04 نوامبر 2012 - 14 آبان 1391 بی بی سی
مجله آمریکایی آتلانتیک فوزیه کوفی، عضو مجلس نمایندگان افغانستان و نامزد احتمالی انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۴ این کشور را به عنوان یکی از متفکران شجاع ۲۰۱۲ برگزیده است.
مجله آمریکایی آتلانتیک فوزیه کوفی، عضو مجلس نمایندگان افغانستان و نامزد احتمالی انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۴ این کشور را به عنوان یکی از متفکران شجاع ۲۰۱۲ برگزیده است.
مجله آتلانتیک یکی از معتبرترین مجله های فرهنگی سیاسی آمریکاست که بیشتر از ۱۵۰ سال قدمت دارد. این مجله سالانه فهرستی از چهره های شاخص جهان را منتشر می کند که در سال ۲۰۱۲ یکی از این چهره ها فوزیه کوفی، نماینده مجلس افغانستان است.
دست آوردهای نمادین؟
خانم کوفی تنهای زنی نیست که در این اواخر با این القاب توصیف شده است.
ماه گذشته، فرخنده زهرا نادری، عضو مجلس نمایندگان افغانستان و فعال حقوق زنان جایزه صلح ملل متحد را بدست آورد.
چند ماه قبل، نشریه آمریکایی"تایم" مریم درانی، یک عضو شورای ولایتی قندهار و دبیر رادیو "میرمن" در قندهار را به عنوان یکی از ۱۰۰ چهره تاثیرگذار در جهان در سال ۲۰۱۲ انتخاب کرد.
آنچه باید پرسید این است که آیا دستاوردهای این چنینی، تنها نمادین اند و یا زنان افغانستان واقعا توانسته اند سقف تبعیض را بشکنند و حضور خود را در عرصههای مختلف اجتماع هم از نظر سیاسی و هم از نظر اجتماعی ماندگار سازند؟
در ده سال گذشته، با روی کار آمدن نظام جدید و مساعد شدن زمینه کار در بیرون از خانه فعالیت های سیاسی-اجتماعی طیف بزرگی از زنان شدت گرفته است.
حضور زنان در رسانه ها و نهاد های مدنی و غیر دولتی در افغانستان برجسته شده و زنان پایه اصلی آموزش و پرورش افغانستان شده اند. اینکه چقدر فعالان حقوق زن در کشور توانسته اند گستره فعالیت هایشان را از شهر های بزرگ به روستاها ببرند و جهت بهبودی وضعیت حقوقی و اجتماعی زنان افغانستان موفق باشند، هنوز هم جای بحث دارد.
داود راوش، استاد دانشکده فلسفه و جامعه شناسی دانشگاه کابل به این باور است که جامعه افغانستان روستانشین است و مکانیسم های اطلاع رسانی در این کشور پیشرفت چشمگیری نداشته است. مولفه های مدرن اجتماعی در افغانستان رشد هماهنگ نداشته اند و به این دلیل فعالیت های زنان تا حد زیادی در شهرهای کلان این کشور محدود مانده اند.
به باور آقای راوش هنوز هم در بسیاری نقاط افغانستان روزنامه وجود ندارد، دسترسی به رسانه های صوتی و تصویری به دلیل نبود برق، محدود است و به همین دلیل پیام زنان به گوشه ها و روستاهای کشور نمیرسد.
خانم کوفی تنهای زنی نیست که در این اواخر با این القاب توصیف شده است.
ماه گذشته، فرخنده زهرا نادری، عضو مجلس نمایندگان افغانستان و فعال حقوق زنان جایزه صلح ملل متحد را بدست آورد.
چند ماه قبل، نشریه آمریکایی"تایم" مریم درانی، یک عضو شورای ولایتی قندهار و دبیر رادیو "میرمن" در قندهار را به عنوان یکی از ۱۰۰ چهره تاثیرگذار در جهان در سال ۲۰۱۲ انتخاب کرد.
آنچه باید پرسید این است که آیا دستاوردهای این چنینی، تنها نمادین اند و یا زنان افغانستان واقعا توانسته اند سقف تبعیض را بشکنند و حضور خود را در عرصههای مختلف اجتماع هم از نظر سیاسی و هم از نظر اجتماعی ماندگار سازند؟
در ده سال گذشته، با روی کار آمدن نظام جدید و مساعد شدن زمینه کار در بیرون از خانه فعالیت های سیاسی-اجتماعی طیف بزرگی از زنان شدت گرفته است.
حضور زنان در رسانه ها و نهاد های مدنی و غیر دولتی در افغانستان برجسته شده و زنان پایه اصلی آموزش و پرورش افغانستان شده اند. اینکه چقدر فعالان حقوق زن در کشور توانسته اند گستره فعالیت هایشان را از شهر های بزرگ به روستاها ببرند و جهت بهبودی وضعیت حقوقی و اجتماعی زنان افغانستان موفق باشند، هنوز هم جای بحث دارد.
داود راوش، استاد دانشکده فلسفه و جامعه شناسی دانشگاه کابل به این باور است که جامعه افغانستان روستانشین است و مکانیسم های اطلاع رسانی در این کشور پیشرفت چشمگیری نداشته است. مولفه های مدرن اجتماعی در افغانستان رشد هماهنگ نداشته اند و به این دلیل فعالیت های زنان تا حد زیادی در شهرهای کلان این کشور محدود مانده اند.
به باور آقای راوش هنوز هم در بسیاری نقاط افغانستان روزنامه وجود ندارد، دسترسی به رسانه های صوتی و تصویری به دلیل نبود برق، محدود است و به همین دلیل پیام زنان به گوشه ها و روستاهای کشور نمیرسد.
ناکامی در ایجاد جنبش سراسری
بعد از روی کار آمدن حکومت جدید پس از طالبان، کمک های بین المللی برای بهبود وضعیت زنان در افغانستان بیشتر شد. در همان آغاز کار، وزارت زنان ایجاد شد و نهاد های غیردولتی متعددی آغاز به کار کردند. تمام این فعالیت ها ناظران را برای آینده خوب زنان در افغانستان امیدوار می کرد.
ولی با گذشت ۱۱ سال، با وجود امکانات قابل توجه یک جنبش منسجم با اهداف روشن برای بهبودی وضعیت زنان در افغانستان شکل نگرفت."در ده های گذشته، حس کار دواطلبانه وجود داشت، و فعالان حقوق زن، با مزد بسیار ناچیز، امکانات کم، کار های بیشتری می کردند."
ثریا پرلیکا
در حالیکه خانم کوفی برای تحول ژرف و سازنده در جامعه ده سال را زمان کافی نمی داند، اما به این باور است که تا حال زنان افغانستان در ایجاد جنبش فراگیر زن، ناکام بوده اند. به باور خانم کوفی عدم انسجام و عدم هماهنگی میان گروه های فعال در زمینه حقوق زن یکی از عواملی بود که از ایجاد یک جنبش سراسری جلوگیری کرد.
خانم کوفی، فعال نبودن دولت در تشویق ایجاد این جنبش را هم یکی از عوامل شکل نگرفتن جنبش زنان میداند.
موضوعی که آقای راوش هم تائید می کند و می گوید: "کشور و مردم ما دولت محور اند، در این زمینه دولت هم مقصر است."
ثریا پرلیکا، از فعالان معروف حقوق زن در افغانستان تفاوت کارکرد فعالان کنونی حقوق زن را با دهه پنجاه و شصت شمسی مقایسه کرده و به این نتیجه رسیده که در دهه های گذشته حس کار داوطلبانه وجود داشت و فعالان حقوق زن، با مزد بسیار ناچیز و امکانات محدود کار های بیشتری می کردند.
ولی با سرازیر شدن پول زیاد به کشور در ۱۱ سال گذشته، رقابت ها برای ایجاد سازمانهای غیر دولتی برای جلب کمک های خارجی شدت گرفت و در نتیجه زنان افغانستان نتوانستند یک جنبش فراگیر با اهداف مشخص برای بهبودی وضعیت زنان ایجاد کنند.
بعد از روی کار آمدن حکومت جدید پس از طالبان، کمک های بین المللی برای بهبود وضعیت زنان در افغانستان بیشتر شد. در همان آغاز کار، وزارت زنان ایجاد شد و نهاد های غیردولتی متعددی آغاز به کار کردند. تمام این فعالیت ها ناظران را برای آینده خوب زنان در افغانستان امیدوار می کرد.
ولی با گذشت ۱۱ سال، با وجود امکانات قابل توجه یک جنبش منسجم با اهداف روشن برای بهبودی وضعیت زنان در افغانستان شکل نگرفت."در ده های گذشته، حس کار دواطلبانه وجود داشت، و فعالان حقوق زن، با مزد بسیار ناچیز، امکانات کم، کار های بیشتری می کردند."
ثریا پرلیکا
در حالیکه خانم کوفی برای تحول ژرف و سازنده در جامعه ده سال را زمان کافی نمی داند، اما به این باور است که تا حال زنان افغانستان در ایجاد جنبش فراگیر زن، ناکام بوده اند. به باور خانم کوفی عدم انسجام و عدم هماهنگی میان گروه های فعال در زمینه حقوق زن یکی از عواملی بود که از ایجاد یک جنبش سراسری جلوگیری کرد.
خانم کوفی، فعال نبودن دولت در تشویق ایجاد این جنبش را هم یکی از عوامل شکل نگرفتن جنبش زنان میداند.
موضوعی که آقای راوش هم تائید می کند و می گوید: "کشور و مردم ما دولت محور اند، در این زمینه دولت هم مقصر است."
ثریا پرلیکا، از فعالان معروف حقوق زن در افغانستان تفاوت کارکرد فعالان کنونی حقوق زن را با دهه پنجاه و شصت شمسی مقایسه کرده و به این نتیجه رسیده که در دهه های گذشته حس کار داوطلبانه وجود داشت و فعالان حقوق زن، با مزد بسیار ناچیز و امکانات محدود کار های بیشتری می کردند.
ولی با سرازیر شدن پول زیاد به کشور در ۱۱ سال گذشته، رقابت ها برای ایجاد سازمانهای غیر دولتی برای جلب کمک های خارجی شدت گرفت و در نتیجه زنان افغانستان نتوانستند یک جنبش فراگیر با اهداف مشخص برای بهبودی وضعیت زنان ایجاد کنند.
پیشرفت های ماندگار
فوزیه کوفی، در حالیکه از حجم دستاورد ها راضی نیست اما به این باور است که در سال های گذشته، زنان پیشرفت های داشته اند که نمی شود از آنها چشم پوشید. تابوهایی را که قبلا در موردشان صحبت نمی شد، حالا شکسته اند. به طور مثال، خشونت خانوادگی امروز تقبیح می شود و حتی مردان جامعه هم در این مورد آگاهتر شده اند.
آقای راوش و خانم کوفی هر دو موافق اند که دستاوردهای زنان تا حال شکننده است و فعالیت زنان باید مستدام بماند تا این پیشرفت ها ماندگار شوند.
فوزیه کوفی، در حالیکه از حجم دستاورد ها راضی نیست اما به این باور است که در سال های گذشته، زنان پیشرفت های داشته اند که نمی شود از آنها چشم پوشید. تابوهایی را که قبلا در موردشان صحبت نمی شد، حالا شکسته اند. به طور مثال، خشونت خانوادگی امروز تقبیح می شود و حتی مردان جامعه هم در این مورد آگاهتر شده اند.
آقای راوش و خانم کوفی هر دو موافق اند که دستاوردهای زنان تا حال شکننده است و فعالیت زنان باید مستدام بماند تا این پیشرفت ها ماندگار شوند.
نسل جدید
در حالی که هنوز هم حقوق زنان از شکننده ترین موضوعات در افغانستان است اما نسلی جدیدی از دختران که در این ده سال به مکتب رفته اند و پرورش یافته فضای باز دموکراتیک اند، شاید خود بنیانگذار همان جنبشی شوند که تا حال شکل نگرفته است.آگاهی نسل جدید خود مانع از نقض حقوق زنان خواهد شد. شاید همین قدرت نهفته در خودآگاهی زنان است که سبب شده است مکاتب دختران یکی از اهداف اصلی طالبان باشد. مسموم کردن دختران دانشجو نشان دهنده همین ترس پنهان است.
در حالی که هنوز هم حقوق زنان از شکننده ترین موضوعات در افغانستان است اما نسلی جدیدی از دختران که در این ده سال به مکتب رفته اند و پرورش یافته فضای باز دموکراتیک اند، شاید خود بنیانگذار همان جنبشی شوند که تا حال شکل نگرفته است.آگاهی نسل جدید خود مانع از نقض حقوق زنان خواهد شد. شاید همین قدرت نهفته در خودآگاهی زنان است که سبب شده است مکاتب دختران یکی از اهداف اصلی طالبان باشد. مسموم کردن دختران دانشجو نشان دهنده همین ترس پنهان است.
Shirin Naziry
No comments:
Post a Comment