آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Saturday, December 25, 2010

بانوی دلسوز و فداکار


مادر تریسا
مادر تریسا در ۲۶ آگست ۱۹۱۰ میلادی در مقدونیه چشم به جهان گشود۰او ، از جمع سه دختر خانواده جوان ترین شان بود۰ والدین تریسه البانی بودند۰ تریسه در هژدهمین بهارزندگی، اسم خود را درلست انجمن خواهران لوریتو در ایرلند درج نمود و سپس در دوبلین آموزش دید. تریسه در دسمبر 1928 از جانب انجمن خود به هند اعزام شد و سفر خود را تا دامنه های کوه همالیا ادامه داد. در 6 جنوری 1929 روانه کلکته مرکز بنگال شد. تا در آنجا دروس دختران بی بضاعت را که توان پرداخت فیس مکتب را نداشتند بعهده گیرد. مدتی درین عرصه فعالیت نمود. ولی همواره الهام قلبش، بیشتر ازین مسولتی که داشت. او را به جائی دیگری می کشاند، جائیکه در آنجا مردمان با عالم بدبختی و سیه روزی دست و پنجه نرم می کردند. و درد و رنج ، فقر و گرسنگی ، بی خانگی و بی دوائی ای ،یار و یاور شان بود. بلی عزیز خواننده گرانقدر: اینها اشخاصی بودند که در کناره های سرک ها و زیر پل ها بدنیا آمده بوده و در همین سرک ها بزرگ شده و  سر انجام در میان کثافات خورد و خمیر گشته و درهمین جاده های کثیف نیست و نابود می شدند. مادر تریسه؛ شکوه و شیون و دست های آنها را که، جهت طلب یک لقمه نان و گیلاس آب دراز شده بود، بار ها مشاهده نموده و این وضعیت روح و روان مادر تریسه را می آزرد و در صدد چاره جوئی آن برآمد. برای پیشبرد فعالیت درین عرصه ابتداء از جان پال اجازه خواست، تا او بتواند سازمان خیریه ای را ایجاد نماید. دیری نگذشت که اجازه نامه ، پاپ مواصلت ورزید و مادر تریسه  دست بکار شد. ولی درین اثنایکه که می خواست انجمن خیریه را تاسیس نماید ، صرف یک ساری سفید با خط های آبی و یک جوره پاپوش عادی همه دارائی او را تشکیل میداد . لیکن عزم و اراده فولادین او والاترین گنج و سرمایه برای برآورده شدن اهداف و آرمان هایش شد. مادر تریسه در سال 1952 موفق شد که انجمن خیریه خود را بناء نهد و عده ائ از زنان دلسوز و مهربان را نیز در کار انجمن بسیج سازد.مادر تریسه معبد کالی را بدین منظور انتخاب کرد.« البته این معبد محل عبادت اهل هنودی هند بود » بدفتر معبد ، نامهً فرستاد تا اجازه معبد را کسب نماید. سر انجام مادر تریسه اجازه بخشی از معبد را بدست آورد. مادر تریسه با سایر دستیاران خود در سرک های کلکته می رفتند و از آنجا انسانهای را که در حالت نزع و جان کندن و بعضی ها هم نزدیک به مردن و عده ئی هم مریض و ناتوان بودند ،جمع میکردند و در معبد می آوردندو تا هنگام مرگ از آنها پرستاری مینمودند.
«مادر تریسه در یکی از مصاحبه های خود با یک نویسنده کتابی چنین گفت: که او اولین بار خانمی را از روی سرک بالا نموده بود که نیمه بدن آن توسط موش ها و مورچه هاخورده شده بود. من او را به شفاخانه بردم ولی آنها نمی خواستن اورا بستر کنند. من به آنها گفتم اگر این مریض را نمی پذیرید و او را کمک نمی کنید من در همین جا می مانم. آنها در نتیجه اصرار زیادمن ، او را داخل بستر نمودند. ولی متاسفانه نا وقت شده بود و نتیجه مثبتی به وجود نآمد.سپس من به دفتر ساختمان شهری رفتم و از آنها پرسیدم که در کجا میتوانم چنین اشخاص مریض، فقیر ، گرسنه و بی لباس را که در روی سرک ها به حالت بسیار رقت بار افتاده اند و در آستانه مردن قرار دارند. حد اقل برای چند روزی در زیر یک سقف دور از آفتاب سوزان جا به جا سازم . زیرا امروز من تعدادی زیادی ازین مریضان را دریافته ام ، و تعدادی دیگری از آنها در روی سرک ها مرده اند.در آن موقع ما هزاران زن ، کودک و مرد ها را « 42000 » را از سرک های کلکته جمع آوری نمودیم و آنها را در معبد آوردیم. آنها حد اقل در روز ها و یا دقایق آخر زندگی خود ، انسانهائی را ملاقات کردند که به رضای خدا به آنها خدمت می کردند و در کنار آنها قرار داشتند. نباید ناگفته گذاشت که از ارقام فوق در حدود 19000 نفر آن زنده مانده و به حیات خود ادامه دادند. ما برای این گروهی بزرگ نیز تا حد توان انجمن ، کار های را انجام دادیم. ما برای عده شان، کار دریافت کردیم و برای بی خانه های آنها ، سر پناهی را در داخل موتر ها تنظیم نمودیم. ولی در هر صورت این بسنده نیست و سلسله کار ما ادامه دارد.خوشبختانه
در سال 1953 در کلکته اولین مرستون ما تاسیس شد و دامنه فعالیت های ما روز تا روز وسیع تر گردید و این فعالیت ها صرف به هند منحصر نماند بلکه قاره های پنجگانه را نیزدر برگرفت و ده ها منازل رهایشی به چنین اشخاص ایجاد و مورد بهره برداری قرار گرفت. درین خانه ها مواظبت از الکولست ها، بیخانه ها و رنجور ها صورت می گیرد . اکنون در ین موسسه های خیریه بیش از یک ملیون انسان در بیشتر از 40 مملکت مصروف کار اند.مهاجرین و پناهجویان، سیلاب و زلزله زده گان و سایراشخاصی که آسیب دیده باشند ، از کمک های ما مستفید می شوند. مادر تریسا ، مادری مهربانی بود که سراسر زندگی خود را وقف خدمت به انسانهای غریب، مریض ،معیوب و معلول نمود و این انجمن را که با دستان تهی در هند بنیاد نهاد و به تدریج عالم گیر شد. در نتیجه همه جهان با کار و فعالیت و احساس و دلسوزی او آشنا شده و همه او را به دیده قدر می نگریستند. اگرچه او بتاریخ 5 سپتمبر 1997 میلادی از میان ما رفت ولی خاطره تابناک او در قلب همهً بشریت جا گرفته و کارنامه هایش ثبت تاریخ جهان گردیده است.
به پاس قدر دانی ازین زن ،دلسوز و فداکار جایزه ها ، مدال ها و تحسین نامه های فراوانی از سرتاسرجهان به مادر تریسا مواصلت ورزید.که به گونه مثال رقم کوچک آن را ،درینجا به معرفی میگیریم. در سال 1971 جان پاپ جایزه صلح را به او اهدا نمود و در سال 1972جایزه نیرو تحت نام صلح جهانی و در سال 1979 جایزه نوبل به وی تفویض گردید.    
یادش گرامی و خاطره اش جاویدان باد