آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Tuesday, November 1, 2011

در این کشورها نوعی اسلام میانه رو به جای اسلام افراطی در حال شکل گیریست

                                             

زنان، طعمه فریب افراطی‌ها
دوشنبه, 08/09/1390
لیبی کشوری قبیله‌ای است با نفوذ پنهانی و پشت پرده گروه‌های تندروی اسلام‌گرا که می‌گویند دولت انتقالی تاکنون آن‌ها را عقب نگه داشته است تا هم از قدرت‌شان برای پیروزی بر قذافی استفاده کند، هم حمایت طیف‌های پیشروی داخلی و دولت‌های خارجی را برای خود نگهدارد. این قبیله‌ها و گروه‌های اسلام‌گرا و تندرو، حالا برای سهم‌خواهی از پشت پرده‌ بیرون آمده‌اند. جامعه لیبی، احزاب و گروه‌های سکولار ندارد و همین مسئله، کار را برای کسانی که فکر می‌کردند با رفتن قذافی، دموکراسی آسان به دست می‌آید، سخت کرده است. ساختار قبیله‌ای و پدرسالار جامعه لیبی در بطن خود همچنان خواستار چند‌همسری و اعمال قوانینی چون قانون ارث بر مبنای شریعت اسلام است. در عین حال، در کنار تفکرات سنتی و قبیله‌ای، در سال‌های حکومت قذافی، زنان با برخورداری از امکان تحصیل و حق طلاق، در بخش‌هایی از امور اجتماعی‌شان پیشرفت کردند. هنوز طیفی از زنان و مردان متعلق به نسل جدید یا تحصیل‌کرده در خارج لیبی وجود دارند که حضورشان در شهرهای بزرگ، اهرمی برای ابراز تفکرات مدرن به
حساب می‌آيد.
عده‌ای از زنان متعلق به این جریان، با شروع تحولات لیبی به کشورشان بازگشتند تا ضمن سهیم شدن در روند این دگرگونی‌ها، نقش‌های کلیدی‌تری را برعهده بگیرند. البته در ساختار سنتی جامعه هم، چندهمسری چیزی نیست که به مذاق زنان خوش بیاید. با این تفاصیل، به نظر نمی‌رسد خواست این گروه‌ها با خواست گروه‌های اسلام‌گرا هم‌خوانی داشته باشد و تغییراتی نظیر قانونی شدن چندهمسری برای مردان، بدون مقاومت و هزینه در جامعه اعمال شوند.
 حتی در ساختار سنتی جامعه هم، چندهمسری چیزی نیست که به مذاق زنان خوش بیاید. به نظر نمی‌رسد خواست زنان با خواست گروه‌های اسلام‌گرا هم‌خوانی داشته باشد و تغییراتی نظیر قانونی شدن چندهمسری برای مردان، بدون مقاومت و هزینه در جامعه اعمال شوند
صاحب‌نظران می‌گویند آن‌چه در لیبی می‌گذرد با آن‌چه در کشورهای دیگر شمال آفریقا در جریان است ارتباط دارد. تا پیش از این، حوادث تونس و مصر که منجر به تغییر در ساختار سیاسی این کشورها شد، نگرانی‌هایی را در افکار عمومی ‌جهان ایجاد کرده بود که آیا اسلام‌گرایان در این کشورها قدرت می‌گیرند یا خیر؟ در حال حاضر، با پیروزی اسلام‌گرایان در انتخابات تونس، به نظر می‌رسد روند تغییرات در این کشور به سوی اسلام‌گرایی در حرکت باشد. البته در تونس، نزدیک به ۸۰‌ حزب و گروه سیاسی وجود دارند که بسیاری از آن‌ها را نیروهای سکولار تشکیل داده‌اند و راشد ‌الغنوشی، رهبر حزب نهضت گفته است که نمی‌خواهد با اسامه بن‌لادن یا آیت‌الله خمینی مقایسه شود. او اعلام کرده الگویش اسلام‌گرایان ترکیه هستند و دموکراسی خواست اصلی آن‌هاست. به این ترتیب، این امید در تونس همچنان وجود دارد که مجلس آینده، دست کم آن بخش از قوانین اسلامی ‌را که با حقوق ‌بشر و دموکراسی تعارض دارد، تصویب نکند و قوانین مربوط به زنان جزیی از آن خواهند بود.
در مصر، پیش‌بینی می‌شود که اخوان‌المسلمین با حدود ۳۰‌درصد کرسی‌ها، بزرگ‌ترین فراکسیون مجلس آینده را تشکیل دهند. اخوان‌المسلمین نیز بارها اعلام کرده‌‌اند که راه حزب اسلام‌گرای عدالت و توسعه ترکیه را در پیش خواهند گرفت.  
کدام فصل در راه است؟
اگر روند اسلامی ‌شدن لیبی شبیه تونس و مصر باشد، می‌توان امید داشت که سیاستمداران لیبی هم روندی میانه را در پیش بگیرند و تعبیر آن دسته از کارشناسان که می‌گویند صحبت‌های مصطفی عبدالجلیل تنها برای جلب حمایت گروه‌هایی از هم‌پیمانان داخل لیبی بوده است، درست خواهد بود. هرچند در این شرایط نیز، عده‌ای از وجه‌المصالحه قرار گرفتن زنان و حقوق‌شان برای کسب قدرت ناراضی‌اند و آن را اقدامی‌ تحقیرکننده و ضدارزش می‌دانند. به علاوه، این سئوال هم وجود دارد که آیا نیروهای میانه‌رو می‌توانند توازن را در لیبی حفظ کنند و آیا زنان در مقابل قوانین محدودکننده و تبعیض‌آمیز مقاومت خواهند کرد؟
عوامل زیادی در تعیین سرنوشت زنان لیبی دخالت خواهند داشت، اما در کنار خوش‌بینی‌ها، عده‌ای از کارشناسان تصویر تیره‌ای از حوادث آینده و نقش‌شان بر سرنوشت زنان می‌بینند. به عنوان مثال، خانم آییم چشم‌انداز آینده را چندان امیدوارکننده نمی‌بیند: "شیوه زندگی زنان لیبی دچار تغییرات اساسی ناراحت‌کننده‌ای خواهد شد. پس از این‌که غبار حوادث فرو بنشیند و دولت، خرابی‌های ناشی از جنگ را بازسازی کند، روند تغییرات به نفع زنان نخواهد بود. تصویر من از لیبی آینده، تصویر کشوری سنتی و محافظه‌کار است. با این حال، من هم امیدوارم روند این تغییرات به شکلی باشد که زنان بتوانند دست کم حقوقی را که تا پیش از این از آن بهره‌مند بودند، همچنان داشته باشند."
آنچه به نظر میرسد اینست که در این کشورها نوعی اسلام میانه رو به جای اسلام افراطی در حال شکل گیریست و کشورهای غربی هم بیشتر به این نوع حکومت گرایش دارند و در برابر شکل گیری آن سکوت کرده و واکنشی نشان نمیدهند اما نکته حائز اهمیت اینست که هیچکدام از این کشورها الگوی جمهوری اسلامی و رهبران آنها را قبول تدارند چرا که اصولآ احکام قرون وسطائی آن دیگر جایی در دنیای مدرن امروز ندارد و فقط به درد همین کشور میخورد البته آنهم نمیتواند تا مدت زیادی ادامه داشته باشد . اکنون باید منتظر ماند و دید بالاخره سرنوشت این کشورها به کدامین سو میرود و آیا دموکراسی مورد خواست مردم به ثمر میرسد یا خیر ؟ ضمنآ درست است که ما اکنون 32 سال است که در بدبختی و نکبت به سر میبریم ولی ثمره این همه رنج و عذاب این بوده که مردم جهان چهره وافعی اسلام مورد نظر حکومت را دیده اند و به همین خاطر هم هیچ کشوری درجهان حاضر به تن دادن به الگوی جمهوری اسلامی ایران نیست.
نعیمه دوستدار
http://voiceofwomenafg.blogspot.com/   آوای زنان افغان

No comments: