حمیرا رهبین
وضعيت زنان افغان به خانه تاريك و ويراني ميماند كه يكتعداد گهگاهي از روي تفنن به آن سري ميزنند.
شماری هم زماني كه چيزي از ناچيزهاي اين خانه از بين برده ميشود فريادي سرميدهند كه اغلب مقطعي است و سودي براي اين خانه به دنبال ندارد. اين روزها بار ديگر در پي آتش زدن، اسيدپاشي و كشتن تعدادي از جنسهاي دوم اين خطه! سخنان و تحرکهایی از مبارزه با خشونت عليه زنان بلند شده كه چیزی جز تكرار مكررات نیست!
چگونه محتمل است در سرزميني كه زن انسان محسوب نميگردد و جزيی از ملكيت مرد است و باورمندي به اين مساله در فرهنگ اين مردم به طور قطعي جا دارد، بتوان با ايراد خطبههاي ميانتهي، پروژهبازي و بعضي موقفگيريهاي نمادين به اين چالش رسیدگی کرد؟
در اين نوشتار به ريشهيابي علل خشونت عليه زن و وضع فلاكتبار آن پرداخته نشده، بل سعي به تبيين اين دارد كه اين خانه ويران را بايد به طور بنيادي ساخت! وزن تراژيدي فرخنده و فرخندهها را مدتهاي مديدي زن و مرد افغانستان بر دوش خواهند كشيد. همچنان با انجام كارهاي نمادين، كار به جايي نكشيد و برعكس، تقلاي شبانهروزي عدهیي از فعالان خيرانديش اين جامعه مورد توهين و مزمت قرار گرفت. اينك باز هم داريم به همان راه بيپايان و بيثمر ادامه ميدهيم!
شماری هم زماني كه چيزي از ناچيزهاي اين خانه از بين برده ميشود فريادي سرميدهند كه اغلب مقطعي است و سودي براي اين خانه به دنبال ندارد. اين روزها بار ديگر در پي آتش زدن، اسيدپاشي و كشتن تعدادي از جنسهاي دوم اين خطه! سخنان و تحرکهایی از مبارزه با خشونت عليه زنان بلند شده كه چیزی جز تكرار مكررات نیست!
چگونه محتمل است در سرزميني كه زن انسان محسوب نميگردد و جزيی از ملكيت مرد است و باورمندي به اين مساله در فرهنگ اين مردم به طور قطعي جا دارد، بتوان با ايراد خطبههاي ميانتهي، پروژهبازي و بعضي موقفگيريهاي نمادين به اين چالش رسیدگی کرد؟
در اين نوشتار به ريشهيابي علل خشونت عليه زن و وضع فلاكتبار آن پرداخته نشده، بل سعي به تبيين اين دارد كه اين خانه ويران را بايد به طور بنيادي ساخت! وزن تراژيدي فرخنده و فرخندهها را مدتهاي مديدي زن و مرد افغانستان بر دوش خواهند كشيد. همچنان با انجام كارهاي نمادين، كار به جايي نكشيد و برعكس، تقلاي شبانهروزي عدهیي از فعالان خيرانديش اين جامعه مورد توهين و مزمت قرار گرفت. اينك باز هم داريم به همان راه بيپايان و بيثمر ادامه ميدهيم!
زن اينجا هويتي ندارد؛ زن اينجا فقط جنس ماده است كه بار مسووليتهايی را میکشد كه طبيعت بر دوشاش گذاشته است. زن افغان نه خود ميداند كيست و در پي چيست و نه هم مرد افغان تصور بالاتر از ماده بودن از وی دارد. افغانستان كه فقط شهر نو و وزير اكبر خان كابل نيست كه چند زني در كنار بر دوش كشيدن باري از مسووليتهاي خانهداري اين جا و آنجا با تحمل شرايط به شدت اذيتكننده از لحاظ رواني شغلي دارند
اينجا كلي يك سرزمين وسيع با سي و چند ميليون نفوس است كه نصفاش را همين «ضعيفه»ها تشكيل ميدهند! و اينجا از همين شهر نو كابل وزارت پاليسيساز ما (وزارت امور زنان) با برگزاري محافل و نمايشگاهها با آبوتاب در مورد حل مشكلات زنان لفاظي ميكند.
بعضي هم به نام احقاق حقوق زن بيهويت اين كشور ١٥ سال است كه پولهاي هنگفتي از نهادهاي خارجي و بينالملي ميگيرند كه در عمق افكارشان نسبت به پروژهیی كه پيش ميبرند نه آگاهي وجود دارد و نه هم تعهدي.
زناني هم هستند كه به گفته خودشان، بنا بر "جبر وظيفه" و ناخواسته راهي تحصن و تظاهرات براي دادخواهي ميشوند كه اين خود عمق افتضاح مساله را نشان ميدهد. نبايد از پرداختن به عمق مساله استنكاف ورزيد؛ براي حل اين معضل نياز به طرح و اجراي توام با تعهد كارهاي درازمدت و ژرف فرهنگيست.
بايد از طريق هر نهاد كارگزار در فرايند جامعهپذيري از خانواده شروع تا مهد كودك، مكتب، دانشگاه و تا مسجد و رسانهها، شبكههاي اجتماعي و… به آموزش پذيرش زن بهحيث انسان پرداخت.
شوربختانه، امروزه در هيچ يك از اين تربيتگاهها يا به عبارت بهتر نهادهاي شخصيتساز كاري در راستاي بهبود فكري و شخصيتي شهروندان اين مرز و بوم صورت نميگيرد و هر كدام با انجام حداقلي رسالت خود آن هم به شكل رقتبار آن بسنده ميكنند. (منظور مشخصن مكاتب، دانشگاهها، رسانهها و نمونههایی از این دست میباشد.)
بلند بردن سطح رفاه اقتصادي، سطح تحصيلات و شعور اجتماعي زن و مرد افغانستان به طور حتم در اولويت قرار دارد. نبايد فراموش كنيم كه براي ايجاد مشروعيت و عملي كردن هر طرح و برنامه به پشتوانه قانوني ضرورت است كه اين كار تنها با وضع قانون محو خشونت عليه زنان نميشود و مسلتزم ايجاد رويه برابري در تمامي قوانين ميباشد. قوانينی كه همانند ساير ساختارها فقط مردانهاند و در كنارش نهادهاي مجري و ناظر به اين قوانين هم كاملن مردانه مينگرند.
علاوتن، با كار جدي روي تفاسير نادرست زنستيزانه از متون ديني، ديگر نبايد گذاشت يكتعداد رفتار غير انساني خود با زن را توجيه ديني كنند. مسايل مثل "لويرات" كه به اساس اين اصل، زنی كه شوهرش متوفي است بايد با يكي از بستگان مرد خانواده همسر ازدواج کند، جايي در اسلام ندارد و اصلن ریشه در يهوديت دارد، ولي اغلب مردم اين اصل را سرسختانه مراعات ميكنند كه گويا اسلام چنين گفته. موارد خيلي زيادي از اين قبيل مسايل داريم كه ميتوان با كار بيشتر با همكاري صاحبنظران واقعي در حوزه مطالعات اسلامي در رابطه به زن، خيلي زواياي تاريك قضيه را روشن ساخت.
پولن دولابار: «هرچه مردان درباره زنان نوشتهاند بايد نامطمین باشد، زيرا مردان در آن واحد هم داورند و هم طرف دعوا.» غرض از نقل اين قول پولن دولابار اين است كه در عرصه نظريهپردازي در خصوص زن و حقوق زن هم زنان بايد فعالانه سهم داشته باشند؛ پرداختن به مساله زن به طور علمي و ايجاد رشته مطالعات زنان در حال حاضر در دانشگاههاي افغانستان در خور اهميت است.
در كنار اين همه و نه به تنهايي، حضور و مبارزه فعال، آگاهانه و متعهدانه زن و مرد افغانستان در چارچوب جنبشهاي عدالتخواهي براي زنان، ميتواند راهي به سوي وضعيت بهتر براي زنان اين ديار باشد. هر زماني كه خرد و بزرگ اين سرزمين، انسان بودن زن را واقعن بپذیرند، آنگاه ميتوان باورمند شد كه اين خانه از بن آباد شده و حالا نوبت تزیين آن است
اينجا كلي يك سرزمين وسيع با سي و چند ميليون نفوس است كه نصفاش را همين «ضعيفه»ها تشكيل ميدهند! و اينجا از همين شهر نو كابل وزارت پاليسيساز ما (وزارت امور زنان) با برگزاري محافل و نمايشگاهها با آبوتاب در مورد حل مشكلات زنان لفاظي ميكند.
بعضي هم به نام احقاق حقوق زن بيهويت اين كشور ١٥ سال است كه پولهاي هنگفتي از نهادهاي خارجي و بينالملي ميگيرند كه در عمق افكارشان نسبت به پروژهیی كه پيش ميبرند نه آگاهي وجود دارد و نه هم تعهدي.
زناني هم هستند كه به گفته خودشان، بنا بر "جبر وظيفه" و ناخواسته راهي تحصن و تظاهرات براي دادخواهي ميشوند كه اين خود عمق افتضاح مساله را نشان ميدهد. نبايد از پرداختن به عمق مساله استنكاف ورزيد؛ براي حل اين معضل نياز به طرح و اجراي توام با تعهد كارهاي درازمدت و ژرف فرهنگيست.
بايد از طريق هر نهاد كارگزار در فرايند جامعهپذيري از خانواده شروع تا مهد كودك، مكتب، دانشگاه و تا مسجد و رسانهها، شبكههاي اجتماعي و… به آموزش پذيرش زن بهحيث انسان پرداخت.
شوربختانه، امروزه در هيچ يك از اين تربيتگاهها يا به عبارت بهتر نهادهاي شخصيتساز كاري در راستاي بهبود فكري و شخصيتي شهروندان اين مرز و بوم صورت نميگيرد و هر كدام با انجام حداقلي رسالت خود آن هم به شكل رقتبار آن بسنده ميكنند. (منظور مشخصن مكاتب، دانشگاهها، رسانهها و نمونههایی از این دست میباشد.)
بلند بردن سطح رفاه اقتصادي، سطح تحصيلات و شعور اجتماعي زن و مرد افغانستان به طور حتم در اولويت قرار دارد. نبايد فراموش كنيم كه براي ايجاد مشروعيت و عملي كردن هر طرح و برنامه به پشتوانه قانوني ضرورت است كه اين كار تنها با وضع قانون محو خشونت عليه زنان نميشود و مسلتزم ايجاد رويه برابري در تمامي قوانين ميباشد. قوانينی كه همانند ساير ساختارها فقط مردانهاند و در كنارش نهادهاي مجري و ناظر به اين قوانين هم كاملن مردانه مينگرند.
علاوتن، با كار جدي روي تفاسير نادرست زنستيزانه از متون ديني، ديگر نبايد گذاشت يكتعداد رفتار غير انساني خود با زن را توجيه ديني كنند. مسايل مثل "لويرات" كه به اساس اين اصل، زنی كه شوهرش متوفي است بايد با يكي از بستگان مرد خانواده همسر ازدواج کند، جايي در اسلام ندارد و اصلن ریشه در يهوديت دارد، ولي اغلب مردم اين اصل را سرسختانه مراعات ميكنند كه گويا اسلام چنين گفته. موارد خيلي زيادي از اين قبيل مسايل داريم كه ميتوان با كار بيشتر با همكاري صاحبنظران واقعي در حوزه مطالعات اسلامي در رابطه به زن، خيلي زواياي تاريك قضيه را روشن ساخت.
پولن دولابار: «هرچه مردان درباره زنان نوشتهاند بايد نامطمین باشد، زيرا مردان در آن واحد هم داورند و هم طرف دعوا.» غرض از نقل اين قول پولن دولابار اين است كه در عرصه نظريهپردازي در خصوص زن و حقوق زن هم زنان بايد فعالانه سهم داشته باشند؛ پرداختن به مساله زن به طور علمي و ايجاد رشته مطالعات زنان در حال حاضر در دانشگاههاي افغانستان در خور اهميت است.
در كنار اين همه و نه به تنهايي، حضور و مبارزه فعال، آگاهانه و متعهدانه زن و مرد افغانستان در چارچوب جنبشهاي عدالتخواهي براي زنان، ميتواند راهي به سوي وضعيت بهتر براي زنان اين ديار باشد. هر زماني كه خرد و بزرگ اين سرزمين، انسان بودن زن را واقعن بپذیرند، آنگاه ميتوان باورمند شد كه اين خانه از بن آباد شده و حالا نوبت تزیين آن است
https://plus.google.com/u/0/112610024058402079714/posts
https://www.facebook.com/profile.php?id=100008822536258
https://www.facebook.com/profile.php?id=100008822536258
This email has been checked for viruses by Avast antivirus software.
www.avast.com |
No comments:
Post a Comment