آوای زنان افغانستان

آوای زنان افغانستان

Wednesday, July 29, 2015

بازنگری مفهوم انقلاب از نظرگاه فمینیستی

پیمان نعمتی
تاریخ انقلابات نشان می دهند زمانی که موضوع جنسیت، سکسوالیتی و نژاد در انقلاب دارای اهمیت نبوده است در عمل انقلاب ناتمام باقی مانده است. این به معنای گذران تاریخ در سکوت است.
 
 این سکوت هم در نظریه پردازان و کنشگران سیاسی انقلابی هم دیده می شود و همچنین آنهایی که تاریخ انقلابات را می نویسند. آنهایی که نه تنها تاریخ را توجیه می کنند بلکه این تعریف از انقلاب را برای دوران معاصر بازتولید می کنند. ...این نوشته از طریق ترجمه دو مقاله درباره مفهوم انقلاب از" نقد نامه فمینیستی-۲۰۱۴" هدف طرح بحث پیرامون اهمیت بررسی مفهوم انقلاب از نظرگاه فمینیستی را دارد. "باز سازی مفهوم انقلاب" (آندرجاسویک ، هامیلتون ، همینگز) و "انقلاب از نقطه صفر: کار خانگی، بازتولید و مبارزات فمینیستی" ( اما دولینگ ) دو مقاله مورد نظر هستند.
اهمیت طرح بحث انقلاب بدون جانبداری از نظرات نویسندگان این مقالات به این علت است که تعریف و تدوین استراتژی های سیاسی به ویژه روش های دستیابی به اهداف جنبش زنان در ایران بطور عملی با شیوه های تغییرات در قدرت دولتی به وسیله نیروهای سیاسی عمومی گره خورده است.
در جنبش سیاسی عمومی در ایران ترسیم شیوه های تغییرات در قدرت سیاسی همراه با ناروشنی ها و آشفتگی های نظری است و به طور طبیعی باعث تردیدها در فعالیت های رفرمیستی – اصلاح طلبانه جنبش زنان شده است و مانع استقلال نظری این جنبش است.
در برابر سکوت مصحلت آمیز درباره مفهوم انقلاب در برابر آن مفاهیمی مبهم درباره استراتژی ها و روش های تغییر در قدرت سیاسی مانند : اصلاحات انقلابی، انقلاب اصلاح طلبانه، استراتژی اصقلابی، خیزش های اجتماعی، قیام های مردمی، تحول طلبی رادیکال، مطرح می شوند.
طرح بحث انقلاب به معنی ترسیم روشن روش های دستیابی به اهداف استراتژیک می تواند به تعریف و تدوین استراتژی های اصلاح طلبانه – رفرمیستی جنبش زنان در ایران کمک کند و تفاوت های بنیادی و ناسازگاری استراتژی های انقلابی با استراتژی های اصلاح طلبانه را روشن سازد و ابهامات و تردیدها ی اصلاح طلبان درتعریف و تدوین استراتژی های "خالص" رفرمیستی ناشی از پیوندهای تاریخی با استراتژی های انقلابی را از میان بردارد.

