه اقدامات انساني ووطني گرديد وکرزي درغندي خيرمصروف روزگذراني ومصلحت گرايي باجنگ سالاران درداخل وچشم پتکان وجنگ زرگري باخارجيهاگرديد ومردم درظلمت ، زورگويي وبي بندوباري تفنگداران ميسوزد.
سهم خارجيهادراختلاس ،فساد ورشوت
جنگ چنان بی عدالتی است همه ی آنهایی كه آن را به راه می اندازند، می بایست صدای وجدان را دردرون خود خفه كرده باشند.
بیهوده نشسته‌ایم اما بی‌تاب
که بيا توبه یاری مابشتاب
تاخوددست وآستين برنزنيم
با اينان تکان نمی‌خوردآب.
به درختان جنگل گفتم چراشمابا اين عظمت ازتكه آهني بنام تبرميرنجيد؟
گفتند ، رنج ما ازتبرنيست، ازدسته آنست كه ازجنس خود ماست.
جالب اینجا است  زمانی که بازرسان آمریکایی درافغانستان مشغول بررسی دوسيه ها بودند، هرچه بیشتر تحقیق می کردند متهمان، تعداد بیشتری ازهمدستان خود را معرفی می نمودند که بازرسان قبلی نیزجزواین اختلاس کنندگان بودند. با این توضیح که بازرسانی را که آمریکا برای جلوگیری ازاختلاس مامورکرده بود، خود با مفسدین اقتصادی همکاری داشتند.دراین میان روش دزدیده شدن این پولها نیزبسیارجالب توجه است، یکی ازکارمندان محلی سفارت آمریکا دوصدوچهل هزاردالررا به جای هزینه های لوژستیکی به حساب شخصی خود واریزکرده بود، بعضی ازسربازان مبالغ هنگفتی را درمیان پرچم، داخل گدي هاي بازي اطفال ویا داخل لباس بابانوئل پیچیده ودرغالب بسته های شخصی برای خانواده های خود ارسال کرده اند.
رقم پولهای ناپدید شده ویا دزدی شده درافغانستان به ميلياردها دالرمی رسد وهمچنان گفته می شود میلیاردها دالرنیزازاین کمکها دوباره به آمریکا بازگردانده شده، هیچ کس نمی داند یا نمی گوید چقدر پول به خاطر سوء مدیریت آمریکا دربازسازی افغانستان تلف ویا دراثرسوء استفاده ازدست رفته است. بنا به عقیده بسیاری ازآگاهان اين يك جرم آشكار درمنطقه جنگي محسوب می شود، زیراهدف اين بودجه‌هاي بازسازی مناطق جنگي و رسیدگی به وضعیت مردم جنگزده می باشد، نه پر کردن جیبهای خودی. به هر حال باید برخی مقامات افغانستان خطاب به غربیها بگویند- احسنت بر شما که راه و چاره رشوت، اختلاس و فساد اقتصادی را به ما آموزش می دهید.  به راستی مفسدین اقتصادی افغانستان حتما وقتی این همه فساد به سبک غربی را دیده اند، با خود گفته اند چرا وقتی آمریکاییها می دزدند ومی برند، ما دزدی نکنیم و نبریم؟!.
اداره تفتيش کمک‌های دولت آمریکا برای افغانستان، ازسالها به این‌سو در پی ردیابی موارد سوء استفاده، اختلاس و یا هم دستبرد به دارایی‌های کمک شده آمریکا درافغانستان است. اداره تفتيش موارد متعددی ازحیف ومیل ودستبرد به دارایی های کمک شده آمریکا درافغانستان را افشا کرده است. چند هفته پیش اداره تفتيش درگزارشی ازخریداری غیرضروری چندین میلیون دالری وسایل اضافی موترهاي نیروهای پولیس خبر داد. این اولین بارنیست که بازرسان و رسانه‌ها پرده از روی اختلاس‌های میلیون دالری برمی‌دارند.
