وحیده فیضی سلام وطندار
دریکی از روزهای آرام،هنگامی که کبرا خسته از کار در حال بازکردن درِخانهاش بود،صدای دادو فریادهای دخترش راشنید.
گریههای دختر کبرا سبب شد تا وی سراسیمه وارد حویلی شود. اما بازهم با صحنۀ همیشهگی زدوخورد روبهرو شد. این بار شوهرش دختر شانزده سالهاش را به زیر دستوپا کشیده و با طناب به جانش افتاده بود.
کبرا که چهل سال عمر دارد، بیستوپنج سال است که با شوهرش در چنین هیاهویی زندهگی میکند. به گفتۀ خودش صبحی نیست که با لتوکوب شوهرش بیدار نشود و شب را با فریاد و فحش سر نکند. او که هشت فرزند ـ چهار پسر و چهار دختر ـ دارد، در یکی از حومههای فقیرنشین شهر کابل زندهگی میکند.
کبرا میگوید که هم خودش و هم دخترانش به دلیل خروج از خانه و یا رفتن به مکتب هربار لتوکوب میشدند و شوهرش با استفاده از هر ابزاری ـ طناب چاه، تیشه و حتا کلنگ ـ به جانشان میافتاده است. خود کبرا چندبار دستوپایش توسط شوهرش شکسته شده است. او در هنگام دردل با ما، جای شکستهگیها و زخم خوردهگی را نشانمان داد.
در آخرین مورد، شوهرش به بهانۀ رفتن دخترش به مکتب، او را با لولۀ آبرسانی آنقدر زده بود که همۀ اعضای خانواده مطمین شده بودند که دیگر خواهرشان روی پاهای خود نخواهد ایستاد. فردای آن روز، دختر شانزده سالۀ کبرا خود را با چادرش از سقف آشپزخانه حلقآویز کرد.
کبرا میگوید که پس از مرگ دخترش، شوهرش به زندان افتاد و به پنج سال حبس محکوم شد. پسر نوزده سالهاش نیز به جرم دزدی به یک سال زندان محکوم شده و هماکنون نانآور خانواده خود او است.
کبرا میگوید که او و فرزندانش در هراس رهایی و بازگشت شوهرش بسر میبرند و وی تصمیم گرفته که اگر شوهرش از زندان رها شود، او را به قتل رساند؛ زیرا مطمین است که شوهرش این کار را با او خواهد کرد.
کبرا هماکنون در یکی از ادارات دولتی به عنوان صفاکار کار میکند و میگوید، ماهانه ششهزار افغانی حقوق میگیرد و نمیتواند نیازمندیهای خانواده اش را با این پول برآورده سازد
https://plus.google.com/u/0/112610024058402079714/posts
https://www.facebook.com/profile.php?id=100008822536258
https://www.facebook.com/profile.php?id=100008822536258
This email has been checked for viruses by Avast antivirus software.
www.avast.com |
No comments:
Post a Comment