بازسازی مفهوم انقلاب
   آندرجاسویک ، هامیلتون ، همینگز - نقد نامه فمینیستی-
۲۰۱۴
در خواست اولیه جهت پذیرش مقالات درباره "انقلاب" ما بر نوشته های تاریخی مستند مبارزات انقلابی و تئوریزه شدن تفاوت ها و اینکه چگونه جنسیت بر انقلابات تاثیرگذار بوده و همچنین انقلابات باعث تغییرات در نظرگاههای فمینیستی شده اند، تاکید کردیم. ما همچنین بر شیوه هایی که انقلابات جنسیتی می شوند و چگونگی گسترش و عمق یابی نقش جنسیت در انقلابات، علاقمندی نشان دادیم.
بعنوان سردبیران "نقد نامه فمینیستی " تمرکز ما بر این موضوع بوده است که فکر کنیم چه چیزی می تواند "انقلابات جنسیتی" و شرایط سیاسی آنها را تعریف کند. مقالات در این بخش کمک ارزنده ای به این موضوع می کنند که چگونه انقلاب در رابطه با جنسیت و سیاست مفهوم سازی می شود. خوانندگان ما از ما خواسته اند که روش هایی که جنسیت همواره می تواند بخشی از روندها و مبارزات انقلابی باشند را بررسی کنیم.
این نوشته ها خواهان تلاش های جدی ما در اهمیت دادن به سیاست های فمنیستی در انقلاب هستند که مفاهیم و فعالیت هایی که به عمق روندهای شکل دهی نرگونگی – مردانگی و مادینگی – زنانگی در ایده انقلاب، ذهنیت سیاسی را شکل می دهند.
جایگاه و زمان بندی - گذارایی
در این مجموعه می توان انتظار داشت که موضوع انقلاب ها را در دوره ترم زمان بندی – گذرایی بررسی شوند. تغییر تعریف انقلاب و در این راستا تغییرات درک زمان یندی انقلاب باعث می شود تا به ساده گرایی تقسیم بندی کلاسیک انقلابات به سوسیالیست، آنارشیست، لیبرال وغیره دچار نشویم.
با این وجود از نظر من فمینیست ها مانند دیگر انقلابی های با قابلیت – آینده بطور روشن به یک حالت کلاسیک سنتی انقلابی در گذشته متصل هستند .فمینیست های فعال اجتماعی کنشگر و فمینیست های نظریه پرداز امروز علاوه بر نیاز به واقعیت هایی که در آن زندگی می کنند همچنین به آرمان گرایی "جهان دیگری" برای آینده نیاز دارند. با این وجود بسیاری نگران خاطرات و میراث منفی انقلابات هستند. در برخی مواقع فمینیست های جوانتر به فمینیست های با تجریه نگاه می کنند تا از اقدامات و خاطرات دوران گذشته جهت ایجاد انگیزه و رادیکالیسم در میان فمینیست های نسل جدید استفاده کنند.
در مورد دیگر بحث های ایدیولوژیک مطرح می شود. ماریا تاموکو مطرح می کند که هانا آرنت نقد جدی به مارکس دارد و تحت تاثیر افکار انقلابی روزا لوکزامبورگ بوده است. در دوران اخیر بسیاری در جنبش های انقلابی تحلیل هایی می کنند که بیشتر گرایش به الگوی " جدایی آرام " بعنوان جایگزین مدل " گست انفجاری " در جامعه دارند.
نیاز به تاریخ انقلابی جهت پایه ای برای آینده ای متفاوت در برابر فراموشی تاریخی قرار دارد. نوشته چیرا بونفیگالیولی به نام "دختران سرخ" مطرح می کند که دلیل اینکه میراث تاریخی زنان کمونیست در مبارزات معاصر ایتالیا به فراموشی سپرده شده این است که احزاب کمونیست بعد از جنگ در اروپا در نهایت موفق نشدند تا اقتدار لیبرال و سوسیال دموکراسی را از بین ببرند. در واقع هیچ تفکر و رویا های انقلابی در اوایل قرن بیستم نمی تواند تغییرات عظیم ایدئولوژیک و عاطفی و همچنین تغییرات در سیاست جهانی را در پایان جنگ سرد نادیده بگیرد.(باک
۲۰۰۰). چیرا سوال مناسبی را مطرح می کند که درباره خاطرات و بی توجهی و فراموش کردن دیدگاه فمینیست از "انقلاب" است. او همچنین فمینیست های موج دوم را به بی توجهی به نسل قبلی متهم می کند و دلیل این موضوع را توجه فمینیست های موج دوم به الگویی از انقلاب می داند که تحت تاثیر مارکسیسم نبوده است.
سوال دیگری که در رابطه با زمان بندی انقلاب مطرح است : انقلاب چه زمانی شروع می شود و چه زمانی پایان می یابد؟ کوبا می تواند نمونه جالبی برای این سوال باشد. کری هامیلتون مطرح می کند که چطور رژیم انقلابی که قبلا موضوعات "ممنوعه" را نادیده می گرفت و یا مورد ستم قرار داده است مانند همجنس گرایی و نژاد پرستی را اکنون بطور رسمی هر چند محدود مورد حمایت قرار می دهد و فضایی را جهت بحث پیرامون تفاوت ها و تبعض های موجود نژادی را بوجود آورده است.
این برداشت ها می تواند از نظر مارکسیست هم توجیه شوند به این حالت که اول نابودی روابط طبقاتی بعد موضوعاتی مانند سکسیم – جنس گرایی، نژاد پرستی و همجس گرا هراسی. اگر فمنیست ها وارد بحث تئوری و عمل انقلابی می شوند این است که بیشتر تغییرات اخیر در کوبا مثبت هستند اما در پایان این ایده را توجیه می کنند که "پیشرفت" سوسیالیستی و جنبش های انقلابی همواره موضوعات جنسیتی را به بعد از "انقلاب واقعی" محول می کنند.
مقالات در این مجموعه دیدگاه اول انقلاب بعد جنسیت را نقد کرده اند. همانطور که آلسدرو کاستالینی درباره جنبش زنان فمینیست ژاپن ( ریبو) می نویسد که آنها در برابر چالش مستقیم حاکمیت به "انفجارهای اجتماعی" توجه دارند. کری هامیلتون به نظر اما گلدمن تاکید دارد که هیچ چالش حاکمیت موفق نخواهد شد مگر تغییرات وسیع درارزش ها ی جامعه بوجود آید. مجموعه برخوردهای فمینیستی نشان می دهد که نیاز به الگوهای تحلیلی متفاوت نسبت به انقلاب با توجه به زمان و فضا ها – مکان ها وجود دارد.
اینکه چگونه ما درباره انقلاب از نظرگاه فمینیستی صحبت می کنیم همیشه درباره موضوع جایگاه زنان است. در حالی که جایگاه انقلاب در یک کشور معین باشد، روابط، فعالیت ها و آگاهی های کشورهای دیگر در نظر گرفته می شوند. نویسندگان در این مجموعه از کشورها و جایگاه های متفاوت هستند و بحث های سیاسی و نظری میان فمینیست های دانشگاهی و کنشگران از بخش های متفاوت جهان، نشان تعهد عمیق به انقلاب به عنوان یک جنبش جهانی برای تغییر است. تغییراتی که در نهایت به جایگاه، کشور و منطقه وابسته هستند.
در همین حال، این تغییرات و چشم اندازهای جهانی از تغییرات اجتماعی و سیاسی گسترش می یابند، به اینکه چگونه ما انقلاب را تحلیل می کنیم و سوال مهم درباره شناخت شناسی را مطرح می کنیم. انقلاب بطور عمومی به عنوان دوره ای از الگوی شورش – قیام در نظر گرفته می شود که از ساختار قبلی ستم جدا می شود و در چارچوب یک کشور بررسی می شود. به همین علت اغلب انقلاب با تغییرات در بالای حاکمیت و دولت ها در نظر گرفته می شوند. مقالات در این مجموعه تحلیل و چارچوب جایگزینی – آلترناتیو از انقلاب را مطرح می کند که ریشه در یک کشور معین ندارند بلکه قبل از چیز یک گست کامل از گذشته است و بر تغییرات طولانی مدت تاکید دارند.
مقالات این مجموعه از طریق متفاوت مطرح می کنند که تاریخ انقلابات نشان می دهند زمانی که موضوع جنسیت، سکسوالیتی و نژاد در انقلاب دارای اهمیت نبوده است در عمل انقلاب ناتمام باقی مانده است. این به معنای گذران تاریخ در سکوت است. این سکوت هم در نظریه پردازان و کنشگران سیاسی انقلابی هم دیده می شود و همچنین آنهایی که تاریخ انقلابات را می نویسند. آنهایی که نه تنها تاریخ را توجیه می کنند بلکه این تعریف از انقلاب را برای دوران معاصر بازتولید می کنند.
در حالی که چند تن از نویسندگان این مجموعه روابط بین جنسیت، سکسوالتی و نژاد را بررسی کرده اند اما این نکته قابل توجه است که در هر موردی، متدولوژی، تئوری، تعهد سیاسی و یا مورد کوبا اینها به عنوان موضوعات با نقش فعال در انقلاب بررسی نمی شوند بلکه به عنوان جایگاه جغرافیایی و موارد تاریخی تاکید می شوند.
در این مجموعه بررسی جایگاههای "جنوب" است. اما مطالعه روابط چند گانه بین فمینیسم و انقلاب در سنت اروپایی چگونه است؟ فمینیست ها و تئوری های جنبش های انقلابی در اروپا بطور کامل موضوع رابطه نژاد و نژاد پرستی را نایده نمی گیرند. اما با این حال روابط بین جنسیت و سکس گرایی – سکسوالتی و طبقه در افکار و جنبش های انقلابی مواردی هستند که در این مجموعه مورد مطالعه قرار نگرفته اند.
نمایندگی سیاسی و دهنیت
آنچه درباره انقلاب از چشم انداز فمینیستی می نویسیم همانطور که قبلا گفته شد از دریچه جایگاه زنان است. همچنین درباره نمایندگی و بازگویی تاریخ است. وظیفه دشوار بررسی آشکار کردن نقش جنسیت در گذشته و حال، نویسندگان ما را به درون آرشیوها، مصاحبه ها، عقاید شخصی، خواندن نامه ها، زندگی نامه ها و متن های گوناگون کشانده است. اینگونه روش های بررسی موضوع شخصی – عمومی و اخلاق استفاده از نامه های شخصی را مطرح می کند.
همانطور که فمینیست های پسا – استعمار و تاریخ دانان همجنس گرا بررسی کرده اند، موضوع نمایندگی از نظرگاه تجربیات نژاد و سکسوالیتی دشوار است. آرشیو ها همواره از نقش گروههای کنارین – اقلیت ها دوری جسته اند و نقش گروههای مسلط – غالب را برجسته کرده اند( امین). با این وجود بازبینی نقش نمایندگی گروههای جنسیت، نژاد در انقلاب نیاز به متدولوژی های جایگزینی – جدید بررسی تاریخی و همین طور خلاقیت و کار بسیار دشوار جدی کهن شناسی دارند(هارتمن).