سال گذشته رسانه‌های بین‌المللی خبراز اختلاس ۴۲ میلیون دالری درشفاخانه نظامی سردار محمد داوود، دادند. این خبر منجر به برکناری رئیس شفاخانه شد. با وجود ادارات با صلاحیت ومقتدر مبارزه با فساد اداری و مصارف هنگفت در این راه، چرا فساد اداری در افغانستان محو نمی‌شود؟ ضعف مدیریت در نظام، عدم شفافیت در حساب‌دهی و پاسخ‌دهی، یکی ازمهم‌ترین عوامل فساد گسترده اداری درکشور شناخته شده است. آلوده بودن برخی ازمقامات درادارات و طمع برای سوء استفاده ازدارایی‌های عمومی و خاطرجمعی ازبازپرسی نشدن ازسوی دولت، زمینه ساز شده تا آنها بی‌باکانه دست به فساد بزنند.
کرزی با انتقاد ازکشورهای غربی مبنی برپناه دادن به مفسدان اقتصادی، تصریح کرد- چنانچه طالبان درخارج از افغانستان پناهگاه دارند، مفسدان اقتصادی افغانستان نیزپس ازارتکاب جرم به لندن، واشنگتن وپاریس فرارمی‌کنند کسانی که دارای گذرنامه خارجی هستند، هر گونه فسادی را درافغانستان مرتکب شده و سپس به خارج فرارمی‌کنند.
بدیهی است که همه شهروندان خارجی که زیرعناوین مختلف برای تطبیق پروژه‌های بزرگ داخل افغانستان می‌شوند، ازفساد مبرا نیستند. دربسیاری ازموارد بحث‌هایی دراین خصوص ازسوی مقامات کشور مطرح شده، باری کرزي درمراسم تجلیل از روز جهانی مبارزه با فساد اداری درکابل، پرده از این ماجرا برداشت وگفت که خارجی‌ها گوشه‌ای ازعامل فساد اداری درافغانستان هستند وآنها درعقد قراردادهای بزرگ با هزینه های هنگفت وآلوده با فساد، دست دارند. زمزمه‌های دست داشتن خارجی‌ها دراین ماجرا، ازگذشته‌ها سرزبان ها بود.
داستان حضورکارمندان خارجی دریگانه شرکت هوانوردی دولتی درافغانستان درسال ۲۰۰۶ و اختلاس شصت میلیون دالری وضرر ۴۰ میلیون دالری توسط رئیس پیشین این شرکت به کمک کارمندان خارجی ، نمونه هایی ازدست داشتن شماری ازخارجی هادرفساد اداری درکشوراست. وارد کردن غیرقانونی موترهای زره پوش به افغانستان توسط یک بریتانیایی به کمک همکاران افغانش درسال ۲۰۱۰ که منجر به بازداشت این خارجی ازسوی اداره امنیت ملی گردید، نمونه دیگری ازاین ماجراهاست.
پس ازاظهارات كرزي مبني براينكه فساد اداري درافغانستان ريشه درقراردادهاي خارجي دارد، سفير امريكا دركابل به دست داشتن كشورش در فساد اداري افغانستان اعتراف كرد. وي با حضوردريك كنفرانس خبري دركابل، اعتراف كرد، امريكا به صورت تصادفي وازروي اشتباه دربرخي موارد به گسترش فساد اداري درافغانستان كمك كرده است واين مسئله دربيشتر قراردادهاي امريكايي رخ داده است. اين ديپلمات امريكايي درباره تحويل عبدالقدير فطرت رئيس پيشين بانك مركزي كه ازسوي دولت متهم به فساد است وهم اكنون درامريكا به سرمي برد، گفت- امريكا نمي تواند وي را به دولت تحويل دهد زيراميان دولت هاي امريكا وافغانستان چنين قراردادي وجود ندارد. درپنج سال گذشته، چهل نفر ازاختلاسگران امريكايي كه متهم به فساد اداري بودند، محاكمه شدند، آنها باعث ميليونها دالراختلاس شده بودند كه بعد ازرسيدگي دوباره اين پول ها به چرخه اقتصاد امريكا بازگشت.
همچنان سفيرانگليس درکابل گفت که کمک‌هاي خارجي به افغانستان به افزايش فساد دراين کشورجنگ زده افزوده است. دربرخي موارد ما بايد خود رامقصر بدانيم که پول خود را درراهي بسيارمعقول ومنطقي هزينه نکرده‌ايم.  وي اين اظهارات را پس ازآن مطرح کرد که کرزي درمصاحبه با شبکه ان‌بي‌سي، امريکا ونيروهاي ناتورا به افزايش خشونت و فساد درکشور دانست. اين درحالي است که براساس گزارش اخير شفافيت بين‌المللي درباره بررسي بين‌المللي فساد بخش عمومي، افغانستان به عنوان يکي ازسه کشور فاسد دنيا شناخته مي‌شود.
اشرف غني وفساد بهم تنيده ، دولت ازهم پاشيده ومردم ستمديده
بيا اينجا به فصل درد بنگر       
يتمان وطن  یـــخ کرد بنگر 
بروبخوان سرود زندگي را
همه گويد بيا اي مرد بـنگر.
خوانده بودم! دستهایی که کمک می کنند، مقدس ترازلبهایی اند که دعا می خوانند
آقاي اشرف غني ! افغانستان دچاربحرانها ومشکلات اجتماعي، سياسي، اقتصادی، فرهنگي ونظامي شده است. فقروجهل دوعامل اساسي مشکلات جامعۀ بوده اند. بي عدالتي، بي قانوني، جنگ، کشتار، ويراني، نا امني، آوارگي، فقر، مرض، فساد اداری، بنيادگرای ، تبعيضات قومي ومذهبي، مواد مخدرو دهها مشکل ديگرسالهاست که دامن جامعۀ را فراگرفته وزندگي آرام وخوش را ازشهروندان کشورسلب نموده اند. پس راه چاره بي انديشيد درغيرآن تونيزمانند کرزي غرق مصلحت گرايي وبي کفايتي خواهي شد. فرداتاريخ وطن نامت رادرصفحه سياهش خواهد نوشت.
برخیها اقتصاد کشوررادراختیار خود قرارداده ودرتمام بازارها وتجارت کشوردخالت دارند. دیده‌بان شفافیت افغانستان درگزارش تازه خود ازدراختیار داشتن بازاروتجارت کشورتوسط برخی ازمقامات دولتی خبرداده و ابرازنگرانی کرده است. تجارت وبازار کشور را تحت نفوذ خود دارند که حتی قیمت مواد را دربازار تعیین میکنند.
کيهااين عمل راانجام ميدهند؟ ، والیها، اعضای پارلمان، فرماندهان جهادی وبرخی ازوزرا دولت .
دولت محیط مناسبی برای فعالیت این افراد فراهم کرده است تا برای حفظ منافع اقتصادی خود، ازقدرت سیاسی ونظامی خود دراین راستا استفاده کنند. جامعه جهانی اکثرقراردادهای ساختمانی ولوژستیکی را به خاطربه اتمام رساندن پروژه وبدون درنظر داشت اینکه آیا آنها درفساد اداری یا کارهای غیرقانونی دست داشتهاند یا خیر، به اينان میدهد که این میتواند تجارت غیرمشروع را تقویت کرده و بی اعتمادی ونارضایتی را بین دیگرداوطلبان به وجود آورد.
اگریک فرد مقتدر به حرفه تجارت وارد گردد؛ رقیبان کم قدرت به شکل داوطلبانه ازبازار خارج میشوند وبا تهدید واستفاده از زور، مجبوربه بستن تجارت خود درکشور میشوند.
افغانستان میلیاردها دالرازطریق انحصار اقتصاد مردم صدمه میبیند.تجارت در کشور اغلب به نام جنگ سالاران وقدرتمداران ويا به نام یکی ازافراد نزدیک آنها ثبت میشود. برای محدود ساختن قدرت دربازارها ، باید قوانین ضد انحصاربه گونه ی ساخته شود که رقابت بازاررا درکشور تسهیل کند وبه نفع مصرف کنندگان تمام شود، دولت باید دسترسی عادلانه وشفاف تاجران را به محیط‌های صنعتی تسهیل کند وافراد داخل دولت باید به صورت منظم داراییهای آنها ثبت وبررسی شود.
اشرف غنی درکنفرانس خبری خود پس ازبازگشت ازسفرچهار روزه چین، وعده داد به شدت با فساد مالی مسوولان کشوری مثل اختلاس یک میلیارد دالری کابل بانک دردولت قبلي، برخورد خواهد کرد. مساله کابل بانک دردست تحقیق است و فرایند قانونی خود را طی می کند وامیدواریم دادگاه و نظام قضایی کشورحکمی عادلانه برای این رسوایی اتخاذ کنند. اما مردم بدانند که کشور بیش از این شاهد جرایم مربوط به بانک ها و اختلاس نخواهد بود چون بانک ها و نهادهای مالی پایگاه اساسی برای سرمایه گذاری هستند.
براساس گزارش نهادهای مربوطه، دوسال پیش میزان فساد اداری دردفاتر دولتی يک میلیارد دالردرسال بود، اما این رقم در سال دوهزارسيزده میلادی به میلیارد دالرافزایش یافته بود که بیشترین آماراین فسادها به ترتیب دربخشهای عدلی وقضایی، پولیس، معارف و صحت عامه صورت گرفته وهمچنین دردفاترتذکره وپاسپورت نیزفساد اداری گسترده ای وجود دارد.
متاسفانه دردولت کرزی، فساد اداری آنچنان درکشوربه اوج خود رسید که براساس گزارش نهاد بین المللی، افغانستان در زمره مفسدترین کشورهای جهان قرارگرفت وبعد ازگذرسیزده سال تا کنون راه حلی برای ریشه کن کردن آن پیدا نشده است. وجود ادارات موازی مختلف وعدم هماهنگی آنان وهمچنین افراد زورمند ومقاماتی که هرگزاجازه عملکرد صحیح به اداره مبارزه با فساد اداری را نمی دهند ازعواملی است که تا کنون مفسدین را درمقامات بلند پایه خود نگاه داشته و فساد راهرروزدرکشور تشدید می کند.فساد درهمه ارگانها ریشه دوانده است. ازجمله مقامات دولتی، سیاستمداران واعضای پارلمان که با انعقاد قراردادهای نامشروع با جامعه جهانی وكسب صدها میلیون دالرازراه غیرقانونی به اژدهای اقتصادی دركشور تبدیل شده اند ودرزمانی كوتاه، منازل، موترها وسرمایه های هنگفتی به دست آورده اند كه اکثرا از راه نامشروع کسب شده است. امتیاز دادن پنهانی برخی ازکشورهای خارجی به دادن معاشات چندگانه به مقامات بلند پایه دولتی نیزازعمده ترین عوامل گسترش فساد درحکومت می باشد.
علت این است که درکشورما عدم رسیدگی به متهمان فساد دررده های بالاتردولت وتطبیق نشدن یکسان قانون باعث عامل اصلی افزایش فساد اداری است.  تاکنون زورمندان و کسانی که خود را بالاترازقانون می دانند، به هرگونه فساد، جنایت دست می زدند و هیچ نیرو وقدرتی نتوانست آن ها را به محاکمه بکشاند.
