نویسنده: سلیمان راوش
شنبه ها و یکشنبه ها، همیشه دور تر از محل زیست به گردش می رفتم. 14 اکتوبر 2012 ساعت هفت صبح لباس های خود را پوشیدم و همراه با (لیوؤن) دوست داشتنیم، از خانه به مقصد گردش بیرون شدیم. عادت ( لیویؤن) بود همین که پایش به کوچه می رسید با سر وصدایی بلند همه را آگاه می کرد.