همانطور که تامبورک و هامیز از طریق متفاوت مطرح کرده اند، بررسی موضوع نمایندگی انقلاب از نظرگاه فمینیستی همواره نیاز به نگاه موشکافانه دارد. موضوع نمایندگی در انقلاب همچنین میان – ذهنی طبیعت روایت فمینیستی را برجسته می سازد. در این مجموعه نوشته های هامیلتون و مکی تاکیدی بر اهمیت جدی تاریخ شفاهی در بازتولید و حفظ و نگهداری دیدگاه فمینیستی در انقلاب دارند. همچنین در راههایی که حافظه و اشتیاق شخصی در بازسازی تاریخ نقش بازی می کنند و یا برای چیزهایی که نادیده گرفته می شوند و یا بازسازی و بازبینی می شوند. در تمام این موارد تاکید بر اهمیت موضوع جایگاه و نمایندگی در بازسازی مفهوم انقلاب می شود.
این دیدگاه فمینیستی از انقلاب یک روش شناسی – متدولوژی و مفهوم سازی بین فمینیسم و انقلاب عرضه می کند. درک جدیدی از انقلاب به عنوان یک روند – پایه در برابر یک روند بیرونی . در نوشته های کاستلی و همیز روند های خود دگرسانی – دگردیسی، نفی هنجارهای اجتماعی و تشویق سیاست های جایگزینی به عنوان این است که چگونه بین انقلاب و جنسیت ارتباط مستقیم بوجود می آید.
مادشیکا همچنین بررسی می کند که چگونه موضوع مشترک بین فمینیسم و آنارشیسم را در برابر "ستم درونی" به عنوان یک بخش مرکزی روندهای انقلابی در جنبش جهانی عدالت جویانه دوران کنونی بررسی می کنند. این نگاه با بررسی فمینیست های موج دوم و ضد – استعمار در اهمیت دادن به تلاش بر روی "خود- داخلی" به عنوان بخشی از رهایی از افکار غالب – مسلط دارد. در حقیقت ابعاد روانی قدرت و ستم برای فمینیست و تحلیل های پسا – استعماری از انقلاب بسیار با اهمیت بوده اند. از گلدمن تا فانون و میشل و خانا. می توان گفت که "زندگی روانی" از ستم و انقلاب در تحلیل مرکز فمینیستی قرار دارد که در نقد مارکسیسم و چارچوب های بسته آن از زمان بندی نیاز ها و اهداف انقلاب اولویت بندی می شوند.
توجه به حالت های عاطفی و روانی در مقالات این مجموعه اهمیت موضوع هیجانات و حفظ انقلابیگری واداگر را دارد و همچنین اینکه چگونه و چرا ما به دیگران در گذشته و حال گرایش پیدا می کنیم. برای یک تحلیل فمینیستی احساس باید نقطه کلیدی باشد برای اینکه چطور تصورات ما از گذشته و آینده داریم و اینکه چگونه ما روابط با دیگران و حالت ها و روند های تغییر را تصور می کنیم.
تمرکز بر میان - ذهنی و احساسات به سادگی نمایانگر زنانگی و صلح خواهی نیست بلکه همیشه موضوع خشونت را هم مطرح می کند. مکی
۱۹۷۵ در مصاحبه خود ریشه ستم بر زنان را خشونت علیه زنان می داند و این را علت فمینیسم انقلابی می داند. ال علی موضوع خشونت علیه زنان در "بهار عربی" در مصر را علت نیاز به انقلاب و شرکت زنان در مبارزات ضد استعمار می داند.
سیرلا روی در کتاب "یادهای انقلاب" از تجربه بسیاری از زنان هندی صحبت می کند که آزار و خشونت جنسی را نه تنها به وسیله مقامات دولتی بلکه به وسیله رهبران و هواداران انقلابی را نیز تجربه کرده اند. او همچنین نقش و شرکت زنان را مبارزات مسلحانه و در خشونت های سیاسی را نیز بررسی کرده است.
با این حال شرکت بخشی کوچکی از زنان در مبارزات مسلحانه، شرکت در جنبش های رهایی بخش در سراسر جهان به ویژه در عروج جنبش چپ و ضد استعماری دهه
۶۰-۷۰ میلادی همزمان با رشد و قوام موج دوم فمینیستی بوده است. شرکت زنان در مبارزات خشونت آمیز در خلاف اهداف فمینیستی بیان می شوند که خود قربانی خشونت و صلح جو هستند.
در حالی که امروز فمینیست ها از شخصیت های انقلابی مانند روزا لوکزامبورگ و اما گلدمن که مشوق مبارزه مسلحانه علیه سرمایه داری و دولت های امپریالیست بوده اند، هستند اما همچنین بسیاری از ما در تردید و ابهام و حتی ناراضی از مبارزات خشونت آمیز هستیم.
موضوع نمایندگی زنان انقلابی امر با اهمیت در رابطه با فعالیت و افکار فمینیستی باقی مانده است. مقالات در این مجموعه در تلاش جدی طرح سوال تناقضات بین صلح جویی فمینیستی و مبارزات مسلحانه هستند. همچنین بین موضوع شخصی و سیاسی که مفهوم سازی از انقلاب را بطور عمومی – بدون چالش می پذیرد.
مقالات این مجموعه ضمن طرح چارچوب های تحلیلی متفاوت و تفاوت ها در زمان بندی – اولویت ها و جایگاهها، جنبه های مشترک که می تواند باعث هم پیمانی و کار مشترک شوند را می پذیرند.

نتیجه :
موضوعات زنان وفمینیسم به ما یادآوری می کنند که افکار انقلابی حتی زمانی که الگوها و آرمان های خود را در گذشته جستجو می کنند، همواره لازم است تا نگاه به آینده داشته باشند. یک جنبه که در نوشته ال علی دیده می شود و در دیگران نادیده گرفته شده، نقش رشد مذاهب، معنویت و ایمان است. در شروع این قرن دلایل قوی جهت رشد جنبش های مذهبی و معنوی وجود دارد. تئوری های فمینیستی بطور فزاینده ای فرضیات سکولاریسم درباره مبارزه با جنس گرایی – سکسیم و همجنس گرا هراسی و اینکه لزوما تمام مذاهب بطور کامل پدرسالار، سکس گرا و ضد همجس گرایی هستند را مورد تردید قرار می دهند.
ما شاهد توسعه افکار و فعالیت های فمینیستی و دیگر نقد ها هستیم که به بعد از میراث روشنگری اروپای – انسان محور می پردازند (برانت). فمینیست ها با طرح موضوعاتی مانند دفاع از محیط زیست، عدالت جهانی و دفاع از حیوانات در این زمینه پیشقدم هستند ( مکی).
عبور از نگاه انسان – محور، تاکید بر نقش قابلیت انقلابی تکنولوژی، نقش مخرب "توسعه" بر محیط زیست، تعهد ما بر موضوعات "غیر انسانی" تکنولوژی، معنویت، محیط زیست و حیوانات، بدون تردید فمینیست به تئوریزه کردن و سازمان یابی انقلابی ادامه می دهد.

نقد کتاب " انقلاب در نقطه صفر: کار خانگی، بازتولید و مبارزات فمینیستی "
                              اثر سیلویا فدریچی به وسیله اما دولینگ - نقد نامه فمینیستی-
۲۰۱۴
انقلاب به سادگی از طریق تغییرات در سطح بالای حاکمیت ها و تعویض سران حکومتی به وجود نمی آید. تغییرات واقعی از طریق تغییر روابط اجتماعی که زندگی روزانه را شکل می دهند، به وجود می آیند. تغییرات عمیق در تمام زندگی لایه ها و قشرهای اجتماعی لازمه وقوع انقلاب است. در این کتاب فدریچی فمینیست آکادمیک و فعال اجتماعی، نوعی از چشم انداز انقلابی را عرضه می کند که قادر به طرح روشن موانعی است که ایجاد تغییرات بنیادی را دشوار می سازنند.
اثر سیلویا فدریچی بخش ها و هیرارشی – سلسله مراتبی را افشا می سازد که با طرح اختلافات بین ما بر سیستمی تکیه می کند که با تحقیر فعالیت های انسانی تلاش می کنند تا قوانین خود را تحمیل سازنند. از نظر فدریچی شرایط کنونی را ویژگی یک انقلاب فمینیستی ناتمام توصیف می کند. به این معنا که یک چشم انداز از تغییرات بنیادی بوسیله انقلاب می باید چالش های اسارت بدن – تن و کار زنان را بعنوان بخش اصلی از جایگزینی کامل روابط اجتماعی لازم برای تغییرات بنیادی را بپذیرد.
این اثر حاصل چهار دهه تلاش در مبارزات اجتماعی فدریچی است که افکار سیاسی و پاسخگویی به مسایل اجتماعی را با توجه به تجربیات روزنه اش بیان می کند. موضوع مهم بررسی او در این کتاب مسئله بازتولید است : کنش ها و روابط پیچیده ای که زندگی و کار روزانه ما را بازسازی می کنند" (ضفحه
۵).از آن مهمتر اینکه این روند باز تولید نشان می دهند که چگونه جسم – تن و کار و قابلیت های عاطفی زنان بطور گستاخانه ای جهت انباشت سرمایه مورد استثمار قرار می گیرند.
این کتاب در سه بخش تقسیم شده است. بخش اول نظرات فدریچی درباره کارخانگی است که از تلاش های او در کمپین انترناسیونال کارخانگی
۱۹۷۷ تحول یافته اند. بخش دوم دوره ۱۹۹۰-۲۰۰۰ را شامل می شود که فدریچی چندین سال را در نیجریه به تدریس گذرانده است و تجربه مستقیمی از تاثیرات سیاست های نئولیبرالیسم و تاثیرات برنامه های ریاضت کشی اقتصادی در کشورهای در حال رشد را داشته است. چشم انداز فمینیستی فدریچی به مبارزات ضد استعمار و تحلیل هایی که به ابعاد جنسیت و نژاد را در تقسیم کار جهانی می پردازد.
این چشم انداز نشان می دهد که چگونه تغییرات عمیق ویژگی های دوره نئولیبرالیسم در برابر تلاش های فمینیستی، کارخانگی زنان را وارد بازار کرده است و اینکه چگونه در سطح جهانی استثمار کارهای کم مزد گسترش یافته است.
بخش سوم کتاب با بازتولید عمومی اجتماعی و گسترش مبارزات ضد ریاضیت کشی اقتصادی در سراسر جهان شامل "جنبش اشغال" می پردازد. مفهوم کلیدی فمینیستی از باز تولید کار در خصلت دوگانه آن است " نیروی کاری که ضمن ادغام ما در بازار کار، ما را علیه آن متحد می سازد"(صفحه ٣) و این به یک چشم انداز فمینیستی جنبه عملی می دهد. این تنها درباره خشنودی از تامین نیازهای اولیه مادی نیسیت بلکه همچنین درباره ابعاد عواطف و روانی در زندگی اجتماعی است. حس اعتماد به نفس شخصی و نیاز به محلات – کامیونیتی واقعی، همیاری اجتماعی که برای یک سیاست روز و چشم انداز آینده حیاتی است.
این چشم انداز از بازتولید اجتماعی یک تصویر عمومی را نشان می دهد که چگونه بحران اقتصادی دوران کنونی را می توان درک کرد. اینکه چگونه سیاست سیستم ریاضت اقتصادی باعث رشد تولید کار کم مزد می شود و بحران مالی از دولت ها به افراد و خانواده ها به ویژه زنان انتقال می یابند.
فدریچی همچنین به این توجه دارد که چگونه این روند هماهنگی کاملی با بازتولید برنامه های رفاهی – اجتماعی و وارد کردن آنها به بازار مالی خصوصی دارد.از نمونه های آثار فدریچی بررسی درباره سیستم اعتبارهای کوچک است که از روش های است که اشخاص و محلات را زیر بار قرض قرار می دهند. در واقع این روند چرخش مزد به اعتبار – قرض به عنوان یک قاعده اقتصادی است. از نظر فدریچی این روند دارای اهمیت است که باید مورد تحلیل فمینیستی قرار گیرد.
از نظر فدریچی این تحلیل می باید از بررسی روند های تغییرات در اقتصاد سیاسی شروع شود. علاوه بر سیاست های روابط بین بدهکاران و طلبکاران مالی، همچنین ابعاد روحی بدهکار بودن و احساس شرم نیز باید مورد تحلیل قرار گیرند. لازم است که فعالیت هایی عمومی همیاری ساخته شوند تا جلو آسیب های فردگرایی و انزوا شخصی و کناره گیری اجتماعی گرفته شوند.
فدریچی دربرابر مشکلات جنبش های اجتماعی معاصر خواهان جنبش های اجتماعی پایدار – خود مختار است که بر پایه تصویر و اشکال اجتماعی اقتدار و امکانات سرمایه نباشند بلکه بر بدنه ای اجتماعی پایدار تکیه کنند.
کتاب" انقلاب در نقطه صفر: کار خانگی، بازتولید و مبارزات فمینیستی " اثر سیلویا فدریچی برای کسانی جالب خواهد بود که به تاریخ فمینیست اهمیت جدی می دهند. این یک مجموعه از مقالات است که از شرایط کنونی صحبت می کند و اینکه چگونه تغییر می تواند ایجاد شود. در این روند افکار و کنش ها از هم جدا نیستند بلکه همواره در یک مجموعه واحد تعهد اجتماعی برای ایجاد جهانی بهتر را دارند.
Feminist Review (۲۰۱۴) ۱۰۶ ۱–٨. doi:۱۰.۱۰۵۷/fr.۲۰۱٣.٣۴ re-imagining revolutions Rutvica Andrijasevic, Carrie Hamilton and Clare Hemmings
Feminist Review (۲۰۱۴)۱۰۶ revolution at point zero—housework, reproduction and feminist struggle Silvia Federici, Emma Dowling Middlesex University

۱. Anim-Addo, J. (۲۰۰۴) 'Sister Goose's Sisters: African-Caribbean women's nineteenth-century testimony' Women: A Cultural Review, Vol. ۱۵, No. ۱: ٣۵۵۶. | Article | ۲. Braidotti, R. (۲۰۱٣) The Posthuman, London: Polity Press.
٣.
Buck-Morss, S. (۲۰۰۰) Dreamworld and Catastrophe: The Passing of Mass Utopia in East and West, Cambridge, MA and London: The MIT Press. ۴. Fanon, F. (۱۹۶٣) The Wretched of the Earth, New York: Grove Press. ۵. Feminist Review (۲۰۱۱) Religion and spirituality, Issue ۹۷. ۶. Feminist Review (۲۰۱٣) Water, Issue ۱۰٣. ۷. Hartman, S. (۲۰۰٨) 'Venus in two acts' Small Axe, Vol. ۱۲, No. ۲: ۱۱۴. | Article |
٨.
Khanna, R. (۲۰۰٣) Dark Continents: Psychoanalysis and Colonialism, Durham: Duke University Press. ۹. McAdam, D., Tarrow, S. and Tilly, C. (۲۰۰۱) Dynamics of Contention, Cambridge: Cambridge University Press. ۱۰. Mitchell, J. (۱۹٨۴) Women, The Longest Revolution: Essays on Feminism, Literature, and Psychoanalysis, London: Virago.اخبار روز
 
 
 
 
 



Avast logo
This email has been checked for viruses by Avast antivirus software.
www.avast.com

No comments: