از هشت مارچ بهعنوان روز گرامیداشت از مبارزات فعالان حقوق زن و جنبشهای فمینیستی برای برابری و رفع ستم بر زنان، در کشورهای مختلف جهان تجلیل میشود. در افغانستان اما نگرانی عمده فعالان حقوق زن و مجموع قشر تحصیلکرده،
از دست رفتن همین امتیازات اندکی است که زنان شهرنشین افغان از آن برخورداراند. با روی کار آمدن نظم سیاسی جدید در فغانستان، جامعه جهانی به رشد ظرفیتهای زنان افغان بیشتر از همه چیز تاکید داشت. به کمک جامعه جهانی در شهرهای بزرگ افغانستان فرصتهای آموزش و تحصیل برای دختران فراهم شد.
وزارت امور زنان هم به خواهش جامعه جهانی ایجاد شد. فرمان تقنینیای برای جلوگیری از اعمال خشونت خانگی بر زنان به امضا رسید، در انتخاباتهای پارلمانی و شوراهای ولایتی تبعیض مثبت به نفع زنان اعمال شد و شماری از بانوان به پارلمان و شوراهای ولایتی راه یافتند. در چهارده سال اخیر دانشگاهها شمار قابل توجهی فارغالتحصیل دختر نیز تقدیم جامعه کردند. این بانوان تحصیلکرده حالا در نهادهای گوناگون دولتی و خصوصی مشغول کاراند. اشتغال و تحصیل زنان در کابل و دیگر شهرهای کشور حالا تا حدودی از مقبولیت اجتماعی نیز برخوردار است. غیر از ملاهای کمسواد برخی از مساجد، جریان دیگری در شهرهای بزرگ علیه اشتغال و تحصیل زنان فعالیت ندارد. اما این دستآوردها شکننده است.
در حال حاضر دولت و مجموع قشر سیاسی افغانستان تلاش میکنند تا زمینه برای گفتگو با طالبان فراهم شود. جامعه جهانی هم از «راهحل سیاسی» برای جنگ صحبت میکند. به رغم انکارهای مکرر طالبان، اصرار جامعه جهانی و دولت افغانستان برای صلح ادامه دارد. جهان و افغانستان دست به دامن پاکستان شدهاند تا رهبران طالبان را روی میز مذاکره بیاورد. نگرانی عمده این است که حکومت و قشر سیاسی افغانستان، حقوق زنان را وجهالمصالحه قرار ندهند. روشن است که طالبان اشتغال و تحصیل زنان را مخالف باورهای خود میدانند و در مجموع هیچ نقش اجتماعی برای زنان قایل نیستند.
همین حالا هم آنانی که تفکر طالبانی دارند، از حکومت میخواهند که تبعیض مثبت به نفع زنان در انتخابات پارلمانی از بین برود. طالبانی که جنگافزار بهدست دارند و میجنگند، هیچ نوع نقش سیاسی و اجتماعی زنان را قبول ندارند. حکومت بارها گفته است که حقوق زنان را قربانی نمیکند. اما حکومت تعهدات دیگری را که در زمینه حمایت از زنان کرده بود، نیز نقض کرده است. بهطور مثال رییسجمهور غنی وعده کرده بود که برای هر وزارت یک معین زن در نظر میگیرد، وعده کرده بود که یک زن را به عضویت سترهمحکمه میگمارد، تعهد کرده بود که یک دانشگاه زنانه میسازد تا خانوادههایی که دید سنتی دارند، دخترانشان را برای تحصیل به آنجا بفرستند. اما هیچ کدام این تعهدات عملی نشده است. زنی که قرار بود عضو دادگاه عالی شود، رای نیاورد. مقرری معینهای زن خیلی محدود عملی شده است. از دانشگاه زنانه اصلا خبری نیست.
با توجه به این همه خلف وعده، چگونه میتوان باور کرد که حکومت به تعهدش مبنی بر قربانی نکردن حقوق زنان در مذاکرات احتمالی صلح عمل خواهد کرد. کم شدن کمکهای جامعه جهانی و حضور محدود آنان در افغانستان، این نگرانی هم وجود دارد که فشارهای جهانی بر کابل برای حمایت از زنان نیز کم شود. اگر فشار جامعه جهانی نباشد، وزارتخانههای افغانستان نه از خانههای امن حمایت میکنند و نه از قربانیان خشونت. همین حالا پروندههای قربانیان خشونت علیه زنان در محاکم انبار است و به آن رسیدگی نمیشود. اگر متهم یک پولدار یا زوردار باشد، نه قاضی به خود جرات میدهد که به پرونده رسیدگی کند، نه مدعیالعموم. حکومت باید به این نگرانیها پاسخ بدهد
وزارت امور زنان هم به خواهش جامعه جهانی ایجاد شد. فرمان تقنینیای برای جلوگیری از اعمال خشونت خانگی بر زنان به امضا رسید، در انتخاباتهای پارلمانی و شوراهای ولایتی تبعیض مثبت به نفع زنان اعمال شد و شماری از بانوان به پارلمان و شوراهای ولایتی راه یافتند. در چهارده سال اخیر دانشگاهها شمار قابل توجهی فارغالتحصیل دختر نیز تقدیم جامعه کردند. این بانوان تحصیلکرده حالا در نهادهای گوناگون دولتی و خصوصی مشغول کاراند. اشتغال و تحصیل زنان در کابل و دیگر شهرهای کشور حالا تا حدودی از مقبولیت اجتماعی نیز برخوردار است. غیر از ملاهای کمسواد برخی از مساجد، جریان دیگری در شهرهای بزرگ علیه اشتغال و تحصیل زنان فعالیت ندارد. اما این دستآوردها شکننده است.
در حال حاضر دولت و مجموع قشر سیاسی افغانستان تلاش میکنند تا زمینه برای گفتگو با طالبان فراهم شود. جامعه جهانی هم از «راهحل سیاسی» برای جنگ صحبت میکند. به رغم انکارهای مکرر طالبان، اصرار جامعه جهانی و دولت افغانستان برای صلح ادامه دارد. جهان و افغانستان دست به دامن پاکستان شدهاند تا رهبران طالبان را روی میز مذاکره بیاورد. نگرانی عمده این است که حکومت و قشر سیاسی افغانستان، حقوق زنان را وجهالمصالحه قرار ندهند. روشن است که طالبان اشتغال و تحصیل زنان را مخالف باورهای خود میدانند و در مجموع هیچ نقش اجتماعی برای زنان قایل نیستند.
همین حالا هم آنانی که تفکر طالبانی دارند، از حکومت میخواهند که تبعیض مثبت به نفع زنان در انتخابات پارلمانی از بین برود. طالبانی که جنگافزار بهدست دارند و میجنگند، هیچ نوع نقش سیاسی و اجتماعی زنان را قبول ندارند. حکومت بارها گفته است که حقوق زنان را قربانی نمیکند. اما حکومت تعهدات دیگری را که در زمینه حمایت از زنان کرده بود، نیز نقض کرده است. بهطور مثال رییسجمهور غنی وعده کرده بود که برای هر وزارت یک معین زن در نظر میگیرد، وعده کرده بود که یک زن را به عضویت سترهمحکمه میگمارد، تعهد کرده بود که یک دانشگاه زنانه میسازد تا خانوادههایی که دید سنتی دارند، دخترانشان را برای تحصیل به آنجا بفرستند. اما هیچ کدام این تعهدات عملی نشده است. زنی که قرار بود عضو دادگاه عالی شود، رای نیاورد. مقرری معینهای زن خیلی محدود عملی شده است. از دانشگاه زنانه اصلا خبری نیست.
با توجه به این همه خلف وعده، چگونه میتوان باور کرد که حکومت به تعهدش مبنی بر قربانی نکردن حقوق زنان در مذاکرات احتمالی صلح عمل خواهد کرد. کم شدن کمکهای جامعه جهانی و حضور محدود آنان در افغانستان، این نگرانی هم وجود دارد که فشارهای جهانی بر کابل برای حمایت از زنان نیز کم شود. اگر فشار جامعه جهانی نباشد، وزارتخانههای افغانستان نه از خانههای امن حمایت میکنند و نه از قربانیان خشونت. همین حالا پروندههای قربانیان خشونت علیه زنان در محاکم انبار است و به آن رسیدگی نمیشود. اگر متهم یک پولدار یا زوردار باشد، نه قاضی به خود جرات میدهد که به پرونده رسیدگی کند، نه مدعیالعموم. حکومت باید به این نگرانیها پاسخ بدهد
https://plus.google.com/u/0/112610024058402079714/posts
https://www.facebook.com/profile.php?id=100008822536258
https://www.facebook.com/profile.php?id=100008822536258
This email has been checked for viruses by Avast antivirus software.
www.avast.com |
No comments:
Post a Comment