آقاي ريس جمهورغني! توجه جدي وعاجل تانرا به دوموضوع بسيارمهم جلب مينمايم:
1- > : به اساس ارقام كشورهای غربی كه بسیارمحتاطانه ومحافظه كارانه است حدود ۰۰۰ ۴۰۰ كودك درکشورمشغول گدایی هستند وتنها درشهر كابل بیشتر از ۰۰۰ ۴۰ كودك روزانه ده ساعت به كارطاقت فرسای بدون رخصتی مصروف اند كه ۲۰% آن را دختران و ۸۰% آن را پسران تشكیل می‌دهد. عاید روزانه اینان كمترازیك چهارم دالر می‌باشد. اینان اكثراً به خرده فروشی‌، سگرت فروشی‌، تركاری فروشی‌، دستگردانی وغیره روزميگذرانند و تعدادی هم به كار جمعآوری استخوان انسانها ازگورستانها وجمعآوری كاغذ وآهن‌باب هستند كه تا حال تعداد قابلی توجهی ازآنان قربانی مین‌های ضد پرسنل شده اند.
اما ازهمه مصیبت بارتروضعیت كودكانی است كه درزباله‌های شهرسرگردان اند. اینان صبح وقت درهوای سرد زمستان درتكه‌های كهنه وفرسوده‌ ی بنام لباس خود را می‌پیچانند وبا بیقراری ازوزش سرما درانتظار سطل زباله‌ ی هستند كه دركوچه‌ها ریخته می‌شود. وقتی فردی سطل زباله‌اش راخالی می‌كند با تعجب می‌بینی كه كودكان وسگهای ولگرد یكجا به طرف زباله هجوم می‌آورند. طبعاً سگها پیشی می‌گیرند و كودكان با فریادها و تهدیدها به زحمت قادر می‌شوند سگهای گرسنه را ازآنجا برانند وخود مصروف پالیدن شوند. این كشمكش به بازی روزمره كودكان وسگان مبدل شده وهردو به آن سخت عادی شده اند. و اما كودكان در زباله‌های شهرتجاوز دیده‌ی ما چه می‌خواهند؟ استخوان‌؟ ابداً. چون با معاش ماهوارصدهزار افغانی صرفاً می‌توان سه كیلو گوشت خریداری كرد.
پوست میوه‌؟ نه‌. چون ارزان ترین میوه ملاخور، فی چارك كمتر از ۰۰۰ ۱۲ افغانی نیست كه به استثنای تفنگ بدستان خاین كسی توان خرید آن را ندارد. كودكان درزباله‌ها صرفاً چیزهایی می‌یابند كه می‌توانند درسوخت ازآن كاربگیرند.  آمارغربی تعداد كودكان مكتب نرفته را ۴۰% می‌داند ولی رقم واقعی به مراتب بیشتر است‌. زیرا امروز در كابل كودك هر فامیلی اگركارنكند باید ازگرسنگی بمیرد. با معاش نان آور خانه می‌توان ماهانه جمعاً صد قرص نان خرید كه به مشكل تنها شكم یك نفر از آنان سیر می‌شود. كودك باید درس نخواند و نان خشك خود را خودش كمایی نماید. و اگر شوق تحصیلی دارد یا باید آن اشتیاق را در خود بُكشد و یا اینكه شبها گرسنه بخوابد.
2- > : فصل سرما ازراه می رسد وقیمت مواد سوختی وارتزاقی طبق معمول درکشوربالا می رود. بی جاشدگان داخلی که درنقاط مختلف کابل مسکن گزیده اند، شاکی اند که مشکلات شان رو به افزایش است. براساس ارقام وزارت امورمهاجرین وعودت کنندگان ، حدود شصت نوهزاربیجاشده داخلی درکمیشنری ملل متحد درامور پناهندگان ثبت شده اند. ازاین رقم، سه هزارخانواده اکنون درکابل زندگی می کنند.هزاردوصد خانواده تنها درچهارراهی قنبرشهر کابل مسکن گزیده اند.
مشکلات مردم فقیروبی بضاعت فراترازهرمشکلي است درهرطرف که نظر افگنیم مردم را دچارابنوه مشکلات ونابسامانیهای می یابیم که درزندگی خویش با آن دست وگریبان است وزندگی امروزی را با تحمل  صدها رنج ومشقت به فردا میرساند، فردای نامعلوم وبی سرنوشتی . با وجود اینکه مهاجرت وزندگی درزیرچادر (خیمه) ها درهرفصل سال به خصوص درروزهای سرد زمستان مشکل است با آنهم تعدادی ازخانواده ها ازروی اجبارویا هم بخاطر جلب کمک های سازمانهای امدادرسان درزیرخیمه ها زندگی می کنند. باوجود سرازيرشدن میلیاردها دالرکمک خارجی به افغانستان هنوزهم هزاران خانواده مهاجردرشهرکابل درزیرخیمهها زندگی می‌کنند.
درکابل که درآن بعضی ها ازبرکت سیلاب دالرصاحب شرکت های هوایی وآسمانخراش ها دردوبی وسینگاپورشدند مگرخیمه نشینان این شهربا شکایت ازدشواریهای زندگی درفصل زمستان ازدولت می‌خواهند آنها را کمک کنند لیکن متاسفانه دولت آنها را به باد فراموشی سپرده است و زمانی آنها رابه یاد می آورد که ازکشورهای خارجی بنام آنها تقاضای کمک می کند.
جنگ ونا امنی درشماری ازولایت های کشور، ازجمله جنوب وشمال شرق کشور، باعث آوارگی هزاران خانواده به مناطق فقیر نشین شهرکابل و شماری از شهرهای بزرگ دیگر، شده است. گزارش ها می رساند که شماری ازکودکان آواره براثرسرمای شدید زمستان جان خود را ازدست داده وگفته می شود که این خانواده ها ازنظر اقتصادی با مشکلات زیادی روبرو هستند.
بیش ازهزاردوصد فامیل درنزدیکی چهارراهی قنبردرزیرخیمه زندگی میکنند، اینها مهاجرینی هستند که طی اين سالها ازعدم امنیت وگاهگاهی جنگ های که درولایات نا امن ازجمله ولایت هلمند وقندهارصورت گرفت به کابل آواره ودرزیر خیمه ها مسکن گزین شده اند، اگرگذری دراین خیمه ها داشته ووضعیت زندگی امروزی این مهاجرین را مشاهده کنیم درمییابیم که وضعیت زنده گی مهاجرین (خیمه نشین ) تابه چه حد خراب است.
مردان و زنان جوان بیکار ، درکناردیوارها نشسته وهیچ برنامۀ برای زندگی ندارند، تنها به کمک های که ازسوی نهاد های خیریه وتاجران کشوربرای شان مساعدت میگردد چشم دوخته اند ، کودکانی معصومی دیده میشوند که بدون داشتن لباس مطلوب ، پاپوش درچنین هوای سرد ونمناک زمستانی مشغول سرگرمی وخاک بازی اند.
همچنان درنزدیکی مرستون کابل به تعداد بیش ازپنجاه فامیل دیگردرزیرخیمه ها با وضعیت مشابه روبروهستند، درجریان صحبت های که با مردم دراین کمپ داشتم همه فقط تقاضای کمک ازدولت ونهادهای خیریه را مطرح میکردند و درپاسخ به هرسوالی میگفت که شما خود ببیند که ماهیچ چیز نداریم ودولت باید با ما کمک کند، منظورشان کمک های اولیه ازقبیل مواد غذائی ، البسه وهم ادویه بود، اما درقمست ایجاد اشتغال ویاهم توزیع زمین جهت اسکان شان درزمین های دولتی هیچ نظری نداشتند.
اینجاست که نهاد های مسئول باید درنخست برای خیمه نیشنان  زمینۀ کار را مساعد سازد وثانیا درقسمت اسکان اینها،  توزیع زمین ویاهم برگشت شان به ولایات شان اقدام گردد درغیرآن سرنوشت کنونی این مهاجرین با وضعیت محقر وخرابی که روبرواست افزایش یافته و کمکهای که به ایشان صورت میگیرد افراد جوان مهاجرین کمپ یاد شده را به بیکاری تشویق مینماید.                            ادامه دارد...
 
 
 
 
 
 



This email is free from viruses and malware because avast! Antivirus protection is active.

No comments: