آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Friday, March 8, 2013

آيا او را ديده‌ايد؟

برگرداننده: جميله پلوشه
ازانتشارات عفو بين‌الملل - بخش هلند
زنان ودرگیری‌های مسلحانه


 
 
 
 
 
اکثراً ادعا می‌شد که تجاوز جـنسی به زنـان در جريان برخوردهای مسلحانه هنوز از لحاظ قوانين بين‌المللی دوران جنگ مورد قضاوت روشـن قرار نگرفته اسـت. به همین دلیل، زمانی که دادگاه بين‌المللی در مورد يوگوسلاوي(سـابق) برگزار بود، گروهی از زنان در برابر ساختمان تربيونال بين‌المللی به تظاهرات پرداخـتند و تقاضا داشـتند تا "تجـاوز جـنسی به زنـان در جريان برخوردهای مسـلحانه" به عنوان جنايت جنگی شـناخته شـود. به این دلیل که قانون، تجاوز جـنسی را در سـال‌های قبل به عنوان جنايت شـناخته بود و در اين زمينه موافقت‌نامه ژنو (۱۹۴۹) کوچکترين تريدی باقی نمی‌گذارد: ماده سـوم اين موافقت‌نامه همه اشکال شـکنجه، بی‌رحمی، ظـلم، تحقـير و برخوردهای غيرانسانی را غير مجاز دانسـته اسـت. درعمل سالها بود که نسبت بهء جنايتی مانند تجـاوز جـنسی در جريان برخورد های مسـلحانه، توجه اندکی مبذول می‌گردید. در حالیکه تجاوز جنسی به ‌صورت جمعی در جريان جنگ جهانی دوم به وسـيله روس‌ها نسبت به آلمان های نازی (۱۹۴۵) و به وسـيله پاکسـتانی‌ها نسبت به بنگلادشی ها(۱۹۷۱) انجام گرفته بود. ولی بايد به خاطر داشـت که: در تربيونال‌ برای يوگوسـلاوي و روا‌ندا در سـال‌هـای نود، قرن بيسـتم، برای بار نخسـت بود که شـکايات در باره تجاوز جـنسی در جريان تصادمات مسـلحانه در يک دادگاه حقوق جزِای بين‌المللی مورد بحث قرار گرفته و چند مورد مشـخص اين جنايت در جريان کا‌ر آن دادگاه، به عنوان جنايت جنگی بررسی و اعلام گرديد. به‌علاوه بر اسـاس ا‌‌صل‌هـای پذيرفته‌ شـده، دادگاه جزائی بين‌المللی تاکید نمود که، تجاوز جـنسی در جريان برخوردهای مسـلحانه به عنوان جنايت جنگی شناخته شده که باید درباره آن تصميم قانونی اتخاذ نمود.
تـشخیص اين که چه تعداد تجاوز در جريان برخوردهای مسـلحانه صورت گرفته، خيلی دشـوار و حتا ناممکن اسـت. زيرا جنايات‌کـاران سـکوت و انکار می‌نمايند و قربانيان نيز اکثراً جسـارت بيان آشـکار آن را ندارند. به همين لحاظ اسـت که دسـت يافتن به ارقام واقعی در اين زمينه دشـوار می‌گردد. در جريان جنگ‌هـای بوسـني تخمين زده شده که تعداد زنانی که مورد تجاوز قرار گرفته اند بين ده تا پنجاه هزا‌ر در نوسـان اسـت. آخرين گزارش عفوبين‌الملل از خشـونت جنسی در جريان رويدادهای نظامی در کوسـوو، افغانسـتان، جمهوری دموکراتیک کنگو خبر می‌دهد. جنگ در سـال‌های نود در بوسـني و رواندا توجه بسـياری را نسـبت به حوادث نفرت‌انگيز وخشـونت‌باری که نسبت به زنان در جريان حوادث جنگی در اين دو کشـور اتفاق افتاده بود، بخود جلب نمود. قتل، تجاوز و سـاير اشـکال آزار و اذيت سـيسـتماتيک جنسی در سطح وسـيع نه تنها به‌کار گرفته می‌شـد تا روحيه دشـمن را درهم شـکنند بلکه به اين منظور نيز بود که آنان را به مفهوم واقعی کلمه محو و نابود نمايند. در رواندا تجاوز دسـته‌جمعی، ناقص سازی و تحقير جنسی (بـه طور مثا‌ل وادار سـاختن زنـان مربـوط به قبـيله توتسی به برهنه رژه رفـتن) در جريان جـنوســيد (نسـل کشی) سـال ۱۹۹۴ خيلی رخ داده است.
سـازمان عفو‌بين‌الملل موارد بی‌شـمار کشـتار و تجاوز نسبت به زنان مربوط به گروه‌های اقليت قومی را در جريان برخوردهای دراز مدت در کشورميانمار (برمه) که به وسـيله گروه‌های امنيتی انجام شـده بود، افشـا نمود. نانگ‌پانگ‌ يک خانم ۲۸ سـاله در اکتوبر سـال ۱۹۹۷ به وسـيله دو تن از سـربازا‌ن مورد تجاوز قرار می‌گيرد. زمانی که او به اين سـربازان اظهار می‌دارد که اين موضوع را به سرگروهان آنان خواهد گفت يکی از اين سـربازان لگد محکمی به سـينهء وی می‌کوبد و او را به مرگ تهديد می‌کند. بعداً شـوهر خواهرش او را برای معالجه به تايلند می برد او در آنجا درژانویه ۱۹۹۸ فوت میکند زيرا قادر به پرداخت پول عمل جراحی نبود. تجاوز و سـاير اشـکال خشـونت جنسی نسبت به زنان و دختران جوان يکی ا‌ز مشـخصات برخوردهای مسـلحانه چهارده سـاله در کشـور لیبريا بود. در اگوست ۲۰۰۳ زمانی که رئيس جمهور چارلس‌تايلر‌‌ حکومت را رها کرده و کشـور را ترک می‌نمود، زنـان و دختران فراوانی مورد تجاوز و شـکنجه نظاميان وابسـته به دولت، جنگجويان مسلح اپوزيسـيون و لشـکر قومی واقع شـدند. جوان‌ترين قربانی در اين ميان هنوز هشـت سـال نداشـت.
در سـال ۲۰۰۱ برای اولين بار يک نظامی روسی، کلونل يوری بوودا‌نف به لحاظ جنايتی که در جريان برخورد های مسـلحانه در چچـن مرتکب شـده بود، مورد محاکمه قرار گرفت. در ۲٦ مارچ ۲۰۰۱ يوری بوودانف دختر هیجده سـاله ای به اسـم چيدا کونگچوا را به شـکل بی‌رحمانه ای از منزل بيرون برده و با خود به خيمه‌اش میبرد او را با د‌سـتانش خفه کرده و با سـه نفر از زيردسـتانش او را در جنگل زير خاک کردند. پدر دختر در دادگاه اظهار داشـت: کلونل زمانی که به منزل وی حمله نمود، مسـت بود و به مجرد ديدن دخترش، او را زير نظر گرفت.
از نتيجه کالبد شـکافی واضح شـد که دخترک سـاعت قبل از مرگ مورد تجاوز واقع شـده بود. بودانف به قتل اعتراف نمود. وکلای بوودا‌نف اسـتدلال می نمودند که متهم جنايت را در جريان يک "حمله روحی زودگذر" انجام داده اسـت و يک دادگاه نظامی در ۲۰۰۲ بوودانف را بخاطر این قتل مقصر ندانست. وکيل مدافع دولتی برای داد خواهی به دادگاه عالی مراجعه نمود.دادگاه عالی در ۲۵ جولای ۲۰۰۳ بوودانف را بخاطر قتل و ربودن دختر محکوم شـناخت و به ده سـال زندان محکوم کرد.
گروه‌هـای مسلح در جریان برخوردهای مسلحانه از تجاوز و اشـکال ديگر خشونت جنسی به عنوان بخشی ا‌ز تاکتیکهای های جنگی به منظور کاشتن تخم هراس و وحشت در ميان مردم، استفاده میکنند. در سيرا‌ليون گروه‌های اپوزسـيون مسـلح در جريان برخوردهای ده‌ سـاله برنامهء ناقـص سـازی آگاهانه مردم را بکار بردند. آنان با اجبار مردم را وا ميداشـتند که يا تن به قطع يک عضو بدن شـان بدهند يا بپذيرند که روی صورت شـان حروف "آر او اف" حکاکی يا خالکوبی گردد. آدم‌ربايی، تجاوز و بهره‌ کشی جنسی زنان و دختران به طور سـيسـتماتيک و در سطح وسیع بکار برده شد. شـمار زياد اين قربانيان به بيماری‌هـای واگير دوچار شـدند و گروه کثيری از آنان ناخوا‌‌سـته باردار گرديـدنـد. برای اين زنان و دختران جوان امکان سـقط جنين در سـيرا‌ليون، وجود نداشـت وهزينه آن نيزکه در حدود ۱۰۰ دلار (برابر با حقوق يکسـاله بيشـترين ساکنین سـيراليون) می‌شـد برای آنان غير قابل پرداخت بود.
در جريان حملهِ غافلگيرانه در ژانویه ۱۹۹۹ به فري تون(پايتخت کشور سيراليون) ياغيان خانه به خانه می گشتند و دخترا‌ن را ‌برای رهبران انـتخاب و جمع‌آوری می‌کردند. آنانيکه انتخاب واقع نمی شـدند، بارها مورد تجاوز افرا‌د گروه واقع می‌شـدند. به تاريخ ٨ ژانویه باز هم يکی از اين ياغيان به ناحيه‌ کلين تون در شـرق فري‌تون حمله نموده و دسـتور داد تا تمام زنانی که هنوز باکره اند، خود شـان را معرفی نمایند. سـپس ا‌ين دختران بوسـيله زنان همکار اين گروه شورشی مورد آزمايش قرار گرفتند. آنان مجبور بودند تا شـب‌هـای بعد خود را به نوبت به اين رهبراين گروه معرفی نمایند. بدون شـک چيز ديگری جز تجاوز و سـوءِ اسـتفاده جنسی.در انتظار آنان نبود
در بسـياری از کشـورها زنان، خود بخشی از نيروهای خط مقدم جنگی را تشکیل میدهند. مارگريت اکايو در اوگاندا، زمانی که فقط هفده سال داشت به اين کار وادار گرديد. او در اين مورد می‌گويد:
" يک روز آفتابی در جولای ۱۹۹۲ من با مادرم در باغچه سـبزی‌ مصروف کار بودم که يکباره تعدادی سـرباز دربرابر ما سـبز شـدند. آنان مرا با زور با خودشـان بردند، مادرم نتوانسـت جلو آنان را بگيرد. بعد از يک روز تمام راه ‌پيمايی، آنان مرا به اردوگاهی آوردند که در آنجا کودکان زيادی وجود داشـتند. پسـر بچه‌ها محکم به طناب بسـته شـده بودند. تو میبایسثی تمام اوامر آنها را رعایت میکردی در غير اینصورت مورد صرب و شتم قرار می گرفتی. آنان خود را به عنوان ياغيانی که در برابر حکومت می‌جنگند، معرفی کردند. ما را وادار می‌سـاختند تا همراه با جنگجويان به دهاتی که مردم آن، محلِ و نشانی ياغيان را به حکومت اطلاع داده بودند حمله کنیم. کلبه‌ها را به آتش بکشیم و همه چيز را با خود به غنيممت بیااوريم. کهن‌سـالان را می‌کشـتند، جوانان را با خودشـان می‌آوردند و اطفال کوچک را همان‌جا رها می‌کردند. جنگجویان به هر جا که میرفتند کودکان و نو جوانان را می‌‌دزديدند. ما به مانند بردگان اموال را به دوش می‌کشـيديم. عموماً هيچ‌گاه غذايی دريافت نمی‌کرديم. کودکانی که قادر به تحمل چنین وضعی نبودند با شـليک گلوله به زندگی شـان خاتمه داده می‌شـد و دخترکان مورد تجاوز قرار می‌گرفتند. آموزش واقعی ما زمانی آغاز گرديد که به سـودان وارد شـديم. مرا به يک افسـر تسـليم نمودند. اگر از رابطه جنسی با وی اباء می ورزیدم، کشـته می‌شـدم. کودکانی که قصد فرا‌ر داشتند، بدون تامل کشـته می‌شـدند. مارا وادار به کشـتار این افراد می‌کردند. از ابتدا به ما گفته می‌شـد، زمانی که توانستی انسـانی را به قتل برسانی، بالغ به حساب میآیی. مارا به اين کار وادار می‌کردند. هما نطور که به دزدی، آتش زدن کلبه‌های مردم و آدم ربائی وادارمان می‌کردند
اجازه صحبت کردن با هم را نداشـتيم. باری من با چهار دختر ديگر تصمیم به فرار گرفتیم. در يک شـب که بايد آب مياورديم، هيچ ‌يک از ياغيان همراه ما نـیامدند. هميشـه به ما می‌گفتـند در صورتی که فرار نماییم و بدسـت سـربازان دولتی به‌افتيم ما را خواهند کشـت. ما خود کودکانی را که سـعی در فرار می‌نمودند، به قتل می‌رسـانيديم. دو تن از دخترکان جرات نکردند که با ما بيايند. با دو نفر ديگر از طریق دریا دسـت به فرار زدیم. از دريا گذشتيم می ديديم که ياغيان در تعقيب ما هستند و به ما نزديک می‌شـوند ولی ما خود را پنهان کرديم. بلاخره به اوگاندا رسـيديم. سـربازان حکومتی ما را به مرکز پناهندگی آوردند جايی که من اکنون در آن زندکی می‌کنم." 
زنـان در جريان جنگ نه تنها قربانيان خشـونت هسـتند بلکه بعضاً عامل جنايت نيز می‌باشـند. سـه هزار زن در ميان افرادی که اکنون در روندا زندانی هسـتند و متهم به شرکت در اعمال نژادپرسـتانه سـالهـای ۱۹۹۴ در رواندا و کشـتار ٨۰۰۰۰۰ افراد مربوط به قبیله توتسی) يکی از قبايل درگير در حوادث) می‌باشـند، وجود دارد. بـيشـترين آنها زنان جوان و صاحب فرزندان خورد سـالند. زنان اکثراً زير آتش سـلاح بوسـيله گروه هـای مسـلح تهديد و ربوده شده اند و سـپس به مثابه سـرباز وادار به همراهی در جنگ و يا وادار به انجام سـاير کارهای زشـت گردیده اند. اين نمونه در سـرا‌ليون غالباً پيش‌آمده اسـت. ولی نيز ديده شـده که زنان خود به خواسـت خود به گروه هـای مسـلح پيوسـته اند. در ميان ببرهـای تاميل در سـريلانکا زنان جنگجوی جوان فراوان وجود دارند که به نام "پرنده‌های آزادی" معروف اند.
خشـونت به مجرد تقليل يافتن تشـنج جنگ و برخوردهـای نظامی، پايان نمی‌يابد. این را در ايالات متحده آمريکا تجربه نموده اند که بيشـترين خشـونت خانگی به وسـيله سـربازان امريکايی ــ که از ميدان جنگ برمی‌گردند ــ انجام می‌گيرد. اين مسـأله هر روز نسـبت به روز قبل شـکل جدی تری به خود می‌گيرد. پژوهشی که در اين زمينه توسـط ارتش آمريکا انجام شـده نشـان می‌دهد که: "خشـونت سـنگين" در برابر همسـر در خانواده‌های سـربازان، نسـبت به خانواده‌های عادی سـه بار بيشـتر ديده می‌شـود.
سـازمان بهداشـت جهانی اطلاع می‌دهد: " کشـورهایی که برخوردهای مسـلحانه را پشت سـر گذاشـته اند با وجود اینکه دشـمنی‌ها در آن جاها پايان يافته ولی ميزان خشـونت در ميان مردمان آن سـرزمين‌ها به اندازه زیاد تا زمان های زيادی باقی می ماند. بيشـترين دلايل برای آن در اين امر نهفته اسـت که خشـونت از لحاظ اجتماعی "امر پذيرفته شـده" تلقی می‌شـود و هنوزهم اسـلحه را حلال مشـکلات پنداشته و در حقیقت سـايه و روان تفنگ هنوز حکومت می‌کند. تحقيقی در ايرلند شـمالی آشکار سـاخت که با حضور بيشـتر اسلحه و يا دسـتيابی سـهل‌تر به سـلاح، دايره خشـونت خانگی در برابر زنـان، اشـکال خطرناکتری به خود گرفته اسـت.
اخيراً میزان رشـد روند خشـونت نسبت به زنان در چارچوب فعاليت نيروهای بين‌المللی صلح نیز ديده می‌شـود. پس از تاسـيس نيروهـای صلح (ک اف او ار) وهمپچنین نيروهای يوني ماک تحت رهبری سـازمان ملل‌ در جولای۱۹۹۹ در کوسـوو، مشاهده گردید که زنـان به کوسـوو قاچاق می‌شـوند و در آنجا وادار به فحشـا می‌گردند. اين زنـان بيشـتر از ملداوي، اوکراين و بلغارستان به آن جا آورده می‌شـوند و بيشـترين آنها از طريق صربسـتان به آ‌ن جا قاچاق میگردند. به ‌رغم آنکه اين تجارت در مدت زمان کوتاهی پس از جاگزينی نيروهـای يوني ماک (سازمان ملل) رسما بعنوان یک مشکل شـناخته شـد، ولی با این وجود محلاتی که زنان قاچاق شـده در آن جا وادار به تن فروشی می‌گردند، تا ۲۰۰ محل در ۲۰۰۳ توسـعه يافته اسـت.
سـازمان ديده ‌بان حقوق بشـر بطور مستند نشان داد که پليس محلی شرکت مستقیم در تجارت دختران و زنـان به بوسـني پس از جنگ دارد. برای اینکار از صاحبان باشـگاه ها و افرادی که با پول خريده و يا اسـتخدام شده اند در محلاتی که زنـان و دختران را بدان‌جا کشـانيده و آنان را سـخت در چنگ گرفته اند، استفاده میگردد. پليس محلی نيز در کنار سـاير اشـکال همکاری با اين شـبکه با دريافت پول و رشـوه مالکان اين خانه‌های بدنام را پیش از بازرسی های نابهنگام پليس با خبر میکند. این گزارش در عين حال نشان دهنده شرکت افراد نیروهای انتظامی و کنترل کننده پلیس ملل متحد و نیروهای صلح ناتو را در امر تجارت زنان، به صورت مشتری خريد زنان نشان میدهد ودرعین حال نشان میدهد که چگونه این نیروها بهنگام افشا شدن حقایق و تهیه گزارش، واقعيت را انکار میکنند.
نيروهـای صلح مرتکب خشـونت نسبت به زنـان در کشـورها و جوامعی گرديده اند که دفاع از آنان را به ‌عهده داشـتند. چنانکه يک افسـر از رسته چتربازان بلژیک که در۱۹۹۳ در سـومالي به خدمت مشغول بود با تقديم کردن دختر نوجوان سـوماليايی بعنوان هديه سـالگرد به يکی از فرماندهان رسته چترباز، محبت و اخلاص خود را به فرمانده خويش ابراز داشـت. و اين دختر جوان را وادار سـاختند تا در اين محفل برهنه برقصد و تن به رابطه جنسی با دو نفر از چتربازان بلژیکی بدهد. در سـال ۱۹۹۸ يک دادگاه نظامی بلژیک اين فرد را ۱۲ ماه حبس نمود که شـش‌ ماه آن توام با کار اجباری، پرداخت جريمه و اخراج از ارتش بود. به علاوه گروه های نظامی ايتاليايی در زمانی که به عنوان نيروهـای حافظ صلح در کشـور سـومالي قرار گرفته بودند، مرتکب خشـونت جنسی نسبت به زنـان سـوماليايی در بين سـالهای ۱۹۹۳- ۱۹۹۴ گرديده اند. يک کميسـيون ‌دولتی شـواهد کافی در اين زمينه و در مورد تجاوزدسـته‌جمعی، مزاحمت جنسی، دزدی توام با خشـونت را بدسـت آورده بود.
ادامه دارد
 
 
 
 

No comments: