آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Tuesday, February 5, 2013

در شناختی بنيادينه های ستم بر زنان

سليمان راوش
برگرفته شده از کتاب سیطرّ 1400 سالۀ اعراب بر افغانستان     
( از اين آيت تورات به خوبی بر می آيد که چرا مذهبيون و پيغمبران مذکر سعی نمودند که بگويند که مرد زن را نه از جای ديگر که از قبرغه چب زائيده است


، چرا گناه خوردن ميوه درخت را به گردن زن انداخته اند، تا هميشه خود را گناه کار بداند ، فروتن باشد  و هيچگاه هم قصد حکومت کردن بر مرد را نداشته باشد . نباید کاری بکند که مرد را زير دست داشته باشد. )
محقق و پژوهشگران  ضمن دريافت خويش متوجه می شوند که پاپ های توراتی  همه معتعقد اند که اين زن است که آدم را به گناه آلوده نموده است . مثلأ : « بد نیست ببينيم که تر تولين [ مرد کليسايی 420 ـ 347 که لقب قديس هم داشت ] در اين مورد چه می انديشيده است : [ زن ! تو دروازهء شيطان هستی . تو آنرا که شيطان يارای آنرا نداشت که از روبر روی حمله ور گردد متقاعد گرداندی . به سبب تو بود که پسر خدا نا گزير به مردن شد . تو بايد پيوسته جامه سوگ و ژنده به تن داشته باشی ]  تر تولين همچنين زن را معبد بنا شده برفراز فاضلاب ميخواند . » 11
 محقق نمی تواند همه آنچه را که است باز گو نمايد و يا ياد داشت دهد. پس بازهم چه بايد کرد ؟  لازم است که منابع را برای اثبات قول خويش نشان دهد تا نا باوران پس از مراجعه بر آن منابع به باور آيند . مثلأ آيه های که ستم بر زن را در دين يهود و نصاری حلال می شمارد ،برای ناباوران بهترين منبع قناعت همانا تورات است . و کتب عيسويان توراتی . اين بهترين راه است بر اصل بيان و هدف . زيرا مثلأ محقق خواسته که ريشه ظلم و ستم را در اسلام پيدا نمايد لازم نيست که که بسیار مشرح تحقيق در زمينه ريشه يابی احکام قرآن در اديان مشابه آن نمايد ، که اين خود بحث ديگری می شود . بهتر است پس ذکر چند نمونه و ياد آوری منبع به اصل تحقيق خويش بپردازد .
 افسانه ء زايش زن ازمرد با تمام غير عقلانی بودن و ننگ آلود گیش  براين  هدف بوده که زن را به بهايی هر بی ننگی و چرنديات خنده آوری که است بايد مردان و به ويژه بيضه داران دين تابع خويش قلمداد کنند و بخاطريکه که اين تابعيت را مهر هميشگی زده باشند حرفها و مقاصد خويش را به گردن ارادهء خدا انداخته اند .
محقق از بررسی های اوليه خود در يافت  که : « تيوری توطئه گرانه ی  خلقت زن و مرد بسيار قديمی است و ريشه در عهد عتيق و تورات و حتی قبل از آن ، در اساطير جوامع پيشن و اوليه مانند سومر ، دارد .
 به باور محقق ترک (مريچ دد اوغلی ) ، قرآن هم اين داستان را رد نمی کند ، بلکه از طريق آيه اول سوره ی النسا که : [ ای مردم . . . همو که شما را از يک تن يگانه آفريد و همسر او ( شما) را پديد آورد و . . . حتی آنرا تأ ئيد هم می کند . به نظر يک محقق ديگر ترک ، پروفيسور ( آريف تکين ) آيه 189 از سوره ی الاعراف ، مبنی بر اينکه : ( او کسی است که شما (مردان) را از تنی يگانه  ( آدم) آفريد و همسرش را از او ( مردان) پديد آورد . . . و آيه ی 21 از سورۀ الروم ، مبنی بر اينکه : [ و از جمله آيات او اينست که برای شما ( مردان ) از نوع خودتان همسرانی آفريد که با آنان آرام گيريد . . . ] بر داستان تورات در مورد خلقت زنان از مردان تأکيد می کنند به نظر وی ، اين آيات در ضمن با داستان های دينی باقی مانده از دوره ی سومر ، دين يهود و مسيحت در مورد علت خلقت زنان همخوانی دارند و ريشه هايش به دوره های پيش از زايش يکتا پرستی می رسد . به نظر دد اوغلو آن دسته از آيات قرآنی ، که به صحت محتوای کتاب تورات صحه می گذارد ، نيز ، ناظر بر اين ادعا هستند ، شايد حديث های نبوی زير نيز در اين راستا باشند : [ در مورد زنان به خير رفتار کنيد . آنان از دنده ی کج خلق شده اند . اگر بخواهی دنده را راست کنی می شکنی ] يا
[ زن از دنده ای خلق شده که به هيچ وجه راستی پذير نيست ] يا [ زن از دنده ای خلق شده اگر بخواهی دنده را راست کنی می شکنی .] 12
پس از اشکار شدن توطئه ای پيدايش زن  ، اکنون چه بايد کرد ؟ در بخش اول اين مقال گفته شد که بايد بر بنياد ها و اساس ها مراجعه نمود . بنياد اسلام بر قرآن و حديث استوار است ، به ويژه  قرآن که انکار و تغيیر آن باعث گناه و کفر است.
 پس چه بايدکرد ؟ ناگزير قرآن را بايد گشود تا چه آمده باشد اند ر باب زنان و حق و حقوق شان و مقام شان . اما پيش از آن احاديث و روايات اسلامی را که انعکاس از قرآن است يا به عبارت ديگر تفسير و تاويل آيات به شمار می آيد ، بايد مورد بررسی قرار گيرد ، زيرا قرآن حکم است و حکم  در قضاوت پس از دعوی صادر می گردد . از اين لحاظ نخست بايد دعوی اسلام را بر علیه زن ملاحظه نمود .
 محقق در نخستين کام ارزيابی های خويش از  مقام زن در اسلام در می يابد که زن در اسلام بنده مرد  است .  مرتضی راوندی به نقل  از کتاب آفرينش و تاريخ اثر مقدسی  . کتاب منتخب الواريخ حاج محمد هاشم خراسانی ، از قول محمد پيغامر اسلام می نويسد که :«. . .  [ اين نکاح بندگی است ، بنگريد تا فرزند خود را بندهء کی می گردانيد ]  اين جملات مبين ارزش و مقامی است که تازيان در حدود 14 قرن پيش برای دختران و زنان قايل بودند . ناگفته نگزاريم که پيشوای اسلام با اينکه عثمان مردی پير وعنود و کج خلق بود بنابه مصلحت دختر خود ( رقيه) را به عثمان داد ولی زندگی زنا شويی اين دو مقرون به صفا و صميميت نبود و ظاهرء رقيه در اثر ضربه تازيانه عثمان جان می سپرد حضرت با سعه صدری که داشت اين گناه را ناديده می گيرد و دومين دختر خود ( ام کلثوم)  را به نکاح وی در آورد ، در احاديث آمده است که حضرت رسول گفت : اگر دختر سومی داشتم ، او را هم به همسری عثمان در می آوردم . » 13
در همين باره امام محمد غزالی در کتاب کيميا سعادت می نويسد: « . . . آخرين خبری که به وقت وفات رسول شنيدند اين بود که در زير زبان می گفت : . . . والله الله در حديث زنان که ايشان اسيرانند در دست شما.»  14
( بنا بر اين روايت پيغمبر اسلام زن را بنده مرد می داند ، و مرد آزاد است. دوم چون پيغمبر ارزش به زن قايل نبوده ، قتل حتی دخترش هم برايش ارزش نداشته است ، سوم پيغمبر وقتی می گويد اگر دختر سومی می داشتم هم به او می دادم ، معلوم است که رضايت زن در امر ازدواج شرط نيست  ، او را مانند حيوان به هرکی [ ولی مرد او] خواهد به جهت منافع خويش ميتواند قربانی کند . ) 
و پيغامبر اسلام در حج الوداح نيز تأکيد بر برده بودن زن نموده است  . در تاريخ يعقوبی نوشته شده است که : « . . . پس پيغمبر گفت اوصيکم بالنسا ء خيرا فانما عوارت عندکم لايملکن لا نفسهن شيئاو . . .  يعنی شما را به نيکی با زنان
و صيت می نمايم ، آنان را به شما سپرده اند و چيزی از امر خويش را بدست ندارند  . . .»15
در همين مورد در کتاب زن در گرداب شريعت  نوشته شده است که: « امام غزالی در مورد تبعيت زن از شوهر تا به حد بردگی در کتاب علوم الدين می نويسد : [ نکاح برای زنان نوعی بردگی و اسارت است . زن از آن پس تمامأ در اختيار اوامر ارباب خود است . ]
به نظر محقق ترک الهان آرسل اين نظر در زمان خود نيز تازه نبوده است و تکرار حديثی بود که ابو عمر التکوانی در کتاب خود از عايشه نقل ميکند که : [ نکاح برای زنان نوع بردگی است . نکاح برای زنان کنيزی است ]  به نظر وی سخنان پیغمبر اسلام در حج الوداع نيز تأ کيد بر اين نظر است که : [ به آنان ( زنان ) به نيکی امر کنيد ، زيرا آنان محبوسان ( بردگان) شما هستند و صاحب شخصيت خود نيستند ( يا فاقد حق اداره ی خويش اند ) » 16 
 بر علاه اينکه زن در اسلام برده و کنيز مرد به شمار می آيد  او را شيطان و بد تر از شيطان نيز خوانده اند.
 اکنون محقق در پی دريافت احاديث که زن را شيطان می شمارد ،میرود ، و می خواند که : « منابع مختلف اسلامی در مورد وسوسه شيطانی زنان و اينکه زنان نقش شيطانی بازی می کنند و بهمين علت گناه اغفال مردان را به گردن دارند، هم نظرند . در این زمينه آيات قرآنی و آحاديثی نبوی نيز است نقل می شوند که از آن جمله اند :« فلمار ء اقميصه قد من دبر قال انه من کيد کن ان کيدکن عيظم» يعنی . . .  گفت اين از مکر شما [ زنان] است که مکر تان بزرگ است . و احاديث از يپغبر است که می گويد :
ـ محکم ترين سلاح شيطان زنان اند
ـ زنان دام شيطانند
ـ جوانی شعبه ای از ديوانگی است و زنان دام شيطانند
ـ  اگر زنان نبود خدا آن چنان که شايسته ی پرستش اوست پرستيده می  شد . ( اگر زنان نمی بود مرد از کجا پيدا می شدی که خدا را پرستش کند )
ـ اکر زن نبود مرد به بهشت می رفت . ( اگر زن نمی بود مرد از کجا پيدا می شد که به بهشت رود )
ـ از هيچ فتنه ای که خطر ناک تر از زن و شراب باشد بر امت خويش بيم ندارم . ( شراب درست ، اما زن مادر است ، خواهر است ، و همسر است و سرانجام انسانی مثل مرد ها ، چه جای بيم دارد .)
ـ پس از من برای مردان فتنه ای زيان انگيز تر از زنان نخواهد بود . ( در مورد اين حديث خواننده خوب دقت نموده قضاوت نمايد . ) » 17
محقق که در پی يافتن بنياد های دينی و مذهبی ستم  بر زنان است ، در جای ديگری  می خواند  که در اسلام و مذاهب اسلامی : « زن جزضعيفه ای ناقص عقل و انسانی درجه دوم به شمار نيامده ، و و ظيفه ای مهمتر از اين نداشته است که خواه بصورت زن عقدی ، و خواه در مقام متعه {متعه: زنی که جهت تمتع زنا شويی برای مدت معينی گرفته شود }  يا کنيز ، وسيله ارضاء غريزه جنسی مرد قرار گيرد .
 احاديث و احکام غلاظ  و شدادی نيز که در باره واجبات  و مستحبات و مکروهات و محرمات  مربوط به زنان وضع شده ، غالبأ  اين هدف را داشته است که [ ضعيفه] بصورتی اطمينان بخش و بی دغدغه ، سرمايه [ جماع ] باقی بماند و پيش از آن اظهار وجودی نکند . اگر از چند بانوی استثنايی قرآن و عالم اسلام که مذهبيون[ قطيفه برشانه . يا نکتايی والايی ريشدار] وجود آنها را  برای گرمی بازار خود لازم داشته صرفنظر شود ، در تمام آثار اين مکتب بر داشتی جز اين ، در مورد زن و { مقام والای او } نخواهد يافت .
 چنين بر داشتی در همه روايات و احاديث محدثان اعظم و غير اعظم  اين مکتب ريا، منعکس بوده است ، و از همان زمان پيدايش اين مکتب ، در { کتب اربعه} بصورت احاديث منقول از رسول اکرم به چشم می خورد :
ــ درجهنم نگريستم و بيشتر اهل آن را از زنان يافتم .
ــ مجالست با ارازل و گفت و شنود با زن ها دل را بميراند .
ــ اگر زنان نبودند خدا چنانکه شا يسته پرستش اوست پرستيده می شد .
ــ زن بصورت شيطان می آيد و بصورت شيطان می رود .
ــ از زنان بد به خدا پناه ببريد و از نيکان شان نيز بپرهيزيد.
ــ بد ترين دشمن تو همسر تو است که همخوابه تو و مایملک تو است .
ــ زنی که خود را معطر کند تا مردمان بوی عطرش را بشنوند آن زن زنا کار است { شنيدن : به معنی درک کردن بوی چيزی را هم گويند. }
ــ  زن از دنده ای خلق شده که راستی پذير نيست ، پس اگر با کجی او بسازی  ساخته ای ، و اگر خواهی به راستيش باز آوری او را می شکنی ، و چاره اش طلاق است . » 18
محقق برای  برای اثبات احکام و احاديث  باز هم به پرسش چه بايدکرد ؟ روبرو می شود ، بايد به سراغ روايات  ائمه رفت تا شرح مستند اين احاديث در گفتار ها را در يافت. پس او گفتار ائمه را در کتب که نه از سوی يهود ، نه از سوی نصارا و نه از سوی کمونيست و کافر نوشته شده بلکه از سوی خود پيشوايان اسلام تحرير يافته و قرنها هم است که کسی به رد و يا قلب آن نپرداخته ، مراجعه می کند به کتب: { اصول کافی. کتاب العشره باب من تکره مجالسته و مرافقته . در مجمع المعارف و مخزنالعوارف ، عين نهم  در عقبت زناکاران و لاطيان. در حلية المتقين ، باب چهارم فصل ششم باب ششم فصل ، فصل دوم ـ باب سيزدهم ، فصل سيزدهم ـ باب خاتمه . و در جامع عباسی  باب يازدهم ، مخصوصات ابکار . و مفاتيح الجان ، باب سوم ريا، فصل اول }  که نوشته شده است :
ــ « يکی از اصحاب ، از احمد بن محمد و او از موسی بن القاسم روايت کند که شنيدم محاربی از حضرت جعفر صادق عليه السلام نقل می کرد که آنحضرت از پدرانش و آنان از رسول خدا صلی الله عليه و آله شنيده بودند که فرموده بود : سه دسته اند که همنشينی با آنها دل مرد را بميراند : نشستن با اغنيا ء ، مجالست با ارازل و فرومايگان ، و گفت 
ــ  در حديث معتبر از حضرت محمد با قر ( ع) منقول است که رسول الله ( ص) فرمود بال و پر زنان را کوتاه کنيد به ترک لباس تا از خانه بيرون نروند و هر که راضی باشد به زينت و بيرون رفتند زنش از خانه ، پس او ديوث است  و بنا می شود برای او هر قدمی که بر دارد خانه ای  درجهنم . و فرمود که هرکه اطاعت زنش کند خدا اورا به جهنم اندازد . پرسيدند: غرض از اطاعت چيست ؟ فرمود مثلأ اذن می طلبد که به حمام يا عروسی رود ، و مرد قبول کند . »       ( از اين حديث بر می آيد که اتکای طالبان به مثابه متکاملترين شکل  مجاهدين  اسلامی و طرفداران پر و پا قرص شريعت غرای محمدی همين روايت بوده که حمام ها را به روی زنان بستند و رفتن به حمام  و بيرون برآمدن زنان را  منع نموده بودند . بر علاوۀ اين به نسبت این حدیث چند انسان غیر مسلمان ديوث خطاب گردیده است ، زيرا امروز نه تنها در افغانستان بلکه در سراسر جهان همه زنان کار می کنند ، آرايش که ويژه انسانيت است به عمل می آورند و حمام می روند. آيا شوهران همه اين زنان به گفتهء ...است؟  . اما جالب اينست که وقتی حرفهای ضد بشری خود شان ، برای شان آورده شود خجالت می کشند و همراه با کشيد ن خجالت شمشير هم بيرون می کشند و کافر و ملحد گفته می کشند تا اراجيف شان پنهان و ناگفته بماند و ناپيدا مورد قبول قرار گيرد . )
ــ« و نيز حضرت رسول خدا ( ص ) فرمودند که پدر بايد دختر خود را سوره نور ياد بدهد و سوره يوسف ياد ندهد ، و او را در بالا خانه ها جا ندهد» . ( در باره سوره نور در همين مقال بحثی مفصلی خواهيم داشت . طالبان بمثابه مسلمانان واقعی و آگاه از دين به همين خاطر بود که شيشه های بلند منزل هار ا گفته بودند سياه رنگ کنند که زنان نتوانند بيرون را ببينند. )
ــ « ونيز حضرت رسول اکرم (ص) فرمود که در نيکی اطاعت زنان مکنيد تا به طمع نيفتند  در امر کردن شما به بدی ، و از بدان ايشان ببريد و از نيکان شان نيز بر حذر با شيد .»
ــ « و نيز از آن حضرت ( ص ) منقول است که هر زنی که خود را خوشبو کند و از خانه بيرون آيد لعنت الهی بر او باشد تا به خانه باز گردد ، ملائکه و همه جنيان نيز به او لعنت فرستند. »
( در تاريخ يعقوبی نوشته شده است که { حضرت محمد  چنان خوشبو می کرد که عطر عبايش را از جای سرش رنگ می کرد و برق مشک از فرقش ديده می شد و پيش از آنکه خودش ديده شود ببوی خوشی که داشت آمدنش از دور شناخته می شد ، و می گفت : اطيب الطيب المسک يعنی از هر عطری خوشبو تر مشک است  و هر گاه از خانه اش بيرون رود  شانه می زد و سرش را درست می کرد و موی خود را مرتب می نمود و می گفت : ان الله يحب من عبده ان يکون له حسن الهيئة ، همانا الله  ازبنده اش دوست می دارد که خود را آراسته کند . 19}
اما زنان که بايد خشبو باشند و اراسته ، در صورت اين خشبوی و اراستگی موجب لعنت الله می گردد. چون زن در نزد الله مسلمانان  بنده او به شمار نمی آيد . زيرا الله از بنده اش دوست می دارد که خود را آراسته دارد ، نه از زن. )  
ــ و نيز از آن حضرت ( ص) منقول است که چون اراده جنگ می کردند با زنان خود مشورت می نمودند تا آنچه ايشان گويند خلاف آن عمل نمايند .
ــ « و آن حضرت ( ص) نهی فرمودند از آنکه زن جز برای شوهر خود زينت کند ، و اگر بکند بر خدا لازم است تا او را در آتش جهنم بسوزاند > و نهی فرمود از آنکه زن نزد غير شوهر و محارم خود زياده از پنچ کلمه  ضروری بگويد . و نهی فرمود از آنکه  زنان زين سوار شوند . و نهی فرمود از آنکه کسی زنان خود را به حمام فرستد . »            ( همه اين احاديث را مگر طالبان  به مثابه کامل ترين گروه مجاهدين اسلامی مراعات نمی کردند ؟ پس چرا آنهارا محکوم  می کردند و می کنند و اين ها را نه ؟ )
ــ « از حضرت امام محمد باقر( ع) و حضرت امام جعفر صادق ( ع) منقول است که حقتالی  برای زنان  غيرت جائز نداشته است و فقط از برای مردان غيرت قرار داده است ، زيرا که از برای مردان چهار زن و از برای زن به غير از يک شوهر حلال نکرده است و اگر شوهر ديگر طلب کند نزد الله زنا کار است ، و غيرت و رشگ نمی برند مگر زنان بد »
( از اين روایت چنين استنباط می شود که اگر زنان می خواهند بد نباشند و خوب باشند بايد شوهران خود را تشويق کنند که چند زن بگيرد .)
ــ « به روايت معتبر از حضرت صادق ( ع ) منقول است که از علامات بدی که در آخرالزمان ظاهر شود آن است که زنان سوار بر زين شوند . و فرمود که زين مرکب ملعونی است برای زنان. »
( گويند گروهی از اسلا ميست ها در يکی از شهر های افغانستان زنی را که بر مرکب نشسته بود دو صد تازيانه زد و شوهرش را مجبور ساختند که دم مرکب را دو ساعت در دهن داشته باشد . اما خوبست که امام صادق امروز زنده نبود ورنه همه فابريکه های بايسکل سازی را  هم آتش می زد )
ــ در احاديث معتبر وارد شده است که وظيفه مرد در برابر زنش اين است که او را سير کند و بدنش را بپوشاند و يکروز در ميان روغن برای ماليدن به او بدهد ، و هر سه روز يک مرتبه گوشت برای او بياورد ، و رنگ مانند حنا و وسمه هرششماه  يکـبار به او بدهد ، و درهرسال چهار جامه اش بدهد دو تا از برای تابستان  و دو تا از برای زمستان» ( از ديگرانش اگر صرف نظر شود ، فقط اين تعين نگرديد که هر سه روز بعد گوشت گوسفند آرد يا از گاو و يا شتر .) ــ « اگر جامه ای مثلأ به بول نجس شده باشد و خواهند که آنرا به قليل طهارت دهند ، پس اگر به بول شير خواره نجس شده باشد با ريختن آب بر آن طاهر می شود و احتياج به فشردن نيست ، اما به شرط آنکه طفل پسر باشد نه دختر » 20
 ( اين ديگر انتهايی زن ستيزی و دشمنی با زن را نشان می دهد ، البته اين ستيزش با زن به خاطر رد زن نيست بلکه به خاطری اسير ساختن او و تابعيت او از مرد است تا مرد هر گونه که بخواهد با اسير خويش رفتار نمايد . ورنه هرکدام اين آقايون به ده  هاو صد ها زن  داشتند و می گفتند که : {خوشم نمی آيد که دنيا و جهان  و آنچه را در آن است داشته باشم ، اما يک شب بی زن بخوابم .}21)



No comments: