آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Tuesday, April 2, 2013

عوامل خشونت بر زنان



فاروق ثواب مشاورامورفرهنگي وزارت امور زنان
خشونت، مشخصه خاص جامعه افغاني و مولود
عصرما
نيست.از باستان تاآستان به اشكال مختلف درتمام جوامع و ملل جهان وجود داشته ودارد.












اين يك مسأله متوالی تاريخ جامعه بشري، عالم شمول وهمزاد تشکل خانواده
انسان است. يك باره ظهور ننموده ويك شبه نیزمحو نميگردد. از آدم تا ايندم با مد و جذر، در ماسکها و نقاب هاي مختلف چهره عوض نموده، جزء آداب و اخلاق افراد محسوب مي شود.
خشونت علیه زنان، داراي چهره محض مردانه نيست. برخی زنان خيلي حامی عرف و عنعنات اند؛ آتش خشونت زن عليه زن را دامن ميزنند. بعض آنها مردسالاريزه شده اند. بسياري از آنها خشونت هاي جنسيتي و پيامد هاي ناگوار آن را نصيب و قسمت گفته، تقدير و سرنوشت ازلي خويش مي پندارند و به صبر و حوصله و خشونت پذيري خود ميبالند. به همان اندازه كه افراد خشن در اين روند ملامت اند، به همان پيمانه زنان خشونت پذير نيز مقصرميباشند.
تحميل محدوديت ها و محروميت هاي متعارف با پامال كردن حقوق فطري و طبيعي زنان، باعث دوري و انزواي آنها از مسير توسعه شده، خانواده ها و جامعه را با ستيزه گري، استبداد و بي عدالتي مواجه نموده، زنان را تضعيف، محتاج و آسيب پذير ميسازد.
هرعاملی که به نحوی موجبات محرومیت باالقوه و یا باالفعل فرد یا افرادی را فراهم کند؛ به عنوان عامل یا علت خشونت قلمداد می شود. مبارزين داعيه حقوق زن و متفكرين مباحث عدالتخواهي زنان؛ علل اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي خشونت ها را چنين رديف و وانمود ساخته اند كه گردباد خشونت ها در مسيرغير قابل پيشبيني انكشاف ميكند و هر آنچه را كه با آن مقابل شود، با خود ميبرد.
نظام مردسالاري كه تار و پود آن از محدوديت ها و محروميت هاي ناشي از تعصبات و تبعيضات در قبال زنان، و عرف و عنعنات ناپسند، ساخته و بافته شده؛ در افغانستان كه سرزمين عرف و عنعنات است، حاكم بوده، زن ستيزي درآن، جزء عادت و اخلاق بوده در فرهنگ جامعه عجين است. تلقين عرف و عنعنات، عقد ازدواج های قبل از وقت و اجباری، بَد و بدل دادن دختران و زنان بیوه. دختراني كه به علت ارتکاب جرم اقارب به بَد داده ميشوند؛ در خانه شوهر مثل مجرم محكوم و تحت فشار اند.
زنان زارع ترياك و قالين باف، در اعتياد به مخدرات سابقه طولانی دارند. زراعت افغانستان طي سالهاي جنگ به سوي اقتصاد مواد مخدر رفت. عامل روي آوردن کشاورزان به کشت خشخاش، فقر و تورم شديد دوره جنگ و بي ثباتي سياسي و بي امنيتي بوده است. اكثر زنان معتاد از ترياك و يكعده كم از هيروئین و چرس استفاده مي‌ نمايند. 69 % زنان معتاد، مواد مخدر را می خورند و 38% آنها به شكل دود و 1% آنها به شكل زرق استفاده می کنند. اكثريت معتادان اناث اولین بار ماده مخدر را از دست یکی از اعضای خانواده خويش گرفته اند. شوهران 37.9 % اين زنان؛ هم معتاد بوده، شوهران معتاد، مسبب اعتیاد زن و اطفال شده اند. مردان از ترس نفرت و دوري خانمها، آنها را نيز مبتلا ساخته اند.
بوی خوش کوکنار زنان را در هنگام جمعاوري، وسوسه میکند. زنان گاهي در مزارع ترياك، نشتر را مي لیسند. اكثر زنان از ترياك استفاده طبي ميكنند. زنان معتاد، کودکان را با شير خود معتاد ميسازند و يا در هنگام كار هاي قالينبافي به اطفال شان ترياك ميدهند تا بخوابند و مزاحم كار آنها نشوند. بیکاری در میان زنان معتاد، زياد است. 49.53 % زنان معتاد بیکار اند. 51.57 % آن‌ ها شاغل اند و کارهایی مثل قالین بافی، زراعت، تگدی، خیاطی و لباس شویی ميكنند. اکثریت زنان معتاد در فقر زندگی ميکنند. 79.8 % اين زنان از اعتياد متنفر و 69 % آن‌ ها موفق به ترک اعتیاد شده اند. امكانات تجاوز جنسي بر زنان معتاد در جریان تهیه و اخذ مواد و تماس با مردان معتاد بسيار است. زنان معتاد به آسانی قربانی تجاوز و حمله جنسی قرار مي گيرند. رفتارهاي مثل خودكشي، خود سوزی و ارتکاب جرایم در بین زنان معتاد، بيشتر از ساير زنان بوده و میزان جرایم زنان، به دليل خطاهاي مرتبط با مواد مخدر به طور چشمگيري در جهان افزايش يافته است. اعتياد در زنان، عوارض خطرناکتري را نسبت به مردان بار مياورد. مرگ در اثر مصرف مواد مخدردر زنان، زودتر از مردان رخ ميدهد. خودکشي و تصادفات ناشي از آثار مصرف برخي مواد مخدر، علت اصلي مرگ و مير زنان معتاد است. اداره سازمان ملل متحد در امور مواد مخدر و جرایم (UNODC) برآورد کرده که 509.000 خانواده در افغانستان مشغول کشت تریاک هستند که این رقم 14 % از نفوس افغانستان را تشکیل می دهد. حسب اين تحقیق در حال حاضر920 هزار معتاد در افغانستان وجود دارند که 120.000 آن‌ ها زنان ميباشند. گزارش کمیسيون نشان ميدهد که اکثر زنان معتاد 26 الی 60 سال داشته و 65.2 % آنها متأهل میباشند که بین 1-9 طفل دارند و 57.4 % آن ها زیر سن 16 سال ازدواج نموده اند.
اکثرعاملان خشونت هاي جنسي بدون مجازات رها مي شوند. معافیت مجرمين باعث گسترش جرايم بخصوص تجاوز جنسی علیه زنان واطفال ميگردد. اكثرعاملین خشونتهای جنسی مسؤولين مراقبت زنان و کودکان اند، مانند کارمندان زندان ها، مراکز حبس اطفال و نوجوانان، حوزه های پولیس و یتیم خانه ها. تحقيقات بخش حقوق بشر يوناما نشان ميدهد كه مرتكبين 39 % قضاياي خشونت مستقيما به جنگ سالاراني كه خود را مافوق قانون مي دانند و معافيت دارند، پيوند دارند.
خلاها يا اجراي نا درست قوانين، خشونت ها را مهار، نه، بل هار ميسازد. سیستم قضایی افغانستان، در اجراآت خويش هنوز بحيث مرجع با اعتماد براي عرض حال زنان تثبيت نشده است. زيرا زنان، صبر و تحمل را نسبت به استمداد از اداره مردانه و آغشته با ارتشا و فساد اداري كه با دزد دهن جوال را ميگيرد، ترجيح ميدهند. نهاد قضایی افغانستان درگير مشکلات ساختاری، سلیقه يی و فکری متعدد است. اكثر زنان افغانستان درزمینه دسترسی به عدالت با مشکلات متعددی رو به رو هستند. ترس از خانواده و اجتماع و در عین حال کندی دستگاه عدلی و قضایی برای بررسی پرونده ها، از دلایل عمده بازدارنده زنان برای مراجعه به دادگاه ها است. با پرونده های خشونت هاي جنسيتي در جامعه و دادگاههاي افغانستان برخورد درست و قاطع نمی شود. بر اساس بررسی نهاد تحقیقاتی حقوق زنان و کودکان كه از طريق گفتگو با 1500 نفر در پنج ولایت بزرگ افغانستان صورت گرفت. 46 % زنان از ترس مردان خانواده و  42 % دیگر به دلایل کندی کار دادگاه ها و فساد اداري به دادگاه مراجعه نمی کنند. اكثر زنان عارض و متهم، دسترسی به وکیل مدافع ندارند.
ضعف حكومتداري، تعهدات دولت را در قبال زنان؛ تحت سوال برده و باعث تشديد بي عدالتي ها، تعميق تفاوت ميان فقر و غنا در سطح زندگي اتباع شده است. اجراآت ضعيف و غير مسؤولانه ميكانيزم هاي عدلي و قضايي در تطبيق قوانين، اكثراً غيرعادلانه بوده، لذا مردم از ناگزيري در برخي محلات غرض دادخواهي به طالبان مراجعه ميكنند.
اجراآت عرفي؛ پندار مردم چنين است كه اگر به پولیس شکایت کنند، در حقيقت خود را به دام مي اندازند و طرف ملامت و شماتت قرار ميگيرند. اکثر افراد به ميکانیزم های خصوصی و سنتی حل و فصل منازعات بین خانواده ها از طریق جرگه ها و شوراهاي محل مراجعه می کنند. با درد و دريغ كه مسايل زنان در مراكز پوليس و محاكم نيز از طريق عرف كه به جاي حق و حقوق بر ايده "حيثيت و عفت زنان تأكيد دارد، حل و فصل مي شود.
تراکم نفوس نيز با افزايش ميزان خشونت ها رابطه مستقيم دارد. گراف قتل و انواع ديگر خشونت ها در پايتخت، شهرهاي بزرگ و مناطق پر جمعيت، بالاست. افزایش میزان خشونتها در يك خانه، اداره و جامعه مستقيماً با تعداد باشنده هاي آن متناسب است. لذا بي مورد نيست كه جرايم قتل، خودکشی وانواع دیگر خشونتها در شهرهای پرجمعیت و مزدحم، بیشتر اتفاق ميافتد. تشكل و توسعه گروه هاي شرير، جنايتكار و ماجراجو در شهر هاي مختلف افغانستان و افزايش جرم و جنايات، دزدي، قتل و ترور در شهرهاي پر نفوس، زندگي زنان و اطفال را به مخاطره انداخته است.
رشد و ترويج خشونت هاي سياسي و افراطيت در نيمه آخر قرن 13 خورشيدي باعث  خشونت هاي لجام گسيخته  قاچاق انسان، اختطاف و آدم ربايي، تجاوزات جنسي، تروريزم و حملات انتحاري و افزايش روسپيگري گرديد. استخبارات قدرت هاي شيطاني، طي چهار دهه اخير با تمام امكانات خود، فرهنگ جنگ و تفنگ و آشتي ناپذيري را در افكار مردم اين منطقه ترويج كردند. جديت، لجاجت، خشونت و نفرت، جاي انعطاف، مدارا، حرمت و محبت، آشتي و مصالحه را گرفت. تزريق روحيه تعصب، تبعيض، خشونت و افراطيت در جوانان باعث انقطاب ها و انشعابات جامعه ما شد. احساسات و عواطف جوانان متدين اين خطه چنان مسموم شد كه حملات انتحاري يعني بي رحمي به خويشتن را بار آورد. با درد و دريغ كه در فرهنگ جنگ و تفنگ، شمردن مرمي و كشتن دشمن، شامل عمليه هاي حسابي كتب درسي مكاتب شد و در آن كشتن و بستن به جاي كار و توليد، به فرزندان اين جامعه تدريس گرديد.
مظاهر خشونت هاي افسارگسيخته روز افزون در افغانستان، نتيجه تربيه و آموزش افراطيت چهار دهه اخير است. سرمايه گذاري هاي اجانب كه در جهت رشد افراطيت، جنگ و خشونت هاي سياسي، صورت گرفت. جنگ باعث تشديد روحيه پرخاشگري، ستيزه گري و افراطيت پروري ميان افغان ها شد. افغانها نا آگاهانه با دهشت و ترور، مافيا و قاچاق مواد مخدر نسبت داده شدند. اكثرجوانان ما با جنگ و تفنگ عادت كردند. زورگويي و قلدري را بحيث يگانه شيوه حل و فصل مسايل و معاملات خويش به جاي تفاهم برگزيدند. ملت ما به تجديد تربيه فرزندان اهل صالح و ترويج فرهنگ تفاهم ضرورت دارد. اين همه زهر را پاد زهر ميبايد.
برخي عوامل مثل فقر و بيسوادي تعیین کننده نیستند. چنانچه زنان کشورهای عربی دارای سواد و زندگی بالا و مرفه اند، اما از حقوق مدنی و سیاسی عصرمحروم اند. حق مشارکت در انتخابات را ندارند. به ازدواجهای اجباری تن میدهند و از حق رهبری و تصمیمگیری محروم اند.
فقر، بيكاري، بي سوادي، عدم آگاهي شهروندان از حقوق شان، بيماري، دلايل و عوامل متعدد ديگر مثل حلقه هاي زنجيردر راستاي خشونت زايي عمل ميکنند.
عوامل وانگيزه هاي متعدد اجتماعی، فرهنگي، اقتصادی و سياسي ديگر نيز وجود دارد كه در شکل گیری و بروز خشونت هاي متعارف جنسيتي در افغانستان دخالت دارند؛ فهرست اين معلول العلل را ميتوان چنين طويل و طويلتر ساخت:
ضعف، ناتواني و وابستگي زن بمثابه نفقه خور
تخطي مجريان قانون در راستاي فرهنگ معافیت مجرمين،
خودسانسوري، صبر، سكوت و تحمل بمثابه آتش زير خاكستر
پراگندگي و نبود تشكل هدفمند زنان در سازمان ها و اتحاديه ها
احتياج و وابستگي زنان، يكي از دلايل اساسي خشونت پذيري آنها است
پرورش روحيه افراط گرايي و تروريزم، بي امنيتي، جنگها و منازعات
مناسبات روزمره خالي از تعارفات واحترامات معمول و محبت برانگيز
عادت و تلقين، رسم و سنن، زشتي ها و درشتي هاي زباني، تعدد دشنام ها
اشتغال زنان به امور منزل كه باعث انزوا و  دوري آنها از پروسه هاي انكشاف ميگردد.
بي خبري از حقوق ذاتي، فطري، بشري و قانوني خويش كه به خودناشناسي منجر شده است.
بي امنيتي و عدم مصونيت افراد كه زمينه هرج و مرج شده و شهر بي پرسان را بار آورده است.
تقليد محض تجارب خارجي بدون درنظرداشت ويژگي هاي داخلي باعث تحريك جنون خشونت ها ميگردد.
تبعیض كه مانع برابری زن و مرد در همه سطوح زندگی است، باعث عقبماني و بي عدالتي عليه زنان است.
آميختگي زهر جنگ، پرخاش، تنش، منازعه، خونگرمي و ستيزه جويي در زبان، تعاملات و معاملات روزمره
خصوصیات ژنتیکی خشونت. پرورش اطفال در خانواده يي خشن، احتمال سرايت روحيه خشونت از نسلي به نسل ديگر را دارد.
نقش هاي كليشه يي و قرار دادي كه حسب تقسيمات عنعنوي كار، دختران را به امور منزل و پسران را به اقتدار سمت و مسير ميدهد؛ زنان را به حاشيه ميراند و تضعيف ميكند.
زنان ودختران افغانستان قرباني اعتقادات و سنت هاي حاکم بر جامعه اند.اكثر آنها حق ابراز نظر، انتخاب همسر و تصميم گيري را ندارند. هر گونه مخا لفت در برابر تصميم مردان و بزرگان، سنت شكني، گستاخي و تمرد است. 

فهرست كوتاه انگيزه هاي اساسي براي تشديد و بحراني ساختن خشونت ها:
دخل و غرض در امور ديگران
تحريكات مغرضانه برخي رسانه ها
منفي بافي، ذهنيتگرايي و بهانه گيري ها
پابندي به عرف و عنعنات ناپسند بر حسب عادت
اعتقاد به شگون ها و خرافات، فالبيني ها، تعويذ و طومار و ساير مزخرفات
تحريكات؛ تحريك حس خودخواهي و شهرت طلبي زنان و مردان، توسط مغرضين
خودخواهي، رقابت و همچشمي، حسرت و حسادت، حرص، لجاجت، كينه و نفرت
نقد و قضاوت هاي غير ضروري شخصيت و عملكردهاي ديگران. غيبت و بدگويي ديگران كه باعث اشتعال مي شود.

راه حل ها:

خود كفايي اقتصادي زنان
ترويج روشنگري و تجدد گرايي در زنان
انطباق خلاقانه تجارب جهاني در شرايط كشور
قرار دادن روحانيون در صفوف مقدم مبارزه با خشونت
زدودن رسوبات تعصب و تبعیض از ذهن و ضمير زنان
ايجاد مراكز مشوره هاي حقوقي براي معروضين خشونت
بسيج و تشكل زنان بحيث نيرو در سازمان ها و اتحاديه ها
کاهش فقر، بیکاری، بيسوادي، بيماري و مرگ و میر زنان
نظارت جدي از تطبيق قوانين بخصوص قانون منع خشونت
تجديد نظر در فعاليتهاي مبتذل و منفي رسانه ها در قبال زنان
تبديل منابر مساجد و تكايا به سنگر مبارزه با تعصب و تبعيض
ارتقاي ظرفيت، مهارت ها، قابليت ها و استعداد هاي نهفته زنان
شامل ساختن نماينده زنان به عضويت شوراي عالي قوۀ قضائيه كشور
جلوگيري از ترويج فرهنگ فرار و معافيت جنايتكاران از چنگال قانون
 دسترسي زنان به فرصت ها و امكانات کار، تحصیل، خدمات صحي وعدالت
تغيير پاليسي هاي حكومتداري خوب در راستاي خدمات اجتماعي و اقتصادي براي زنان
تجديد اساسات تربيتي و آموزشي نسل جديد و نسل هاي آينده مبني برعدم تشدد و افراطيت
تجديد نظر در ميكانيزم نكاح، قانوني سازي پروسه عقد نكاح؛ تصحيح فارمت هاي عقد نكاح
فعال ساختن خود زنان و نهادهاي آنها در پيشاپيش ترويج فرهنگ تفاهم و مبارزه با خشونت ها
ارتقاي سطح آگاهي حقوق زنان و مردان. ترغيب خودشناسي و خود آگاهي زنان، اعتماد به نفس
تجديد تربيه اتباع با فرهنگ صلح و تفاهم به جاي فرهنگ انتحاري، تروريزم، مافيا و فساد اداري
رفع محدوديت ها و محروميت هاي قانوني عليه زنان از تمام ميكانيزم هاي سازماني و اسناد تقنيني
جلب مردم در محلات به تغييرات و اصلاحات در رسم و رواجهاي پوسيده و ناپسند از طريق ملك هاي قرا
ايجاد محكمه اختصاصي رسيدگي به دوسيه هاي خشونت هاي جنسيتي و څارنوالي هاي مبارزه با خشونت در ولايات.
 iنوشته فاروق ثواب، ليسانسه سال 1360 خورشيدي
فاكولته ادبيات پوهنتون كابل،
دارنده دودهه سابقه و تجربه كاري در امور فرهنگي:
آموزشي، نشراتي و تبليغاتي
نويسنده، ژورناليست و استاد.
مشاور امور فرهنگي وزارت امور زنان
كابل- حمل1392 خورشيدي
مبايل: 0799331773
ايميل آدرس: Farooqsawab@gmail.com 





 

No comments: