آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Sunday, November 17, 2013

:بازی انتخاباتی درسرنوشت مردم

احمد سعیدی
آنچه درمتن بازی انتخابات دور سوم ریاست جمهوری که بتاریخ 16 حمل 1393 بر گزار می شود  توجه ام را خیلی بخود جلب کرد، تلاش های کاندیدان احتمالی ریاست جمهوری است که هر یک  با ادعای در دست  داشتن برنامه ای راه گشا و نجات کشور از بحران فراگیر را دارند.
در میان مدعیان قدرت هر  یک تلاش کردند تا  از طریق حتی حمله  به  شخصیت دیگران  سیاست  خود را  به عنوان روشی کارآمد جلوه دهند به باور من  واقعیت این است که  نه  این و نه  آن  شیوه هیچ کدام   نتوانستند راه حلی درست و عقلانی  برای جامعه ی افغانی ارایه دهند ،  موضوع  برای ملت افغانستان  انتخاب  بین  بد  و بدتر است یا طور دیگر  دوازده سال پس از به قدرت رسیدن آقای حامد کرزی و سقوط حکومت نام نهاد طالبان  اهداف استقلال و آزادی حکومت داری خوب و خدمت گذار برای مردم ، در کار زار انتخابات دور سوم ریاست جمهوری دیگر  آشکار گردید که آرمان های استقلال و آزادی به ماجراجویی و جنگ قدرت میان جناح های مختلف نظام  تبدیل گردیده است  اینکه جناح های درون نظام  و ارگ نشینان  در راستای انتخابات به جان هم افتاده اند جای تعجب نیست، اینان همواره  بر سر قدرت ، تقسیم ثروت ملت و منابع طبیعی کشور با یکدیگر آشتی ناپذیر بوده اند، اما آنچه که آنها را در کنار  یک دیگر نگه داشته زد و بند های سیاسی و اقتصادی بوده نه منافع ملی  آنچه مورد شگفتی است این است که چرا نیروهای روشن فکر و آگاه  هیج سهمی در این مبارزات که باید میداشتند ندارند، در این بازی انتخاباتی بلی  یا نه وارد شدند. یا نشدند بحث جدا گانه ای است اما  تعداد از سناتوران که دوره کاری شان در حالت ختم شدن است.  در تحریم انتخابات آستین بر زده  می کوشید ، تا انتخابات بر گزار نشود  طیفی دیگر برای شرکت در انتخابات بگونه ای « مشروط»  تبلیغ می میکنند. خطی دیگر مانند گروه طالبان و حزب اسلامی حکمتیار انتخابات را مردود میدانند،  عده ای هم تا کنون بلا تکلیف مانده نمی دانند چه کنند  به کدام سوی رو آوردند. و از کی و از چه برنامه ای حمایت کنند  وقتی پس از دوازده سال به جای استقلال و آزادی، حقوق شهروندی  هنوز انتحار و انفجار  جوخه ی اعدام، سنگسار تجاوزات جنسی بنام اسلام  جاری است ، دیگر تامل وغوطه خوردن نیروهای مخالف و "چالش" آنها با  انتخابات آب در هاون کوبیدن است.  انتخابات دور سوم ریاست جمهوری یکبار دیگر  روشن خواهد ساخت  که هر نیروئی  که خود را اپوزیسیون، مخالف وضیعت موجود و تغییر طلب میدانست می بایست به جای گرفتار شدن در جنگ قدرت نظام ، فرصت را مغتنم شمرده، وقت و نیرویش را صرف ارایه ی آلترناتیوی مردمی  میکرد.  انتخابات باید روشن سازد  که بهترین انتخاب  این است . که نیروهای مخالف  برنامه ای مشخص، عملی و ملموس برای مردم  پایه گذاری کنند. وجود یک برنامه ی قابل اجرا  و می تواند  به جای گمانه زنی در مورد احتمالات پیشروی  و پس روی  این جناح  یا  آن جناح و زد و بند های غیر  منطقی و علمی میتواند باور مندی ها را از ایدولوک های که تشنه قدرت اند برای همیش بدور سازد  ما به عنوان  نیروهای قلم بدست  و چاره اندیش به جای اینگونه  گمانه زنی ها و تاکتیک های کوتاه مدت می بایست فکری  به حال واقعیت بسیار نزدیک و پیش روی خود بکنیم روز 16 حمل 1393 اگر وضیعت دقیق برسی نشود صرف نظر از تقسیم کرسی  ها بین رئیس و دو معاون مردم  به چه  روی خواهد آورد اگر نیرو های معتدل حکومتی، بازی انتخابات را تا انتها  بازی  کردند، از آن روی است که آنها همواره  در بازی بازار و دلالی حاکمیت موجود در استفاده از مزایای خودی بودن ذی نفع هستند، اگر چه اینبار در صندلی قدرت به گوشه ای تنگ جای پای یافتند آینده اش بخیر باد اکنون با روشن شدن این امر که حتی  تعهد صداقت حکومتی هم  برای ایجاد تغییرات از طریق شرکت در انتخابات و سعی بر کسب  قدرت از راه های قانونی به بن بست رسیده و حاکمیت به صورتی همگون و یکدست درتلاش  است، تا انتخابات مهندسی شود حالا زمان آن رسیده تا همه وطن دوستان جهت آوردن انتخابات شفاف  چه روشی در پیش بگیرند. بدین ترتیب انتخابات دور سوم ریاست جمهوری لزوم  بازنگری در نقش و جای  نیروهای مخالف  و اپوزیسیون را ضرورت دارد به این معنی که  پس نیرو های  تحول طلب در انتخابات  جایشان در فضای سیاسی کجاست؟  در این  چارچوب  سیاسی که همه دست زیر الاشه نشسته انتظار تصمیم گیری حکومت اند،   بازی انتخابات در  16 حمل 1393 یکبار دیگر  نشان خواهد داد،  که حکومت موجود سخت  گرسنه  قدرت است و قدرت را برای پایداری قدرت می خواهد. ملت افغانستان  اما گرسنه ی  نان و گرسنه ی آزادی و عدالت اند  راه حل برای ملت افغان  که خزانه ی ملی اش، منابع  طبیعی اش و آثار باستانی اش هر روز  به  تاراج  میرود و حقوق شهروندانش  هر روزه پایمال می گردد، تنها از طریق  یک برنامه ی منسجم اقتصادی و سیاسی امنیتی  امکان پذیر است.  بحث پیرامون اشتراک  تحریم  یا  ترغیب  به شرکت  در انتخابات و ژست های سیاسی،  پاسخ گوی معضل غول پیکر سیاسی – اجتماعی  و چاه  بدون آب   اقتصاد ورشکسته  و بدون برنامه ی افغانستان نیست.ای کاش فرصت و زمینه آن موثر گردد، تا در پایان بازی انتخابات ملت ما امیدوار شوند و فردا های رشن را پیشرو داشته باشند . که من به آن کمتر عقیده و باور دارم .
 
 
 

No comments: