آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Sunday, January 1, 2012

آهای هموطن

سلیمان کبیر نوری                        
آهای هموطن !
مگذار همچو پار :
آید به شهر ما
چون مور- چون ملخ
با یالهای چرک
بد بوی - بد نما
آید به شهر ما
سنگین دلان غرب
با طالبان جنگ
با دشمنان صلح
بر شانه ها تفنگ
با تیر و با خدنگ .
مگذار هموطن !
طاعون شوم قرن
در قرن بیست ویک
آید به شهر ما
با گامهای شوم
با شعله های خشم
با تیر و با خدنگ
وحشت بنا کنند
با دار و سنگسار
با کیبل و چماق
با قطع دست و پا و گردن و با مسخ و مثله کردنت !
*****
آیا ز یاد رفت :
آن روزگار شوم
کاین بربران عصر
سیلاب خون را
در هر کران روان
در کوی و در سرا
ماتم بپا نمود؟
*****
فرزند بس حرام «ریگن» و «برژینسکی» و «رافیل» و «مارگریت»
کرنیل «امام» و «بابر» فاشیست و گل (حمید)...
دیوان بس پلید؛
شیخان فاجر قبایل امیه و یزید؛
آشوب آفرید؟
درد و دریغ آنکه تباه  گشت و خوار و خاک شد
اما شعور مردم خوابیده و کمباور و خوش باور مان پاک شد
رخشنده رهیاب و جهانتاب شد
اینک دیگر تمامی  وارثان میهن زیبای ما
هر لحظه، هر کجا
هوشیار میشوند
بیدار میشوند
*****
آری جهان نگر
بحران «نظم » غارت و سرمایه و تلبیس و انحصار
- این غول شبترین شب تاریخ روزگار-
بی مهار
بیداد میکند
یعنی  زوال ِ قدرت فرعونیان قرن
یعنی شکست کاخ سلاطین نفتخوار
یعنی  زوال ِ نظم ِ خرد باختگان پار
وان نوکران حلقه بگوش ستمگران
ٱغاز گشته است !
مشت نهان به پردهء دین ؛ نیز باز گشته است!
مشت نهان به پردهء دین ؛ نیز باز گشته است!
****
بنگر تو هموطن
عصر نوین ما
خواند بگوشها
شهنای آرزو
میلودی بلند نوین گشتن زمان...
*****
پس استوار باش
بیدار باش و واقف این تیرگی شب
چون تا هنوز هم
پایان کار نیست ‍!
 ممکن هنوز هم :
آید به مرز بی در و سقف حریم ما
غولان پاگلین
چون عصر بردگی
غیر از غلامی و کنیزی نخواهند و ندانند رسم و راه
پی افگنند، بساط وحشت و غرقاب تیره گی
آتش زنند به خرمن و باغ و نعیم ما 
غارت کنند تمام  ثروت سرشار این دیار
با نظم وحشت و با دار و سنگسار...
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/              آوای زنان افغان
 ادامه دارد

No comments: